صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۳  ، 
کد خبر : ۳۳۳۰۳۸

انتخاب مسئولان دوراندیش

پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی خوانساری

تا قبل از اسلام کسانی که خود را علمای ادیان نام نهاده بودند، دین را در تضاد با «عقل» می‌دیدند و توان عقل را برای تشخیص خوب و بد کافی نمی‌دانستند؛ اما اسلام بر توان عقل در رسیدن به پاسخ صحیح تأکید کرد و آن را اصلی‌ترین راه دستیابی به حقایق دین معرفی فرمود. این تأیید و تأکید تا جایی پیش رفت که خداوند فکر کردن را عبادت خواند و ثوابش را از عبادات هفتاد ساله دیگر بیشتر در نظر گرفت. البته در میان مذاهب و مکاتب این مکتب تشیع است که عقل را قوه‌ای مستقل برای تشخیص حق و باطل می‌داند و باز هم برخی مذهب‌سازان نتوانستند این استقلال را درک کنند و بپذیرند.

خداوند در قرآن بندگانش را در آیات 17 و 18 سوره زمر، بشارت می‌دهد به شنیدن و انتخاب کردن بهترین سخن تا جایی که امام کاظم(ع) به هشام‌بن‌حکم می‌فرمایند: «ای هشام، خداوند تبارک و تعالی، بندگان آگاه و اندیشمند خود را بدین بیان بشارت می‌دهد که فَبَشِّر عِبادِ الّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أحْسَنَهُ أولئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللّهُ وأولئِکَ هُمْ أولُوا الألْبابِ»؛ این به معنای آن است که اهل عقل و خرد شنیده‌های خود را بررسی می‌کنند و هنگامی که به صحت و سلامتش پی‌‌بردند و آن ‌را بهترین سخن یا استدلال یافتند، عمل می‌کنند. روایات متعددی از ائمه معصوم(ع) به‌دست ما رسیده است که بر ارزش عقل و خردورزی تأکید می‌کنند. امام علی(ع) می‌فرمایند: «هیچ ثروتی سودمندتر از عقل نیست.»(حکمت۱۱۳)

همچنین در خطبه‌های‌شان مدام از مردم می‌خواهند که فکر خود را به‌کار بیندازند و عاقبت رفتار خود را درنظر بگیرند. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «به‌خدا شکوه می‌برم از جماعتی که نادان می‌زیند و گمراه می‌میرند!» (خطبه۱۷)؛ انتخاب بهترین سخنان و استدلال‌ها یک صفت انسانی است که هر کسی با عقل خود می‌تواند به آن برسد.

رنه دکارت: «هيچ‏گاه هيچ چيز را حقيقت نپندارم، جز آنچه درستى آن بر من بديهى شود... و چيزى را به تصديق نپذيرم، مگر آنكه در ذهنم چنان روشن و متمايز گردد كه جاى هيچ‏گونه شكى باقى نماند.» آنچه در اندیشه اسلامی پررنگ‌تر به‌نظر می‌آید «غایت‌اندیشی» و «عاقبت‌اندیشی» است. ترسیم هدف، قصد کردن و غرض داشتن، یعنی غایت و عاقبت اندیشی.

دهخدا در تعریف غایت‌اندیشی می‌گوید: «کسی که پایان و نهایت کار را درست بیند.» قید درست دیدن، یعنی اینکه در عاقبت‌اندیشی و غایت‌اندیشی اگر دچار خطا شویم به مقصد نمی‌رسیم و اصلاً عاقبت‌اندیشی معنا پیدا نمی‌کند. غایت‌اندیشی با انسان و تفکرات انسانی تعریف می‌شود و موجودات دیگر از این موهبت الهی محروم هستند؛ البته این لطف خداوند به مختار بودن انسان در انتخاب راه‌های متعدد برمی‌گردد. امیرالمؤمنین(ع) عاقبت‌اندیشی را صفتی برای خردمندترین مردم دانسته و شاخصه اهل ایمان را عاقبت‌اندیشی می‌دانند.(نهج‌البلاغه، خ113) ایشان امر می‌کنند به اینکه قبل از شروع کار باید عاقبت کار و انگیزه‌هایی که در نظر است، ترسیم شود تا خطا در هدف‌گذاری پیش نیاید.

خداوند در قرآن بارها به انسان‌ها تذکر می‌دهد که عاقبت کار منافقان، کافران و تکذیب‌کنندگان را ببینید: «... فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ‌« (آل‌عمران/137) دیدن عاقبت و غایت کار از نشانه‌های عقل است و امری که به انسان اعطا شده برای دیدن صحیح عاقب کار خویش؛ همچنین می‌فرماید: «أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِى الاَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم»؛ آیا (مخالفان دعوت تو) در زمین سیر نکردند تا ببینند سرانجام کسانى که پیش از آنها بودند چگونه شد؟! (یوسف/109)

همان‌طور که گفته شد بررسی باید قبل از شروع باشد و اگر در این بررسی خطایی رخ دهد، هدف لطمه می‌بیند. به‌همین دلیل امام حسین(ع) ما را به دیدن مسیر امر می‌فرمایند و می‌خواهند در بررسی غایت کار مسیر را نیز در نظر بگیریم. ایشان می‌فرمایند: «مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهة اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئِ ما یَحذَرُ»؛ کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، آنچه بدان امید داشت از دست می‌رود و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می‌شود. (اصول‌کافی، ج2، ص373) مکتب ما همان‌قدر که بر عقل‌گرایی، اندیشه و تدبر در زندگی تأکید می‌کند، به همان اندازه بر عاقبت‌اندیشی هم تأکید دارد.

امام جواد(ع) درباره عاقبت‌اندیشی در کارها می‌فرماید: «هركس بدون اطمينان نسبت به جوانب [هر كارى ، فرمانى، حركتى و...] مطيع و پذيراى آن شود، خود را در معرض هلاکت قرار داده و نتيجه‌اى جز خشم و عصبانيّت نخواهد گرفت.»(اعلام‌الدین، ص309) آری ریشه برخی اختلافات اندیشه نکردن در عاقبت یک کار است.

برای نمونه، گاهی یک مسئول بدون آنکه عاقبت تصمیمات خود را در نظر بگیرد، دستوری می‌دهد که اختلاف را در جامعه زیاد می‌کند و سبب می‌شود فتنه‌ای بزرگ رقم بخورد. خشم وجود مردم را فرابگیرد و رفتارشان قابل کنترل نباشد.

پس لازم است هر کاری با دقت و تأمل بیشتر انجام شود، زیرا امیرالمؤمنین(ع) در نامه‌شان به مالک اشتر دستور می‌دهند «مسئولانی را برگزیند که دوراندیش و عاقبت‌اندیش هستند.» پس عاقبت‌‌اندیشی باید از جمله خصوصیات یک مسئول باشد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات