بین الملل >>  بین الملل >> گزارش بین الملل
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۰  ، 
کد خبر : ۳۷۲۲۷۱

نماینده ویژه آمریکا در لبنان به دنبال کدام رویاست؟

با توجه به شرایط درونی و بیرونی لبنان و نیز وضعیت منطقه و سیاست‌های سلطه گرایانه آمریکا و صهیونیست‌ها می‌توان گفت که هر گونه سازش لبنان و کشورهای منطقه بر سر لبنان و مقاومت در برابر آمریکا نه تنها دستاوردی به همراه ندارد بلکه از نظر عقلانی، هوشمندی و شرافتمندی هزینه‌های بسیاری را به این کشور و منطقه تحمیل خواهد کرد.
پایگاه بصیرت / علی تتماج
در اقدامی مداخله جویانه در امور داخلی لبنان که مغایر با تمامی قوانین و عرف بین‌المللی می‌باشد، نماینده ویژه آمریکا پس از دیدار با مقام‌های لبنان تاکید کرد که حزب‌الله و متحدانش نباید نقشی در دولت جدید لبنان داشته باشد. مورگان اورتگاس، معاون فرستاده ویژه آمریکا برای خاورمیانه، روز جمعه ۱۹ بهمن (۷ فورریه) پس از دیدار با جوزف عون، رئیس‌جمهور لبنان بر این خواست تاکید کرد که حزب‌الله و متحدانش نباید نقشی در دولت جدید لبنان ایفا کنند. اورتگاس در مورد نقش حزب‌الله گفت که آمریکا "خط قرمز روشنی دارد" و آن عدم حضور حزب‌الله در دولت است.
 
حقایقی که گفته نمی‌شود
این ادعای مداخله جویانه از سوی مقامات آمریکایی در حالی صورت گرفته است که در تحولات داخلی و بیرونی لبنان حقایقی وجود دارد  که غرب با جوسازی‌های رسانه‌ای به دنبال پنهان سازی آنهاست از جمله:
-حزب‌الله نه یک گروه شبه نظامی بلکه بخشی از استراتژی دفاعی لبنان در کنار مردم و ارتش است. به عبارتی دیگر بر اساس قانون حزب‌الله نیرویی رسمی است که لبنان را در کنار مردم و ارتش در برابر متجاوزان بویژه رژیم صهیونیستی حفظ می‌کند.
-در حوزه سیاسی حزب‌الله نه یک جریان تنها بلکه در قالب جریان 8 مارس که جبش امل و جنبش میهنی ازاد که از مسیحیان است و... شناخته می‌شود. ادعای حذف حزب‌الله و متحدانش از روند سیاسی یعنی نادیده گرفتن وجود شیعیان و بخش بزرگی از مسیحیان در لبنان است که قطعا با واقعیت‌های میدانی همخوانی ندارد.
-بر اساس توافقات سال 2008 در دوحه قطر که میشل سلیمان به ریاست جمهوری رسید سهم هر کدام از جریان‌ها در کابینه شخص است و لذا حذف حزب‌الله یعنی نقض قانون که نتیجه آن نیز تشکیل نشدن دولت خواهد بود.
-در شرایطی که رژیم صهیونیستی هنوز عقب نشینی را اجرا نکرده و به کشتار مردم ادامه می دهد، پاسخ حزب‌الله و انجام ندادن مفاد آتش بس اقدامی کاملا منطقی در جهت دفاع از لبنان و تمامیت ارضی آن است.
-آنچه غربی‌ها از آن به عنوان اقدام غرور آفرین و بزرگ صهیونیست‌ها در انفجار پیجرها یاد می‌کنند نه یک ابتکار جنگی بلکه یک بخش از جنایات جنگی است که صهیونیست‌ها و حامیانش باید پاسخگوی آن باشند.
-به اذعان جریان‌های سیاسی لبنان، انتخاب جوزف عون در مقام رئیس جمهور لبنان برگرفته از همراهی حزب الله و متحدانش بوده است که لنبان را از بن بست سیاسی خارج کرد.
-بازگشت مردم جنوب لبنان به خانه‌هایشان در حالی که شهرک‌نشینان صهیونیست هنوز به مناطق شمالی باز نگشته‌اند برگرفته از اعتماد و اطمینان لبنانی‌ها به سلاح مقاومت و پیروزی آنها بر ارتش صهیونیستی است
-رسانه‌های غربی در حالی برآنند تا تضعیف حزب الله را القا نمایند که نظامیان و کارشناسان صهیونیست‌ اذعان دارند که رژیم صهیونیستی در برابر معادله حزب‌الله یعنی بیروت-تل‌آویو، ضاحیه - حیفا ناتوان بوده و نتوانسته اهداف اشغالگرایانه را اجرا سازد و در نهایت گزینه‌ای جز آتش بس نداشته است.
-تجربه سالهای اخیر لبنان نشان می‌دهد که هیچ کدام از وعده‌های کمک‌های غرب به لبنان جرایی نشده چنانکه نشست‌های پاریس میلیاردها دلار برای کمک اقتصادی به این کشور متعهد شده بودند که محقق نشده است
-شبه نظامیانی که غرب مدعی اقدام برای خلع سلاح آنهاست نه حزب‌الله بلکه جریان‌هایی مانند فلانژ‌ها هستند که جریاناتی غرب گرا برای برهم زدن ثبات لبنان بوده‌اند.
-درتوافق آتش بس هیچ سخنی از خلع سلاح حزب الله نشده است و صرفا از استقرار ارتش در جنوب سخن گفته شده است لذا هر اقدامی برای حذف سیاسی و یا خلع سلاح حزب‌الله با روح آتش بس مغایرت دارد.
بازگشت مردم جنوب لبنان به خانه‌هایشان در حالی که شهرک‌نشینان صهیونیست هنوز به مناطق شمالی باز نگشته‌اند برگرفته از اعتماد و اطمینان لبنانی‌ها به سلاح مقاومت و پیروزی آنها بر ارتش صهیونیستی است
-ادعای نیابتی بودن حزب‌الله برای ایران یک فریب است چرا که ایران هیچ نیروی نیابتی ندارد و نیروهای مقاومت در هر کشورهای بر اساس ظرفیت‌ها و نیازهای کشورشان برای مقابله با رژیم صهیونیستی شکل گرفته‌اند هر چند که ایران همواره تاکید دارد که از مقاومت ملت‌ها در برابر اشغالگران و متجاوزان دفاع می‌کند.
-تجربه‌های تاریخ درسهای بیشماری از حذف توان نظامی و دفاعی کشور و گرفتار آمدن آنها در اشغال و ناامنی دارد چنانکه اقدام آمریکا در خلع سلاح و برچیدن ارتش و نیروهای امنیتی عراق داعش را در این کشور تقویت کرد و اقدام تحریرالشام در خلع سلاح ارتش و نیروهای دفاعی سوریه زمینه ساز تشدید حملات و اشغالگری آمریکا و صهیونیست‌ها شده است.
 
اهداف مداخله جویی آمریکا
در باب چرایی رویکرد مداخله جویانه آمریکا در امور لبنان چند نکته قابل توجه است.
نخست تهی سازی لبنان از نیروی دفاعی است بویژه آنکه ارتش به دلیل دخالت‌های غرب عملا توان دفاع ندارد و این حزب‌الله و مقاومت است که با پشتوانه مردمی لبنان را حفظ کرده است چنانکه همین سلاح حزب‌الله که صهیونیست‌ها به ترسیم منابع انرژی با لبنان وادار ساخت.
دوم آنکه رفتار شناسی ترامپ نشان می‌دهد او به دنبال تحقق اهدافی است که صهیونیست ها در حملات نظامی محقق به آن دست نیافته‌اند چنانکه ترامپ خواستار حذف حماس و تسلط آمریکا بر غزه و کوچ 2 میلیون ساکن این منطقه است. اکنون در قبال لنبان نیز ایجاد فضای بحرانی و خلع سلاح حزب‌الله اقدام حمایتی آمریکا از صهیونیست‌هاست.
سوم آنکه سیاست آمریکا برهم زدن یکپارچگی کشورها و گرفتار سازی انها در جنگ داخلی است تا به زعم خویش با مشغول داشتن کشورها به عرصه داخلی مانع از تقابل آنها با اشغالگری صهیونیست‌ها شود چنانکه در لبنان نیز با دخالت در ترکیب دولت این رویه را دنبال می‌کند. نکته قابل توجه آنکه تحریم و ابزار اقتصادی بخشی از این فتنه انگیزی است چنانکه یکلاس بلنفورد، عضو ارشد غیرمقیم برنامه خاورمیانه شورای آتلانتیک در بیروت و نویسنده کتاب «رزمندگان الله» می‌گوید: «اگر شش ماه دیگر، مردم هنوز در چادر یا روی آوار خانه‌هایشان زندگی ‌کنند، ممکن است به جای دولت لبنان یا اسرائیل، حزب‌الله را مقصر بدانند. سیاست آمریکا برهم زدن یکپارچگی کشورها و گرفتار سازی انها در جنگ داخلی است تا به زعم خویش با مشغول داشتن کشورها به عرصه داخلی مانع از تقابل آنها با اشغالگری صهیونیست‌ها شود
سیاست آمریکا برهم زدن یکپارچگی کشورها و گرفتار سازی انها در جنگ داخلی است تا به زعم خویش با مشغول داشتن کشورها به عرصه داخلی مانع از تقابل آنها با اشغالگری صهیونیست‌ها شود
چهارم آنکه آمریکایی‌ها در قالب طرح خاورمیانه جدید به دنبال تسلط برغزه، آواره سازی فلسطینی‌ها و اجرای ابعاد جدید روند سازش هستند. سلاح مقاومت از جمله حزب‌الله مانعی بر سر راه تحقق این جنایت است. به عبارتی دیگر آمریکا نه به دنبال کمک به لبنان و امنیت منطقه بلکه به دنبال زمینه سازی برای تحمیل بحران‌ها و چالشهای جدید در منطقه با طرح حذف حزب‌الله و سلاح آن است.
 
راهکار نهایی چیست؟
با توجه به شرایط درونی و بیرونی لبنان و نیز وضعیت منطقه و سیاست‌های سلطه گرایانه آمریکا و صهیونیست‌ها می‌توان گفت که هر گونه سازش لبنان و کشورهای منطقه بر سر لبنان و مقاومت در برابر آمریکا نه تنها دستاوردی به همراه ندارد بلکه از نظر عقلانی، هوشمندی و شرافتمندی هزینه‌های بسیاری را به این کشور و منطقه تحمیل خواهد کرد. تجربه 15 ماه نسل
 کشی غزه و لبنان نشان داد که تنها راه مقابله با رژیم صهیونیستی و حامیانش تکیه بر سلاح مقاومت است. در برابر دشمنی که صرفا زبان زور را متوجه می‌شود تن دادن به مذاکره و تعامل هیچ دستاوردی نخواهد داشت چنانکه تجربه سه دهه اسلو آن را اثبات کرده است. امروز در حالی دور جدید مبادله اسرا میان حماس و صهیونیست‌ها صورت می‌گیرد که این دستاورد برگرفته از مقاومت و سلاح ان است نه مذاکره و سازش. روندی که برای لبنان نیز یک ضرورت است چنانکه برای حفظ سلاح مقاومت و نقش آن در ساختار سیاسی و دفاعی لبنان اجماع میان مردم و جریان‌های سیاسی این کشور وجود دارد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات