تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۸۸ - ۰۸:۴۰  ، 
کد خبر : ۴۳۱۸۰

شوراها؛ زمینه‌ساز اقتدار ملی


داوود سلیمانی / نماینده سابق مجلس
اقتدار شوراها، زمینه‌ساز اقتدار ملی و اقتدار ملی تضمین‌کننده امنیت ملی و نتیجه مسلم آن استیفای حقوق شهروندی آحاد ملت در تمامی واحدهای اجتماعی است. از این رو مردم و بالاخص جوانان به عنوان عضوی موثر از جریان اصلاح‌گری باید بر بی‌تفاوتی در قبال سرنوشت مردم غلبه کنند و برای تحول در ساختارهای قدرت سیاسی، اجتماعی با روش‌های مسالمت‌آمیز و دموکراتیک و با تکیه بر قانون پرچمدار تغییرات اصلاحی در تمامی عرصه‌های زندگی شهری باشند.
بنابراین فرصت انتخابات، برای کسانی که دغدغه تضمین دموکراسی و تقویت حرکت‌های اصلاحی را در زمینه‌های گوناگون زندگی اجتماعی دارند، فرصتی بس گرانقدر و حیاتی است. باید سرنوشت شهروندان این کشور پهناور از کوچک‌ترین واحد اجتماعی روستا تا بزرگ‌ترین آن یعنی کلانشهرها و استان‌های این مرز و بوم به دست مردم و در جهت خدمت به مردم و ادای حقوق شهروندی خودشان مدیریت شود و این مدیریت باید نوشونده، استراتژیک و زنده و پویا باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهایی باشد که نه در حد ایده‌آل و وعده‌های دست‌نایافتنی بلکه به عنوان حداقل حقوق شهروندی در تمامی عرصه‌های اجتماعی باشد. خدمات شهری و روستایی، کمک‌رسانی، مدیریت و برنامه‌ریزی و اجرای زیرساخت‌ها و عمران روستاها و شهرها، بهداشت و محیط‌زیست، توسعه فرهنگ و هنر، استفاده از فرصت‌هایی که وجود زندگی جمعی برای شهروندان فراهم می‌آورد، توسعه فرهنگ تعاون و همیاری، توجه به نظم و انسجام اجتماعی در مقابل بی‌نظمی و گسیختگی اجتماعی، چاره‌اندیشی در خصوص آسیب‌های اجتماعی، کودکان کار و سایر معظلاتی که عمدتا برخاسته از فشارهای اقتصادی و گرانی و فقر است، همه و همه نیازمند مدیریتی استراتژیک است تا در پاسخ به نیازهای متنوع و حتی نوشونده متناسب با شرایط و کوتاه‌ترین زمان بتواند پروسه تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و اجرای آن را در جهت منافع شهروندان و اعطای حقوق حداقلی آنان عملیاتی کند و این همه باید با تحرک و تغییر و اصلاح توأم باشد تا بتواند این نیازها را پوشش دهد و بالاخره نشاط و پویایی را با تکیه بر همت مردم و بالاخص اقشاری از مردم که عملا کمتر در کانون توجه دولت و قدرت قرار دارند. یعنی زنان و جوانان به ارمغان آورد.
یقیناً تمامی ملت باید بدانند که امروز شالوده فردایی بهتر رقم خواهد خورد، اگر احساس مسئولیت و تعهد در قبال سرنوشت خویش را در رقابتی دموکراتیک و در بازی شطرنج انتخابات نشان دهند، بدیهی است در این بازی واقعی علاوه بر احساس مسئولیت و تعهد در مقابله با اقتداگرایان و جریان ضد‌اصلاحی، بازی توأم با تفکر، برنامه‌ریزی، دقت و سیاسی لازم است. شوراها تجلی‌گاه چگونگی به کارگیری این هوش و فراست در رقابت انتخاباتی است.
رقابت انتخاباتی در این دوره از انتخابات شوراها، مسلما زمینه‌ساز وسعت دادن به میدان‌های رقابتی آینده است. لذا حضور متعهدانه و صد البته گسترده مردم در این انتخابات، می‌تواند میدان رقابت اقتدارگرایان و اصلاح‌طلبان را بازتر نموده و آن را به نفع جریان اصلاحی دگرگون سازد. رقابتی عادلانه و با حضور حداکثری یقینا پیروزی جریان اصلاحی را رد پی خواهد داشت.
مردم ما در جریان انتخابات دوره گذشته شوراها به خوبی به نتایج عدم حضور در پای صندوق‌های رای پی برده‌اند. و اینک در یک رقابت نابرابر که تمامی ابزارها و فرصت‌های برابر از رقیب سلب شده است. در رقابتی که اکثر جریان‌ها و احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب از حداقل آزادی داشتن رسانه و تریبون محرومند، در رقابتی که بیشتر شهرهای کشور و بالاخص برخی کلان شهرها، نامزدهای انتخاباتی با کمترین دلیل و مدرک و بهانه و حتی بدون دلیل و مدرکی رد صلاحیت شده‌اند. در رقابتی که بسیاری از چهره‌های موجه با انواع و اقسام تهمت‌های ناروا و عدم وفاداری به قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی و... صلاحیتشان مردود اعلام شده است. در رقابتی که بسیاری از چهره‌های موجه با انواع و اقسام تهمت‌های ناروا و عدم وفاداری به قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی و...صلاحیتشان مردود اعلام شده است، در رقابتی که با همسو شدن هیات‌های اجرایی و هیات‌های نظارتی با تکیه به امکانات دولت و ملت، پاسداری از رای مردم و سلامت انتخابات بغایت مشکل و احیانا در نزد برخی به خطر افتاده است. در انتخاباتی که جناح محافظه کار با تکیه بر قدرت و ثروت و با سازماندهی‌های پنهان و آشکار و ورود افراد و جریان‌های رسمی و برخی نهادها در پشتیبانی و لجستیک یک جناح خاص عمل می‌کند، مسلما تنها سرمایه رقیب یعنی تنها سرمایه اصلاح‌طلبان فقط و فقط مردم‌اند، اصلاحات همواره وامدار مردم بوده و هست و خواهد بود زیرا اصلاحات سرمایه‌ای جز مردم نداشته و ندارد، بنابراین هوش و ذکاوت و زمان‌شناسی و وظیفه‌دانی حکم می‌کند که اگر جریان اصلاحات به نحو کلی آن- و نه فقط چند گروه اصلاح‌طلب- جریانی است که شایسته تقویت و توسعه است و اگر جریان اصلاحات در مقایسه با جریان اقتدارگرا در جامعه از شاخص‌های مقبول‌تر، معقول‌تر، و به روزتری برخوردار است و اگر جریان اصلاحات از میان گزینه‌های اصلاح، محافظه‌کاری، انقلاب و کودتا و با انقلاب‌های رنگی و مخملین، مقبول‌تر، منطقی‌تر و به روند گسترش دموکراسی و نهادینه کردن جامعه مدنی و مردم‌سالاری دینی نزدیک‌تر است و بالاخره اگر جریان اصلاحات ادامه حرکت اصلاحی انقلاب اسلامی و راه روشن حضرت امام (ره) که اعتقاداش این بود که این مردم بزرگند با مردم بزرگی نکنید و این مردم را ولی‌نعمتان انقلاب و مسوولان می‌دانست و اگر جریان اصلاحات ادامه اعتقاد راسخ و روشن به راه شهیدان و اهداف نورانی آنها است و اگر شوراها که در ذات خود یک نهاد اصلاحی و نمادی از حرکت اصلاح‌گری است و اگر تمامی این امور در تضادی عمیق با اقتدارگرایی و قدرت منطقه جریانی خاص بر مقدرات کشور است، پس باید زندگی آینده را با چشمانی باز رقم زد و مقدمه آن فطانت و چشمانی باز در انتخاب است.
به گوش یار ترنم نسیم بهار
نوید صبح می‌دهد،
این باغ رستنی است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات