صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۲  ، 
کد خبر : ۳۴۴۵۷۶

هدف تحریف مذاکرات هسته‌ای

به نظر می‌آید، یکی از رویدادهای تأمل‌برانگیز و عبرت‌آموز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به 18 اردیبهشت 1397 ارتباط پیدا می‌کند؛ روزی که در آن، «ترامپ» رئیس‌جمهور وقت آمریکا در مقابل رسانه‌های جهان ظاهر شد و خبر خروج از توافق هسته‌ای را به صورت رسمی اعلام کرد[...]
پایگاه بصیرت / عزیز غضنفری
به نظر می‌آید، یکی از رویدادهای تأمل‌برانگیز و عبرت‌آموز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به 18 اردیبهشت 1397 ارتباط پیدا می‌کند؛ روزی که در آن، «ترامپ» رئیس‌جمهور وقت آمریکا در مقابل رسانه‌های جهان ظاهر شد و خبر خروج از توافق هسته‌ای را به صورت رسمی اعلام کرد. البته این اقدام ترامپ مقدمه‌ای برای اجرای سیاستی علیه ایران بود که مؤسسه «رند» آن را سیاست «فشار حداکثری مادون جنگ» نامید. در پی آن سیاست، دولت ترامپ بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها را علیه جمهوری اسلامی ایران به اجرا گذاشت. تحریم‌هایی که «جان بولتون» مشاور امنیت ملی ترامپ در کتاب خاطرات خود به نام «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» می‌نویسد، راه درست فشار علیه ایران آن است که تحریم‌ها سریع، غیرمنتظره، گسترده و فراگیر باشد و نه تدریجی و کم‌کم. عجیب‌تر اینکه او اضافه می‌کند باید در اعمال فشار علیه ایران کاملاً سخت‌گیرانه عمل کنیم و حتی برای جلوگیری از صادرات نفت ایران از طریق غیررسمی از اقدامات نظامی استفاده کنیم! این نکته بولتون آن وقتی بیشتر اهمیت پیدا می‌کند که در سال ۱۳۹۷ در چندین نوبت نفت‌کش‌های حامل نفت جمهوری اسلامی ایران در دریای مدیترانه یا دریای سرخ مورد حمله نظامی قرار گرفت.
در سال ۱۳۹۸، پس از دوره یک ساله سیاست صبر و انتظاری که نظام در پیش گرفت و دولت آقای روحانی به طور جدی آن را پیشنهاد داده و از آن حمایت می‌کرد، راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه هسته‌ای تغییر کرد. درست در تاریخ 18 اردیبهشت ۱۳۹۸، یعنی در همان روزی که ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شد، جمهوری اسلامی سیاست «مقاومت فعال» را اعلام کرد و ایده «امنیت در مقابل رفع تحریم‌ها» را به اجرا گذاشت. این راهبرد بخش‌های گوناگونی داشت و ابعاد متنوعی را در برمی‌گرفت که بحث درباره آن فرصت طولانی می‌خواهد؛ اما آنچه به موضوع این یادداشت اختصاص دارد، آنکه در سیاست جدید در بخش هسته‌ای در مقابله با اقدام دولت آمریکا، جمهوری اسلامی ایران تعهدات برجامی خود را به طور گام به گام کاهش داد؛ اما از توافق هسته‌ای خارج نشد؛ از آن‌سو در اقدامی معنادار دورنمای خروج از توافق هسته‌ای را به طرف‌های بدعهد غربی نشان داد.
نتیجه راهبرد اعلامی و اعمالی جمهوری اسلامی ایران نیز بازگرداندن موازنه و نامعتبرسازی سیاست فشار حداکثری ترامپ بود. به نظر می‌رسد، یکی از بزرگ‌ترین قربانیان سیاست جدید ایران، «ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا بود؛ چرا که راهبرد بیشینه‌سازی فشار علیه ایران به دلیل اقدامات تقابلی جمهوری اسلامی سبب شد تا انتقادات بی‌شماری روانه ترامپ شود. آنقدر امواج این مخالفت‌ها قوی بود که در نهایت او نتوانست بار دیگر به کاخ سفید راه یابد و بایدن با شعار احیای برجام رئیس‌جمهور جدید آمریکا شد. کاهش نقطه گریز هسته‌ای ایران از دو سال دوره اوباما به کمتر از یک ماه در دوره ترامپ و اقدامات مقابله به مثل ایران برای تأمین امنیت خطوط کشتیرانی، مرکز ثقل مخالفت‌ها با دولت وقت آمریکا به حساب می‌آید. بایدن در اولین اقدام خود در عرصه سیاست خارجی پیشنهاد مذاکره برای احیای برجام را به جمهوری اسلامی ایران ارائه داد؛ اما تجربه تلخ خروج آمریکایی‌ها از برجام و برخی نقایص جدی در آن موجب شد تا این بار در نحوه مدیریت ایران در خصوص مذاکرات احیای برجام تغییراتی به وجود آید. مهم‌ترین اتفاقی که در این باره افتاد، آن بود که نهاد سیاست‌گذار از نهاد اجرا مجزا شد. به این معنا که نهاد عالی امنیت ملی در ایران با تعیین برخی ملاحظات و خطوط قرمز، وزرات امور خارجه را موظف به تأمین و تحقق آنها در فرآیند مذاکرات و متن احیای برجام کرد. کلیدی‌ترین خط قرمز معین شده آن بود که در متن توافق هسته‌ای جدید، انتفاع اقتصادی ایران به شکل پایدار تضمین شود؛ به گونه‌ای که مردم اثر رفع تحریم‌ها را به شکل واقعی و پایدار لمس کنند و کاری که ترامپ به راحتی انجام داد و از برجام خارج شد و پس از آن به اعمال تحریم‌های بی‌سابقه دست زد، رئیس‌جمهور بعدی آمریکا نتواند انجام ندهد؛ یا دست کم ریسک خروج از توافق هسته‌ای برای دولت بعدی آمریکا به شدت افزایش یابد.
رمز و راز مخالفت نهاد امنیت ملی با متنی که آقای روحانی، رئیس‌جمهور سابق به طور متوالی مدعی می‌شود در اسفند ۱۳۹۹ نهایی شده و مهیای اعلام بود، به این موضوع اساسی برمی‌گردد که این متن دچار اشکالات اساسی بود و یکی از مهم‌ترین آنها مبهم بودن انتفاع اقتصادی ملت ایران بود. مسئله کلیدی در این جا آن است که آقای روحانی تاریخ را از ابتدا روایت نمی‌کند. گویی اینکه ماجرای ایران و غرب در زمینه مذاکرات هسته‌ای از سال ۱۳۹۹ آغاز شده است و انگار نه انگار که ایران در حال تکرار تجربه‌ای است که پیشتر ترامپ با خروج از برجام مرتکب شده و هزینه‌های دشواری را بر ملت ایران تحمیل کرده بود! خوب است یک بار هم که شده آقای روحانی به این پرسش‌های اساسی پاسخ دهند که آیا تجربه تلخ کاری که ترامپ کرد، برای شما عبرت ایجاد نکرده بود؟ آیا برای شما مهم نبود متنی نگاشته شود که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، آن کاری که ترامپ کرد، نکند و مانند آب خوردن از توافق هسته‌ای خارج نشود؟ آیا در متنی که مدعی هستید در مرحله اعلام توافق قرار داشت، اما قانون راهبردی مجلس مانع از آن شد، در آن موضوع تضامین و راستی‌آزمایی مشخص شده بود؟ آقای روحانی خوب است به این مسئله پاسخ دهند آیا در متنی که هر از چند گاهی افکار عمومی را به آن ارجاع می‌دهید، توانسته بودید موضوع مناقشه‌برانگیز «مذاکرات آینده» را به طور کامل ببندید و راه سوءاستفاده‌های قطعی دشمن را در آینده مسدود کنید؛ به گونه‌ای که طرف غربی و خاصه آمریکایی‌ها اجرای تعهدات خود را به مذاکرات منطقه‌ای و موشکی گره نزنند؟! آیا از نظر آقای روحانی احیای برجام به خودی خود اصالت دارد، یا اینکه آن توافقی ارزش احیا دارد که انتفاع اقتصادی ایران در آن تضمین شده باشد؟
واقعیت آن است که آقای روحانی در مواضع امروز خود پیش از آنکه روایت دقیق و منطبق بر منافع ملی از گذشته و احیای برجام داشته باشد، به فکر احیا و بازسازی چهره خود و دولتش در آینده است تا بلکه در این اوضاع و احوال راه بازگشت خود به صحنه سیاسی ایران را هموارتر کند. آقای روحانی باید بداند که منافع ملی نمی‌تواند به بازیچه آرزوهای سیاسی او و همراهانش تبدیل شود. رئیس‌جمهور سابق خوب است به فکر عبرت‌آموزی بیفتد و تجربیات تلخ ریاست‌جمهوری خودش در بخش مربوط به مذاکرات هسته‌ای را به دولتمردان کنونی منتقل کند، نه آنکه در مقطع حساس و مهم مذاکرات هسته‌ای و با طرح مکرر آماده بودن متن اسفند 1399 به فرآیند مذاکرات دولت کنونی لطمه وارد کند.
 برای نمونه، مناسب است آقای روحانی در این باره قدری برای مردم این تناقض را توضیح دهند که چگونه پیش از مذاکرات هسته‌ای گفتند برای حل مسئله هسته‌ای راهی جز مذاکره با «کدخدا» وجود ندارد، اما بعد از آنکه دولت آمریکا و به تعبیر او کدخدا از توافق هسته‌ای خارج شد، اعلام کرد که یک «موجود مزاحم» از برجام خارج شد! ایشان لازم است برای ثبت در تاریخ توضیح دهند که چرا و چگونه و چه شد که «کدخدای» باغ آرزوهای او به یک «موجود مزاحم» تبدیل شد؟! برخی تحلیلگران معتقدند، ترامپ آن هنگامی تصمیم گرفت از توافق هسته‌ای خارج شود که مطمئن شده بود جمهوری اسلامی ایران با خروج آمریکایی‌ها از برجام در برجام باقی می‌ماند! اطمینانی که پس از گفت‌وگو و رایزنی مقامات ایرانی و فرانسوی چند روز پیش از خروج آمریکا از توافق، به وسیله مقامات فرانسه به دولت وقت آمریکا منتقل شده بود. مسئولان ایرانی به طرف‌های فرانسوی گفته بودند ایران حتی با فرض خروج آمریکا از برجام، آمادگی دارد با اروپا توافق هسته‌ای را جلو ببرد. آقای روحانی باید بدانند برای ارتقای تجربه و عبرت مسئولان کشور در برهه‌های گوناگون در این زمینه‌ها باید صحبت کنند. ایشان خودشان باید بگویند که اعتماد و خوش‌بینی مفرط به غرب چرا اجازه نداد مردم ایران از توافق هسته‌ای به شکل پایدار بهره‌مند شوند و در زمانی که ایران به عنوان یک بازیگر نرمال به تعهدات هسته‌ای خود پایبند بود، دولت وقت آمریکا به سیاست سازنده ایران وقعی ننهاد و از برجام خارج شد؟ به نظر می‌آید در این بحث‌ها برای امروز و فردای ایران و منافع ملی کشور درس‌های سودمندی وجود داشته باشد؛ اما چه باید کرد وقتی مسئولان گذشته بدون روایت و تحلیل صحیح وقایع تلخ، اما عبرت‌آموز گذشته، موضوع بازگشت دوباره به قدرت سیاسی در آینده برای آنها اهمیت و اولویت پیدا کرده است. در حال حاضر، از منظر ایران، متن احیای برجام مشروط بر آنکه آمریکا و آژانس بین‌المللی وارد موضوعات سیاسی و غیر هسته‌ای نشوند، مهیای برداشتن گام نهایی است و در آن روز مشخص خواهد شد که متن جدید نسبت به برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۱۳۹۴ و حتی متن اسفند سال ۱۳۹۹ که رئیس‌جمهور سابق مدعی آن است، چه امتیازاتی دارد. پیشنهاد می‌شود حتی اگر آمریکایی‌ها سر عقل نیامدند و چنین اتفاقی نیفتاد برای آنکه حقیقت ماجرا برای مردم ایران مشخص شود، گزارشی از فرآیند مذاکرات و مقایسه متن‌های گذشته به صورت رسمی در اختیار افکار عمومی قرار گیرد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات