تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۰:۲۲  ، 
کد خبر : ۴۴۳۲۹
آینده روابط ایران و مصر در گفت‌وگو با صاحب‌نظران

ایده رابطه با مصر باید پخته شود


ماشاءالله شمس‌الواعظین، حجت‌الله جودکی، سیدهادی خسروشاهی و حسن هانی‌زاده با شرکت در میزگرد بررسی آخرین تحولات مناسبات تهران ـ قاهره به بررسی جدیدترین تحولات روابط دو جانبه دو کشور و چشم‌اندازهای پیش روی آن پرداختند و اعلام داشتند ایده رابطه با مصر باید پخته شود.

به گزارش مهر، حجت‌الله جودکی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر با تاکید بر نقش روشنفکران در روابط دو کشور در این میزگرد بر لزوم شناخت هر چه بیشتر زوایای مختلف برقراری روابط با مصر تاکید کرد و افزود: به یاد داشته باشید که انجام چند ملاقات و دیدار رسمی به برقراری کامل مناسبات تهران ـ قاهره منجر نمی‌شود و همانگونه که می‌دانید تا به امروز دیدارهای بسیاری بین مقامات مختلف ایرانی و مصری در سطوح مختلف انجام گرفته که هیچ‌یک به از سرگیری مناسبات دو کشور منجر نشده است.

وی افزود: در واقع مساله تمایل مصر به تعمیق مناسبات همه جانبه با ایران، موضوعی است که در کشور ما مفروض انگاشته شده و این در حالی است که اساسا اظهار علاقه طرف مصری نسبت به این مسئله فرضی غلط است.

جودکی روابط تهران ـ قاهره طی نیم قرن گذشته را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: با بررسی روابط ایران و مصر طی نیم‌قرن گذشته، می‌توان ادعا کرد که ماه عسل روابط سیاسی بین دو کشور تنها چند سال به طول انجامیده است؛ یعنی در فاصله سال‌های پس از مرگ جمال عبدالناصر و روی کار آمدن سادات تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران. به عبارت دیگر این روابط حدود نیم‌قرن با قهر مواجه بوده است!

این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: همانگونه که می‌دانید افسران آزاد پس از پیروزی و سرنگونی نظام سلطنتی در مصر، روابط نسبتا مستحکمی با بلوک شرق بر قرار کردند و از این‌رو تضاد آنان با کشورهای غربی و اسرائیل روز بروز بیشتر شد. در ایران نیز پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد علیه دولت ملی مصدق، روابط ویژه‌ای با غرب و به تبع آن با اسرائیل برقرار شد و به عبارت دیگر شاه هم‌پیمان بلوک غرب شد.

انجام چند ملاقات و دیدار رسمی به برقراری کامل مناسبات تهران ـ قاهره منجر نمی‌شود و تا امروز دیدارهای بسیاری بین مقامات دو کشور در سطوح مختلف انجام گرفته که هیچ یک به از سرگیری مناسبات دو کشور منجر نشده است.

وی ادامه داد:‌ با توجه به مقدمات مذکور دو کشور ایران و مصر نیز به اوج تضاد با یکدیگر رسیدند؛ با اوج‌گیری جنگ سرد میان دو نظام سیاسی ایران و مصر، گام‌های غیردوستانه‌ای علیه یکدیگر برداشته شد؛ عبدالناصر به حمایت از مخالفان سیاسی ایران برخاست و کار به جائی رسید که این مخالفان در مصر دوره‌های آموزش نظامی برای سرنگونی شاه دیدند. عبدالناصر رسما از شورشیان جدائی‌طلب عرب جنوب ایران حمایت کرد و آنها را مسلح نمود و نام خلیج‌فارس را هم به خلیج عربی تبدیل کرد.

جودکی همچنین گفت: ‌علی‌رغم تیرگی روابط سیاسی ناصر و شاه، فعالیت‌های جمال عبدالناصر از سوی مردم ایران با نگاهی متفاوت از حکومت شاه مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. روشنفکران و مبارزان ایران از اقدامات ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی ناصر حمایت می‌کردند، البته نگاه انتقادآمیزی هم نسبت به ناصر وجود داشت و در همان چارچوب انقلابیون مذهبی ایران که علیه شاه فعالیت می‌کردند، همواره اعدام سیدقطب را خطای سیاسی ناصر قلمداد می‌نمودند.

وی در ادامه اظهار داشت: با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حاکم شدن گفتمان انترناسیونالیستی بر سیاست خارجی ایران (در اینجا باید به بدفهمی معنای صدور انقلاب و استفاده غرب از این شعار برای ایجاد ترس در میان کشورهای عربی اسلامی اشاره کرد) و دگردیسی سادات به سمت بلوک غرب و روابط صمیمانه میان او و شاه ایران و سرانجام اتخاذ سیاست صلح با رژیم صهیونیستی، روابط دو کشور مصر و ایران به دستور امام خمینی(ره) قطع شد و از این تاریخ به بعد خصومت بر روابط دو کشور سایه افکند.

رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر با تاکید بر لزوم شناسایی صحیح و دقیق دو کشور از یکدیگر، ادامه داد:‌ حقیقت آن است که تا زمانی که این شناخت صحیح حاصل نشود؛ انتظار تحول و پیشرفت در روابط دو کشور محال است؛ متاسفانه باید اعتراف کرد که دستگاه دیپلماسی کشورمان برای شناخت کشور و ملت مصر تنها به گزارشاتی متکی است که اعضای دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره به مرکز ارسال می‌کنند.

جودکی همچنین گفت: ‌ضعف دستگاه دیپلماسی ایران در این خصوص در حالی است که دستگاه دیپلماسی مصر علاوه بر اینکه از گزارشات مشابه بهره می‌برد، همانگونه که ذکر شد سال‌هاست که واحدی را در موسسه‌الاهرام تاسیس کرده و به مطالعه علمی مسائل ایران می‌پردازد. در این واحد ایران شناسان مشغول مطالعه ابعاد مختلف مسائل ایران هستند و ماهنامه‌ای را تحت عنوان مختارات ایرانیه منتشر می‌کنند و لذا باید گفت که مصری‌ها از این لحاظ بر ما برتری دارند.

ما محتاج شناخت دقیق و واقعی طرف مقابل خود هستیم و بدون شک در این مسیر به تشکیل «اتاق فکری»‌با حضور کارشناسان زبده احتیاج داریم تا در چنین مسائل مهمی از ایجاد نظریات ناقص‌الخلقه پیشگیری شود.

وی یادآور شد: ماهنامه مختارات ایرانیه البته در آغاز بیشتر به مطالعه مسائل سیاسی ایران می‌پرداخت اما اکنون به مدت دو سال است که مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران را هم بررسی می‌کند. در هر شماره از این مجله یک شخصیت مهم ایرانی در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی معرفی می‌شود؛ یعنی آنها تاکنون نزدیک به 90 شخصیت ایرانی را معرفی کرده‌اند. بدون شک در آینده مردم ایران، روشنفکران جامعه ایرانی را به دلیل این کم‌کاری مورد عتاب و سرزنش قرار خواهند داد که چرا برای شناخت مردم، جامعه و حکومت مصر هیچ قدم علمی برنداشته‌اند؟

این کارشناس مسائل خاورمیانه با ابراز تاسف از عدم بهره‌گیری دستگاه دیپلماسی کشور از منابع دست اول کارشناسی، افزود: به واقع باید دید کلیت دستگاه دیپلماسی کشور ما از چه منابعی برای دریافت و تحلیل مسائل بهره می‌گیرد؟ بدون شک دستگاه دیپلماسی غیر از گزارشات روزمره از توان کارشناسی برای تحلیل مسائل برخوردار است اما اینکه چقدر از این توان استفاده می‌شود جای سوال دارد.

به ایجاد «اتاق فکر» احتیاج داریم

رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر همچنین با اشاره به رویکرد تحلیلی ـ تحقیقاتی مصر در قبال تحولات ایران و مسائل خاص کشورمان، گفت: نابرابری معلوماتی نهایتا کار به دست افراد کم‌اطلاع خواهد داد و لذا هر چند که معتقدم برای برقراری مجدد روابط رسمی و دیپلماتیک با مصر خیلی دیر شده اما در عین حال بر این باورم که اولویت ما شناخت طرف مقابل‌مان است نه برقراری روابط با او.

وی تاکید کرد: ‌به بیان دیگر ایده خام برقراری روابط با مصر باید پخته شود و در این زمینه از کلی‌گویی‌های اقناعی که به واسطه ضعف کارشناسی ابراز می‌شود، پرهیز گردد، چرا که ما محتاج شناخت دقیق و واقعی طرف مقابل خود هستیم و بدون شک در این مسیر به تشکیل «اتاق فکری»‌ با حضور کارشناسان زبده احتیاج داریم تا در چنین مسائل مهمی از ایجاد نظریات ناقص‌الخلقه پیشگیری شود.

ماشاء‌الله شمس‌الواعظین، روزنامه‌نگار و کارشناس مسائل خاورمیانه نیز در این میزگرد با تاکید بر لزوم تدوین چارچوب‌های نظری برای بررسی کارشناسی مسائل مختلف، اظهار داشت:‌ در آغاز امر باید ببینیم که چه تحولاتی در منطقه رخ داده که چنین برداشتی ایجاد می‌گردد که مصر سیاست‌های ردگرایی گذشته خود برای از سرگیری مناسبات با ایران را کنار گذاشته و مسیر از سرگیری روابط با تهران را در پیش گرفته است.

وی با اشاره به تحولات استراتژیک مصر طی دهه‌های اخیر، افزود: همانگونه که می‌دانید دولت مصر با روی کار آمدن جریان ناصر با طرح شعار برقراری جمهوری متحد عربی، عملا پرچم‌داری ناسیونالیزم در جهان عرب را عهده‌دار شد و البته همزمان با این تحولات برخی دولت‌های ضعیف منطقه و سران خاورمیانه از جمله اعراب حاشیه خلیج فارس در آستانه کسب استقلال بودند.

شمس‌الواعظین ادامه داد: در حالی که روند اتحاد اعراب حول پرچم ناسیونالیستی مصر روند نهادینه شدن را طی می‌کرد، تحولات 5 ژوئن در مصر ضربه جبران‌ناپذیری را بر موقعیت استراتژیک مصر وارد کرد و عمق این ضربه به حدی بود که تا به امروز مصر به بازیابی موقعیت گذشته خود در جهان عرب موفق نشده است.

این کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین گفت: در نتیجه جریانات پنجم ژوئن زعامت جهان عرب و اقتدار سیاسی مصر به شدت ضعیف شد و در نتیجه اعرابی که در دهه 60 تمایل داشتند به اردوگاه مصر بپیوندند، بر اساس موازنه جدیدی که میان قوای منطقه در حال شکل‌گیری بود، به تغییر آرایش خود پرداختند و از آن پس عملا روند ضعف تدریجی ایده دولت واحد عرب آغاز شد و درگیری‌های دیپلماتیک مصر، لیبی و سوریه در خصوص جمهوری متحد عربی نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است.

وی با اشاره به شرایط جاری در خاورمیانه اظهار داشت:‌ با توجه به تحولاتی که نهایتا به از دست رفتن اقتدار و جایگاه سیاسی مصر در جهان اسلام و عرب منجر شد، آمریکا به عنوان پیروز جنگ جهانی دوم فروپاشی اقتدار واحد جهان عرب را به گونه‌ای دقیق در دستور کار خود قرار داد و بخشی از تلاش خود را بر جانشینی مصر به عنوان حامی اعراب متمرکز ساخت.

وی افزود: ‌در فرآیند مذکور مصر از یک «کشور تاثیرگذار منطقه‌ای» به یک «بازیگر تاثیرپذیر بین‌المللی» مبدل شد و از آن پس شرایطی ایجاد شد که چنانچه در آن چارچوبی ساخته می‌شد که جریانی می‌توانست خود را به جای آمریکا در منطقه جا بزند و ضمن کاهش اقتدار ایالات متحده در منطقه، حضور خود به عنوان یک «محور قدرتمند» ‌در خاورمیانه تحمیل کند، بازیگران منطقه‌ای این آمادگی را خواهند داشت که جذب این محور اقتدار شوند.

این کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران امروز دارای این موقعیت استراتژیک حساس در منطقه به صورت بالقوه هست اما هنوز به دلایل مختلف این نیرو را به فعلیت در نیاورده و به این دلیل و عدم تبدیل کامل ایران به منظومه قدرت منطقه، کشورهای عرب از جمله مصر از ایران به عنوان اهرمی جهت دور و نزدیک شدن به آمریکا بهره‌ می‌گیرند.

حسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل خاورمیانه نیز در این میزگرد با بیان اینکه سیاست خارجی مصر متأثر از سیاست‌های منطقه‌ای این کشور است، اظهار داشت: ‌حقیقت آن است که مصر در موضوع برقراری روابط سیاسی با ایران، نگاهی ابزاری به کشورمان دارد.

وی افزود: مصری‌ها اگر در برقراری این رابطه حسن نیت داشتند در دوران ریاست ‌جمهوری خاتمی این حسن نیت خود را در عمل اثبات می‌کردند؛ آنها در آن زمان نه تنها تحت فشار از سوی آمریکایی‌ها نبودند بلکه قدرت بین‌المللی و منطقه‌ای قابل توجه‌تری نسبت به امروز داشتند.

این کارشناس مسائل جهان اسلام تصریح کرد: امروز مشاهده می‌کنیم که آمریکایی‌ها حمایت‌های مالی خود از مصر را کاهش داده و پارلمان اروپا هم اعلام کرده که حقوق بشر در مصر نقض می‌شود و از سوی دیگر اسرائیلی‌ها نیز با طرح این ادعا که مصر سلاح در اختیار حماس قرار می‌دهد، با قاهره دچار مشکلاتی شده‌اند.

هانی‌زاده یادآور شد: مجموع مسائل مذکور باعث شده که مصری‌ها به دنبال هم پیمانی برای مقابله با این تهدیدات باشند؛ در این موقعیت و در حالی که نگاه آنها همچنان به کشورهای غربی و آمریکا دوخته شده، ابراز تمایل قاهره برای تماس بیشتر با ایران ولو به طور سطحی بیشتر به نگه داشته یک پلاکارد شعاری شبیه است.

وی با بیان اینکه امروز مسابقه‌ای پنهانی بین مصر و عربستان برای زعامت جهان عرب شکل گرفته است، گفت: در این رقابت، مصری‌ها از فتح حمایت می‌کنند اما سعودی‌ها حماس را مورد حمایت قرار می‌دهند. ضمن اینکه عمرو موسی که دبیر کلی اتحادیه عرب را نیز برعهده دارد حمایت مالی کشورش از فتح را برای قطع دست سعودی‌ها از منطقه ادامه می‌دهد، حال باید به بررسی نقش ایران در این میدان درگیری‌های دیپلماتیک پرداخت.

این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به اینکه مصر به دلیل اینکه ریاست اتحادیه عرب را بر عهده دارد هر گاه نیاز باشد از این سازمان استفاده ابزاری می‌کند، تصریح کرد: با اینکه مصری‌ها بارها جنایت‌های اسرائیلی‌ها را در سرزمین‌های اشغالی محکوم کرده‌اند اما شعارهای آنها عملاً منتهی به حل مسئله فلسطین نشده و این نیز موضوعی است که قطعا نهادهای تحلیلی کشور به آن توجه داشته‌اند.

هانی‌زاده با بیان اینکه روابط ایران و مصر از دوران طاغوت تحت تأثیر متغیرهای خاصی بوده است، گفت: در زمان انور سادات روابط ایران و مصر تقویت شد اما با پیروزی انقلاب اسلامی این روابط به طور کامل قطع شد. حتی در دوران جنگ تحمیلی نیز شاهد بودیم که مصری‌ها توانمندی‌های نظامی خود را در اختیار رژیم بعث عراق قرار داد و از این طریق ضربات سنگینی را به کشورمان وارد ساختند.

وی با تأکید بر اینکه نباید از بروز علائمی مبنی بر اتصال روابط سیاسی ایران و مصر ذوق زده شویم، تصریح کرد: باید دقت داشته باشیم که مشکلات ما با مصری‌ها هم چنان پابرجاست و امروز مصری‌ها هم چنان پابرجاست و امروز مصری‌ها به دنبال چماقی برای مواجهه با تهدیدات آمریکا می‌گردند و لذا ما نباید به عنوان برگ برنده آنها در تقابل با آمریکا تبدیل شویم.

این کارشناس مسائل جهان اسلام در خصوص تأثیرات روابط ایران و مصر بر جهان اسلام نیز گفت: مصر از ظرفیت‌های انسانی بالایی برخوردار است و بعد فرهنگی این کشور بر ابعاد اقتصادی‌اش غلبه دارد. به هر حال مصر امروز سردمدار اتحادیه عرب است و ظرفیت‌های موجود در ایران می‌تواند در خدمت جهان عرب نیز قرار گیرد.

هانی‌زاده ادامه داد: نکته مهم در اینجاست که مصر هم اکنون جایگاه خود را در جهان اسلام از دست داده است. ضمن اینکه به لحاظ اقتصادی نیز بسیار وابسته به آمریکاست. کمک‌های اقتصادی آمریکایی‌ها به این کشور باعث شده تا حدودی و در مواردی خاص حتی به عنوان ژاندارم منطقه و حافظ امنیت اسرائیل عمل کند.

وی با اشاره به اینکه حرکت سیاسی نظام مصر متأثر از غرب و آمریکا است و تصمیمات نهایی در مواردی مهمی چون ارتباط قطعی با ایران در قاهره اتخاذ نمی‌شود، اظهار کرد:‌ مصری‌ها نسبت به ایران بسیار بدبین هستند و این بدبینی همچنان ادامه دارد و علیرغم تمایل گسترده رابطه با ایران در بدنه اجتماعی مصر، حتی نخبگان لائیک این کشور نیز نسبت به ایران بدبین هستند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات