بسماللهالرحمنالرحیم
واکنشهائی که در برابر گزارش محمد البرادعی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای هستهای ایران مشاهده شده، برای ارزیابی توان این نهاد بینالمللی زمینه مساعدی را فراهم ساخته است.
بسیاری از کشورهای بیطرف و بیغرض از این گزارش استقبال کردهاند لکن در این میان برخی کشورها نیز به تحریک محافل صهیونیستی سعی داشته و دارند با ایجاد ابهام و دامن زدن به جو بیاعتمادی بر شکست خود در مرحله تبدیل موضوع فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران به جنجالی بینالمللی و بزرگنمائی آن برای تأمین اهداف سلطهجویانه، سرپوش بگذارند و حتی شکست خود را «شکست آژانس» معرفی کنند!
خصمانهترین مواضع در این زمینه را رژیم اشغالگر صهیونیستی علیه گزارش البرادعی اتخاذ کرده و ضمن ادعای «شکست آژانس در افشای هدف ایران برای ساخت بمب اتمی»، آژانس را «ناتوان» معرفی کرده است.
در واقع رژیم صهیونیستی با این مواضع خصمانهاش جامعه جهانی را به تمسخر گرفته و در عین آنکه ارزشی برای «ان.پی.تی» و تعهدات و محدودیتهای ناشی از آن قائل نیست و هرگز تمایلی به پذیرش عضویت ان.پی.تی نشان نداده است، بطور همزمان با در اختیار داشتن دستکم 200 کلاهک اتمی، مفاد ان.پی.تی را پیشاپیش زیر پا گذاشته ولی برای اعضای «ان.پی.تی» و برای جامعه جهانی تعیین تکلیف میکند و به منظور تشویق دیگران برای دنبالهروی از خود، عربده میکشد تا بلکه بیشتر جلب توجه نماید.
موضوع تمسخرآمیز قضیه اینست که اسرائیل همان دلایلی را که نشانه ضعف و ناتوانی آژانس در برخورد بارژیمهای مخالف «ان.پی.تی» است، برای اثبات ضرورت برخورد با اعضای «ان.پی.تی» مطرح میسازد و جالب اینکه هیچ اعتراض محسوسی را از سوی سایر کشورها شاهد نیستیم.
خوبست یکبار برای همیشه به آسیبشناسی اعتبار آژانس بپردازیم تا دریابیم آیا واقعاً آژانس ناتوان است علل و عوامل موثر در ناتوانی و ضعف آن چیست و چگونه میتوان بر این ضعف و ناتوانی فائق آمد دلایل روشنی وجود دارند که نشان میدهند آژانس بینالمللی انرژی اتمی به خودی خود موجودیتی ناتوان و ضعیف است ولی مسئله اینست که دقیقاً همانهائی که برای چندین دهه از ضعف و ناتوانی این ساختار بینالمللی بهره بردهاند، اکنون با طرح موضوع ناتوانی آژانس میخواهند آنرا به ابزاری تهاجمیعلیه کشورهای عضو آژانس مبدل سازند و انتقام شکستهای خود در جاهای دیگر را با ابزار آژانس از ایران بگیرند.
برای درک بهتر ابعاد این مسئله لازم است به این نکته توجه کافی داشته باشیم که اصلیترین فشارهای خصمانه علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران دقیقاً از جانب کشورهائی سرچشمه میگیرد و هدایت میشود که دشمنی آنها در ابعاد سیاسی علیه ایران، برای چندین دهه بصورت علنی استمرار داشته و هنوز هم از اظهار دشمنی و برخورد علیه ایران ابائی ندارند. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دقیقا همین طیف، از دشمنان کینه توز علیه ملت ایران موضع گرفتند و رژیم مفلوک صدام را به جنگ علیه ایران وادار و تجهیز کردند. شناخت ابعاد این دشمنیها از آن جهت اهمیت دارد که همین طیف امروزه در پشت نقاب جدیدی مخفی شده و در به انتقامجوئی و دشمنی علیه ملت ایران سرگرمند.
علاوه بر این، بلااستثناء تمامی کشورهای دارای «حق وتو» در شورای امنیت از سلاح اتمی برخوردارند لکن مایل نیستند ایران نه تنها از انرژی صلحآمیز هستهای بلکه حتی از دانش هستهای نیز بهره مند باشد. در واقع رفتار تبعیضآمیز و گزینشی قدرتهای دارای سلاح هستهای در قبال کشورهای دارای دانش هستهای نشانگر آنست که اگر این کشورها دنباله رو قدرتهای جهانی نباشند حتی مجاز به آگاهی از دانش هستهای نیز نخواهند بود!
موضوع مهمتر اینکه آمریکا پرچمدار دشمنی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران است و این درحالیست که آمریکا بعنوان تنها کشوری که از انرژی اتمی در جنگ جهانی دوم علیه مردم هیروشیما و ناکازاکی استفاده کرده و صدها هزار تن را قتل عام نموده است، اکنون بجای اظهار شرمساری و عذرخواهی از قربانیان جنایاتش و اظهار همدردی با بازماندگان جنایات اتمی خود از هرگونه عذرخواهی امتناع کرده و حتی ضرورت استفاده از سلاح اتمی علیه مردم ژاپن را توجیه میکند ولی جای تعجب است که بوش و «یاسوفوکودا» نخست وزیر ژاپن از تفاهم و همراهی و همفکری علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران سخن میگویند و آنرا به دروغ یک «خطر» معرفی میکنند.
ناگفته پیداست که این موضعگیری سیاسی ـ تبلیغاتی کشورها تابع بده ـ بستانهای پشت پرده است و در غیر اینصورت بایستی جدیترین فریادها علیه مواضع دوگانه و فریبکارانه آمریکا، از ژاپن به گوش برسد و قربانیان جنایات جنگی آمریکا در ژاپن قاعدتاً نبایستی اجازه دهند که آمریکا خود را همفکر ژاپن و ژاپن را همراه خود در موضع گیری علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران معرفی کند.
جای تعجب است کشورهائی که عملکرد و مواضع آنها کمترین انطباقی با معیارها و موازین مصرح در «ان.پی.تی» ندارد، اکنون بیش از دیگران در این مقوله جنجال میکنند و بجای تلاش برای تطبیق عملکرد خود با موازین ان.پی.تی از دیگر اعضائی که تازه در مسیر فعالیتهای صلحآمیز هستهای قرار گرفتهاند، میخواهند که حتی دانش اتمی را هم کنار بگذارند و از آن فاصله بگیرند.
این را دیگر همه میدانند که قرن آینده، قرن انرژی هستهای بعنوان یک انرژی پاک و به دور از آلودگیهای زیست محیطی در آب و خاک و هوا محسوب میشود و درصورت دفن بهداشتی و منطبق با استانداردهای زیستمحیطی برای زبالههای اتمی، بهترین نوع انرژی برای نسلهای آینده انتخاب شده است.
دنیای صنعتی امروز در عین تلاش برای دستیابی به نسل جدید نیروگاههای اتمی سعی دارد کشورهای نواستقلال را از دستیابی به دانش پیشرفته در قلمرو انرژی هستهای باز دارد تا در مراحل بعدی بتواند استقلال عمل و استقلال رأی آنها را به بهانه تکنولژی پیشرفتهتر و غنیسازی اورانیوم در مقیاس صنعتی، خدشهدار کند.
حتی از دیدگاه زیستمحیطی هم دنیای امروز تلاش میکند به انرژیهای بهتر و با ضایعات زیست محیطی کمتر پناه ببرد تا در عین ارتقاء سطح تکنولژی و بهرهمندی از منابع جدید انرژی بتواند موتور محرکه برای رشد اقتصادی و توسعه پایدار خود را به درستی انتخاب کند. آنها که به مصوبات اجلاسها و کنوانسیونهای زیست محیطی بویژه «ریو» و «کیوتو» آشنا هستند، بهتر میتوانند گواهی دهند که فردا کشورهای نواستقلال در صورت عقب ماندن از دستیابی به تکنولژی هستهای ناچارند بخاطر تولید گازهای گلخانهای بیشتر، جریمه و غرامت بپردازند ویا از شتاب توسعه در مقیاس بینالمللی انرژی اتمی ضعیف و ناتوان است. چرا کهیکبار دیگر صحنهای برای رویاروئی شمال و جنوب را فراهم کرده و پیشاپیش سعی براینست که کشورهای جنوب از توسعه و پیشرفت و رشد اقتصادی وصنعتی باز بمانند و عقبماندگی را بعنوان سرنوشت محتوم خود بپذیرند، یا در نهایت هم دست نیاز به سوی شمال دراز کنند و حال آنکه اگر واقعاً قوانین موضوعه رعایت و اجرا شود و فقط بر روی کاغذ باقی نماند، دیگر فاصلهای چندان میان فقیر و غنی وجود نخواهد داشت و حتی همین فاصله محدود باقیمانده نیز به سرعت پر خواهد شد. بله! آژانس ناتوان است چرا که نمیگذارند قوانین آن به درستی اعمال شود و آژانس به تعهداتش و مسئولیتهایش نسبت به اعضا عمل کند و به کمک کشورهای نوپا در مسیر دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای بشتابد. ان.پی.تی، فقط یک مجموعه از تعهدات یکطرفه نیست بلکه تعهدات آژانس و مسئولیتهای تعطیلناپذیر آن، ارزش عملی برای پیوستن اعضای جدید به این مجموعه را تضمین میکند. طبعاً اگر پیوستن به آژانس و پذیرش تعهدات یکطرفه باعث تضییع حقوق اعضا و گستاخ شدن ناقضین معیارهای «ان.پی.تی» شود و رژیمهای خارج از ان.پی.تی را مسلط بر سرنوشت اعضا کند دیگر چه ضرورتی برای پذیرش ان.پی.تی و چه نفعی برای آن متصور است؟
بله آژانس ناتوان است چرا که هند به عنوان عضو شورای حکام در عین عدم پذیرش ان.پی.تی، بمب اتمی خود را آزمایش کرده و به قیمت پذیرش وضع موجود هند از جانب آمریکا، علیه ایران در شورای حکام رأی میدهد و به آمریکا فرصت میدهد پرونده فعالیتهای صلحآمیز ایران را به شورای امنیت بکشاند. این واقعیتها دلایل روشنی برای اثبات ضعف و ناتوانی آژانس است، نهادی که جز با برطرف ساختن این ناتوانی نمیتواند به وظایف خود عمل نماید.