صبح صادق >>  خرد >> گزارش
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۴۹۵۴۳
انتخابات چگونه می‌تواند زمینه‌ساز تحول باشد؟

دو راهی ارتجاع و تکامل

پایگاه بصیرت / مصطفی قربانی
تحول، تحول‌گرایی و تحول‌آفرینی موضوعی است که هم بنا به طبع انسان مطلوب بوده و هم به اقتضای شرایط و مختصات حال حاضر کشور ضرورت آن احساس می‌شود. با این حال، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در ارتباط با موضوع تحول، کیفیت و سمت و سوی آن است؛ زیرا در حالی که همه‌ سلایق و دیدگاه‌ها بر ضرورت ایجاد تحول در کشور اذعان دارند؛ اما درباره کیفیت و مختصات تحول اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی تحول را در گرو عدول از آرمان‌های انقلاب و نظام می‌دانند و برخی دیگر، اتفاقاً ایجاد تحول را منوط به تمسک و پایبندی به اصول، آرمان‌ها، ارزش‌ها و شیوه‌های انقلابی می‌دانند. همین امر سبب شده است تا در تشخیص کانون و چگونگی تحول نیز اختلاف‌نظر ایجاد شود. 
نکته مهم در این زمینه آن است که به سبب اهمیت و جایگاه انتخابات، کیفیت رقم خوردن تحول و نتیجه‌بخشی آن در کشور، به طور مستقیم از انتخابات و نتیجه‌ آن متأثر است. بر این اساس، در متن حاضر تلاش می‌شود تا ضمن مرور گونه‌شناسی تحول‌خواهی در ایران امروز و حوزه‌های نیازمند تحول، نسبت انتخابات با ایجاد تحول در کشور به صورت مختصر واکاوی شود. 
 
گونه‌شناسی تحول‌خواهی
«تحول» آن‌گونه که در کتب لغت معنا شده و مورد نظر رهبر معظم انقلاب است، به معنای تغییر رو به تکامل است؛ یعنی بهتر شدن، متعالی‌تر شدن و... . 
معظم‌له در تعریف «تحول» می‌فرمایند: «مقصود ما از تحول، ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همه‌ بخش‌های اداری کشور و بخش‌های حکمرانی کشور و همچنین در بخش‌هایی از سبک زندگی عمومی و به طور خلاصه، حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوه‌ها و روش‌ها و کارکردها.»(1400/2/21)
ایشان همچنین درباره‌ برداشت‌های غلط از تحول می‌فرمایند: «خیلی‌ها در دنیا هم وقتی راجع به ما صحبت می‌کنند، بحث تحول را مطرح می‌کنند؛ در داخل کشور هم بعضی‌ها که گرایش‌های بیشتر غربی و میل به شیوه‌های غربی و مفاهیم غربی دارند، بحث از تحول می‌کنند، منتها آن تحولی که مورد نظر آنهاست، تحول در اصلِ انقلاب است؛ یعنی در واقع به یک معنا ارتجاع؛ یعنی تحول آنها به معنای ارتجاع است؛ برگشت به عقب. مفاهیم انقلابی را می‌خواهند نفی کنند. می‌بینیم در اظهاراتی که در باب تحول می‌کنند، راجع به عادی‌سازی، یعنی به هنجارِ جهانی نزدیک شدن کشور و انقلاب، بیشتر تحریض می‌کنند و تحریص می‌کنند. در واقع، حرف ما، مراد ما از تحول، تحول برای تقویت انقلاب است؛ مراد آنها از تحول، تحول برای نفی انقلاب و نفی مبانی انقلاب است، مراد آنها نزدیک شدن به هنجارهای نظام سلطه است. تحول در بیان ما و در منطق ما عبارت است از اینکه ما به سمت تقویت مبانی انقلاب و اصول انقلاب و خطوط اصلی انقلاب حرکت کنیم، منتها با شیوه‌های نو و با نوآوری و ابتکار.»(همان)
بنابراین، در ارتباط با موضوع «تحول» می‌توان از دو نوع دیدگاه سخن گفت که عبارتند از:
تحول ارتجاعی: این نوع تحول عبارت است از روی‌گردانی و عدول از ارزش‌ها، آرمان‌ها و شیوه‌های انقلابی و تلاش برای عرفی شدن و هضم در نظام جهانی. به زبان ساده‌تر، تحول موردنظر در اینجا، بازگشت به گذشته است. مسلم است که این نوع تحول، تحول منفی است. طرفداران این نوع تحول در ایران، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، غرب‌گرایان وطنی هستند که خواهان ایدئولوژی‌زدایی از سیاست‌ها و فرآیندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام و تطبیق با استانداردهای به اصطلاح جهانی هستند. به طور دقیق‌تر، باید گفت تحول مدنظر اینها با عدول از ارزش‌ها و داعیه‌های انقلاب اسلامی می‌گذرد. 
تحول انقلابی(تکاملی): رویکرد و نگاه حاکم بر این نوع تحول، آرمان‌گرایی واقع‌بینانه است و عبارت است از تلاش برای رفع آسیب‌ها، ضعف‌ها و مشکلات، بدون عدول از آرمان‌های انقلابی. در واقع، در اینجا تحول با تمسک و تعصب به آرمان‌های انقلاب و نوآوری در شیوه‌ها، روش‌ها و... امکان‌پذیر است.
 
حوزه‌های تحول
حوزه‌های نیازمند به تحول، حوزه‌هایی هستند که هم‌اکنون در آنها چالش و ضعف وجود دارد و نقطه‌ آسیب‌پذیری برای کشور و نظام هستند. مطابق با فرموده‌ رهبر معظم انقلاب، به ویژه در بیانیه‌ گام دوم انقلاب و سایر بیانات معظم‌له، مهم‌ترین این حوزه‌ها عبارتند از: حوزه‌های حکمرانی، مدیریت کشور و سبک زندگی مردم.(1400/2/20) به طور دقیق‌تر، باید گفت معظم‌له در بیانیه‌ گام دوم از هفت سرفصل اساسی نام بردند که نیازمند توجه بیشتر در گام دوم انقلاب اسلامی هستند: علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی. این حوزه‌های هفت‌گانه را می‌توان حوزه‌های نیاز به تحول دانست. 
 
کمک به تحول انتخابات 
با دقت در جنس و ماهیت حوزه‌های نیازمند تحول، متوجه می‌شویم که عمده‌ آنها ماهیت اجرایی و عملی دارند؛ یعنی مربوط به حوزه‌هایی هستند که کیفیت اداره و اجرای آنها به طور مستقیم متأثر از کیفیت رأی مردم است. به عبارت دقیق‌تر، ماهیت چالش‌ها و مسائل، مدیریتی ـ اجرایی است و تحقق تحول در آنها نیازمند تحول سیاست‌گذاری و اجراست؛ موضوعی که مهم‌ترین بستر شکل‌گیری آن، «انتخابات» است. 
در واقع، اگر قرار باشد تحولی در نظام سیاست‌گذاری، مدیریتی و اجرایی کشور صورت بگیرد، در گام اول باید نتیجه‌ انتخابات کیفی‌تر شود؛ زیرا تا مدیران تحول‌آفرین روی کار نیایند، تحقق تحول در زمینه‌های مذکور امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین، انتخابات متغیر مستقل ایجاد تحول در کشور است.
برای نمونه، بسته به کیفیت نتیجه انتخابات و اینکه مردم به چه گزینه‌هایی رأی می‌دهند، زمانی دیپلماسی التماسی در کشور مورد توجه قرار می‌گیرد که نه تنها دستاوردی به بار نمی‌آورد؛ بلکه با بازی در زمین طرف مقابل، در عمل به حوزه‌های قدرت نظام خدشه وارد می‌کند و زمانی دیپلماسی انقلابی در دستور کار قرار می‌‌گیرد که با عبور از همه موانع ذهنی، مانند FATF می‌تواند در وضعیت تحریم هم برای کشور دستاورد خلق کند و با مقاومت فعال، طرف مقابل را به انعطاف وادار کند. 
سؤالی که در این میان مطرح می‌شود، این است که انتخابات باید چگونه باشد که ماحصل آن، کمک به ایجاد تحول باشد؟ به طور خلاصه، انتخابات باید حداقل حاوی دو خصیصه‌ مهم باشد؛ اول همراه با مشارکت پرشور و حداکثری باشد و دوم به انتخاب اصلح منجر شود؛ زیرا فرد اصلح بالذات تحول‌خواه و تحول‌آفرین است و در این میان، مشارکت حداکثری به آن فرد اصلح، پشتوانه و قدرت لازم را برای انجام امور تحولی اعطا می‌کند.
به بیان دیگر، مشارکت حداکثری در حکم پشتوانه و سرمایه‌ اجتماعی برای فرد اصلح منتخب است. بنابراین، اگر جامعه‌خواهان تحول و تکامل به معنای حرکت رو به جلو و به منظور حل و رفع مشکلات خود است، باید افزون بر شرکت در انتخابات، دقت لازم را به عمل آورد تا از میان کاندیداهای موجود، اصلح‌ترین را انتخاب کنند. 
 
سخن پایانی
انتخابات در کنار برکات گوناگونی که در عرصه‌ بین‌المللی دارد، در عرصه‌ داخلی، صحنه‌ رقم خوردن سرنوشت یا تعیین آن به دست خود مردم است. بنابراین، هر چقدر مردم در کیفیت رقم خوردن این امر دقت و حساسیت داشته باشند، نقش‌آفرینی آنها در تعیین سرنوشت‌شان بهتر است.
این امر افزون بر اجر اخروی، بهبود وضعیت زندگی مادی و دنیوی را نیز در پی خواهد داشت. بر این اساس، اکنون که ضرورت ایجاد تحول در حوزه‌های گوناگون در کشور احساس می‌شود، با درس گرفتن از تجربه‌های گذشته، باید تلاش کرد تا خطاهای گذشته تکرار نشود و با انتخاب درست افرادی لایق، انقلابی و تحول‌گرا و تحول‌خواه را در مسند قدرت بنشانیم. 
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات