زهرا بیگدلی
محمود فرشیدی شاید تنها وزیری بود که همواره سایه استیضاح بر سرش سنگینی میکرد. فرشیدی دو سال و اندی یعنی دقیقاً 750 روز در یکی از اتاقهای وزارت آموزش و پرورش حضور داشت و در همین مدت، سه بار بحث استعفای او به صورت جدی مطرح و یک بار هم رسماً توسط نمایندگان به مجلس فراخوانده شد. هر چند این استیضاح با لابیهای انجام شده رای نیاورد اما تنها چند ماه بعد از استیضاحی که به باقی ماندن آقای وزیر در وزارتخانه منجر شد، فرشیدی به صورت ناگهانی استعفا داد تا عملکرد دو سالهاش بیش از پیش در ابهام فرو رود.
وعدههای اولیه
وقتی محمود احمدینژاد وزرای کابینهاش را به مجلس معرفی کرد، چارهیی نبود جز اینکه آنها هم به روال وزرای دولتهای سابق، پشت تریبون مجلس قرار بگیرند و از برنامههای آتی خود صحبت کنند. محمود فرشیدی هم از این قاعده کلی مستثنی نشد اما شاید از برنامههایی صحبت به میان آورد که عملی شدن آنها به این زودیها امکانپذیر نبود و همین خشت اول کج، باعث شد 750 روز وزارت او با مشکلات بسیاری روبهرو شود. برنامههای فرشیدی نیازمند تخصیص بودجه بسیار بود و برنامه مدون. از آنجا که نه بودجه هیچوقت آنطور که گفته شده بود، اختصاص پیدا کرده و نه برنامههای وزارتخانه شکل مدونی گرفته، فرشیدی ماند و وعدههایی که رنگ اجرایی شدن ندیدند.
منزلت معلمان، حل مسائل معیشتی معلمان، برنامهریزیهای تاثیرگذار و سرمایهگذاری گسترده اولویت مهم دوره وزارت فرشیدی بود.
او برنامههای مختلفی داشت: «توجه به تداوم طرح ارتقای شغلی معلمان، اجرای طرح بیمه تکمیلی، اعطای دو ماه پاداش کارکنان دولت به معلمان در پایان سال 84، افزایش یارانه (بن نقدی)، پرداخت مطالبات معوقه به معلمان، اعطای سهام برابر با کارکنان دولت به معلمان، افزایش متناسب بودجه، تداوم استقلال اصولی مدرسه، رفع مشکل معلمان و تاسیس خبرگزاری و روزنامه مستقل فرهنگیان.»
این برنامهها اگرچه سرفصلهای زیادی بودند اما همه برنامههای فرشیدی را تشکیل نمیدادند. او پشت تریبون مجلس از وعدههای دیگری هم با جدیت صحبت کرد؛ وعدههایی که انگار بویی از تحول اساسی در وزارت آموزش و پرورش میداد: «مشکلات معلمان تنها در مورد حقوق نیست، درمان و مسکن هم مشکل دیگر معلمان در آموزش و پرورش است. تحقق نیافتن وعدههای تعاونی فرهنگیان هم مشکلی است که همواره وجود دارد. آموزش و پرورش با داشتن بیش از یک میلیون فرهنگی به عنوان پرسنل خود، باید ساماندهی مناسبی را برای حقوق و مزایای کارکنان خود فراهم کند تا دغدغه معیشت مانع تدریس صحیح و مناسب به دانشآموزان نشود.»
محمود فرشیدی در حالی این جملات زیبا را با جدیت تمام عنوان کرد که در آغاز کار در آموزش و پرورش با فضایی اینچنینی روبهرو شد: «معاون برنامهریزی و توسعه بازنشسته شده بود، معاون آموزش و پرورش عمومی خود را بازخرید کرده بود، معاون حقوقی و امور مجلس از همکاران خداحافظی کرده بود، معاون نظری و مهارتی یک سال مرخصی بدون حقوق گرفته بود، سرپرست آموزش و پرورش به دانشگاه تربیت مدرس رفته بود و تعدادی از مدیرکلها با همکاران خداحافظی کرده بودند.»
شاید اوضاع نه چندان دلچسب وزارتخانه در ابتدای کار و شاید برنامههای فرشیدی که نمیخواستند رنگی از عملیاتی شدن به خود بگیرند، باعث شد شش ماه بعد از آغاز به کار او برای اولین بار بحث استیضاح او در مجلس مطرح شود.
قدرتالله علیخانی یکی از نمایندگان عضو فراکسیون اقلیت مجلس در همان دوران درباره علل آن استیضاح زودهنگام گفت: «اشراف نداشتن فرشیدی بر مسائل وزارتخانه، ریزش نیروهای اصیل، انقلابی و کارآمد، انتصاب مدیران بازنشسته به عنوان معاون در این وزارتخانه و توجه نکردن به نیروهای جوان و متخصص در وزارت آموزش و پرورش از دلایل استیضاح فرشیدی است.»
با وجود دلایل زیادی که قدرتالله علیخانی برای استیضاح زودهنگام فرشیدی عنوان میکرد، اما نمایندگان کمیسیون آموزش، این استیضاح را غیرمنطقی میدانستند و به نحوی سعی داشتند فرصت بیشتری در اختیار فرشیدی قرار دهند. در هر صورت به اعتقاد اکثر آنها، شش ماه فرصتی نبود که وزیر بتواند در طول آن وعدههایش را عملی کند.
سوالات موهن و بحث دوباره استیضاح
با وجود مشکلات بسیاری که وزارت آموزش و پرورش تا اسفند 85 با آن روبهرو بود و اعتراضات هرازگاه معلمان که به فرشیدی یادآوری میکرد وعدههای او همچنان عملی نشده باقی مانده است، چندان بحث استیضاح آقای وزیر را جدی نمیکرد تا در آزمون ضمن خدمت فرهنگیان استان تهران سوالاتی منتشر شد که توهین صریح به ساحت پیامبر تلقی میشد. این سوالات تا حدی عجیب و غیرمتعارف بود که عماد افروغ رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس درباره آنها گفت: «در متن احادیث ما چنین مطالبی به صورت پراکنده وجود دارد و ظاهراً این سوالات هم برگرفته از کتاب سننالنبی مرحوم علامه طباطبایی بوده، اما تنظیم اینگونه سوالات مربوط به این کتاب نمیشود و مطمئناً این اقدام فقط حکایت از سادگی ندارد و یک عمل کاملاً رندانه است. من از این بابت واقعاً خجالت میکشم. این اقدام وهن است و باید برخورد شدیدی با مسئولان و طراحان این سوالات صورت گیرد.»
در واقع این بار معضل به وجود آمده تا حدی بزرگ بود که واکنش نمایندگان مجلس از فراکسیونها و کمیسیونهای مختلف را به همراه داشت. افروغ هم گفت: «برخورد با این موضوع، اجماع همه نمایندگان را به دنبال داشت و اینجا دیگر جناح، گروه و فراکسیونهای مختلف مطرح نیستند.» محمود فرشیدی در واکنش به این سوالات تنها توانست عذرخواهی کند: «اگر اقدام زشتی صورت گرفته، باید پیگیری کنیم تا موضوع به صورت ریشهیی حل شود نه اینکه افکار عمومی را جریحهدار کنیم.»
اما حتی با این عذرخواهی نمایندگان مجلس راضی نشدند. علی عسگری با شنیدن این عذرخواهی گفته بود: «عذرخواهی شفاهی محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش برای این اقدام و برخورد با طراح سوالات کافی نیست و ایشان حتماً باید استیضاح شود. این سوالات غیردینی است و در این سوالات سعی شده به نحوی رفتارهای خلاف اصول به پیامبر اسلام نسبت داده شود.»
بحث استیضاح فرشیدی با انتشار سوالات موهن دوباره قوت گرفت و پیش از طرح جدی این بحث در مجلس، فرشیدی به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس فراخوانده شد. این بار فرشیدی به صورت رسمی در مجلس از نمایندگان عذرخواهی کرد و مدیر کل ضمن خدمت اداره آموزش و پرورش هم برکنار شد. شاید اقبال با فرشیدی همراه شد و شاید هم نمایندگان مجلس نخواستند بحث سوالات موهن بیش از این به درازا کشیده شود که تنها عذرخواهی فرشیدی غائله سوالات آزمون ضمن خدمت را ختم کرد و بحث استیضاح او دوباره منتفی شد، هر چند عدهیی از نمایندگان معتقد بودند منتفی شدن این استیضاح به خاطر همزمانی با تصویب بودجه بوده است.
اعتراضات معلمان
محمود فرشیدی 750 روز وزیر آموزش و پرورش بود و در طول این مدت همواره شانس با او یاری نکرد. همان طور که پیشبینی میشد وعدههای عملی نشده فرشیدی در نهایت امر توانست اعتراض گسترده معلمان را با خود به همراه آورد. پنجمین اعتراض معلمان جلوی در مجلس و تعطیل شدن کلاسها، دلیلی شد تا آقای وزیر این بار به صورت جدی برای دفاع از خود به مجلس برود.
در واقع پنجمین تجمع سراسری معلمان در اعتراض به تصویب نشدن لایحه خدمات کشوری که متضمن پرداخت هماهنگ حقوق کارکنان دولت است برپا شد. معلمانی که به دعوت 30 نهاد صنفی فرهنگیان جلوی مجلس جمع شده بودند خواستار ساماندهی وضعیت نابسامان معیشتی و استعفای وزیر آموزش و پرورش بودند. البته معلمان از مسائل دیگر هم شکایت داشتند. شاید این اعتراض معلمان اشاره داشت به بازداشت چهل نفر از معلمان در اسفندماه سال پیش؛ همان زمانی که فرشیدی بعد از 16 ماه اولین مصاحبه مطبوعاتی خود را برگزار و در مقابل خبرنگاران از دستگیری معلمان اظهار بیاطلاعی کرد. تا آنجا که در مقابل سیل اعتراضات خبرنگاران به صراحت گفته بود که قویترین وزیر آموزش و پرورش بعد از انقلاب است. در هر صورت پنجمین اعتراض صنفی معلمان که اردیبهشت امسال انجام شد آنقدر جدی بود که هیات رئیسه مجلس از آنها دعوت کرد تا در نشستی مشکلاتشان را مورد بررسی قرار دهند اما این جلسه هم به دلیل وجود محدث خراسانی معاون وزیر آموزش و پرورش که تجمع معلمان را «غیرمنطقی، غیرقانونی و بازی سیاسی» میدانست، نتوانست نتیجه قابل توجهی به همراه داشته باشد.
بینتیجه ماندن این جلسه و افزایش اعتراضات معلمان در نهایت باعث شد طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش در مجلس اعلام وصول شود و او برای دفاع از عملکرد خود در مجلس حاضر شد.
هدیه مجلس به معلمان
«استیضاح فرصتی برای تبیین عملکرد ماههای اخیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش است.»
فرشیدی با گفتن این جمله در حقیقت اعلام کرد که با اعتماد به نفسی مثالزدنی روز استیضاح در مجلس حاضر میشود.
با وجود اینکه زمان استیضاح موضوع سوالات موهن تا حدی فراموش شده بود اما محمد میرمحمدی روز پیش از استیضاح عنوان کرد که طرح سوالات موهن در آزمون فرهنگیان عمدهترین دلیل استیضاح است.
رضا طلایینیک نماینده بهار و کبودرآهنگ هم استیضاح فرشیدی را یکی از منطقیترین کمکها به دولت نهم دانست و همچنین این استیضاح را هدیه مجلس به معلمان کشور نامید. در هر صورت استیضاح فرشیدی حول 17 محور مشخص انجام شد. محمدرضا باهنر از روز پیش از استیضاح با نمایندگان رایزنیهای بسیاری انجام داده بود. با این وجود محمد میرمحمدی به عنوان اولین مخالف وزیر پشت تریبون مجلس قرار گرفت: «چرا به برنامههای توسعه 20 ساله کشور در بخش آموزش و پرورش عمل نکردهاید؟ چه کسی باید پاسخگوی ناکارآمدی وزارت آموزش و پرورش باشد؟»
عادل آذر عضو فراکسیون وفاق هم در مخالفت با وزیر صحبتهایی این چنینی گفت: «من نمایندهیی هستم که زمان رای اعتماد مجلس هفتم به کابینه دو بار در مقام موافقت با کابینه سخن گفتهام اما حالا چارهیی ندارم جز اینکه برای تقویت دولت در مخالفت با وزیر آموزش و پرورش صحبت کنم. عملکرد وزیر آموزش و پرورش مغایر با برنامههایی است که عنوان کرده و وزارت آموزش و پرورش اصلیترین حامی و نیروی خود یعنی حمایت معلمان را از دست داده است.» اگر فرشیدی خودش را قویترین وزیر بعد از انقلاب معرفی نکرده بود شاید عادل آذر هم این جملات را نمیگفت: «آقای فرشیدی بر چه اساسی میگوید قویترین وزیر آموزش و پرورش بعد از انقلاب است؟»
میرزایی نماینده بروجن هم از مخالفان وزیر بود: «شما با عملکردتان جمعی از معلمان را ناراضی و مقابل نظام قرار دادید، چه پاسخی برای ناراضیسازی معلمها دارید؟»
افت تحصیلی دانشآموزان هم از مشکلات دیگر دوره وزارت فرشیدی بود که میرزایی از آن صحبت کرد: «سال گذشته در دوره اول متوسطه بالغ بر 372 هزار مردودی داشتهایم، بنابراین از شما سوال میکنم علت افزایش این مردودیها چیست؟ آیا نیاز ندیدید به اصلاح ساختار آموزش کشور اقدام کنید؟»
اما رسیدگی به وضعیت معیشت معلمان یکی از بحثهای ثابت این سناریو بود: «با منابع مالی 600 میلیارد تومانی صندوق ذخیره آموزش و پرورش چه کردهاید؟ چه بخشی از این منابع را برای بهبود زندگی معلمان به کار گرفتهاید، جانب وزیر با منابع سرشار مالی که در اختیار دارید، برای افزایش سطح معیشتی معلمان چه کردهاید؟» با وجود تمام صحبتهای مخالفان وزیر، اما دفاع رئیسجمهور از وزیری که شش ماه بعد از استیضاح عزل شد، قابل تامل است.
در حقیقت احمدینژاد سعی کرد با نقد دولتهای گذشته، از عملکرد فرشیدی دفاع کند: «شما آموزش و پرورش قبل را میشناختید و شاهد بودید که فضای معنوی، لطیف و آرام آموزش و پرورش را آشفته کرده بودند، اما امروز فضای آموزش و پرورش آرام، لطیف، صمیمی و معنوی است و برای این تغییر کار زیادی انجام شده است.»
البته دفاع رئیس دولت از وزیری که تنها توانست چند ماه بعد از استیضاح در وزارتخانه بماند، به همین جملات ختم نشد: «همه ما به اهمیت کار آموزش و پرورش اذعان داریم و معتقدیم کار آموزش و پرورش از جهت کیفیت و میزان تاثیرگذاری در فرهنگ و تربیت نیروی انسانی، بیبدیل است.»
احمدینژاد حتی مشکلات وزارتخانه آموزش و پرورش را به سالها پیش نسبت داد: «من معتقدم نیت همه عزیزان که به طرح استیضاح رای دادند خیر بوده، اما باید توجه داشت که مشکلات مطرح شده به یک سال و نیم اخیر برنمیگردد. این مشکلات از زمانی که من به مدرسه میرفتم وجود داشت و مشکلات تاریخی انباشته شدهیی در آموزش و پرورش داریم که باید همه کمک کنیم و مشکلات را رفتهرفته حل کنیم.»
شاید دفاع رئیسجمهور، شاید رایزنیهای باهنر و پیش از آن لابیهای انجام شده با گروهی از نمایندگان یا هر دلیل دیگری باعث شد تا فرشیدی با 89 رای سفید، 132 رای کبود و 17 رای زرد همچنان در این سمت بماند تا شش ماه بعد، در یک لحظه گنگ و نامعلوم به یکباره برود.
استعفا
از هجده روز پیش از استعفا، خبر استعفای فرشیدی میان کارکنان وزارت آموزش و پرورش پیچیده بود، اما شاید کمتر کسی باور میکرد با دفاعی که احمدینژاد در مجلس از او کرده، شایعه به واقعیت تبدیل شود.
باورکردنش سخت بود، اما اتفاق افتاد. دوازدهم آذر فرشیدی از سمت وزارت کناره گرفت و به نحوی غیرمتعارف، این عزل یا استعفا را طی سخنرانی مفصلی در میان کارکنان آموزش و پرورش در مقر نمازخانه وزارتخانه اعلام کرد.
با این وجود تایید خبر استعفا و تعیین جانشین او علیرضا علی احمدی رئیس دانشگاه پیام نور (که پیش از این از سوی احمدینژاد به عنوان وزیر تعاون به مجلس معرفی شده بود) تنها چند ساعت طول کشید. آقای وزیر بدون توضیح خاصی فقط با ذکر این جمله که «مهم نیت افراد است و من در طول 750 روز خدمت در وزارت آموزش و پرورش همواره نیت خیر داشتهام» اتاق خود را در وزارتخانه آموزش و پرورش ترک کرد.
فرشیدی که دوازدهم آذر در میان سیل تایید و تکذیبها وزارتخانه را ترک کرده بود، سرانجام دو روز بعد در مراسم معارفه سرپرست جدید وزارت آموزش و پرورش گفت: «خدا را سپاس میگویم که بعد از 750 روز تلاش در مجموعه آموزش و پرورش توانستیم با بضاعت خود تلاش کنیم و گامی در جهت ارتقای جایگاه معلم در جامعه برداریم. از رئیسجمهور تشکر میکنم که این امکان را برای من فراهم کرد تا به عنوان یک معلم به مجموعه دانشآموزان و معلمان خدمت کنم.»
عزل فرشیدی در میان ابهامات بسیار باعث شد نمایندگان مجلس که شش ماه پیش با استیضاح قصد برکناری فرشیدی را داشتند، واکنشهای مختلفی داشته باشند.
شهریار مشیری عضو کمیسیون آموزش گفت: «چرا نگذاشتند استیضاح رای آورد و شش ماه بعد از استیضاح، وزیر را عزل کردند؟»
علی عباسپور تهرانی رئیس کمیسیون آموزش هم گفت: «از وزیر آموزش و پرورش خواسته شده که استعفا بدهد. از همان ابتدای کار هم انتخاب فرشیدی در سمت وزیر نتوانست هماهنگیهای لازم را میان دولت و او برقرار کند اما اینکه دلیل انتخاب او یا حتی دفاع رئیسجمهور در زمان استیضاح فرشیدی در مجلس چه بود، چندان مشخص نشده است. تنها با دو سال وزارت فرشیدی، پیشرفت آموزش و پرورش دچار مشکل شد.»
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس انتقادات بیشتری هم داشت: «از زمان تشکیل دولت نهم، در مکاتبات متعدد به رئیسجمهور عنوان کردیم که آموزش و پرورش با وجود فعالیت بیش از یک میلیون نیروی انسانی، 14 میلیون دانشآموز و با دارا بودن هفت هزار میلیارد تومان اعتبار، وزارتخانهیی حساس و گسترده است و به همین دلیل فردی که به عنوان وزیر انتخاب میشود باید قوی بوده و با مدیریت منابع انسانی و مالی کاملاً آشنایی داشته باشد، طی مدت وزارت فرشیدی در خصوص مدیریت او بحث و سوالات متعددی مطرح بود و دولت به آنچه در آموزش و پرورش میگذشت، توجه کافی نداشت و رابطه میان دولت و آموزش و پرورش به حدی سرد بود که دولت از پرداخت دو هزار و 100 میلیارد تومان کسری این وزارتخانه امتناع میکرد و حتی قرار بود فقط نصف این مبلغ پرداخته شود. حالا هم با انتصاب سرپرست جدید، اشکالاتی که پیش از این وجود داشت، همچنان باقی خواهد ماند.»
به نظر میرسد وزارتخانه کلیدی آموزش و پرورش همچنان با مشکلات بسیاری دست به گریبان خواهد بود و عزل فرشیدی هم بعد از دو سال پرفراز و نشیب تاثیری در حل این معضلات نخواهد داشت.
در هر صورت آینده دور نیست، میتوانیم منتظر باشیم.