تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۸۷ - ۱۱:۰۸  ، 
کد خبر : ۳۵۷۷۳

تنگه هرمز گرانیگاه دفاعی


غلامرضا محمدی

با توجه به تحولات جدید منطقه‌ای و بین‌المللی، جنگ روانی دشمنان کشورمان به اوج خود رسیده است؛ یکی از راهکارهایی که دشمنان در این جنگ روانی دنبال می‌کنند، کم اهمیت نشان دادن، برگ‌های برنده کشورمان در مواجه با تهدیدات آنها است که توسط ایادی آن‌ها در داخل هم به آن دامن زده می‌شود.

یکی از مهم‌ترین اقدامات احتمالی کشورمان در صورت حمله دشمنان بستن تنگه هرمز و اختلال در جریان ارسال نفت به کشور‌های غربی است که در دکترین دفاعی کشورمان جایگاه ویژه‌ای دارد و این مهم در اظهارات مقامات کشوری و لشگری نمایان است. تلاش دشمن در کم اهمیت جلوه دادن این تنگه یکی از بازی‌های روانی دشمن است که در پیش گرفته شده است و ما در این مقاله به بررسی اهمیت این تنگه خواهیم پرداخت.

جغرافیا از دانش‌های کهن بشری است که سابقه آن با تاریخ عمر انسان برابری می‌کند. در بحث جغرافیا، موقعیت جغرافیایی از اهمیت بالایی برخوردار است.

موقعیت جغرافیایی، به عنوان یکی از عوامل و عناصر جغرافیایی، بر زندگی جوامع بشری، تأثیرات متفاوتی می‌گذارد. موقعیت‌های جغرافیایی در سیاست جهانی و منطقه‌ای، توسعه تجاری ملت‌ها، برخورد فرهنگ‌ها، ایجاد و گسترش راه‌ها و خطوط مواصلاتی، دفاع ملی و حتی در صلح جهانی مؤثر است.

موقعیت جغرافیایی از عواملی است که در رفتار سیاسی دولت‌ها و شکل‌گیری، تصمیمات سیاسی در دو حوزه داخلی و خارجی آن‌ها نقش مؤثری دارد. بعضی از موقعیت‌های جغرافیایی، ارزش سوق‌الجیشی و راهبردی دارند و با توجه به قدرت ملی کشورهای دارنده آن سهم زیادی را در مشی سیاسی آن کشور به خود اختصاص می‌دهد.

موقعیت راهبردی، موقعیتی است که بالقوه قدرت کنترل جهان را به دارنده آن بدهد. به عبارت دیگر، به گونه‌ای باشد که خودش آن بازتاب‌های منطقهای، قاره‌ای و جهانی را داشته باشد، و یا نقطه‌ای باشد که بتواند به عنوان مرکز ارتباطی و یا تمرکز نیروهای نظامی ‌و استحکامات دفاعی، مورد استفاده قرار گیرد. تنگه‌های راهبردی به عنوان یک عامل جغرافیایی به خاطر ارزش‌های ارتباطی، اقتصادی، نظامی‌و ژئوپلتیکی که دارند، در موازنه قدرت منطقه‌ای و جهانی نقش مؤثری دارند و دولت‌ها و قدرت‌های حاکم بر تنگه از آن به عنوان ابزاری در سیاست خارجی خود استفاده می‌کنند. البته بین کاربری تنگه و میزان قدرت کشور ساحلی آن رابطه مستقیم وجود دارد، یعنی هر قدر دولت ساحلی تنگه، قوی‌تر و قدرتمندتر باشد، به همان نسبت امکان استفاده از تنگه به عنوان ابزار اعمال سیاست خارجی در امور منطقه‌ای و جهانی برای آن بیش‌تر خواهد بود.

تنگه هرمز در میان تنگه‌های استراتژیک جهان اهمیت ویژه‌ای دارد. این تنگه که از ارزش‌های خاص ارتباطی، اقتصادی، نظامی‌ و ژئوپلتیکی برخوردار است، که این اهمیت با پیروزی انقلاب اسلامی ‌در ایران و خروج آن از اردوگاه غرب، سرفصل جدیدی در تاریخ تنگه هرمز باز شد. تأکید جمهوری اسلامی ‌ایران بر اعمال حاکمیت خود بر تنگه، اهمیت آن را دو چندان نموده است به گونه‌ای که در نظریه‌های ژئوپلتیکی گذشته خلیج فارس و تنگه هرمز جزو مناطق حاشیه‌ای به شمار می‌رفت، اما در نظریه‌های جدید، به ‌هارتلند یا سرزمین محور یا به گفته «اوهازن» به مرکز، مرکز جهان تبدیل شده است.

از سوی دیگر، با اهمیت یافتن اقتصاد در نظام جدید جهانی، مناطقی در جهان اهمیت خواهد یافت که از نظر منابع انرژی غنی باشند، از این رو در نظریه‌های ژئواکونومیکی، نیز که جدیداً مطرح شده‌اند؛ خلیج فارس و تنگه هرمز به‌ طور اخص موقعیت بی‌نظیری در آغاز هزاره سوم میلادی خواهند داشت. به طوری که از آن به عنوان قلب زندگی جهان نام برده می‌شود.

با این مقدمه، به بررسی اهمیت راهبردی تنگه هرمز در هزاره سوم می‌پردازیم.

1. کانال انرژی جهان:

عمده انرژی جهان و بالغ بر 40 درصد صادرات نفت جهان از تنگه هرمز می‌گذرد، به گفته آمار منتشره، سالانه 13 هزار شناور از طریق تنگه هرمز به خلیج فارس وارد می‌شود.

براساس آمار منتشره، صادرات جهانی نفت خام در سال 2005 به میزان 49906 میلیون بشکه در روز رسید که از این رقم، 195 میلیون بشکه در روز از منطقه خاورمیانه که 40درصد از این رقم از تنگه هرمز بوده به مناطق دیگر صادر شده است.

براساس خبرها، آسیا ـ اقیانوسیه بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام صادراتی خاورمیانه در سال 2005 بودهاند، ژاپن با 4269میلیون بشکه در روز ـ آمریکا با 2345م ب ـ اروپا با 344 م ب در روز از منطقه خاورمیانه و به ‌ویژه خلیج فارس (90درصد نفت وارداتی) وارد نمودهاند.

از مجموع این حجم واردات نفت خام (با احتساب سایر کشورها) در حدود 17میلیون بشکه در روز (40درصد صادرات نفت معادل 25کلس جریان نفت جهان) نفت تولیدی کشورهای خلیج فارس از تنگه هرمز صادر می‌شود.

از سوی دیگر در خصوص اهمیت تنگه هرمز در بعد انرژی، وجود ذخایر عظیم انرژی در کشورهای حاشیه آن است. براساس جدیدترین ارقامی‌ که از سوی مجله اقتصادی  Gas journal oil andمنتشر شده است، ایران با ذخایر 8125 میلیارد بشکه، عربستان با 26 میلیارد بشکه و عراق با 511 میلیارد بشکه و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با 25 میلیارد بشکه از ذخایر اثبات شده انرژی را دارا می‌باشند. با توجه به اتمام ذخایر انرژی اکثر کشورهای خارج از حوزه خلیج فارس طی 2 سال آینده ـ و با توجه به افزایش روزافزون تقاضای انرژی، توسط کشورهای مختلف جهان از جمله چین با 212درصد رشد در سال 6200 نسبت به سال 5200 اهمیت این مقوله به‌ خوبی روشن خواهد شد.

اگر به این نیاز، نیاز روزافزون جهانی برای گاز خلیج فارس که یکی از منابع عظیم ذخایر گازی جهان است، اضافه نماییم به آن سخن آقای «لوهازن» که تنگه هرمز را در هزاره سوم مرکز مرکز نامیده بیش‌تر واقف می‌شویم.

2. راهبر مبادلات تجاری:

اقتصاد منطقه‌ای خلیج فارس با اقتصاد جهانی رابطه متقابل دارد، و تنگه هرمز به عنوان آب‌راه بین‌المللی نقش ارتباطی تعیین‌کننده‌ای در برقراری پیوند بین کشورهای منطقه با سایر نقاط جهان برعهده دارد. خلیج فارس به جهت داشتن منابع عظیم نفت و گاز که به عنوان، عناصر محرکه دنیای صنعتی شناخته می‌شوند، و نیز به علت وابستگی شدید صنعت و رفاه اجتماعی جامعه بشری به ویژه کشورهای صنعتی غرب به نفت خلیج فارس به صورت قلب اقتصاد جهان عمل می‌کند و تنگه هرمز به منزله آئورت این قلب است که از طریق آن انرژی و نیروی محرکه صنعت، به اندام‌های سراسر کره زمین انتقال می‌یابد.

نگاهی به آمار این مهم را بیش‌تر نمایان می‌کند، در سال 5200 بالغ بر 711 میلیارد یورو از مبادلات تجاری اتحادیه اروپا از طریق تنگه هرمز انجام شده است. آمار نشان می‌دهد بیش از 5 درصد کل مبادلات تجاری اتحادیه اروپا در سال 5200 از طریق خلیج فارس و تنگه هرمز صورت گرفته است.

براین اساس هشت کشور واقع در حاشیه خلیج فارس 25درصد کل مبادلات تجاری اتحادیه اروپا در سال 5200 را به خود اختصاص داده‌اند. صادرات اتحادیه اروپا به هشت کشور حاشیه خلیج فارس طی سال 5200 عبارت بود از: ایران 91293 میلیارد یورو ـ عربستان 21541 میلیون یورو ـ کویت 1369 میلیون یورو، بحرین 5114 میلیون یورو ـ قطر 6307 میلیون یورو ـ امارات 92526 میلیون یورو ـ عمان 9174 میلیون یورو ـ عراق 1159 میلیون یورو.

این حجم مبادلات تنها با اروپا نشان از اهمیت اقتصادی منطقه دارد.

3. اهمیت ارتباطی:

تنگه هرمز اهمیت ارتباطی خود را از گذشته‌های تاریخی تا به امروز حفظ کرده است و همان‌طور که قبلاً بیان شد، باتوجه به رجحان حمل و نقل دریایی بر سایر سیستم‌های حمل و نقل، همچنان اهمیت ارتباطی خود را حفظ خواهد کرد. تنگه هرمز به عنوان بخش مهم یک سیستم ارتباطی بین سه قاره آسیا، افریقا و اروپا و همچنین سه اقیانوس بزرگ کبیر ـ هند و اطلس و نیز شبکه ارتباطی دریایی خلیج فارس و دریای عمان به خلیج عدن، دریای سرخ و دریای مدیترانه، عمل نموده و می‌نماید.

تنگه هرمز، مراکز تمدن‌های آسیایی را به مراکز تمدن‌های بین‌النهرین و مدیترانه و اروپا پیوند داده است. تنگه هرمز همچنین پیوندگاه دو منطقه تمدن خشکی و دریا نیز بوده و دو جامعه انسانی و فرهنگی فلات ایران و بخش شرقی فلات عربستان را که دارای عناصر فرهنگی متفاوت بوده‌اند به هم مرتبط نموده است.

در واقع تنگه هرمز کانال انتقال و پخش کالا و مواد و ارزش‌ها و عناصر فرهنگی و اجتماعی بین محیط‌های جغرافیایی و جوامع شرق و غرب و جنوب و شمال بوده است.

نقش ارتباطی تنگه هرمز به عنوان یکی از عوامل سازنده هویت ژئوپلتیکی آن، همچنان محفوظ باقی مانده است و موقعیت جغرافیایی تنگه هرمز آن را به صورت مفصل و نقطه اتصال سیستم حمل و نقل منطقه‌ای خلیج فارس با سیستم حمل و نقل بین‌المللی درآورده است. این نقطه اتصال که در گذشته و حال نقش مفصل ارتباطی سیستم حمل و نقل فلات ایران را با شاه‌راه ارتباطی شرق و غرب تنگه هرمز عهده‌دار بوده، درصورت تحقق یافتن موافقتنامه‌های ایران و کشورهای آسیای میانه و قفقاز درخصوص اتصال راه‌آهن و شبکه‌های ارتباطی سرخس به بندرعباس و جلفا به بندرعباس، آسیای مرکزی و قفقاز را نیز از این طریق به شبکه حمل و نقل جهان متصل می‌کند، و در نتیجه اهمیت نقش تنگه هرمز را افزایش خواهد داد.

4. گرانیگاه دفاعی ـ تهاجمی:

تنگه هرمز علاوه بر موقعیت بی‌نظیر در زمینه اقتصادی، تکیه‌گاه دفاعی شبه‌‌جزیره عربستان و دهلیز ورودی به خاک ایران هم به شمار می‌آید.

بدین ترتیب که اگر قدرتی فرامنطقه‌ای قصد حمله همه‌جانبه به شبه‌جزیره عربستان را داشته باشد، باید سه تنگه هرمز ـ باب‌المندب ـ سوئز را در اختیار گرفته و تحرکات کشور هدف را تحت‌الشعاع قرار دهد.

تنگه هرمز به نیروی دریایی کشورهای همجوار امکان می‌دهد تا هم با قدرت برّی نیروی مهاجم مقابله نماید و هم بر قدرت بحری آن‌ها مسلط شود. علاوه بر این، تنگه هرمز به منزله خط حایل ایران از اقیانوس هند است. بدین ترتیب که بزرگ‌ترین و نزدیک‌ترین راه ارتباطی اقیانوس هند به داخل فلات ایران از بندرعباس و شمال تنگه هرمز می‌گذرد و چون بندرعباس تکیه‌گاه بحری ایران است و حذف آن از ایران یا کنترل تنگه هرمز توسط یک نیروی خارجی به تغییر وضعیت ایران منجر شده و این کشور را به یک قدرت بحری تبدیل می‌نماید پس تنگه هرمز از نظر نظامی ‌فوق‌العاده مهم است به ‌ویژه برای جمهوری اسلامی ‌ایران.

نتیجه‌گیری:

در چارچوب مباحث یادشده باید گفت که بدون شک تنگه هرمز در دهانه خلیج فارس، موقعیتی را در اختیار ایران قرار داده است که در کلیه معادلات و محاسبات ژئواستراتژیکی توسط کشورهای مختلف در موازنه قدرت ایران، مورد توجه قرار گیرد.

با توجه به افزایش اهمیت نفت در قرن 12 و حیاتیبودن آن برای بقای سلطه دنیای صنعتی و در راس آن آمریکا، خلیج فارس و بالاخص تنگه هرمز همچنان کانون توجه و مرکز منازعات بین‌المللی باقی خواهد ماند. عبور بیش از 4 درصد نفت خام کل دنیا (بدون احتساب مواد نفتی دیگر صادراتی) از تنگه هرمز، اهمیت آن را بیش از پیش نشان می‌دهد تا حدی که براساس نظر صاحب‌نظران تنگه هرمز مرکز، مرکز جهان است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات