محسن مهدیان مطلبی را با عنوان دروغ ۶۰ درصدی در کانال خود در ایتا منتشر کرد و نوشت:
ضدانقلاب بعد از حماسه جمعه در تقلاست و می گوید:"اینکه ۴۱ درصد شرکت کردند، پس ۵۹ درصد مقابل نظام اند." این ادعای مشحون از بلاهت نیاز به توضیح ندارد. اما چون برخی در داخل دانسته یا نادانسته آنرا تکرار می کنند مختصری توضیح می دهیم.
یکم. با چی مقایسه می کنید؟
معیار مقایسه نرخ مشارکت با متوسط مشارکت است؛ نه عدد ۱۰۰. متوسط نرخ مشارکت در مجلس طی یازده دوره گذشته۵۷ درصد است. جهت اطلاع متوسط نرخ مشارکت در اتحادیه اروپا ۵۰ درصد و در آمریکا زیر ۵۰ درصد است.
تفاوت نرخ مشارکت در انتخابات ها نیز به شرایط سیاسی اجتماعی وقت مرتبط است و اساسا از عدم مشارکت هیچ وقت درصد مخالفان نظام در نمی آید.
خاطرتان هست نرخ مشارکت رفراندوم اول انقلاب چقدر بود؟ ۹۶ درصد. اما چند ماه بعد مشارکت در انتخابات مجلس به ۵۲ درصد رسید. این یعنی مردم چند ماهه از انقلاب برگشتند؟ مضحک نیست؟
سال ۷۶ مشارکت ریاست جمهوری ۸۰ درصد بود. چند ماه بعد مشارکت مجلس به ۶۷ درصد رسید. باید چی می گفتیم؟
دوم. هرکس رای نداد ضدانقلاب است؟
و اما کسانی که رای نمی دهند چند دسته اند:
تا اینجا این دودسته که مخالف نظام نیستند. هستند؟
یک مثال برای اینکه متوجه شویم از چه جماعتی حرف می زنیم:
بالاترین نرخ مشارکت در سال ۸۸ و برای انتخابات دوقطبی احمدی نژاد- موسوی است؛ با نرخ مشارکت ۸۵ درصد. فاصله این عدد با نرخ ۶۶ درصدی متوسط مشارکت ریاست جمهوری، سهم آرائی است که در شرایط دوقطبی زنده می شوند؛ ۲۲ درصد.
آرائی که در شرایط هیجانی زنده می شود ضدانقلاب است؟
نزدیک ترین پیش بینی مشارکت به واقعیت، مربوط به نظرسنجی ایسپا است. ایسپا مشارکت را ۴۱ درصد پیش بینی کرد.
حالا؛ همین نظرسنجی نرخ مرددین را ۲۹ درصد برآورد کرد. این نرخ را نظرسنجی صداووسیما ۲۸ درصد اعلام کرده بود.
آیا مردد یعنی ضدانقلاب؟ چنین ادعایی از سر حماقت نیست؟
سوم. و اما چرا رای غائب؟
آرای معترض و مردد چطور شکل گرفته است؟
اینجاست که باید به جنگ ترکیبی تمام عیار دشمن طی ماه های گذشته اشاره کرد. هم جنگ اقتصادی و هم جنگ رسانه ای. با جنگ اقتصادی تلاش کردند روز به روز سفره مردم کوچکتر شود. چه کسی است که نداند تورم امروز رابطه مستقیم با تحریم نفتی دارد؟
با جنگ رسانه ای نیز تمام تلاش خود را برای تبلیغ انسداد سیاسی در ایران بکار بستند. اینکه کشور را سیاهی و فلاکت و فساد گرفته است و طبیعتا هیچ امیدی به آینده نیست.
این ماجرا وقتی جالبتر می شود که توجه کنیم همین رسانه ها نرخ مشارکت در انتخابات را زیر ۲۰ درصد تخمین می زدند تا جائی که رسانه معتبر گاردین باور کرد و نرخ مشارکت را حداکثر ۲۷ درصد پیشبینی کرد.
و اما لازم است در کنار این جنگ ترکیبی به عنوان مسبب اصلی به دو دلیل داخلی نیز اشاره کرد.
اول اینکه خدمات دولت و مجلس با همه تلاش هائی که داشتند هنوز به صورت محسوس سر زندگی مردم احساس نشده است و این سوال مطرح می شود که رای های قبلی ما چه اثری داشت که اینبار مجدد رای دهیم.
و اما دلیل دوم اینست که برخی بداخلاقی ها در رقابت های ایام انتخابات باعث شد که اساسا مردم از هردو گروه تنفر پیدا کنند. تهمت زدن ها و بی آبرو کردن ها و دروغ گفتن ها و مجادلات پیاپی بسیار مشارکت سوز است.
با این توضیح علیرغم اینکه حتی کاهش یک رای برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد اما باید توجه داشت که با این شرایط، آرای ۴۱ درصدی آرای غیرتمند و پرقدرت محسوب می شود و دژ مستحکم انقلاب اسلامی را شکل می دهند و می تواند در آینده موتور محرکه و شتابدهنده رشد مشارکت در کشور باشند.
خلاصه اگر ترکیب غائبین روشن شود، حماسه ۲۵ میلیونی نیز به روشنائی خورشید خواهد بود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.