بحران میان ایران و جمهوری آذربایجان که با تغییر نگرش مقامات آذری از موضوع قره باغ به تغییرات ژئوپلیتیکی بهوجود آمد، یک پایه سوم هم دارد و آن حضور رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای کشورمان و تلاش ترکیه برای نفوذ در قفقاز از طریق تلاش برای تغییر ژئوپلیتیک است. قفقاز جنوبی با توجه به وجود مرز مشترک به طول نزدیک به 800 کیلومتر برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است. بدیهی است که وضعیت کنونی به عنوان منطقه پل برای دسترسی ایران به روسیه و جایگزینی برای دسترسی ایران به اروپا از طریق دریای سیاه است. البته از لحاظ ژئوپلیتیکی نیز کشورهای قفقاز جنوبی از طریق ایران به خلیج فارس و اقیانوس هند دسترسی دارند که این امر موقعیت ایران را در وضعیت ایدهآل قرار داده است.
چرایی حضور رژیم صهیونیستی در آذربایجان
صهیونیستها با درک کامل از محدودیتهای ساختاری خود میکوشند با نفوذ در برخی مناطق، باب داد و ستد با کشورهایی را باز کنند که میتوانند مزیتهای فراوانی را برای آنها فراهم آورند. در این میان کشور مسلمان جمهوری آذربایجان به دلایلی توانسته است برای تلآویو جذابیت داشته باشد. حال اینکه چه علل و عواملی باعث شده است تا سران رژیم صهیونیستی در راه بالا بردن سطح روابط با باکو کوشش بسیاری از خود نشان دهند، پرسش مهمی است که مطرح میشود.
نخست اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره یک تهدید برای رژیم صهیونیستی بوده است و آنها تلاش کردهاند با استفاده از برخی کشورهای نزدیک به ایران (هم از لحاظ جغرافیایی و هم از نظر پیوندهای تاریخی، فرهنگی و مذهبی) جمهوری اسلامی ایران را در تنگنا و فشار قرار دهند. بدون تردید یکی از اهداف اصلی رژيم صهیونیستی در گسترش روابط با جمهوری آذربایجان که از زمان فروپاشی شوروی تاکنون ادامه داشته است، ممانعت از گسترش نفوذ ایران در جمهوریهای منطقه قفقاز جنوبی و البته آسیای مرکزی بوده است. این سیاست استراتژیک رژيم صهیونیستی در منطقه در جهت پیشبرد اهداف و منافع سیاست خارجی خود است. نفوذ صهیونیستها در بدنه اطلاعاتی جمهوری آذربایجان برای ضربه زدن به منافع ایران نکته امنیتی است که نباید اهمیت آن را دست کم گرفت.
دوم اینکه برخورداری جمهوری آذربایجان از منابع غنی انرژی یکی دیگر از موضوعات و مسائلی است که اهمیت آذربایجان را برای رژیم صهیونیستی بالا برده است. آذربایجان هم به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود این توان را دارد تا به کشورهای مختلف انرژی صادر کند و این امر برای رژيم صهیونیستی که شدیدا نیازمند نفت است، امری ضروری است. هم اکنون بالای 40 درصد نفت صهیونیستها از طریق جمهوری آذربایجان تأمین میشود. البته صهیونیستها نگاه دیگری نیز در این رابطه دارند و آن اینکه این رژیم با آگاهی از ظرفیتهای موجود بین ایران و جمهوری آذربایجان و روسیه تلاش میکند تا مانع شکلگیری و ایجاد همکاریهای مشترک منطقهای در حوزه انرژی بین این سه کشور شود.
ترکیه و تلاش برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه
تفکر نوعثمانیگری اردوغان سبب شده است که دولت ترکیه برای نیل به اهداف خود راهبرد نوعثمانیگری را در قالب پروژههای متعددی تعریف کند و از این رو ترکیه نمیتواند یک کشور قابل اطمینان برای کشورهای دیگری باشد و صرفا تأمین منافع آنکارا اولویت اول و آخر اردوغان به شمار میآید. بدیهی است که بازی جمهوری آذربایجان در زمین ترکیه نه تنها هیچ نفعی برای ترکیه نخواهد داشت؛ بلکه باعث از دست دادن متحدان قابل اعتمادی، همچون ایران نیز خواهد شد.
برای تبیین رفتار ترکیه در قفقاز لازم است توجه شود که در آخرین نقطه شمال غربی ایران باریکهای هست بهنام «قره سو» که یک ناحیه راهبردی به طول سه و نیم کیلومتر است. قره سو که تا قبل از سال ۱۳۱۰ بخشی از خاک ایران بود، طی مذاکراتی به جمهوری تازه تأسیس ترکیه واگذار شد. این باریکه کوچک سه و نیم کیلومتری نقش بسیار مهمی در تحقق رؤیای «دالان تورانی» دارد که در سالهای اخیر اردوغان بهشدت به دنبال اجرای آن است. در واقع قرهسو نقطه مبدأ اصلی ترسیم و اجرای دالان مجعول تورانی است که دولت اردوغان در راستای تلاش و نگاه نوعثمانیگرایی آن را پیگیری میکند. پیشبرد پروژه دالان تورانی اردوغان که فعلاً در سیونیک ارمنستان با مشکل مواجه شده است. بنابراین، بهنظر میرسد همکاری ترکیه و آذربایجان با هدف رفع «مهمترین مانع» پیش روی دالان تورانی است. تصرف استان سیونیک ارمنستان به دست جمهوری آذربایجان که هم مرز با ایران است، میتواند ترکیه در تحقق ایده آرمانی خود، به موفقیت برساند. لذا حساسیت ایران نسبت به تحولات اخیر در مرزهای شمال غرب کشورمان، در واقع تلاش برای «خنثیسازی» سیاست حذف جایگاه «ژئوپلیتیکی» ایران و ایجاد بحران «امنیتی» برای کشورمان به شمار میآید.
اجرای به اصطلاح دالان زنگزور که باعث قطع خطوط ارتباطی و مرزی ایران با ارمنستان میشود، به اندازهای برای ترکیه و آذربایجان «اهمیت راهبردی» دارد که باکو حاضر است در ازای به دست آوردن این ناحیه که در استان سیونیک ارمنستان قرار دارد، حتی از بخشی از ادعاهایش در نقاط شمالی قرهباغ دست بکشد! به عبارت دیگر امروز اجرای این دالان از سوی باکوـ آنکارا، بر بازپسگیری قرهباغ از ارمنستان، اولویت پیدا کرده است
وصل استان سیونیک ارمنستان به جمهوری آذربایجان نه تنها برای ایران پیامدهای جبرانناپذیری خواهد داشت، بلکه منافع دو کشور روسیه و چین نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در مرحله اول این موضوع باعث قطع ارتباط تجاری بین ایران و ارمنستان خواهد شد که به تبع ایران دسترسی خود به اروپا را از دست خواهد داد و در نتیجه کریدور جنوب به شمال و بر عکس تحقق نخواهد یافت. این اتفاق باعث تضعیف جایگاه ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران خواهد شد و ایران وابسته به جمهوری آذربایجان و ترکیه در بحث تجارت با منقطه قفقاز، روسیه و اروپا خواهد بود. اهمیت موضوع به حدی است که این امر باعث اخلال در همکاری بین ایران و سازمان همکاری شانگهای نیز خواهد شد. کشور روسیه نیز عملا از اتحادیه اروپا کنار گذاشته خواهد شد و ترکیه با ایجاد دالان تورانی انرژی آن منطقه را تأمین خواهد کرد. لذا این موضوع باعث کاهش اهرمهای فشار روسیه علیه اروپا خواهد شد. همچنین ایجاد خط تورانی باعث تضعیف پروژه ۵ تریلیون دلاری «یک پهنهـ یک راه» چین که بزرگترین پروژه سرمایهگذاری تاریخ بشر است،
میشود.
پیوند عمیق الهام علی اف با صهیونیستها در چند سال اخیر باعث نفوذ رژیم صهیونیستی در مراکز امنیتیـ اطلاعاتی و رسانهای جمهوری آذربایجان شده است. موضوعی که سبب شده است رژیم صهیونیستی در مرحله اول از طریق این رژیم به دنبال ضربه زدن به تأسیسات هستهای ایران باشد که این امر از طریق ایجاد مراکز پهپادی در چند سال اخیر صورت گرفته است؛ لذا در مرحله اول با افزایش هوشیاری کامل و با بهروزسازی تجهیزات نظامی و امنیتی در مرز، امکان عملیات تخریبی و جاسوسی را به رژیم صهیونیستی نداد و در مرحله دوم با هشدار جدی به باکو، باید دست صهیونیستها را در نزدیکی مرزهای خود قطع کنیم. رویکرد دومی که صهیونیستها بههمراه جریان وابسته به خود در جمهوری آذریایجان دنبال میکنند، تلاش برای تغییر آثار تمدنی جمهوری اسلامی در منطقه قفقاز است. حجم سنگین تبلیغات رسانهای علیه ایران همگی برای توقف نفوذ معنوی ایران در آن منطقه صورت میگیرد.
نکته بعدی این است که ایران نباید اجازه تغییر در مرزهای خود در شمال غرب را بدهد؛ به گونهای که کوچکترین تحرک را از آن طرف مرز با حساسیت دنبال کند؛ زیرا اجرای دالان مجعول تورانی باعث حذف ایران از تمام معادلات انرژی و ترانزیت منطقه قفقاز خواهد شد.
ایران باید با در پیش گرفتن سیاستهای کنشمند و دیپلماسی فعال به جای رویکرد انفعالی و واکنشی و با اتکا به اصل بازدارندگی و با تدبیر سازوکارهای پیشگیرانه اجازه حضور و جولان بازیگران متخاصمی مثل رژیم صهیونیستی را ندهد و عواقب آن را نیز به نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان گوشزد کند. البته ناگفته نماند که ایران پلهای راهبردی گوناگونی را در اختیار دارد که میتواند به منظور موازنه و پیشگیری از نفوذ رژیم صهیونیستی بهرهبرداری کند.