تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۶  ، 
کد خبر : ۴۵۵۳۸

اعتراف یک صهیونیست


سیر تحولات پرشتاب در منطقه و جهان پرده از روی اسرار فراوانی برداشته و برمی دارد. این پدیده تاکنون باعث برملاشدن رازهائی شده که برای سالها و بلکه دهه های متمادی پنهان مانده بود لکن به تدریج شرایطی بوجود آمده که دشمنان اسلام دیگر ضرورتی به رعایت چنان مراتبی از پنهانکاری را احساس نمی کنند و حتی بمنظور گشودن راه و فراهم کردن زمینه برای تحقق اهداف آینده مطالبی را بازگو می کنند که تا این اواخر آنرا انکار می کردند و حتی بعضا هنوز هم برخی دشمنان اسلام ترجیح می دهند که پنهانکاری گذشته ادامه یابد و همه چیز در هاله ای از ابهام باقی بماند.

اظهارات اخیر «اویگدورلیبرمن» وزیر مقابله با تهدیدات استراتژیک در کابینه اسرائیل از همین مقوله است. وی در یک اظهارنظر غیرمنتظره اعلام کرد: «درگیری کنونی بین فلسطین و اسرائیل یک درگیری عربی ـ اسرائیلی نیست بلکه درگیری یک جریان جهانی با جریان اسلامی است که ما در این منطقه نماینده غرب هستیم و کشورهای رقیب ما نمایندگان آن جریان تروریستی هستند»

این در حالیست که اندیشمندان دنیای اسلام برای چندین دهه در این باره به صراحت خاطرنشان ساخته اند که اسرائیل خنجر خونین غرب در قلب دنیای اسلام است ولی در غرب و حتی در اسرائیل برای پرده پوشی بر روی این واقعیت عینی همواره تلاش گردیده که با تکذیب این مطلب چنین وانمود شود که این دیدگاه صحت ندارد و گویا غرب از حمایت اسرائیل و حتی از ایجاد رژیم جعلی صهیونیستی سودی نمی برد و گویا فقط براساس دیدگاههای انساندوستانه به حمایت از صهیونیستهای اشغالگر پرداخته و می پردازد.

شواهد و قرائن فراوانی وجود دارد که نشان می دهد غرب مسیحی از ضعف و عدم اتحاد کشورهای اسلامی در طول یک دوره 80 ساله بیشترین سواستفاده ممکن را بعمل آورده و با ایجاد رژیم اشغالگر صهیونیستی و سپس حفظ چنین موجودیت جعلی و نامبارکی درصدد مقابله با دنیای اسلام برآمده و در تحقق اهداف ضدانسانی خود موفقیت هائی را نیز بهمراه داشته است. لکن در شرایط کنونی و بویژه پس از شکل گیری حرکتهای اسلامی در بطن سرزمینهای اشغالی فلسطین صهیونیست ها ناچار شده اند به حقیقتی اعتراف کنند که برای چندین دهه آنرا کتمان و حتی تکذیب می کردند.

تاکتیک جدید تبلیغاتی صهیونیست‌ها

این در واقع تاکتیک جدید صهیونیست ها برای جلب نظر غرب و دریافت کمک های بیشتر از جانب کشورهای مسیحی است که طراحان سیاسی و استراتژیست های اسرائیل را به چنین اعتراف بزرگی وادار کرده است. مقامات تل آویو و رسانه های صهیونیستی برای چندین دهه سعی داشتند حوادث فلسطین را درگیری داخلی میان فلسطینی ها و اسرائیل و در نهایت بعنوان درگیری میان اعراب و اسرائیل قلمداد کنند. در همین زمینه چندی پیش «تزیپی لیونی» وزیرخارجه اسرائیل برخی طرفهای جهانی را متهم ساخت که تلاش می کنند تا درگیری ساده و محلی بین فلسطینی ها و اسرائیل را تدریجا به یک درگیری اعتقادی تبدیل کنند و به آن جنبه مذهبی و عقیدتی ببخشند. حال آنکه چنین چیزی امکان ندارد و مناقشه فلسطین فاقد هرگونه هویت عقیدتی ـ مذهبی است و فقط یک مناقشه محلی و داخلی ارزیابی می شود! تزیپی لیونی معتقد است که این خطرناکترین اقدام است که این درگیری محلی بعنوان یک درگیری اعتقادی معرفی شود و طیف وسیع نیروهای اعتقادی را وارد معادلات سیاسی مرتبط با این امر کند.

بدین ترتیب ما تدریجا به تناقض گوئی دو وزیر کابینه اسرائیل پی می بریم و لازمست دریابیم که چه اهداف و انگیزه هائی در پشت پرده این تناقض گوئی های آشکار 2 وزیر کابینه اسرائیل وجود دارد به نظر می رسد که این دو در واقع با انگیزه های مشترکی به مسئله ای واحد می نگرند و «لیبرمن» وزیر تهدیدات استراتژیک اسرائیل اصل تحلیل صهیونیستی را بی پرده بیان می کند ولی «لیونی» وزیرخارجه اسرائیل سعی دارد حساسیت های احتمالی ایجاد شده را به حداقل برساند و چنین وانمود سازد که گویا اظهارات «لیبرمن» جنبه «مصرف داخلی» دارد و نباید آنرا جدی گرفت !

بیان یک واقعیت دردناک

در واقع همه چیز به ارزیابی «آژانس یهود» از وضعیت کنونی جهان و موقعیت صهیونیست ها در غرب و در منطقه باز می گردد و شرایطی را به وجود آورده است که صهیونیست ها ترجیح می دهند و یا بهتر بگوئیم ناچارند مسائل را بازتر بیان کنند تا بلکه غرب را به حمایت همه جانبه و جدی تر از صهیونیست ها در صحنه تحولات فلسطین وادار کنند. برای درک اهمیت شرایط کنونی لازمست به بررسی و کنکاش جدی تری بپردازیم تا دریابیم چرا صهیونیست ها ناچار به بیان این واقعیت ها شده اند؟

فراموش نکنیم که اسرائیل برای چندین دهه خود را تنها قدرت بلامنازع منطقه معرفی می کرد و با طرح افسانه شکست ناپذیری اسرائیل چنین وانمود می کند که گویا هیچ قدرتی توان رویاروئی نظامی با اسرائیل را ندارد و اسرائیل از هر جنگی پیروز بیرون خواهد آمد لکن شکست خفت بار اسرائیل در نبرد نابرابر علیه حزب‌الله لبنان تمامی معادلات سیاسی ـ نظامی و حتی تبلیغاتی پیرامون موجودیت رژیم اشغالگر صهیونیستی را بهم ریخت.

شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه یک شکست استراتژیک بود که نه تنها ساختار تهاجمی ارتش صهیونیستی را متزلزل ساخت و بنیانهای رژیم اشغالگر را لرزاند بلکه حتی در باورهای ساکنان یهودی فلسطین و دیدگاه سایر کشورها در قبال اسرائیل هم تاثیرگذار بود.

این برای نخستین بار در طول تاریخ موجودیت اسرائیل بود که موشکهای فراوانی به اعماق خاک اسرائیل شلیک شد بیش از 10 میلیارد دلار خسارت وارد کرد و مقامات ارشد نظامی اعتراف کردند که قادر به شناسائی محل شلیک موشکها و مقابله با آن نیستند. مشکل بزرگ اسرائیل این بوده و هست که این رسوائی بزرگ نظامی و حیثیتی را در برابر ارتشهای عرب متحمل نشده است بلکه چنین ضربات دردناکی را در برابر یک گروه شبه نظامی دریافت کرده که از هیچ پایگاه نظامی و تاسیسات آشکار نظامی هم برخوردار نبوده و نیست.

اعتراف اینکه غرب مسیحی حامی صهیونیست های اشغالگر علیه دنیای اسلام است واقعیت دردناکی است ولی اعتراف اسرائیل به این واقعیت دردناک آنهم پس از دهها سال تکذیب آن موضوعی دیگر است که باید انگیزه های اعلام آن در موقعیت فعلی به درستی درک شود. مسئله اینست که روند کنونی تحولات منطقه دقیقا به زیان اسرائیل است. از یک طرف گروههای خائن فلسطینی نتوانسته اند در موضع همدستی با اشغالگران حاکمیت خود را حفظ کنند و حتی ماهیت خیانتکارانه اشان در پیشگاه ملت فلسطین افشا گردیده و کمترین پایگاه مردمی نزد فلسطینی ها ندارند. از سوی دیگر گروههای خائن لبنانی که همدست صهیونیست ها بوده اند و در طول جنگ 33 روزه در خدمت ماشین جنگی اسرائیل قرار داشتند و به دشمن متجاوز برای بهتر هدف قراردادن مردم لبنان و واردکردن خسارات جانی و مالی افزونتر «گرا» می دادند اکنون در پیشگاه ملت بزرگ لبنان رسوا شده اند و حتی با کمک آمریکا و اروپا و صهیونیست ها هم فاقد آینده سیاسی مطمئن هستند. در مورد سوریه هم دمشق علیرغم تحمل فشار مشترک حامیان اسرائیل در برابر این فشارها تسلیم نشده و حتی بمباران هوائی نقاطی درون خاک سوریه هم نتوانسته است اهداف اشغالگران را تامین کند بلکه نتایج معکوس ببارآورده است.

زمزمه‌های تجدیدنظر در غرب

مسئله اینست که با افول ستاره های اقبال اسرائیل تدریجا زمزمه های تجدیدنظر در مواضع غرب در قبال اسرائیل بگوش می رسد و این احتمال بطرز روز افزونی قوت می گیرد که غرب تمایل چندانی به تداوم راه گذشته از خود نشان ندهد.

در واقع صهیونیست ها نه تنها در صحنه معادلات سیاسی با فلسطینی ها و حماس و نه تنها در صحنه معادلات سیاسی با لبنان و حزب‌الله و نه تنها در صحنه معادلات با سوریه که حتی در صحنه معادلات جهانی قدرت هم به بن بست رسیده اند و بقدری در این زمینه احساس انزوا می کنند که در طول تاریخ موجودیت جعلی این رژیم کاملا بیسابقه بوده است. در ماههای اخیر «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور اسبق آمریکا با انتشار کتابی علیه صهیونیست ها پرده از روی ماهیت پلید این رژیم برداشت. البته کارتر در این زمینه محدودیت های فراوانی داشت ولی با همان محدودیت ها نیز آنچنان مطالب صریحی را به گوش مخاطبین و به ویژه افکار عمومی آمریکا و غرب رساند که برای صهیونیست ها یک کابوس تمام عیار بود. کارتر از نژادپرستی صهیونیست ها سخن گفت و روابط ظالمانه و غیرقابل تحمل آنها با فلسطینی ها را بازگو کرد و اگرچه تحت فشار همه جانبه صهیونیست ها قرار گرفت ولی حرف خود را با صریح ترین جملات ممکن بیان داشت.

البته صهیونیست ها هم بیکار ننشستند و سعی کردند او را بدنام منزوی و منفعل کنند ولی شدت دامنه و ابعاد ظلم روزافزون صهیونیست ها بحدی است که شخصی همانند جیمی کارتر رئیس‌جمهور اسبق آمریکا را هم تحریک به موضع گیری نمود و به مخالفت آشکار وجدی وادار کرد.

این زمزمه های تجدیدنظر در قبال ماهیت صهیونیستی فقط موجودیت صهیونیست ها را در برنمی گیرد بلکه حتی اصل فلسفه صهیونیستی و ساختار آژانس یهود در صحنه معادلات جهانی قدرت و اقتصاد را هم ممکن است به تدریج ولی به قطعیت تحت فشار قرار دهد. اهمیت و حساسیت اظهارات «لیبرمن» وزیر تهدیدات استراتژیک اسرائیل دقیقا از همین زاویه است که معنی و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند. این دیگر یک تحلیل ژورنالیستی محسوب نمی شود که یک نویسنده برای جلب نظر مخاطبین محدود خود در بیان آن اغراق کند و با گزافه گوئی بخواهد تیراژ روزنامه یا مجله ای را بهبود و ارتقا ببخشد بلکه این موضع وزیر تهدیدات استراتژیک اسرائیل است که صراحتا اسرائیل را نماینده غرب در مرحله وارد کردن خنجر خونین در قلب دنیای اسلام معرفی می کند و در آن واحد میخواهد به دنیای اسلام بفهماند که فقط با چند صهیونیست بزدل و شکست خورده در جنگ 33 روزه طرف نیستند بلکه دنیای غرب را بایستی بعنوان «عقبه اسرائیل» تلقی کنند. طبعا به طور همزمان به غرب نیز هشدار میدهد که فروریختن خاکریز اول و فروپاشی اسرائیل برای غرب هم گران تمام خواهد شد و بایستی غرب تاوان سنگینی برای سقوط اسرائیل بپردازد.

رمز و راز این رفتارها و مواضع انفعالی اسرائیل را بایستی در مشخص شدن علائم فروپاشی و شکست استراتژیک اسرائیل جستجو کرد. این در واقع جزو پیامدهای شکست تاریخی اسرائیل در جنگ 33 روزه علیه حزب‌الله لبنان محسوب میشود که صهیونیستها بااحساس نگرانی و ناکامی روز افزون در برخورد با مسلمانان و باور اینکه به تنهائی قادر به کسب موفقیت در این مقوله نیستند سعی دارند غرب را «عقبه استراتژیک» خود معرفی کنند تا بلکه مبارزات ضد اشغالگری را مهار نمایند و مسلمانان دچار انفعال شوند.

با اینهمه مسلمانان و گروه های اسلامی در لبنان و فلسطین در مواضع ضد اشغالگری خود پایدارتر شده اند و بنظر می رسد که هدف اصلی خود در برخورد با خیانتکاران و همدستان اسرائیل را دقیقا و به درستی انتخاب کرده اند و اصرار دارند که به آنها ثابت کنند که خوش خدمتی برای اسرائیل از این پس برای آنها بسیار پرهزینه خواهد بود و بایستی تاوان سنگین خیانت به ملت خود و امت اسلامی را بپردازند.

البته با افول ستاره های اقبال اسرائیل وابستگان به دشمن هم در موضع انفعالی قرار گرفته اند و حتی با افشای خیانت آنها اوضاع به زیان آنها تغییر کرده و می کند. افشای ماهیت گروه فتح و حتی افشای عملکرد محمود عباس توسط حماس و همچنین افشای عملکرد دولت خائن «فواد سینیوره» در لبنان توسط حزب‌الله و سایر گروههای مستقل شرایط بغرنجی را برای همدستان اسرائیل بوجود آورده و آینده سیاسی آنها را دچار تردید و ابهام کرده است. این پدیده آنچنان موثر و کار آمد بوده است که حتی معادلات سیاسی حاکم بر منطقه در قبال اسرائیل را تحت الشعاع قرار داده و «ابتکار عمل» را به طیف نیروهای اسلامی داده است.

زمانی سفارت آمریکا در بیروت برای خود تصمیم گیرنده و اثر گذار بود لکن امروزه مقامات واشنگتن اعتراف می کنند که هر گروهی در خاورمیانه به آمریکا نزدیکتر باشد بهمان اندازه شانس موفقیت و پیروزیش کمتر و ضعیف تر خواهد بود.

اسرائیل در سالهای اخیر اشتباهات فراوانی مرتکب شد و در مرحله برخورد جنایتکارانه علیه معترضین سیاستهای نژاد پرستانه اش حتی به اتباع غرب هم رحم نکرد. افکار عمومی آمریکا فراموش نکرده اند که یک زن جوان آمریکایی از فعالان صلح که با سفر به نوارغزه و جنین سعی داشت با ایستادن در برابر یک تانک ارتش صهیونیستی مانع تخریب یک خانه فلسطینی شود در زیر شنی بولدوزر اسرائیل «له» شد و در جا به قتل رسید. البته این پدیده در رسانه های آمریکائی انعکاس کاملا محدودی داشت ولی همین حوادث به ظاهر کوچک براثر مرور زمان این سئوال را در ذهن مخاطبین آمریکایی بوجود آورد که اسرائیل با جنایاتش اوضاعی را به وجود آورده که بجز توسل به خشونت روز افزون قادر به مهار اوضاع نیست و در این میان حامیان اسرائیل هم از عواقب آن در امان نیستند. ماجرای عراق و بحران روز افزون ناشی از آن چنین ذهنیتی را بیش از پیش متبلور ساخت و حتی هم پیمانان آمریکا در خاور میانه صراحتا از این مسئله بطور جدی سخن به میان آوردند که آمریکا در عراق چوب حمایت از اسرائیل را می خورد. بدین ترتیب بنظر می رسد که غرب در تناقض عجیبی گرفتار آمده است از یکطرف از اسرائیل بدون اعتنا به جنایاتی که می کند حمایت بدون قید و شرط بعمل می آورد و از سوی دیگر خواستار بهره مندی از امکانات و ثروتهای دنیای اسلام است. این پدیده اگر چه برای دهها سال استمرار یافته ولی اکنون بنظر می رسد که چنان اوضاعی قابل دوام نیست و بایستی غرب در مناسبات و محاسبات خود در ماجرای فلسطین و رژیم اشغالگر صهیونیستی تجدید نظر کند.

غرب مسیحی بایستی بیاموزد و مطمئن شود که هر اقدام و تصمیمی پیامدهائی دارد و غرب نمی تواند از پیامدهای شوم حمایت از اشغالگران صهیونیست بگریزد و در عین آنکه اسرائیل را نماینده غرب مسیحی در مرحله وارد ساختن خنجر خونین در قلب دنیای اسلام می داند و از منافع و پیامدهای شرارتهای اسرائیل بهره می برد تاوان سنگین سرمایه گذاری بدفرجام برای جنایات اسرائیل را نپردازد.

در طول هفته های اخیر هرگز از جانب غرب مسیحی شاهد تکذیب اظهارات «لیبرمن» وزیر مقابله با تهدیدات استراتژیک اسرائیل نبوده ایم. بعلاوه فراموش نکنیم که حتی تکذیب این واقعیت عینی و ملموس هم چیزی از اهمیت و حساسیت مسئله نمی کاهد ولی سکوت معنی دار غرب در این زمینه هم تاثیرات خود را می گذارد و نشان میدهد که حتی غرب مسیحی هم از افشای این پدیده پروائی ندارد و همانند افشای ظرفیت های اتمی اسرائیل و وجود بمب اتمی در اسرائیل که توسط مقامات ارشد اسرائیل در ماههای گذشته برملا شد و حساسیتی را در غرب ایجاد نکرد این مورد هم چه بسا با اشاره و موافقت غرب اعلام شده است نکته ای که غرب مسیحی یقینا با پیامدهای آن دیر یا زود مواجه خواهد شد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات