کامبیز سلطانین: دومین دور سفرهای استانی احمدینژاد در شرایطی آغاز شده است که در این دور از سفرها شاهد تغییر فضا و نوع ارتباط وی با مردم این استانها هستیم؛ اگر 25 سفر استانی دولت نهم در نخستین دور سفرها حجم زیادی از مصوبات را با خود به همراه داشت اینک در دوره جدید سفرها، احمدینژاد ظاهرا شیوۀ گفتوگوی رودررو را کانال مناسبی برای ارتباط خود با مردم دانسته، آنچنان که در آغاز این سفرها، در جریان سفر خود به استان خراسان جنوبی، از این سخن گفت که در این دور از سفرها، دیوار و سد محکمی را که پیش از این میان مدیران کشور و متن مردم بود از میان برداشته است و به عبارت دیگر در خط مقدم ارتباط با مردم قرار گرفته است. این در حالی است در این دور از سفرها آنچنان که قولش را به مردم داده بود باید دربارۀ میزان تحقق وعدههای خود و دولت نهم در دور اول سفرها به مردم توضیح میداد.
در این میان رسانههای همراه دولت نیز بیشتر به انعکاس حاشیههای سفر دولت پرداختند تا میزان تحقق وعدهها و میزان انطباق وعدههای پیشین و جدید دولت نهم با قوانین و برنامههای مدون کشوری. به اعتقاد برخی کارشناسان این سفرها همچنین زمینهساز دادن وعدههای پرهزینهای شده که نه با اسناد قانونی انطباق دارد و نه با طرحهای جامع توسعه و موجب اختلال در بودجههای کارشناسانۀ استانی و عمرانی شده است. با این حال به نظر منتقدان نه تنها شواهدی دال بر شنیده شدن این انتقادات از سوی دولتمردان وجود ندارد بلکه برعکس، تمام شواهد و قراین حاکی از پافشاری رییسجمهوری بر تداوم این سیاستها از سوی دولت است. به اعتقاد برخی از دستاندرکاران اتخاذ چنین سیاستهایی بیش از آن که نماینگر تلاش برای حل مشکلات موجود داشته باشد حاکی از تلاش برای توجیه سیاستهای غیرکارشناسی دولت نهم با جهتگیری انتخابات مجلس هشتم و نیز ریاست جمهوری دهم است.
سعید لیلاز، تحلیلگر اقتصادی در این زمینه به «سرمایه» میگوید: «در حوزۀ اقتصاد، نوع سیاستهای دولت نهم سیاست کیفری است. کما این که میبینیم که دولت از ابتدا سیاستهای پولی انبساطی و کوتاهمدت را پیگیری کرده است و با چشماندازی که از انتخابات مجلس در اسفند ماه سال جاری و نیز انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه سال 1388 در پیشرو داریم، این دولت نمیتواند به سیاستهای بلندمدت فکر کند همانطور که مشاهده میشود به جای طرحهای بلندمدت و سرمایهگذاریهای بنیادین صرفا اقدام به توزیع ثروت موجود میکنند تا تولید ثروت. پرداخت رایانۀ مستقیم به مردم طی سفرهای اخیر احمدینژاد به استان خراسان جنوبی میتواند شاهدی بر این مدعا باشد.» لیلاز ادامه میدهد: «این سیاستها و تاکتیکهای دولت نهم، محکوم به شکست است و باید در این سیاستهای خود تجدیدنظر کنند.» احمدینژاد در اولین دور از سفرهای خود بودجهای به مبلغ 170 میلیارد ریال برای اعتبارات استانهای مختلف وعده داد و حال در این سفرها رسیده است به گفتاردرمانی با مردم.»
به گفتۀ این تحلیلگر اقتصادی، رییسجمهوری در سفر به استان اردبیل وعده داد که اعتبارات این استان را در بودجۀ دولت دو برابر کند. حال با توجه به اینکه بودجۀ سال 1387 برابر با بودجۀ سال 1386 بسته شده و به قولی تلاش برای عملیاتی کردن سیاست انقباظی در بستن بودجه وجود دارد این پرسش محوری مطرح میشود که در شرایط موجود این بودجه از کدام یک از استانها کم خواهد شد تا به اعتبارات استان اردبیل افزوده شود؟ وی میگوید: «با توجه به این که مبلغ بودجه ثابت است اگر بناست که از اعتبارات یک استان کم و بر اعتبارات استان اردبیل افزوده شود آیا این خبر در سفر به آن استان مورد نظر اعلام خواهد شد؟»
به اعتقاد لیلاز روش در پیش گرفته شده از سوی رییسجمهوری (ارتباط چهره به چهره با مردم) مردم به سالهای دور بوده و در قرن حاضر نمیتواند خاصیت چندانی داشته باشد کما این که رشد اقتصادی کشور در عدد 5/5 درصد درجا میزند و نرخ تورم نیز از سال 1385 تاکنون حدود سه برابر شده است چرا که در اردیبهشتماه سال 1385 نرخ تورم حدود شش درصد بود و هماکنون این نرخ به حدود 18 درصد رسیده است. لیلاز سیاستهای دولت نهم در سفرهای استانی را در حد یک نوع لاتاری و بلیت بختآزمایی ارزیابی کرده و تاکید میکند: «این شیوه در قرن 21 و در یک شور 70 میلیون نفری که با مشکلات ساختاری بسیار روبهرو است، ناموفق است.»
این در حالی است که رییس قوۀ مجریه در پاسخ به سوالی که دربارۀ سفرهای استانی برقراری ارتباط نزدیک با مردم را لازمۀ کشورداری دانسته، تصریح کرده است: «کشور متعلق به مردم است و رییسجمهوری صاحب کشور نیست. روال غلطی از 50 سال گذشته در کشورمان شکل گرفته بود که هم جهتگیریها را به تهران منحصر کرده و دیگر شهرها از امکانات پیشرفت عقب مانده بودند. معتقدم که منابع و امکانات کشور باید به صورت عادلانه در تمام نقاط کشور تقسیم شود؛ چرا که کشور متعلق به همۀ مردم است که در آن زندگی میکنند و این حق آنهاست که به صورت یکسان از منافع آن برخوردار باشند.» از سویی دیگر حمیدرضا حاجی بابایی (عضو هیات رئیسۀ مجلس شورای اسلامی) نیز در گفتوگویی با استقبال از سیاستهای دولت نهم در خصوص سفرهای استانی میگوید: «سفرهای استانی سفرهایی چندمنظوره هستند: «یکی از این منظورها این است که دولت از نزدیک با مسایل مختلف استانها آشنا شده و آنها را مورد بازرسی قرار دهد. منظور دیگر از برگزاری این سفرها و بهویژه در دومین دور از سفرها این است که در این مرحله مصوباتی را که در سفرهای قبلی مصوب شده مورد نظرات قرار دهند.»
حاجی بابایی در خصوص انتقاد برخی از کارشناسان که این سفرها را صرفا سفرهایی با اهداف انتخاباتی میدانند، میگوید: «این کارها یک نوع انجام وظیفه است. اگر وظیفهای انجام شود طبیعی است که مردم نیز احساس حقشناسی میکنند اگرچه این انجام وظیفه نیز از جهات گوناگون قابل تفسیر است اما مهم این است که این کارها در حال انجام شدن است.»
به باور این نمایندۀ مجلس شورای اسلامی، سیستمها و ساختارها هیچگاه نمیتوانند جایگزین ارتباطهای مردمی و چهره به چهره شود چرا که سیستمها برخلاف انسانها عاطفه ندارند. حاجی بابایی میگوید: «احمدینژاد طی این سفرها با نمونههای مردم ملاقات میکند و از مشکلات عمومی آگاهی پیدا میکند تا بتواند با احساس مشکلات از نزدیک راهحل آنها را ارایه کند.» با این حال علی تاجرنیا، دبیر کل انجمن اسلام پزشکان ایران اسلامی منتقد سیاستهای دولت نهم در این زمینه است. تاجرنیا میگوید: «اگرچه این سفرها اثرات روانی و تبلیغاتی برای جامعه و شخص رییسجمهوری دارد اما اگر حجم مشغلههای رییسجمهوری و نیز مجموعه فعالیتهای سازمانهای تحت مدیریت او را در نظر بگیریم، طبیعی است که زمان بسیار کمی برای شخص احمدینژاد باقی میماند تا به سایر امور دولت بپردازد.» به اعتقاد این فعال سیاسی کارکرد سیستم و ساختار اداری کشور باید آنچنان باشد که اتفاقا نیازی به حضور چهره به چهرۀ رییسجمهوری با مردم نباشد و رییسجمهوری به جای پرداختن به مسایل جزئی به سیاستهای کلان بپردازد.» وی یکی از انگیزههای اصلی احمدینژاد برای آغاز دور دوم سفرهای استانی را هدفهای انتخاباتی میداند و میگوید: «بخشی از مردم به دنبال حل مشکلات روزمرۀ خود هستند و به دلیل نیاز به مایحتاج اولیۀ زندگی به مسالۀ دیگری نمیاندیشند. این سفرها نیز با هدف اثرگذاری بر این قشر از مردم و با یک نگاه ایدئولوژیک صورت میگیرد. البته برای دورانی که نیاز به آرای آنها وجود داشته باشد. گرچه در ظاهر امر در حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه صورت میگیرد.»
به گفتۀ تاجرنیا، اخیرا دولت نهم برای تمام کسانی که برای رییسجمهوری نامهای نوشتهاند، هدایایی در نظر گرفته است. این اقدام و رفتار دولتمردان با عدالت و برابری که شعار انتخاباتی این دولت بود، همخوانی ندارد و امکان فرصتهای برابر را از مردم میگیرد.
تاجرنیا مهمترین وظیفۀ دولتها را تلاش برای افزایش بهرهوری و کارآمدی سیستمها و ساختارهای اداری کشور میداند و بر همین اساس سیاستهای دولت نهم در زمینۀ سفرهای استانی را سیاستی نادرست و برخلاف منافع ملی ارزیابی میکند.
وی بیان میکند: «در بسیاری از کشورها حتی مسایل بسیار مهم نیز از طریق تله کنفرانس حل میشود و به جای اینکه افراد تاثیرگذار باشند؛ سیستم و ساختارها اثرگذار هستند.»