صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۴۲۷۰۰

نخستین ولایتمدار

خداوند متعال خالق هستی است و ولایت و سرپرستی مخلوقات، از جمله انسان نیز از آن اوست. ولایت خدای سبحان، یعنی سرپرستی او نسبت به امور بندگان و تربیت آنها به‌وسیله دین تمام نمی‌شود مگر به ولایت رسولش و ولایت رسولش نیز تمام نمی‌شود مگر به ولایت اولی‌الامر که بعد از درگذشت آن جناب و به اذن خدای سبحان، زمام این تربیت و تدبیر را به دست بگیرند. همچنان که خدای تعالی تصریح کرده و می‌فرماید: «یا ایها الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا الله و أطِيعُوا الرَّسُول و أولى الأمْرِمِنْكُمْ» (نساء/ ۵۹) و نیز می‌فرماید: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمْ اللَّهُ رَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده/ ۵۵)؛ از همین منظر ولایت‌پذیری در باور شیعه زیربنای اصلی اسلام است و مهم‌ترین پایه زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه به شمار می‌آید.

نظاره‌گران تحریف
در تاریخ اسلام، ائمه معصوم(ع) هر یک به‌ مقتضای زمان خویش روشی را برای دفاع از این امر مهم انتخاب کرده‌اند که در این میان رویکرد حضرت زهرا(س) پس از شهادت پیامبر(ص) به منزله نخستین حامی و مدافع ولایت برای تمام مسلمانان نقشه راه بوده است. وقتی ایشان مشاهده کردند که جامعه به بیراهه می‌رود، واقعیت را بیان کردند تا مردم خفته در خواب غفلت را بیدار کنند و نور هدایت الهی را برای حقیقت‌مداران روشن نگه دارند و به این ترتیب، با برملا کردن کینه‌های پنهان منافقین و افشای نیت شوم اهل سقیفه به دفاع و اثبات حقانیت ولایت و امامت حضرت علی(ع) دست زدند. حضرت فاطمه(س) در آن زمان با این مسئله روبه‌رو بودند که جریانی با نقشه قبلی عنان جامعه اسلامی را به دست گرفته و به هر سو که می‌خواست، می‌برد؛ ولی مشکل اصلی‌ای که به جامعه آن روز و آیندگان ضربه زد، از جایی شروع شد که مذهبی‌های سینه‌چاکِ مبارزِ جنگجو، نظاره‌کننده جریان تحریف زمانه خویش بودند و کاری از پیش نبردند.

ملاقات شبانه حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) پیش از اینکه برای امیرالمومنین(ع) در مقام همسر باشد، در مقام فردی ولایت‌پذیر بود. هرچند حد فاصل میان رحلت خاتم‌الانبیاء(ص) و شهادت حضرت زهرا(س) بسیار کم بود، اما این فرصت ۷۵ یا ۹۵ روزه حتی اگر ۷۵ یا ۹۵ سال هم بود، هیچ یک از کنش و واکنش‌های بی‌بی دو عالم(س) برای بقای اسلام و امر ولایت تغییری نمی‌کرد. در سوره‌ انعام، آیه ۱۲۴ آمده است: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه»؛ خدا داناتر است که رسالت خویش را در کجا قرار دهد. شاید کسی که حق کلام‌الله مجید را تمام و کمال انجام داده، حضرت زهرا(س) است.
روایات تاریخی گواه این است که پس از رحلت پیامبر(ص) شخص حضرت ملاقات‌هایی را در دستور کار خویش قرار دادند تا از ماهیت اصلی غاصبان پرده بردارند. دراین‌باره از سلمان فارسی نقل است که می‌گوید: «چون شب شد، حضرت علی، حضرت فاطمه را بر چهارپایی سوار کرد و دست حسنین را گرفت و به در منزل هر یک از مهاجرین و انصار رفته با یادآوری حقوقش، طلب یاری و نصرت و بیعت می‌کرد؛ اما به‌ جز ٤٤ نفر، هیچ‌ یک او را اجابت نکردند که صبح به جز چهار نفر (سلمان، اباذر، مقداد و زبیر) هیچ یک وفای به عهد نکردند. در شب دوم دوباره حضرت درخواست کمک کردند، آنها باز قول دادند؛ ولی کسی نیامد، به‌جز همان چهار نفر و شب سوم و چهارم نیز همین‌طور گذشت.»

دفاع از ولایت علی(ع)
«سویدبن‌غفله» می‌گوید: هنگامی‌که حضرت فاطمه(س) بیمار شد، زنان مهاجرین و انصار به آن حضرت عرض کردند: «ای دختر رسول خدا حالت چگونه است؟» ایشان فرمودند: «به خدا سوگند! دیگر مرا به دنیا و زندگی در میان شما علاقه‌ای نیست و بر مردان شما خشمگینم، بعد از اینکه آنها را آزمودم؛ چه اینکه آنان را ضعیف و بی‌اراده یافتم به‌کلی چشم از یاری و کمک آنها بربستم و رهای‌شان کردم و دیگر پس ‌از این از آنها متنفر و بیزارم.» در این حدیث حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت، زنان مهاجر و انصار را خطاب قرار می‌دهد که به دنیای شما علاقه‌ای ندارم و می‌فرماید: «شمشیرهای مردان‌تان کند شده و آنها بازیچه عده‌ای قدرت‌طلب قرار گرفته‌اند.» در واقع، حضرت به‌نوعی آنها را ترغیب می‌کند که این مطالب را به گوش شوهران‌شان برسانند، شاید از خواب غفلت بیدار شوند و در دفاع از حق به پا خیزند. همچنین، حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت خود را پشت در خانه سپر قرار داد و از حضرت علی(ع) دفاع کرد و برای حفظ ولایت از جان خود نیز مایه گذاشت. همان زمان که عمربن‌خطاب به همراه 30 مرد به در خانه حضرت رفت تا امیرالمؤمنین على(ع) را برای گرفتن بیعت به مسجد ببرد، حضرت زهرا(س) در را با دست گرفت و پشت در ایستاد و اجازه داخل شدن به آنها را نداد.

خطبه روشنگرانه
چنانکه در روایات فراوان شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا(ص) در زمان حیات خود فدک را به فاطمه زهرا(س) واگذار کردند و این سه سال قبل از رحلت پیامبر(ص) بود؛ یعنی همان ایامی که فدک به تصرف آن حضرت درآمد؛ اما هنگامی‌که ابوبکر حکومت را قبضه کرد و بر اریکه‌ خلافت استقرار یافت، تصمیم گرفت فدک را مصادره کند و دستور داد کارکنان فاطمه(س) را از فدک بیرون و عمالی را از طرف خود به‌جای آنها نصب کنند. حضرت زهرا(س) در برابر پافشاری خلیفه در غصب فدک تصمیم گرفت در حضور مسلمانان و در مسجد پیامبر او را استیضاح کند، حق خویش را اثبات و توطئه را افشا کند و برای این منظور همراه گروهی از بانوان خاندان خود به مسجد رفت و در خطبه‌ای بسیار فصیح و شیوا حقایق را بیان فرمود؛ از این‌ رو خطبه فدکیه در این مجلس نشان‌دهنده واقعیاتی بود که بلافاصله پس از وفات پیامبر(ص) در جامعه اسلامی رخ داد. بنابراین، حضرت فاطمه(س) در مقام برترین زن جهان، این موقعیت را داشت که حقانیت امام علی(ع) را اثبات کند. اگر حضرت زهرا(س) این‌گونه که در تاریخ ثبت ‌شده، در صحنه ظاهر نمی‌شد، برای غاصبان فدک و مهاجمان به خانه‌اش حجت و استدلال نمی‌آورد، به مسجد نمی‌رفت و آن خطبه آتشین و کوبنده را در حضور همه مردان و زنان مدینه ایراد نمی‌فرمود، آنگاه چه اتفاقی می‌افتاد؟ از یک‌سو بدون تردید حقانیت و مظلومیت علی(ع) حتی برای نزدیک‌ترین دوستانش هرگز چنین اثبات نمی‌شد و بسیاری از حقایق برای همیشه در هاله‌ای از ابهام و تردید باقی می‌ماند و از سوی دیگر هرگز چهره مخالفان این‌گونه برای کسی جز ائمه معصوم(ع) برملا نمی‌شد و غاصبان می‌توانستند با تبلیغات، چهره‌ای وارونه از آن مقطع تاریخ به تصویر بکشند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات