صبح صادق >>  جبهه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۴۸۷۹۰

نگذاشت مادرش خجالت بکشد

حاجیه خانم رستگار در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسرش به او می‌گوید: «توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟» مادر شهید می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌روم، همه قرآن می‌خوانند و من سواد خواندن ندارم و از این بابت خجالت می‌کشم. همه می‌دانند که من سواد ندارم، بهم می‌گویند همان سوره توحید را بخوان.» این شهید والامقام پس از شنیدن حرف‌های مادر می‌گوید: «نماز صبح را که خواندید، قرآن را بردارید و بخوانید!» بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را برمی‌دارد و به راحتی شروع به خواندن قرآن می‌کند. خبر همه جا می‌پیچید. پسر دیگرش این ‌را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت‌الله نوری‌همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. حضرت آیت‌الله‌ نوری‌همدانی نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. بخش‌هایی را به راحتی می‌خواندند و قادر به خواندن  بعضی عبارات نبودند. بعد آقای نوری همدانی می‌فرمایند: «قرآن خودتان را بردارید و بخوانید!» مادر شهید از روی قرآن خودشان بدون غلط شروع به خواندن می‌کند. آیت‌الله نوری گریه می‌کنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند: «جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند، متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحان‌شان کنیم.»
به نقل از مادر شهید حاج کاظم رستگار
 
شهید کاظم نجفی رستگار در سوم فروردین‌ماه سال ۱۳۳۹ در روستای اشرف‌آباد شهرری به دنیا آمد. او با آغاز جنگ راهی جبهه شد و در عملیات بیت‌المقدس با مسئولیت فرماندهی «گردان میثم» از لشکر حضرت۲۷ محمد رسول‌الله(ص) شرکت کرد. آقا کاظم پس از آزادسازی خرمشهر در رکاب حاج احمد متوسلیان به لبنان شتافت و مدتی پس از اسارت حاج احمد به ایران بازگشت. پس از استعفای علیرضا موحددانش از فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهداء(ع) به پیشنهاد او، کاظم رستگار فرماندهی این تیپ را بر عهده گرفت. سرانجام این فرمانده شجاع جبهه در عملیات بدر و در خط مقدم نبرد شرق رودخانه دجله در ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۳ به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از ۱۳ سال در منطقه هورالهویزه تفحص شد و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
 
فرازی از وصیت‌نامه
ستایش خدای عزوجل را که مرا از امت محمد(ص) و شیعه علی(ع) قرار داد و سپاس خدایی را که مرا با آوردن حق، از ظلمت به روشنایی هدایت کرد و از طاغوت نجاتم داد و مرا از کوچک‌ترین خدمت‌گزاران به اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد. من راهم را آگاهانه انتخاب کرده‌ام و اگر وقتم را شبانه‌روز در اختیار این انقلاب گذاشته‌ام، به این دلیل است که خود را بدهکار انقلاب و اسلام می‌دانم. انقلاب اسلامی بر گردن این بنده حق زیادی دارد که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشم.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات