دکتر سیدرسول موسوی
«قرن ۲۱ قرن آسیاست» این عبارت کوتاهی است که بسیاری از استراتژیستهای دنیا به آن اعتراف دارند و معتقد هستند که در قرن ۲۱ مجموعه کشورهای آسیایی بالاترین رشد اقتصادی را به خود اختصاص خواهند داد و نقش تعیینکنندهای را در بازار تولید، مصرف و قیمت انرژی ایفا خواهند کرد.
آسیا به عنوان پر جمعیتترین و وسیعترین قاره جهان کانون تحولات استراتژیک خواهد بود و ظهور قدرتهای جدید در این قاره معادله موجود قدرت در عرصه جهانی را به چالش خواهد کشید و سرنوشت نظام جهانی را که تک قطبی است یا چند قطبی رقم خواهد زد.
در حال حاضر آسیا فاقد وحدت و یکپارچگی استراتژیک بوده و مسائل اقتصادی، سیاسی و استراتژیک آن در مجموعههای مختلفی پیگیری میشود و آسیا به مناطق گوناگون تقسیم شده است. آسیای شرقی، غرب آسیا، آسیای جنوب غربی، آسیای مرکزی، اقیانوس هند و خلیج فارس از جمله مناطقی هستند که مجموعهای از کشورهای تقریبا همگن آسیایی در یک منطقه جغرافیایی را در برگرفتهاند و ساختاری که بخواهد تمام کشورهای آسیایی را در مجمعی گرد هم آورد وجود ندارد. در حال حاضر مجمع منطقه آسیا ARF)Asian Region Forum) را میتوان مهمترین مجموعه آسیایی دانست که موفق شده پیوند ۳۴ کشور آسیایی، اتحادیه اروپا، آمریکا و کانادا را برقرار کند. البته این مجموعه بیشتر ساختاری اقتصادی است و تلاش دارد تا اقتصاد کشورهای آسیایی را به قطبهای مهم اقتصاد جهانی پیوند زند. اندونزی، مالزی، تایلند، ویتنام، سنگاپور، برونئی، کامبوج، میانمار، فیلیپین و لائوس ده کشور آسه آن در کنار ژاپن، کره جنوبی، کره شمالی، چین، هند، پاکستان، روسیه، استرالیا، نیوزلند، گینه نو، اتحادیه اروپا، کانادا و آمریکا مجمع منطقه آسهآن ARF را تشکیل میدهند. اجلاس وزرای خارجه این مجموعه قرار است در ۲۹ ژوئیه سال جدید در پایتخت لائوس برگزار شود و با این که این مجموعه بیشتر مجموعه ای اقتصادی است اما مسائل امنیتی همچون مساله تسلیحات اتمی کره شمالی به عنوان مهمترین مساله امنیتی شرق آسیا در این مجمع مورد توجه است. در اهمیت اقتصادی این مجموعه باید خاطرنشان کرد که فقط آمریکا ۵۰۰ میلیارد دلار با این منطقه مبادله تجاری دارد و کشورهایی چون هند، ژاپن، چین و روسیه در برنامه توسعه اقتصادی خود اولویت بالایی را برای این منطقه قائل شدهاند ولی به آن به عنوان یک مجموعهای که در آینده بتواند نقش تعیینکنندهای برای امنیت آسیایی باشد قائل نیستند.
مجموعه دیگری که به بحث امنیت آسیایی توجه ویژهای کرده است «کنفرانس تعامل و اعتمادسازی در آسیا» است که به ابتکار قزاقستان تشکیل شده است. امنیت در آسیا مهمترین جهتگیری این کنفرانس است ولی به جهت دعوت از اسرائیل به این کنفرانس میتوان گفت که مهمترین ضعف این کنفرانس همین نکته است که توجه ندارد هیچ تشکلی برای امنیت آسیا با حضور اسرائیل امکان شکلگیری ندارد.
مجموعههای امنیتی محدود به مناطق خاص در آسیا هم وجود دارند که فقط به یک منطقه خاص محدود بوده و به هیچ عنوان درصدد گسترش حوزه امنیتی خود نیستند که به عنوان مثال میتوان به سازمان امنیت دسته جمعی کشورهای مشترکالمنافع اشاره کرد که در آن تعدادی از کشورهای مشترک المنافع که راهبرد روسیه را برای منطقه پذیرفتهاند عضویت دارند ارمنستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان بیلاروس و روسیه اعضاء این سازمان را تشکیل میدهند و در مقابل این سازمان اتحاد کشورهای گووام قرار دارد که گرجستان، اوکراین، آذربایجان و مولداوی آن را تشکیل دادهاند و ازبکستان بعداً به آنها ملحق شده ولی نقش فعالی در آن ندارد. یکی از مهمترین ساختارهای شکل گرفته در آسیا برای مسائل امنیتی سازمان همکاریهای شانگهای است که هر چند ابتدا این سازمان در سال ۱۹۹۵ با عنوان شانگهای ۵ و با حضور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان جهت حل و فصل مسائل مرزی این کشورها با یکدیگر و تحت عنوان «شانگهای ۵» تشکیل شد ولی در جریان تحول خود و در مقابله با مسائل منطقهای و جهانی با ابتکاراتی که از خود نشان داد هم حوزه جغرافیایی و هم دامنه موضوعی خود را گسترش داد. ازبکستان به عضویت رسمی این سازمان درآمد و ایران، پاکستان و هند به عنوان ناظر به این سازمان دعوت شدند.
شانگهای ۵ تجربه بسیار موفقی در حل و فصل مسائل مرزی موجود بین کشورهای تشکیلدهنده کسب کرد و با ورود به همکاریهای اقتصادی عرصه جدیدی را در برابر اعضاء خود گشود.
اجلاس آلماتی را که برای اولین بار در آن ایران، هند و پاکستان به عنوان ناظر حضور خواهند یافت میتوان تحول مهمی در آینده این سازمان دانست و ضروری است تا کشورهای عضو و کشورهای ناظر و دیگر کشورهای آسیایی توجه ویژهای به آینده این سازمان که میتواند نقش مهمی در امنیت آسیایی داشته باشد ملحوظ بدارند.
مسأله حائز اهمیت دیگری که در خصوص اجلاس سران سازمان همکاریهای شانگهای در آلماتی شایان ذکر است دیدار رسمی هوجین تائو رئیسجمهور چین از مسکو در هفته گذشته است که منجر به صدور بیانیه مشترکی توسط چین و روسیه گردید. این بیانیه که دیدگاههای دو کشور را به مسائل عمده جهانی مشخص میسازد در آستانه تشکیل جلسه مهم سازمان همکاریهای شانگهای در آلماتی منتشر میشود و بطور قطع در فضای سیاسی و گفتمانهای موجود در اجلاس سران سازمان تاثیر ویژهای خواهد داشت.
در بیانیه مشترک پوتین و هوجین تائو روسای جمهور روسیه و چین مسائل عمده جهانی مانند نظم چند قطبی جهان، چندگونگی راههای توسعه، تروریسم، سلاحهای کشتار جمعی، اصلاح ساختار سازمان ملل و مسائل هستهای کره شمالی و ایران مورد توجه قرار گرفته است.
این بیانیه تأکید دارد که شرایط بینالمللی در حال تغییر است و امروزه کشورهای بیشتری از نظم چند قطبی جهان و تنوع چندگونگی راههای توسعه حمایت میکنند. حمایت از نظم چند قطبی و چند گونگی راههای توسعه را میتوان به چالش کشیدن ایده آمریکایی نظام تک قطبی و پیشبرد دموکراسی به عنوان تنها گزینه توسعه دانست.
دو رئیسجمهور توجه ویژهای به تروریسم به عنوان مهمترین مسأله جهانی کردهاند و ضمن آن که چین و روسیه را قربانیان تروریسم دانسته و آمادگی خود را برای همکاری با جامعه جهانی در جنگ علیه تروریسم اعلام میدارند اما آشکارا مخالفت خود را با جنگهای آمریکا که به نام جنگ علیه تروریسم در جهان راه انداخته ابراز کرده و اعلام میدارند که جنگ علیه تمام اشکال تروریسم باید با تقویت همکاریهای بینالمللی و استقرار یک راهبرد ضدتروریستی جامع و بلندمدت، تحت رهبری سازمان ملل و شورای امنیت و به استناد منشور ملل متحد و دیگر نرمهای حقوق بینالملل صورت گیرد. دو کشور مخالفت خود را با مرتبط دانستن تروریسم به کشورهایی خاص یا مرتبط دانستن آن با دین، ایدئولوژی یا ملیتی خاص اعلام داشته و بکارگیری روشهای برخورد دوگانه با پدیده تروریسم را محکوم میکنند.
توجه به اصلاحات ساختارهای سازمان ملل متحد بخش مهم دیگری از مسائل مورد توجه رهبران چین و روسیه است. دو طرف ضمن حمایت از اصلاحات ساختاری سازمان ملل متحد اعلام میدارند که اصلاحات باید در جهت تقویت چندجانبهگرایی، گسترش اقتدار نهادی سازمان و تقویت کارایی و توانایی آن در مقابله با چالشها و تهدیدات جدید بینالمللی باشد، دو کشور معتقد هستند که اصلاحات ساختاری شورای امنیت باید از طریق اجماعسازی و توافق کشورها در خصوص مسائل حیاتی خود صورت گیرد و از این که سیستم رأیگیری جایگزین اجماعسازی شود پرهیز گردد زیرا که سیستم رأیگیری نمیتواند در جایی که منافع حیاتی و بنیادی اعضا مطرح است جایگزین اجماعسازی شود.
دو کشور در این بیانیه ابراز امیدواری میکنند که در اجلاس ۱۴ تا ۱۶ سپتامبر سازمان ملل متحد در نیویورک تصمیماتی گرفته شود که در جهت اهداف و وظایف اعلام شده برای سازمان ملل در اجلاس هزاره باشد تا به کشورها کمک کند ظرفیتها و هماهنگیهای خود را برای حل مسائل کلیدی افزایش دهند. تصمیمات اجلاس نیویورک باید سیستم امنیت دسته جمعی را برای قرن ۲۱ به عنوان یک نظم عادلانه و پایدار بپذیرد. چنانچه ملاحظه میشود دیدگاههای روسیه و چین به عنوان دو عضو دائم شورای امنیت در مقابل دیدگاههای آمریکا و نگرشهای موجود در گروه نخبگان دبیر کل که متن پیشنهادی اصلاحات ساختاری سازمان ملل متحد را تهیه کردهاند قرار دارد. آمریکا بطور صریح و گروه نخبگان دبیر کل بطور ضمنی قبول کردهاند که جهان قرن ۲۱، جهان چند قطبی نیست و پایداری نظم جدید را از طریق مقابله پیشدستانه با تهدیدات بالقوه میدانند در حالی که چین و روسیه اساس نظم جهانی را چند قطبی و ضامن پایداری آن را سیستم امنیت دسته جمعی میدانند که کاملاً در مقابل دیدگاه آمریکا قرار میگیرد.
دو کشور ضمن تاکید بر ضرورت عدم گسترش سلاحهای کشتار جمعی و اعلام این که گسترش سلاحهای کشتار جمعی را تهدیدی برای امنیت جهانی محسوب میدارند در خصوص مسائل هستهای کره شمالی معتقدند که شبهجزیره کره باید منطقه عاری از سلاحهای هستهای باشد و تاکید میکنند که مشکلات موجود باید از طریق گفتگو و در چارچوب سازوکار ششجانبه موجود حل و فصل گردد.
بیانیه مشترک چین و روسیه توجه خاصی به پرونده هستهای ایران کرد و ضمن ابراز امیدواری به حل و فصل هر چه سریعتر مسائل موجود اعلام میکند که مسائل هستهای ایران باید از راههای دیپلماتیک و در چارچوب آژانس بینالمللی انرژی هستهای حل و فصل گردد. دو کشور همچنین از تلاشهای دیپلماتیک جامعه جهانی برای حل مسائل هستهای ایران حمایت کرده، آمادگی خود را برای ایفای نقش سازنده در این تلاشها اعلام میکنند.
یکی دیگر از فرازهای بسیار مهم بیانیه مشترک چین و روسیه توجه ویژه آنان به سازمان همکاریهای شانگهای است. این بیانیه که چند روز قبل از تشکیل اجلاس سران آن منتشر میشود تاکید دارد که سازمان شانگهای میتواند نقش تعیینکنندهای در امنیت، ثبات و توسعه اقتصادی منطقه داشته باشد.
توجه بیانیه به این سازمان به عنوان داشتن نقش تعیینکننده در امنیت و ثبات منطقه و با در نظر گرفتن حضور سه کشور کلیدی ایران، هند و پاکستان در اجلاس آلماتی میتوان گفت که روند جدیدی برای امنیت آسیایی در حال شکلگیری است.
درخواست سران کشورهای عضو سازمان شانگهای در بیانیه نهایی اجلاس آلماتی از آمریکا برای تعیین جدول زمانی خروج نیروهای آمریکا از آسیای مرکزی را باید سرآغازی برای این تحولات برشمرد.
واقعیت آن است که اگر کشورهای عمده آسیایی نتوانند هر چه سریعتر به یک جمعبندی راهبردی از شرایط بینالمللی برسند امنیت و منافع ملی آنان در نظم جدید در حال شکلگیری جهان مورد تهدید قرار خواهد گرفت.
اروپا در عرصه نظامی و استراتژیک پذیرفته است که نظم جهان تکقطبی است اما در عرصه اقتصادی در تلاش است تا اقتصاد بینالملل نظمی چند قطبی داشته باشد. اگر آسیا بتواند جایگاه خود را در روند تحولات جهانی تعریف کند خواهد توانست تغییری در روند در حال حرکت ایجاد کند در غیر این صورت نظم جهانی همچنان غرب محور باقی خواهد ماند.
چین و روسیه در کنار کشورهایی چون هند، ایران و پاکستان میتوانند پایهگذار سازوکاری برای امنیت آسیایی باشند و تجربه سازمان شانگهای در آسیای مرکزی برای ایفای چنین نقشی در آسیا تجربه بسیار مفیدی است، لذا ضروری است تا حضور جمهوری اسلامی ایران در این سازمان جدیتر دنبال شود زیرا در جهانی که امنیت از طریق همکاری و همگرایی بدست آید بسیار کم هزینه و پرفایده خواهد بود.