مقاومت کار را یکسره خواهد کرد

*به نظر می‌رسد بحران موجود در صحنه سیاسی لبنان به یک بحران منطقه‌ای و حتی بین‌المللی تبدیل شده است. به نظر شما بحران این کشور از چه پتانسیل‌هایی برای تأثیرگذاری در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی برخوردار است؟

**هرچند که لبنان به لحاظ مساحت کوچک و از لحاظ جمعیت کم‌جمعیت است اما موقعیت سیاسی این کشور به‌گونه‌ای بوده که بعد از استقلال و بویژه بعد از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 و به دلیل تغییر و تحولاتی که در خود دید هم در تحولات منطقه‌ای هم در تحولات بین‌المللی تاثیرگذار بوده است. از یکسو با توجه به قرارداد بین وزیر خارجه آمریکا و وزیر خارجه فرانسه و انگلیس که طی آن لبنان تحت قلمرو فرانسه قرار گرفت، فرانسوی‌ها یک نوع حالت قیومیت نسبت به لبنان به خود گرفتند بخصوص اینکه جمعیت قابل توجهی از لبنان را مسیحیانی تشکیل داده‌اند که عمدتا از ارتباطات نزدیکی از لحاظ فرهنگی با اروپا دارند. لبنان دارای 18 طایفه مذهبی است اما بعد از اشغال لبنان در سال 1982 میلادی این شیعیان بودند که شروع به مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی کردند و در حومه جنوبی بیروت ارتش رژیم صهیونیستی را متوقف کردند. این موضوع به تدریج وضعیت لبنان را تغییر داد یعنی لبنان را از یک کشور کاملا خنثی و بی‌طرف که در معادلات سیاسی کاملا مورد بهره‌برداری و سوءاستفاده قرار می‌گرفت به یک عامل تاثیرگذار در منطقه تبدیل کرد.

*اولین تاثیرات منطقه‌ای لبنان با شکل‌گیری مقاومت حزب‌الله چگونه بروز پیدا می‌کند؟

**ما می‌بینیم 5 سال بعد از اشغال لبنان یعنی در سال 1987 میلادی در اثر شکل‌گیری مقاومت اسلامی لبنان و پیروزی‌هایی که این مقاومت در لبنان به‌دست آورد به این منجر شد که برای اولین‌بار رژیم صهیونیستی طعم تلخ شکست را بچشد و اسطوره شکست‌ناپذیری این رژیم از بین برود، تاثیر خود را روی مبارزان فلسطینی می‌گذارد لذا می‌بینیم که در سال 1987 میلادی انتفاضه ملت فلسطین شکل می‌گیرد و مردمی که از مبارزه با رژیم صهیونیستی و از حمایت‌های رژیم‌های عربی ناامید شده بودند و از مبارزات گروه‌های فلسطینی که در سازمان آزادیبخش فلسطین و فتح تجلی پیدا کرده بود نیز ناامید شده بودند انتفاضه را شکل دادند، انتفاضه‌ای که متاثر از مقاومت اسلامی لبنان بود و از انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفت لذا اولین تاثیرات منطقه‌ای لبنان را ما در فلسطین می‌بینیم.

*تاثیرگذاری مقاومت اسلامی لبنان چگونه به تاثیرگذاری‌های منطقه‌ای خود ادامه داد و واکنش‌ها به آن چگونه بود؟

**به تدریج این تاثیرات در دیگر کشورها بیشتر شد در کشورهایی مثل اردن، مصر و دیگر کشورهای عربی و اسلامی می‌توان این تاثیرات را مشاهده کرد به همین لحاظ است که در انتخابات اخیر و حتی قبل از انتخابات یعنی در خصوص آقای امیل لحود از حدود 2 سال پیش جریان‌هایی که همسو و همراه آمریکا بودند نگران این مسئله بودند که بعد از پایان ریاست جمهوری آقای امیل لحود ممکن است حزب‌الله امیل لحود را به سمت خود جذب کند تاثیرات مخربی را در سایر کشورهای عربی ـ اسلامی منطقه نیز بگذارد. لذا تصمیم گرفتند که حداقل ساختار سیاسی لبنان را عوض کنند. یعنی در حقیقت یکی از برنامه‌هایی که در طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا پیش‌بینی کرده بودند برهم زدن ساختار سیاسی لبنان بود زیرا حزب‌الله در تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌ها تاثیرگذار شده بود و مقاومت لبنان را در اختیار داشت و در پارلمان لبنان فراکسیون مقاومت فعال بود و ریاست جمهوری لبنان هم از این حزب حمایت می‌کرد لذا به این نتیجه رسیده بودند برای اینکه در برخورد با جمهوری اسلامی ایران و در برخورد با پرونده هسته‌ ایران بتوانند آزادانه عمل کنند می‌بایست حزب‌الله لبنان را سرکوب و ساختار سیاسی لبنان را عوض می‌کردند و به دنبال آن ساختار سیاسی سوریه را هم تغییر می‌دادند یعنی آقای خدام را به‌جای بشار اسد می‌گذاشتند و در نهایت هم خط برخورد با جمهوری اسلامی ایران را پیش‌بینی می‌کردند. لذا الان وجود مقاومت در لبنان و جریانی که از مقاومت لبنان حمایت می‌کند می‌تواند از ریاست جمهوری گرفته تا دولت و مجلس این کشور را تحت‌تاثیر قرار دهد و همه اینها در تحولات منطقه تاثیرگذار است.

*عملکرد آمریکایی‌ها در تحولات لبنان و مقابله با قدرت یافتن جریان مقاومت در این کشور به چه صورت بوده است؟

**آمریکایی‌ها به‌طور کامل و خیلی علنی و صریح وارد صحنه لبنان می‌شوند و گروه 14 مارس که بر اثر ترور آقای حریری به وجود آمده را حمایت می‌کنند و محوریت آنها هم سفیر آمریکا در لبنان می‌شود و در مجموع جریانی به‌وجود می‌آید که علی‌رغم فعالیت‌هایی که از 2 سال و نیم پیش شروع کرده‌اند شکست خورده‌اند آنها می‌خواستند اول آقای امیل لحود را برکنار کنند اما موفق نشدند لذا تصمیم گرفتند در انتخابات لبنان هر طوری که شده دخالت کنند و رئیس‌جمهور مورد نظر خود را به قدرت برسانند. به همین دلیل مشاهده می‌کنیم علی‌رغم اینکه در قانون اساسی لبنان باید دو سوم نمایندگان به رئیس‌جمهور رای دهند اما می‌بینیم طرح‌هایی مثل نصف به‌علاوه یک را طرح می‌کنند و جرج بوش هم خیلی صریح آن را بیان می‌کند. گروه‌های 14 مارس علی‌رغم اینکه در پارلمان از اکثریت برخوردار هستند اما در میان مردم از اقلیت برخوردارند دلیل آن هم میتینگ‌هایی است که تا به حال حزب‌الله برگزار کرده است و چندین میلیون لبنانی را گردهم جمع کرده است. لذا عمده تلاش و فعالیت‌ غربی‌ها بویژه آمریکایی‌ها و به پیروی آنها فرانسه این است که در هر صورت ممکن در لبنان بتوانند نفوذ خود را حفظ کنند و جریان همسوی با آنها بر سرکار آید و حزب‌الله را از معادلات سیاسی لبنان حذف کنند یا حداقل حضور آن را کم‌رنگ نمایند و ساختار سیاسی لبنان را به گونه‌ای به‌وجود آورند که در مرحله بعدی هم بتواند حماس را در فلسطین سرکوب کنند و هم در سوریه رژیم بشار اسد را عوض کنند و در نهایت بعد از آنکه شاخ و برگ‌های جمهوری اسلامی بیایند لذا از این منظر هم انتخابات ریاست جمهوری لبنان هم برای غربی‌ها بویژه آمریکا و اسرائیل مهم است و هم برای مسلمانانی که به هر حال آقای سیدحسن نصر‌الله را به‌عنوان مظهر و نماد مقاومت، ظلم‌ستیزی و استکبارستیزی می‌شناسند و هم برای کشورهایی مثل اردن و حتی عربستانی که اکثرا وهابی هستند مهم است. بنابراین همه تلاش آمریکا این است که به هر صورت ممکن اجازه ندهند جریانی که موسوم به 8 مارس است و با جریان‌ مقاومت همراه و همسو است در انتخابات ریاست جمهوری و حتی در دولت و مجلس لبنان حضور یابند و این همان طرحی است که آمریکایی‌ها از قبل به دنبال آن بوده‌اند. اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد که اتفاق نخواهد افتاد، طبیعی است که برخورد و سیاست‌های قهرآمیز آمریکا در منطقه قوی‌تر پررنگ‌تر و خواهد شد. اما اگر شکست بخورد خیلی از معادلات در منطقه به‌نفع جریان مقاومت لبنان رقم خواهد خورد.

*به نظر شما ادامه بحران‌های موجود در لبنان و عدم حل بن‌بست‌های سیاسی این کشور چه پیامدهای سیاسی ـ امنیتی برای کشور لبنان و منطقه در پی خواهد داشت؟

**طبیعی است که ادامه این بحران‌ها در وهله اول برای ملت لبنان ناگوار خواهد بود. زیرا طعم تلخ جنگ‌های داخلی لبنان را حداقل دو دهه است که ملت لبنان چشیده است و با تمام وجود تبعات منفی آن را حس کرده‌اند. در سطح منطقه هم فلسطینی‌ها چشم امیدشان به این است که با انتخاب رئیس‌جمهوری در لبنان خط مقاومت تقویت شود زیرا تقویت خط مقاومت یعنی تقویت انتفاضه و جنبش حماس هر چند که ممکن است این دو ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر نداشته باشند اما وضعیت روحی روانی حاکم بر کل مردم مسلمان منطقه بیانگر این است که استمرار بحران طبیعتا نوعی نگرانی را در میان مردم این کشورها به‌وجود می‌آورد اما به هر حال لبنانی‌ها و بویژه حزب‌الله تا یک حد و مرزی وضعیت فعلی لبنان را تحمل می‌کنند یعنی تا زمانی که جریان 14 مارس از خط قرمزها عبور نکند مقاومت تحمل می‌کند اما اگر بنا باشد قبح ارتباط با آمریکا شکسته شود و هم رژیم صهیونیستی و آمریکا به‌طور علنی در امور داخلی لبنان دخالت کنند طبیعی است که حزب‌الله برخورد خواهد کرد و مردم لبنان هم به آن حساسیت نشان خواهند داد علی‌رغم اینکه تاکنون حزب‌الله ثابت کرده که بسیار زیرکانه عمل می‌کند تا از هرگونه دامن زدن به تنش‌ها و اختلافات و حتی جنگ‌های داخلی لبنان جلوگیری کند اما اگر از این به بعد قرار باشد گروه 14 مارس آن‌قدر در کسب حمایت از آمریکا عریان عمل کند و دست آنها را برای دخالت در این کشور باز بگذارد و به بخواهند منافع ملت لبنان را به تاراج بیگانگان بگذارند جریان مقاومت حساسیت نشان خواهد داد.

*آیا حزب‌الله از قدرت و نفوذ کافی برای اعمال نفوذ و ایجاد مانع بر سر راه گروه 14 مارس برخوردار است؟

**همه گروه‌های سیاسی لبنانی بر این نظر تاکید دارند که اگر حرکتی انجام گیرد این حزب‌الله است که می‌تواند در مدت یکه هفته با قاطعیت تمام کار را تمام کند. حزب‌‌اللهی که از جمعیت 3ونیم میلیون نفری لبنان می‌تواند یک میلیون نفر را در بیروت جمع کند طبیعی است که برای خود خیلی آسان خواهد بود که این جمعیت را در کاخ ریاست جمهوری به نخست‌وزیری و حتی پارلمان حاضر شوند و جریان 14 مارس را کاملا فشل کند اما این کار بستگی به زمان و شرایط مناسب دارد که اگر به این مرحله برسد قطعا حزب‌الله لبنان اجازه نخواهد داد خون شهدای مقاومت و ملت لبنان که باعث شد رژیم صهیونیستی مرحله به مرحله از خاک لبنان عقب‌نشینی کند پایمال شود و قطعا در مواقع لازم قاطعانه عمل خواهد کرد به نظر می‌رسد که مردم در لبنان و منطقه آمادگی یک چنین حرکتی را دارند تا بخواهند با رهبری مقاومت کار را یکسره کنند. سیدحسن نصرالله در سخنان چندی پیش خود تصریح کرده است که خواهان به بن‌بست رسیدن میانجیگری‌ها نیست اما اگر رکود کنونی ادامه یابد در هفته‌های آینده نشست‌هایی را ترتیب خواهد داد و تصمیم‌هایی را اتخاذ می‌کنند. وی صراحتا گفته که اگر گروه 14 مارس بخواهد رئیس‌جمهور آینده را با حد نصاب نصف به‌علاوه یک آرای نمایندگان انتخاب کند آن‌گاه مخالفان نیز دست بسته نخواهند نشست و تحرک لازم را از خود نشان خواهند داد و اگر تاکنون اقدامی نکرده‌اند به‌خاطر مصلحت کشور و جلوگیری از فتنه و جنگ داخلی بوده است.