بین الملل >>  آمریکاواروپا >> گزارش بین الملل
تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۱  ، 
کد خبر : ۳۸۰۹۱۷
بصیرت تغییرات در ساختار نظامی ایالات متحده را بررسی می کند

کشتارهای بیشتر محور راهبرد جهانی آمریکا

روند تحولات نشان می‌دهد که آمریکا با ساختن جهانی پر آشوب به دنبال فروش میلیاردها دلار تسلیحات است، چنانکه تحرکات اخیر ژاپن و کره جنوبی و گسترش ناتو به شرق گواهی بر این رویکرد است.
پایگاه بصیرت / علی تتماج
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با امضای فرمان اجرایی، نام «وزارت دفاع» این کشور را به «وزارت جنگ» تغییر داد. ترامپ و وزیر دفاع او، پیت هاگست، طی هفته‌های اخیر بارها از تمایل خود برای این تغییر سخن گفته بودند. عنوان «وزارت جنگ» در قالب اصلاحات «قانون امنیت ملی 1949» به وزارت دفاع تغییر یافت. ترامپ در ماه‌های اخیر نیز بارها هاگست را وزیر جنگ نامیده بود.  پیت هاگست، پس از تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ، گفت: آمریکا از این پس قصد دارد تهاجمی‌تر عمل کند و بیشترین میزان کشتار را داشته باشد. او در کنار ترامپ به خبرنگاران گفت: ایالات متحده در پیشبرد جنگ‌ها، رویکردی تهاجمی‌تر اتخاذ خواهد کرد و از «بیشترین میزان کشتار» استفاده خواهد کرد.
 سابقه‌ای که هرگز تغییر نمی کند
آمریکا از بدو تاسیس تاکنون ادعای عدالت محوری و آزادی خواهی و برابری را سر داده‌، حال آنکه نتیجه این شعارها جز توجیه کشتارها و جنایات نبوده است. در عرصه داخلی آمریکا نسل کشی بومیان و سرخ پوستان به بهانه برابری و عدالت تا به امروز ادامه دارد و حتی در هفته‌های اخیر ترامپ از ارتش و گارد ملی برای مقابله با ناآرامی و خشونت‌ها در ایالت‌ها استفاده کرده است که بیانگر استمرار غرب دوران غرب وحشی است. در عرصه جهانی نیز آمریکا تقریبا تمام دوران حیات خود را به جنگ افروزی در سراسر جهان پرداخته است. از لشکر کشی نظامی و کودتا در آمریکای لاتین گرفته تا جنگ ویتنام و جنگ‌های خلیج فارس، از اشغال افغانستان و عراق تا کشتار در لیبی، سوریه و کشورهای آفریقایی، از تروریسم پروری و جنگ‌های نیابتی آنها تا جنگ اوکراین و جنگ12 روزه علیه ایران و.... تنها گوشه‌ای از ماهیت جنگ افروز ساختار حاکم بر آمریکاست. این تصور که در میان سران آمریکا برخی صلح جو و اهل مذاکره بوده‌اند و باید دوران آنها را غنیمت شمرده می شد، تصوری خام است. چرا که هیچ کدام از سران آمریکا بدون جنگ و کشتار دوران ریاست جمهوری خود را به پایان نبرده‌اند. زیرا ماهیت و ذات آمریکا سلطه گری، استعمار و استثمار و تحمیل زیاده خواهی‌هاست. 
این روزها ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده به سی‌بی‌اس نیوز مدعی شده است که: «من در این مورد چیزی برای گفتن ندارم. تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که جنگ‌ها را خاموش کنم. من به دنبال جلب توجه نیستم. فقط می‌خواهم جان انسان‌ها را نجات دهم.» که رفتار عملی وی رسما در ماهیت جنگ افروزی که اعزام ناوهای جنگی به سواحل ونزوئلا نمودی از این رفتار است. این خوی سلطه گرایانه نظامی محور چنان است که مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، می‌گوید؛ ایالات متحده در صورت لزوم، گروه‌های جنایتکار خارجی را «هدف قرار خواهد داد» و ممکن است این اقدام را در همکاری با دیگر کشورها انجام دهد. در همین حال خوی نظامی آمریکا را در بودجه نظامی این کشور نیز می‌توان مشاهده کرد که هر سال رقمی سرسام آور را نشان می‌دهد. چنانکه اکنون بودجه کل پنتاگون به رقم بی‌سابقه بیش از یک تریلیون دلار در سال مالی ۲۰۲۵ افزایش یافته است. 
صلح آمریکایی با کشتار و خون
حقیقت آن است که کارنامه تقریبا 80 ساله غرب آسیا، یعنی از زمان تاسیس رژیم جعلی صهیونی و رفتار آمریکا در قبال آن ابعاد دیگری از ماهیت جنگ افروزی و بحران ساز آمریکا را آشکار می سازد. روندی که تمام فرایند آن صرفا بر اساس منافع آمریکایی -صهیونی بوده و حتی توافقات همچون اسلو، کمپ دیوید، آبراهام و... نیز نتوانسته تغییری در این مسیر داشته باشد. 23 ماه نسل کشی غزه و جنایات رژیم صهیونی در منطقه گواهی آشکار بر این مسئله است. بایدنی که برخی سعی دارند تا او را نماد دیپلماسی و توافق معرفی کنند، از طوفان الاقصی تا روز پایانی ریاست جمهوری‌اش در 2025 رسما خود را صهیونیست نامید و دهها میلیارد دلار کمک نظامی و تسلیحاتی به این رژیم داشته است. چنانکه تجاوز صهیونیست‌ها به لبنان، سوریه و یمن در زمان او انجام شد. ترامپ نیز در ماه‌های ریاست جمهوری‌اش رسما عنوان می کند که بزرگترین حامی این رژیم است و در کنار ارسال تسلیحات و حتی تحریم دادگاه لاهه و هر نهاد و فرد ضد صهیونیستی از جمله دانشجویان برای حمایت از این رژیم حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران را اجرا کرد که البته پاسخ قاطع موشکی و پهپادی ایران به تجاوزگری صهیونیست‌ها و آمریکا و در نهایت آنها را وادار به درخواست آتش بس کرد. همانطور که در یمن نیز این طراحی آمریکا در نهایت با شکست مواجه شد. 
 جهانی که آمریکا می‌خواهد بسازد
نکته دیگر آن است که ترامپ در حالی خود را ناجی صلح معرفی می‌کند که رفتار عملی آن ساختن جهانی پر آشوب برای فروش تسلیحات آمریکایی و حفظ یک جانبه گرایی آمریکایی است. ایالات متحده در سراسر جهان زنجیره‌ای از بحران‌ها را ایجاد کرده و حتی دامنه آن به اروپا نیز رسیده است. هر چند که ترامپ ادعا می کند به دنبال کاهش هزینه‌های نظامی آمریکا در جهان و کم کردن حمایت‌های نظامی از متحدان است، اما همزمان خواستار خرید‌های تسلیحاتی و افزایش بودجه نظامی کشورها می‌شود. به عنوان نمونه در حالی ترامپ ادعا دارد که خواستار صلح اوکراین است که از یک سو خود صدها میلیون دلار تسلیحات به اوکراین ارسال کرده و از سوی دیگر خواستار افزایش سهمیه اعضای ناتو به 5 درصد تولید ناخالص داخلی شده است که البته باید صرف خرید تسلیحات از آمریکا شود. چنانکه توافقنامه اخیر تجاری آمریکا و اروپا نیز رسما این امر را تاکید کرده است. رویه‌ای که موجب شده تا براساس گزارش سالانه آژانس دفاع اروپا، هزینه‌های نظامی در ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا سال گذشته با افزایش ۱۹ درصدی به رکورد بالای 343 میلیارد یورو رسید. آژانس توسعه دفاعی اروپا پیش‌بینی کرد که این بودجه برای سال 2025 به 381 میلیارد یورو افزایش یابد. به گفته این آژانس، تقریباً 130 میلیارد یورو از این مبلغ صرف سرمایه‌گذاری در سلاح‌های جدید خواهد شد. در ماه مارس، اتحادیه اروپا تصمیم به ایجاد یک صندوق تسلیحاتی 150 میلیارد یورویی گرفت که رسما تحت فشار آمریکا بوده است. رویکردی که البته با طرح جدید ترامپ مبنی بر توقف تدریجی برنامه‌های کمک امنیتی به کشورهای اروپایی واقع در نزدیکی مرزهای روسیه شدت بیشتری خواهد گرفت که البته اساس آن را خرید سلاح از آمریکا تشکیل می‌دهد. روند تحولات نشان می‌دهد که آمریکا با ساختن جهانی پر آشوب به دنبال فروش میلیاردها دلار تسلیحات است. همانگونه که تحرکات اخیر ژاپن و کره جنوبی و گسترش ناتو به شرق گواهی بر این رویکرد است. 
 جهانی با نظم سلاح پایه
نگاهی بر رفتار آمریکا که صلح را از دریچه جنگ می بیند و دیپلماسی آن همچون نظامی گری‌اش بر اساس اصل تسلیم استوار شده است، نشانگر دگرگونی بزرگی در نظام بین‌الملل می باشد که در آن سلاح زبان اول سیاست جهانی شده است. پرواز بمب افکنهای ترامپ در استقبال از پوتین رژه ارتش چین و حملات آمریکا و اسرائیل به ایران، استمرار جنگ اوکراین و تحرکات نظامی آمریکا علیه ونزوئلا و... گواهی بر این نظم سلاح پایه است. بر اساس شرایط موجود قطعا دفاع از امنیت و منافع ملی با ضرورت‌های جدیدی همراه است که بر اساس آن تشکیل شورای دفاع و نیز گسترش روابط همه جانبه از جمله نظامی با متحدان منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگی همچون چین، روسیه و اتحادیه‌هایی همچون شانگهای و بریکس که با حضور رئیس جمهور پزشکیان در رژه چین نمود عینی یافت، پاسخی راهبردی به نظم سلاح پایه است که بر اساس آن اولویت‌های مذکور بدون سیاسی کاری‌ها و جناح بندی‌ها و دل بستن به تصوراتی همچون توافق با اروپا و آمریکا، باید به برنامه‌ای عملیاتی مبدل گردد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات