در پایگاه علمالهدی اهواز و در بخش چایخانه، ما لباسهای رزمندگان را میشستیم. از تهران و محله غیاثی آمده بودیم. ما که به اهواز رسیدیم، پسرم محمد از جبهه به خانه برگشته بود تا امتحانات مدرسهاش را بدهد؛ اما دلش پیش همرزمانش بود. تا اینکه اردیبهشتماه خبر آمد که عملیات مهمی در پیش است. با شنیدن این خبر دیگر آرام و قرار نداشت. مدام دعای توسل میخواند و بلندبلند گریه میکرد تا جایی که همسایهها فکر میکردند در خانه آنها مجلس روضه برپاست. محمد در غیاب من بالاخره پدرش را راضی کرد و در۱۵ اردیبهشت راهی جبهه شد. من هم بیخبر از همهجا در چایخانه اهواز بودم. تا اینکه پایان اردیبهشتماه به خانه آمدم و فهمیدم محمد عازم جبهه شده است. چند روزی در تهران ماندم. همان روزها بود که خبر فتح خرمشهر را دادند. پارادوکس عجیبی در دلم بود؛ هم خوشحال از این پیروزی بودم و هم آشفته از بیخبری از محمد. دلشوره امانم را بریده بود. طاقت ماندن در تهران را نداشتم، دوباره عازم اهواز شدم. به بیمارستانها و معراج شهدا سر میزدم. گاهی هم در همین میان به چایخانه سر میزدم و دلشورههایم را میان لباس شستنها و دوختنها پنهان میکردم. کارم بیشتر رفو و خیاطی بود. یکی از همین روزها که در حال دوختن وصله به لباسهای رزمندهها بودم، ناباورانه کاپشنی به دستم رسید که پشت آن نوشته شده بود: «محمدعلی فشارکیان.» کاپشن را بوسیدم و بغل کردم و مثل ابر بهار اشک ریختم. خیلی سعی کردم کسی متوجه این اتفاق نشود. دوست نداشتم وقفهای در کار آنها ایجاد شود؛ اما مگر میشد لباس خونین پاره تنت مقابل دستانت باشد و تو اشک نریزی، آه نکشی و بیصدا بمانی؟
هرچه کردم، نتوانستم حال منقلبم را از دید خانمهای چایخانه پنهان کنم. برای همین وقتی آرام شدم، فاطمه موحد، مسئول پایگاه کاپشن را به من داد و گفت: «این را یادگاری نگه دار»؛ اما قبول نکردم و گفتم در جبهه بیشتر به این لباس احتیاج دارند. آن روز لباس خونین محمد آمد، اما پیکرش چهار سال بعد، یعنی 1365 به خانه رسید.
به نقل از مادر شهید محمدعلی فشارکیان
شهید محمدعلی فشارکیان در سال 1343 در تهران در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. وی از طریق بسیج سپاه پاسداران گردان ابوطالب به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و در بیستم اردیبهشت ماه سال 1361 در عملیات رمضان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره در حالیکه تمام پیکر مطهرش سوخته بود، به شهادت رسید. او تنها فرزند پسر خانواده بود و زمان شهادت تنها 17 سال داشت و در مقطع دوم متوسطه در رشته ریاضی درس میخواند. مزار شهید محمدعلی فشارکیان در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) قرار دارد.