صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۵  ، 
کد خبر : ۳۳۵۶۳۸
انتخابات ریاست‌جمهوری دهم و صف‌آرایی جریان‌های سیاسی‌ - ۱۵

لایه‌های امنیتی فتنه

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

پروژه کلیدخورده فتنه‌گران در انتخابات سال 1388، پروژه‌ای تمام‌عیار امنیتی بود که لایه‌های پیدا و پنهان فراوانی برای آن متصور است که دستگاه‌های امنیتی باید برای مخاطبان در این زمینه آگاه‌سازی کنند. آنچه در قالب پروژه کشته‌سازی دنبال شد، بازی کثیفی بود که ظهور و بروز آن در قالب سناریوی قتل «ندا آقاسلطان» کلید خورد!

در ایامی که فتنه‌گران اردوکشی‌های خیابانی را مدیریت می‌کردند، فیلمی مستند از حادثه به قتل رسیدن خانمی به نام «ندا آقاسلطان» در صدر برنامه‌های رسانه‌های تصویری ضدانقلاب و به‌ویژه شبکه بی‌بی‌سی فارسی قرار گرفت. این حادثه در روز 30 خرداد در حوالی خیابان امیرآباد تهران در برابر دوربین‌هایی که از قبل آماده شده بود، رقم خورد و تصاویر آن را فردی به نام «دکتر آرش حجازی» که خود در صحنه حاضر بود و بلافاصله بعد از ماجرا به طور مشکوکی به خارج از کشور گریخته بود، در اختیار این شبکه‌های بیگانه قرار داده بود. حجازی مدعی شده بود، ضارب ندا، فردی بسیجی است که آنها وی را دستگیر و خلع سلاح و پس از گرفتن کارت شناسایی، او را رها کرده‌اند.

با وجود اینکه مراجع اطلاعاتی و پزشکی قانونی، قتل خانم آقاسلطان را «مشکوک» اعلام کردند که «بیشتر به یک سناریوی از قبل طراحی شده» شباهت دارد؛ اما شبکه‌های خبری با میدان‌داری تلویزیون‌های لس‌آنجلسی، در اقدامی کاملاً هماهنگ، فیلم کشته شدن نامبرده را همراه با ارائه تفاسیر مختلف به طور مکرر پخش ‌می‌کردند و طی آن، نوک پیکان اتهامات خود را به سوی نظام نشانه می‌رفتند.

شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی طی گزارشی با عنوان «ندا خواهان آزادی بود» در تاریخ اول تیرماه، با انتشار تصاویری از لحظه مرگ ندا آقاسلطان، او را «نمادی از کشته‌شدگان درگیری‌های پس از انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران» دانست که تنها «هدفش وطنش بود و برایش اهمیت داشت که در این راه قدم بردارد.»

رسانه‌های نوشتاری انگلیس نیز عمده گزارش‌ها و نوشته‌های خود را در تاریخ 23 ژوئن به کشته شدن ندا آقاسلطان اختصاص دادند. روزنامه «تایمز» در صفحه اول خود سه عکس مختلف از او چاپ کرد و در صفحات داخلی ماجرای اصابت گلوله به ندا را شرح داد. «جو جوزف» از مقاله‌نویسان روزنامه تایمز نیز موضوع خود را به چهره ندا و تبدیل شدن این تصویر به «نماد تظاهرات و اعتراض‌های ایران» اختصاص داد و نوشت: «معمولاً در جریان هر شورش یا درگیری، یکی از تصویرهای مربوط به این واقعه، به تمثیلی تبدیل می‌شود که بازگوکننده شرح آن واقعه است؛ مانند جوانی که در میدان «تیان آن من» در پکن در مقابل تانک ارتش ایستاد.»

روزنامه «ایندیپندنت» هم مانند بیشتر روزنامه‌های آن روز انگلیس، عکس‌هایی از ندا آقاسلطان را در بخش خبرهای جهانی خود منتشر کرد. روزنامه «دیلی تلگراف» در گزارش روز چهارشنبه 24 ژوئن در گزارشی به ندا آقاسلطان لقب «فرشته آزادی» داد.

بررسی دقیق فیلم‌ها و عکس‌های این واقعه دقیقاً گویای برنامه‌ای از قبل طراحی شده است که می‌توان با عنایت به شواهد تا حدودی آن را اثبات کرد:

حرکت افراد مجاور ندا پس از تیراندازی بسیار مشکوک و غیر عادی بود؛ زیرا طبیعتاً بعد از صدای تیر، انسان اگر از قبل آماده نباشد، خود را به زمین می‌اندازد؛ ولی در این صحنه این‌ اتفاق نیفتاد.

فیلمبرداری مناسب تبلیغاتی از این واقعه بسیار حساب شده بود و نمی‌توانست اتفاقی باشد.

دادن تنفس مصنوعی به فرد تیرخورده، تنها موجب هرچه سریع‌تر به گردش انداختن خون و مرگ مضروب می‌شود که کاملاً عمدی در جهت کشتن فرد است. اینکه چطور دکتر حجازی که اتفاقاً در آن صحنه حاضر بوده، از این مسئله پزشکی بی‌اطلاع است، نیز از مسائل ابهام‌آمیز این حادثه بود.

گلوله متعلق به اسلحه‌ای با کالیبر کوچک بود که تنها از فاصله کم می‌تواند مؤثر باشد؛ بنابراین فرد ضارب باید بین افراد نزدیک ندا بوده باشد تا گلوله وی مؤثر واقع شود و به محل مورد نظر اصابت کند.

فرد ضارب باید کاملاً پشت سر ندا آقاسلطان بوده باشد تا مستقیم بتواند به قلب وی شلیک کند؛ وگرنه گلوله به افراد دیگر اصابت می‌کرد یا منحرف می‌شد.

محل تجمعات آشوب‌طلبان بسیار دور بود و نمی‌توانست از راه دور تیراندازی شده باشد.

حضور اتفاقی! دکتر حجازی در صحنه، از دست داشتن وی در این حادثه حکایت دارد. قطعاً خروج فوری وی از ایران به‌دلیل جلوگیری از بازپرسی و کشف همین موضوع بوده است.

به هر حال ماجرای پرابهام قتل ندا آقا سلطان در آن روزها به شدت مورد سوء استفاده دشمنان این ملت قرار گرفت و روزها و ماه‌های متمادی بر سر آن مانور دادند!

نمونه ای دیگر از اقدامات امنیتی مشکوک فتنه‌گران، کشف دفتری در میدان «هفت تیر» تهران بود که یکی از دفاتر هدایت تحرکات و اغتشاشات بود. این ساختمان که مشخص شد دفتر روزنامه «کلمه سبز» متعلق به موسوی بوده، به دست نیروهای انتظامی و قضایی، پلمپ و اموال آن توقیف شد.

روز 23 خرداد انتشار روزنامه «کلمه سبز» از سوی مسئولان آن متوقف شده بود و مسئولان آن با همکاری افرادی چون مهدی هاشمی و مصطفی تاج‌زاده عملاً این دفتر را به کانون ساماندهی آشوب‌های خیابانی تبدیل کرده بودند. بر اساس فیلم‌هایی که از بدو ورود نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت تهران به دفتر کلمه سبز در میدان هفت تیر تهیه شد، دستگاه‌های بسیار زیادی از تکثیر لوح فشرده، مونتاژ فیلم، اعلامیه‌های جعلی و دستگاه‌های اینترنتی متصل به سرورهای خارج از کشور در آنجا وجود داشته است. همچنین برخی فیلم‌ها که به طور اختصاصی از بی‌بی‌سی فارسی، سی‌ان‌ان، صدای آمریکا و برخی دیگر از شبکه‌های خارجی پخش می‌شد، در این مرکز مونتاژ و تدوین می‌شد. طرح‌ها و گزارش‌های ریز تجمعات و آشوب‌های گذشته و اغتشاشات آینده از دیگر اسنادی بود که در این مرکز کشف شد.

در این باره پلیس اطلاعات و امنیت نیز در اطلاعیه‌ای در تاریخ دوم تیرماه اعلام کرد: «براساس اطلاعات رسیده و تحقیقات به عمل آمده، دوشنبه‌شب ساختمانی واقع در میدان هفت تیر با مجوز قضایی مورد بازرسی قرار گرفت که درآن اسناد توطئه علیه امنیت کشور به‌دست آمد.»

پلیس اطلاعات و امنیت تهران بزرگ افزود: «پس از بازرسی دقیق این ساختمان که ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها بود، مشخص شد که ساماندهی تجمعات غیرقانونی و تشویق به آشوب و اقدام علیه امنیت کشور، ‌ایجاد جنگ روانی و تشویش اذهان عمومی به وسیله تکثیر سی‌دی‌های جعلی و تخریبی و تکثیر نامه جعلی منتسب به وزارت کشور در مورد انتخابات در سطح وسیع در آن فعال بوده است.»

در ادامه اطلاعیه ذکر شده است: «در این ساختمان اسناد و مدارک ارتباط با رسانه‌های معاند و دخالت بیگانگان و طراحی توطئه‌های اخیر کشف گردید که با توجه به اسناد و مدارک مکشوفه، مکان یادشده در واقع به مرکز فرماندهی جنگ روانی علیه امنیت کشور تبدیل شده بود.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات