صبح صادق پشت پرده ادعای یک رسانه آمریکایی درباره حادثه تروریستی کرمان را بررسی می‌کند
روزنامه آمریکایی «وال‌استریت ژورنال» هفته گذشته در یک گزارش اختصاصی از زبان مقامات آمریکایی مدعی شد، ایالات متحده پیش از وقوع حملات تروریستی کرمان به شکل مخفیانه به کشورمان هشدار داده است که گروهک داعش در حال آماده شدن برای انجام «حمله تروریستی» است[...]
روزنامه آمریکایی «وال‌استریت ژورنال» هفته گذشته در یک گزارش اختصاصی از زبان مقامات آمریکایی مدعی شد، ایالات متحده پیش از وقوع حملات تروریستی کرمان به شکل مخفیانه به کشورمان هشدار داده است که گروهک داعش در حال آماده شدن برای انجام «حمله تروریستی» است!
وال‌استریت همچنین مدعی شده است، منابع آمریکایی در اطلاعاتی که به طرف ایرانی درباره حمله تروریستی گروهک داعش ارائه کرده‌اند، مکان این حملات را هم تا اندازه‌‌ای مشخص کرده بودند و همچنین زمان اعلام این اطلاعات به قدری به موقع بود که تهران بتواند برای خنثی کردن حملات یا به حداقل رساندن تلفات اقدام کند؛ اما ایران نتوانست از بمب‌گذاری‌های انتحاری در شهر کرمان جلوگیری کند!
همانگونه که مشخص است، این خبر و ادعا دو بخش اصلی دارد، بخش اول اطلاع آمریکایی‌ها از قصد داعش برای انجام عملیات تروریستی در داخل ایران و بخش دوم ارائه اطلاعات مربوط به این عملیات تروریستی به مقامات ایرانی چند روز قبل از حادثه تروریستی کرمان!
درباره بخش اول این ادعا باید به این نکته توجه داشت که بنا بر اسناد رسمی و غیر رسمی متعددی، مانند خاطرات «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه سابق ایالات متحده آمریکا گروهک تروریستی داعش ساخته و پرداخته کاخ سفید است؛ بنابراین، اطلاع مقامات آمریکایی از نیات و اهداف این گروه امری محال و دور از انتظار نیست!
در این زمینه کلینتون، که زمانی بانوی اول ایالات متحده نیز بود، در کتاب خاطرات خود با عنوان «گزینه‌های دشوار» (Hard Choices) اذعان کرده است، داعش در واقع ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است.
وی در کتاب خود نوشته است: «ما وارد جنگ عراق، لیبی و سوریه شدیم و همه چیز بر وفق مراد و بسیار خوب بود، اما ناگهان انقلاب مصر در 30 ژوئن رخ داد و همه چیز ظرف 72 ساعت تغییر کرد.»
هیلاری در ادامه آورده است: «من به 112 کشور جهان سفر کرده بودم و با برخی از دوستان این توافق حاصل شد تا به محض اعلام تأسیس داعش این گروه به رسمیت شناخته شود، اما ناگهان همه چیز فروپاشید. توافق شده بود تا دولت اسلامی(داعش) در روز 2013/7/5 اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسیس آن بودیم تا ما و اروپا هرچه سریع‌تر آن را به رسمیت بشناسیم.»
بر اساس این اعترافات صریح، ایالات متحده آمریکا و هم‌پیمانان اروپایی‌اش از بدو تأسیس گروهک داعش ارتباطات عمیق راهبردی و تاکتیکی با رهبران آن داشته است؛ چرا که این گروه در عمل مجری میدانی سیاست‌های فرامنطقه‌ای آنها در غرب آسیا به شمار آمده است؛ لذا بخش اول ادعای روزنامه آمریکایی وال‌استریت مبنی بر اطلاع دولت آمریکا از عملیات تروریستی این گروه علیه کشورمان کاملاً قابل پذیرش است!
اما بخش دوم ادعای وال‌استریت مبنی بر اطلاع دادن این عملیات تروریستی به مقامات ایرانی بخش کلیدی و عملیات روانی این خبر به شمار می‌آید؛ چرا که گزاره مطرح شده به دنبال مهندسی ادراک مخاطبان ایرانی نسبت به حادثه تروریستی کرمان و نقش ایالات متحده و هم‌پیمان منطقه‌ای آن، یعنی رژیم صهیونیستی در این حادثه است.
در واقع وال‌استریت ژورنال که پیوندهای آن با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سازمان CIA بر اصحاب رسانه پوشیده نیست، در قالب این خبر به مخاطب خاص خود، یعنی افکار عمومی ایران اینگونه القا می‌کند که واشنگتن از قبل اطلاعاتی را که بتوان بر مبنای آن حملات تروریستی کرمان را خنثی کرد، به تهران داده بود؛ اما مسئولان ایرانی به هر دلیلی به این اطلاعات و دلسوزی یانکی‌ها بی‌توجهی کردند که در پی آن عملیات تروریستی داعش با موفقیت اجرا شده و جمع قابل توجهی از هموطنان‌مان به خاک و خون کشیده شدند!
به بیان صریح‌تر، ایالات متحده در این روایت چهره و ماهیتی دلسوز به خود گرفته و اینگونه وانمود کرده است که با وجود خصومت‌های ذاتی خود علیه نظام و ملت ایران به دنبال خنثی‌سازی عملیات تروریستی داعش در مراسم سالگرد سپهبد شهید قاسم سلیمانی بوده است، آن هم دقیقاً سالگرد همان فردی که چهار سال قبل به وسیله پهپادهای آمریکایی در فرودگاه بغداد و در پی فرمان دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا به ناجوانمردانه‌ترین شکل ممکن ترور شده و به شهادت رسید.
همانگونه که مشخص است این روایت‌سازی وال‌استریت ژورنال آنچنان ناشیانه است که نویسنده این خبر برای رفع شبهه ایجاد شده و در پاسخ به این پرسش که چرا آمریکا باید در این مورد به ایران خبر داده باشد، می‌نویسد: «دولت ایالات متحده از سیاست دیرینه خود مبنی بر موظف بودن در هشدار دادن تبعیت می‌کند؛ سیاستی که در تمامی ادوار برای هشدار دادن به سایر دولت‌ها در برابر تهدیدات مرگبار بالقوه اجرا شده است. [آمریکا] این هشدارها را تا حدی به این دلیل ارائه می‌کند که نمی‌خواهد زندگی بی‌گناهان در حملات تروریستی از دست برود.»
همانگونه که مشخص است با کمی تأمل در ادعای وال‌استریت ژورنال می‌توان به راحتی آن را یکی دیگر از خبرسازی‌های جعلی این رسانه نزدیک به سازمان سیا در نظر گرفت، اما سؤال اصلی اینجاست که چرا اینچنین ادعایی امروز طرح می‌شود؟!
برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی به اوضاع ملتهب این روزهای غرب آسیا و بحران غزه داشته باشیم. امروز بنا بر اذعان مقامات و کارشناسان غربی رژیم صهیونیستی به شکل جدی در باتلاق جنگ غزه گرفتار شده و تاکنون جز کشتار هزاران فلسطینی به هیچ یک از اهداف اعلامی خود در روزهای آغازین جنگ دست نیافته و به همین دلیل از طریق پیشبرد کمپین ترور خود در فرامرزهای فلسطین اشغالی در پی تشدید تنش‌های منطقه‌ای و کاهش تمرکز افکار عمومی جهان بر پرونده غزه است.
وخامت پرونده غزه به حدی است که حتی هم‌پیمانان غربی تل‌آویو نیز دیگر تمایلی به حمایت مستقیم از رژیم صهیونیستی ندارند؛ بنابراین، در چنین وضعیتی رژیم صهیونیستی از طریق طراحی و اجرای اقدامات تروریستی، مانند حمله موشکی علیه مستشاران نظامی کشورمان در سوریه به دنبال تحریک سیاست گذاران ایرانی و وارد کردن مستقیم کشورمان به میدان نبرد علیه این رژیم است تا در پی آن تل‌آویو فرصت و امکان خروج از انزوا را یافته و با بهانه قرار دادن تهدید وجودی ایران یک بار دیگر موقعیت خود را در بین حامیان غربی‌اش احیا کند.
افزون بر این، اقدامات مقاومت یمن در دریای سرخ و ناتوانی ائتلاف جدیدالتأسيس آمریکایی در مقابله با آن چالش‌های متعددی را پیش روی حفظ اعتبار و هیمنه قدرت‌های فرامنطقه‌ای با محوریت ایالات متحده قرار داده است لذا دولت آمریکا به وضوح در حال تقلا برای حل و فصل آبرومندانه این چالش از طریق جلب مساعدت بازیگران منطقه‌ای مؤثر بر مقاومت یمن است.
افزون بر این موارد، باید به این نکته نیز توجه کرد که با توجه به محتمل بودن موفقیت کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ و بازگشت قریب‌الوقوع وی به کاخ سفید، دولت بایدن مترصد هر فرصتی برای پیشگیری از شکست انتخاباتی دموکرات‌ها و واگذاری قدرت به ترامپ است.
از این رو ادعای وال‌استریت را می‌توان تلاشی برای کاهش احساسات ضد آمریکایی در جامعه ایرانی و تحت فشار قرار دادن سیاست‌گذاران ایرانی از سوی افکار عمومی برای ادامه مذاکرات با طرف آمریکایی بر سر موضوعاتی، مانند احیای برجام در نظر گرفت.
در چنین وضعیتی، ضروری است آگاهی افکار عمومی کشور از پشت پرده انتشار این دست اخبار و ادعاها در رسانه‌های آمریکایی افزایش یابد تا در پی آن این قبیل توطئه‌های روانی و رسانه‌ای ثمره‌ای برای کاخ سفیدنشینان به همراه نداشته باشد.
