سیاسی >>  سیاسی >> تیتر یک سیاسی
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۲  ، 
کد خبر : ۳۸۴۳۲۱
بررسی دیدگاه‌های تاجزاده و لزوم توجه به فرایندهای تکاملی نظام جمهوری اسلامی

نگاه صفر و صدی!

امثال تاجزاده ها بیشتر مشغول افسانه سرایی و برجسته‌سازی نقاط ضعف کشور و سپس تجویز و نسخه پیچی‌های بی نتیجه و سرخورده کردن مردم هستند!
پایگاه بصیرت / احمد رجایی
در تحلیل‌های سیاسی، نگاه صفر و صدی به مسائل نمی‌تواند جامع و واقع‌بینانه باشد. یکی از گفتمان‌های رایج در تحلیل وضعیت سیاسی ایران در سال‌های اخیر، به‌ویژه توسط شخصیت‌هایی چون مصطفی تاجزاده، این است که اگر تحولی در زمینه آزادی‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد نشود، می‌توان این را به عنوان نشانه‌ای از ناکارآمدی نظام و انسداد سیاسی در نظر گرفت. اما این نگاه فاقد توجه به پیچیدگی‌های روندهای تکاملی است که در طول زمان رخ داده‌اند. در این یادداشت به نقد دیدگاه‌های تاجزاده می‌پردازیم و تأکید خواهیم کرد که تحولات و تغییرات، حتی اگر به کندی و با موانعی همراه باشند، باید در چارچوب فرایندهای بلندمدت و تحولات تدریجی نظام جمهوری اسلامی تحلیل شوند و طبیعتاً نه منصفانه است و نه درست است که نگاه ایستا و صفر و صدی نسبت به موضوعات مختلف حکمرانی نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم.
 
بخش اول: نقد نگاه صفر و صدی
بسیاری از تحلیلگران سیاسی، به‌ویژه در محافل اصلاح‌طلبانه، تأکید دارند که اگر تغییرات سریع و بنیادینی در سیستم حکومتی ایجاد نشود، به معنای ناکارآمدی نظام است. این نگاه به طور ضمنی فرض می‌کند که روندهای سیاسی باید به طور ناگهانی و بدون هیچ نوع تأخیری به نتیجه برسند. اما حقیقت این است که تغییرات در سیستم‌های سیاسی پیچیده، به ویژه در نظام‌هایی چون جمهوری اسلامی ایران، معمولاً تدریجی و به‌طور مستمر صورت می‌گیرند. به عنوان مثال، در سال‌های اخیر، تحولات قابل توجهی در زمینه آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ایران رخ داده است که در گذشته غیرقابل تصور بوده‌اند. یا در حوزه حکمرانی فرهنگی در طی سالیان سال رویه‌های مختلفی پیگیری شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است و امروز ما شاهد نتایج و پیامدهای این فرآیند های چندین ساله هستی. فلذا نگاه صفر و صدی و مقایسه روز اول انقلاب اسلامی با روز چهل و اندی سال بعد انقلاب اسلامی به نظر می‌رسد که غیر عقلانی و ناصواب باشد. بهرحال اقتضائات و دغدغه‌ها و امکانات و چالش‌های هر برهه‌ای با برهه دیگر کاملاً متفاوت است.
 
بخش دوم: تحولات و آزادی‌های سیاسی در ایران
با نگاهی به تاریخ جمهوری اسلامی ایران، می‌توان مشاهده کرد که نظام سیاسی همواره در حال تغییر بوده است. اگرچه ممکن است این تغییرات در برخی موارد به‌طور کامل مطابق با انتظارات و ایده‌آل‌ها نباشد، اما هر یک از این تحولات، گامی در جهت تکامل نظام بوده‌اند. به عنوان مثال، آزادسازی برخی از زندانیان سیاسی در حصر، ایجاد برخی نهادهای مدنی جدید، و گسترش رسانه‌های آزادتر نمونه‌هایی از پیشرفت‌ها در زمینه آزادی‌های سیاسی هستند.
در واقع، آنچه که تاجزاده و هم‌فکرانش از آن غفلت کرده‌اند، توجه به فرآیندها و تحولاتی است که در طول زمان در حال رخ دادن است. اگرچه ممکن است نقدهایی به ناکامی‌های موجود وارد باشد، اما به هیچ‌وجه نمی‌توان تغییرات صورت گرفته را نادیده گرفت و یا آنها را به معنای بن‌بست سیاسی در نظر گرفت.
 
بخش سوم: لزوم نگاه پویاتر به انقلاب اسلامی
آنچه باید در نظر گرفت این است که انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 اهداف خاص خود را دنبال کرده است. انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی مانند هر نظام سیاسی دیگر در دوران‌های مختلف با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شده‌اند که نیازمند پاسخ‌های متفاوتی بوده است. به عبارت دیگر، رویکردهای سیاسی و تاکتیک‌های نظام از ابتدای انقلاب تا به امروز تغییرات زیادی داشته‌اند. این تغییرات نه تنها نشانه‌ای از ناکارآمدی نیست، بلکه نشان‌دهنده پویایی و انعطاف‌پذیری نظام است که در هر مرحله از زمان تلاش کرده است به نیازهای جامعه و تهدیدات خارجی پاسخ دهد. اصلاً به معنایی این طبیعت و رویه مرسوم نظام‌ها است که در موضوعات و برهه‌های مختلف با توجه به ظرفیت‌ها و استعدادها و امکاناتی که در دسترسشان است اقدام به کنش گری و سیاست ورزی می‌کنند. از این رو بهتر است این چنین بگوییم که اتفاقاً این کارآمدی نظام جمهوری اسلامی است که با توجه به مشکلات و مسائل مختلف حادث شده بهترین سیاست و آرایش را اتخاذ می‌کند تا بتواند حداکثر ترین منافع ممکن را تحصیل نماید.
 
بخش چهارم: نقد رویه‌های اصلاح‌طلبانه
در نهایت، نقدی که باید به صحبت‌های تاجزاده وارد کرد این است که ایشان در تحلیل‌های خود بیشتر بر روی مشکلات متمرکز می‌شوند و کمتر به موفقیت‌های نظام در گذر زمان توجه دارند. این نوع نگاه، نگاهی ایستا است که در آن هیچ‌گونه تحولی به‌عنوان دستاورد شناخته نمی‌شود و تنها مشکلات و کاستی‌ها برجسته می‌شود. تاج زاده شاید فکر می‌کند که با برجسته سازی مشکلات می‌تواند تا همراهی بیشتری را از سوی خوانندگان و دنبال کنندگان مطالب خود داشته باشد اما در عین حال هیچ توجهی به موفقیت‌ها و دستاوردها ندارد و گویی در این چهل و اندی سال سراسر دوران تاریکی و نشدن‌ها و نبودن‌ها و ناکارآمدی‌ها بوده است و به همین دلیل ناکارآمدی هم مثلاً ایالات متحده و رژیم اشغال گر از دست مردم ایران عصبی شده‌اند و به ایران حمله کرده‌اند! خیلی ساده وصریح بخواهم بگویم به نظر من وقتی که آمریکا و اسرائیل به ایران حمله کردند دقیقاً نشان دادند که نظام جمهوری اسلامی ایران به درستی دارد کار می‌کند و اتفاقاً کارآمد است و اتفاقاً منافع ایالات متحده و اسرائیل را تهدید می‌کند که این دو چنین سراسیمه و ناگهانی به ایران حمله ور شدند.
شایسته است که به جای این نوع نگاه تک‌بعدی، نگاهی جامع‌تر به تحولات و تغییرات کشور داشته باشیم. به جای سرزنش و انتقادهای ساده‌انگارانه، باید فرآیندهای پیچیده سیاسی و اجتماعی را درک کنیم و به دنبال راه‌حل‌های عملی و تدریجی باشیم که مبتنی بر واقعیت‌های موجود باشند. زمانی که مبتنی بر واقعیت‌ها و حقایق به دنبال تبیین راه کارها باشیم تازه وارد اصل ماجرا می‌شویم و می‌بینیم که روایت ناکارآمدی‌ها و کاستی‌ها نه تنها دردی را دوا نمی‌کند بلکه بسیار آسان بوده و صرفاً نق زدن الکی است.
 
نتیجه‌گیری
در نهایت باید گفت که نگاه صفر و صدی به مسائل سیاسی تنها به تکرار چرخه‌ای از بحران‌ها و ناکامی‌ها منجر خواهد شد. برای نقد و تحلیل این تحولات، باید با نگاهی جامع و پویاتر به مسائل نگریست و همزمان به فرصت‌های جدید و تغییرات مثبت در مسیر تکامل نظام سیاسی توجه کرد. با نگاه فرآیند محور به سادگی می‌توان دریافت که ایران بعد از جنگ دوازده روزه با ایران پیش از آن تفاوت دارد. می‌توان فهمید که عملیات طوفان الاقصی درست است که ژئوپلیتیک منطقه را تغییر داد اما این تغییرات در راستای اهداف بلند مدت ایران که همانا پایان اشغال گری صهیونیست‌ها است، می‌باشد. به راحتی می‌توان درک کرد که مردم ایران دور رهبری و ولایت فقیه حلقه زده‌اند و این قدرت کاریزماتیک رهبری هم در دوران جنگ دوازده روزه و هم پیش و پس از آن بود که باعث شد تا ملت جلوی تهاجم بیگانگان و خارجی‌ها ایستادگی کنند. به راحتی می‌توان فهمید که مقایسه امروز با روز اول انقلاب اسلامی اصلاً درست و شایسته نیست و اقتضائات و شرایط تفاوت پیدا کرده است و با لحاظ کردن این تفاوت‌ها و این اقتضائات و شرایط هم امروز ایران و حکمرانی نظام جمهوری اسلامی ایران در این شرایط بسیار کارآمد و قابل دفاع است. فلذا ضرورت دارد تا امثال تاجزاده ها به جای افسانه سرایی و برجسته سازی نقاط ضعف کشور و سپس تجویز و نسخه پیچی‌های بی نتیجه و سرخورده کردن مردم و نظام، با ببیان راه کارهای عملیاتی و در عین حال منصفانه نسبت به برخی کاستی‌های موجود سعی کنند تا در مسیر قدرت مند تر شدن نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران همگام و همراه ایران و نظام باشند.
 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات