صبح صادق >>  خرد >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۶  ، 
کد خبر : ۳۵۵۵۴۶
بررسی چیستی مشارکت سیاسی و سطوح آن در انتخابات

حق یا تکلیف؟

در ابتدای امسال بود که رهبر حکیم انقلاب اسلامی در جمع مسئولان کشور که از طیف‌های گوناگون سیاسی در آن حضور داشتند، درباره اهمیت انتخابات اسفندماه چنین سخن گفتند: «این انتخابات خیلی مهم است. انتخابات می‌تواند مظهر قوت ملی باشد[...]
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی/ گروه خرد
در ابتدای امسال بود که رهبر حکیم انقلاب اسلامی در جمع مسئولان کشور که از طیف‌های گوناگون سیاسی در آن حضور داشتند، درباره اهمیت انتخابات اسفندماه چنین سخن گفتند: «این انتخابات خیلی مهم است. انتخابات می‌تواند مظهر قوت ملی باشد. اگر انتخابات درست برگزار نشود، ضعف کشور و ضعف ملت را نشان می‌دهد... اگر می‌خواهید جلوی فشار دشمن گرفته بشود، باید قوی بشویم. یکی از ابزارهای مهم قوتِ کشور همین انتخابات است.» معظم‌له در آن دیدار از مسئولانی که با امر انتخابات مرتبط هستند، خواستند: «از همین حالا راهبرد مشارکت را، راهبرد امنیت انتخابات را، راهبرد سلامت انتخابات را، راهبرد رقابت انتخابات را مشخص کنند؛ (تا) انتخابات خوبِ سالمِ با مشارکت بالایی ان‌شاء‌الله در آخر سال داشته باشیم.» در میان راهبردهای چهارگانه فوق، بدون شک راهبرد «مشارکت» در صدر قرار دارد. مشارکت گسترده ملت در انتخابات آنقدر با اهمیت است که در نگاه رهبر معظم انقلاب چنین حضور گسترده‌ای رمز بقا و تداوم انقلاب اسلامی است و لذا حتی از اصل انتخاب اصلح هم مهم‌تر است. 
 
چیستی مشارکت سیاسی 
مشارکت سیاسی، آن دسته از فعالیت‌های شهروندان عادی است که شهروندان از طریق آن درصدد تأثیر‌گذاری یا حمایت از حکومت و سیاست برمی‌آیند. این تعریف کلی‌تر از غالب تعاریف دیگر است؛ زیرا هم شامل نقش مؤثری می‌شود که مردم برای تأثیرگذاری بر برون‌دادهای سیاسی ایفا می‌کنند و هم فعالیت‌های حمایتی و تشریفاتی را دربرمی‌گیرد. همچنین، در میان انبوه تعاریف مشارکت سیاسی، می‌توان به تعریف «مایکل راش» از مشارکت سیاسی هم اشاره کرد. وی مشارکت سیاسی را «درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی می‌داند و آن را با اجتماعی شدن سیاسی مرتبط می‌کند.»  با توجه به تعاریف یاد شده باید گفت، اولاً مشارکت سیاسی، فعل و عمل است و تنها با اراده نفسانی محقق نمی‌شود، دیگر آنکه اراده معطوف به تأثیر و نفوذ در نظام سیاسی از کمترین درجه تا درجات بالای تأثیر را شامل می‌شود.
 
سطوح مشارکت سیاسی 
مشارکت مردم در حوزه مسائل سیاسی از سطح واحدی برخوردار نیست و همه افراد به یک میزان در فعالیت‌های سیاسی مشارکت ندارند. لذا مبتنی بر مؤلفه‌های گوناگونی می‌توان میزان مشارکت سیاسی افراد را مورد سنجش و سطح‌بندی قرار داد.
مشارکت از نظر کمی می‌تواند در سطوح گوناگون خرد (فردی)، میانی (سازمانی) و کلان (اجتماعی) انجام پذیرد و از لحاظ کیفیت نیز می‌تواند به سه صورت طبیعی و خودجوش، اجباری و همچنین داوطلبانه و ارادی باشد. از نظر انگیزه نیز می‌تواند مبتنی بر یک ضرورت عقلی باشد؛ چرا که اصولاً انسان بالطبع اجتماعی است و طبیعت اجتماع، داشتن رابطه یا نوعی از تعامل و مشارکت است. از این نظر یک حق شهروندی به شمار می‌آید یا از یک روحیه و احساس ‌تعلق ناشی شود که به تعصبات و پیوستگی‌های ملی و قومی باز می‌گردد. در عین حال می‌تواند بر پایه باورهای دینی و ارزش‌ها و بایسته‌های مذهبی باشد که دو نوع اخیر نوعی تکلیف به شمار می‌آید.
 
مشارکت سیاسی به مثابه حق یا تکلیف؟
یکی از مسائل مهم در بررسی مفهوم مشارکت سیاسی توجه به ماهیت آن در نظام سیاسی اسلام است که می‌توان تفاوت ماهوی آن را با آنچه در اندیشه سیاسی غرب تحت همین عنوان آمده است، آشکار کند و نشان دهد چگونه مفاهیمی از این قبیل در دستگاه معانی اسلامی ارتقای معنا داده‌اند.
در نظام سیاسی اسلام، از مشارکت سیاسی به مثابه حق و تکلیف مردم یاد شده است. طبق تعابیری که از بزرگان آمده، انتخاب کردن و رأی دادن هم به عنوان یک حق برای مردم معرفی شده و هم از آن به یک تکلیف شرعی در ردیف دیگر تکالیف شرعی و شاید بالاتر از برخی از تکالیف دیگر یاد شده است.
در نگاه اسلامی، منشأ تمامی حقوق خداوند است و اوست که نظام حقوق و تکالیف را برای زندگی بشر تعریف کرده و از طریق فطرت و ارسال شریعت نبوی در اختیار بشریت قرار داده است. یکی از این حقوق، «حق تعیین سرنوشت» است که در نظام سیاسی اسلام به منزله یکی از ارکان مهم شکل‌گیری حکومت اسلامی محوریت دارد. از آنجا که در اسلام رأی و انتخاب ملت در عرصه نصب کارگزاران حکومت اسلامی اعتبار دارد، ملت حق دارند در انتخابات حاضر شده و به نامزد مورد علاقه خود رأی دهند. هیچ کس نیز در جایگاهی نیست که بتواند مانع تحقق این حق شود. به واقع آنچه در نظام‌های غربی مبتنی بر منشأیی خیالی، چون «قرارداد اجتماعی» شکل گرفته است، در اسلام اساس و بنیانی محکم داشته و مستظهر به آموزه‌های الهی است. از سوی دیگر، مشارکت سیاسی فعال در جامعه که مصادق بارز آن حضور در عرصه انتخابات است، به منزله یک ضرورت شرعی و تکلیف الهی مورد تأکید قرار گرفته است، چرا که اولاً نظام سیاسی اسلام بدون حضور ملت در صحنه معنا نمی‌یابد و ثانیاً این حضور موجب حفظ و تقویت نظام اسلامی ـ که به فرموده حضرت امام حفظ آن از اهم واجبات است ـ شده و آن را در برابر تهدیدات متعدد مصون می‌کند. حضرت آیت‌الله‌‌العظمی خامنه‌ای به این حقیقت چنین اشاره دارند: «... هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را به‌دست خودشان معین کنند؛ زیرا که کشور متعلق به مردم است. مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه، قانونگذاران‌شان را در قوه‌ مقننه معین کنند؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معین شده است، معین کنند. این حق مردم است و متعلق به آنهاست؛ اما تکلیف هم هست. این‌طور نیست که یکی بگوید من نمی‌خواهم از این حقم استفاده کنم؛ نه، سرنوشت نظام بسته‌ به احقاق و استنقاذ این حق است؛ این تکلیف است؛ باید همه شرکت کنند.»(1378/11/26) 
در به‌کارگیری تعبیر تکلیف نکته دیگری نیز نهفته است و آن، اینکه عمل به تکلیف مستلزم رعایت چارچوبی است و با رعایت اصول و قواعدی معنا می‌یابد. بنابراین، مکلف باید ضمن آشنایی با الزامات تکلیف مورد نظر، کار را به بهترین نحو به ثمر رساند. در نگاه تکلیف‌مدارانه حضور در انتخابات، فرد باید به اصول دیگری نیز توجه کند که از آن جمله می‌توان به اصل شایسته‌سالاری و انتخاب کاندیدای اصلح اشاره کرد. به این تعبیر رهبری: «همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است.»(1376/2/31)
به واقع، با نگاه تکلیف‌مدارانه به انتخابات، رأی و گزینش ملت با توصیه‌ها و رهنمودهای دینی در مسیری صحیح و کم اشتباه قرار گرفته و این «حق انتخاب» با رهنمودهای الهی بارور شده و به سوی کمال و شایسته‌گزینی سوق می‌یابد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات