فرجام سازش با شیطان

ابراهیم حاجی محمدزاده
شکست جبهه اصلاحات در مقابل رأی مردم طی انتخابات اخیر، موجب گردید جناح های مختلف این جبهه شدیدترین انتقادات را از یکدیگر بنمایند؛ تا جائی که ادعا کردند، از دیدگاه مردم جنازه اصلاحات قبل از بدنیا آمدن بدست اعضای آن و با سقط جنین بدنیا آمد! ولی با گذر از این مرحله و ممنوعیت جمع بندی اشتباهات گذشته، که قبلاً بر آن اصرار می ورزیدند، از چند ماه پیش افراد، روزنامه ها، سایت ها و قلم بدستان این جبهه در طیف گسترده و به انحاء گوناگون تمامی سعی و تلاش خود را معطوف به چند اصل زیر نموده اند؛
1- بزرگ نمائی قدرت جهان خواران و مزدوران آنها، در تمامی ابعاد نظامی، سیاسی، دیپلماسی و اقتصادی.
2- تبلیغ عدم کارایی ارزش های اسلام ناب محمدی«ص» و خط امام در شرایط کنونی.
3- تبلیغ بحران گسترده و خانمان براندازی که گویا در همین چند روز آینده و یا حداکثر در چند ماه آتی دامنگیر جمهوری اسلامی خواهد گردید.
بر مبنای دیدگاه فوق چندی پیش آقای بهزاد نبوی با تأسف از فرصت های از دست رفته مبنی بر تسلیم شدن در مقابل زورگوئی های آمریکا، می گوید:
«ما همیشه نگران بودیم طرف مقابل که آمریکا باشد، دیگر آمادگی مذاکره نداشته باشد. نشانه ها نیز حاکی است که آمریکا تمایل زیادی به مذاکره ندارد، گرچه امیدواریم و خوشحال می شویم که این مذاکرات صورت گیرد... امروز گفته می شود که اگر از موضع تفهیم مواضع با آمریکا مذاکره شود، هیچ اشکالی ندارد و خوب است. اما اگر قرار باشد آنها زور بگویند نباید مذاکره کرد. در این شرایط هم باز من طرفدار مذاکره ام»
در همین راستا چندی پیش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی طی بیانیه ای با تأکید بر ناآگاهی مردم و با القاء ترس و وحشت، از مسئولان میخواهد که هرچه زودتر برای گریز از تبعات مقابله با زورگوئی های آمریکا، با تعطیلی فعالیت هسته ای قطعنامه شورای امنیت را بپذیرد. راهکار فوق آنقدر سخیف و ضدمردمی و در راستای منافع جهانخواران بود که روز بعد آقای محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین در واکنش نسبت به آن ابراز میدارد: «در مقابل دشمن به هیچ وجه نباید مرعوب شد و دشمن را نباید آنقدر بزرگ شمرد که در مقابل آن احساس خفت کرد، چون ملت ما پشتیبان انقلاب است.
ملت بزرگ ما از نظام و انقلاب دفاع می کنند و این بزرگترین قدرت ملی ماست و قطعاً با عظمت مردمی و اقدامات حساب شده مسئولان ایران سربلند خواهد بود.»
تبلیغ کنندگان وحشت از شیطان بزرگ به مرور زمان، هر کدام در برهه هائی خاص، عدم تعهد و ایمان خود را به اسلام ناب محمدی«ص» و روش مبارزه پیامبران و خط امام بوضوح در تحلیل های خود نشان داده اند تا آنجا که هرگز حاضر نیستند درباره شرایط پس از تسلیم شدن به خواسته های جهانخواران سخنی بگویند. خوب است به سرنوشت سرهنگ معمر قذافی حاکم لیبی از زبان خودش توجه نماییم.
وی که به امید سازش با آمریکا از تمامی شعارهای گذشته خود توبه نمود و با پرداخت جریمه های هنگفت امیدوار بود مراتب ارادت خود را به اثبات برساند و حتی بخاطر خوش خدمتی، تمامی آزمایشگاه ها و دستگاه های تحقیقات اولیه هسته ای خود را در کشتی بار نموده و به آمریکا فرستاد، امروزه نتیجه سازش با شیطان بزرگ و متحدانش را اینگونه ارزیابی می نماید. معمر قذافی که کشورش پس از حمله آمریکا و متحدانش به عراق،، تولید تسلیحات کشتار جمعی خود را متوقف کرده بود در خصوص برخورد غرب با برنامه های هسته ای ایران و کره شمالی گفت: «بعید بنظر می رسد که ناکامی غرب در پاداش دادن به لیبی در قبال بر چیدن برنامه تسلیحات هسته ای اش، ایران و کره شمالی را به کنار گذاشتن برنامه های هسته ای ترغیب کند... این باید الگوئی می بود که شایر کشورها آن را دنبال کنند؛ اما لیبی دلسرد و ناامید است، چرا که وعده و وعیدهای آمریکا و بریتانیا محقق نشده است. همین امر این الگو را از بین برد و در نتیجه کسی این الگو را دنبال نخواهد کرد.»
روش زمامداری قذافی در دوری از مردم و زندگی او و خانواده اش جز وابستگی به شیطان بزرگ راه دیگری را باقی نگذاشته است در نقطه مقابل انقلاب اسلامی بعنوان الگو و اسوه تمامی مبارزان و آزادیخواهان و پابرهنگان جهان در دنیای کنونی قد برافراشته و جهانخواران همواره مترصدند با تسلیم شدن انقلاب اسلامی در مقابل ترفندهایشان درس عبرت به جهانیان بدهند درسی که هرگز آن را فراموش نکنند. در همین رابطه امام راحلمان می فرمایند:
«فریاد برائت ما، فریاد برائت امتی است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشسته اند و همه تیرها و کمان ها و نیزه ها به طرف قرآن و عترت نشانه رفته اند و هیهات که امت محمد- صلی الله علیه و آله و سلم- و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند.
... قدرت ها و ابرقدرت ها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پا برهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویش اصرار می نمایند سلب خواهد کرد...» (1)
امام خمینی«ره» برخلاف کسانی که در تحلیل های خویش حاضر نیستند درباره سرنوشت شوم ملت ها پس از تسلیم شدن به مطامع جهانخواران سخنی بگویند، میفرمایند: «ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیب مان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می دهند و با دلسوزیهای بی مورد و اعتراض های کودکانه می گویند جمهوری اسلامی سبب دشمنی ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است. که چه خوب است این سؤال را پاسخ داده شود که ملت های جهان سوم و مسلمانان و خصوصاً ملت ایران در چه زمانی نزد غربی ها و شرقی ها اقدام و اعتبار داشته اند که امروز بی اعتبار شده اند!
آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین- علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسد، ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر. آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها...» (2)