تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۱ - ۰۸:۳۰  ، 
کد خبر : ۴۷۲۰۹

ستاد تبلیغات جنگ به ما تحمیل شد (بخش پایانی)


سهام‌الدین فراهانی
*آیا شما اخبار شکست هم در ابتدای جنگ منتشر می‎کردید؟
**بله، همیشه منتشر می‎کردیم، وقتی من تا چهاردهم، پانزدهم مهر در جبهه بودم، برایم خیلی روشن بود که خرمشهر سقوط می کند. به لحاظ اهمیت این موضوع و اینکه عراق مایل بود یک شهر مهم ایران را داشته باشد و نیروی بسیار سنگینی هم در آنجا متمرکز کرده بود. ما در مهر ماه که در اول جنگ بود هر شب عملیات ایذایی عراق تا نزدیکی گمرک و اداره کشتارگاه جلو می آمد و نیروهای بسیج آنها را به عقب می‎راندند. برایم روشن بود که این شهر سقوط می کند. بعد هم به دلیل اینکه چنین پیش‎بینی داشیم و نیروهایمان هم پراکنده بودند و سازماندهی شخصی نداشتند، به همین سبب گرفتن شهر کار چندان دشواری برای عراق محسوب نمی‎شد هر چند نگهداری آن بسیار مشکل بود.
ما خودمان را آماده اخبار منفی کرده بودیم، چون برای ما مشخص بود که توان مقابله جدی با عاق نداریم. عراق یک ارتش بسیار منسجم و جنگ‎دیده و ورزیده داشت. و آنها مایل بودند به دلیل ضعفی که در جمهوری اسلامی ÷یش آمده بود قسمت نفت خیز خوزستان را از ایران جدا کنند. همانطور که بعدا تمایل پیدا کردند کویت را اشغال کنند. به هر حال، می‎دانستیم خرمشهر سقوط می‎کند، از طرف دیگر می‎دانستیم که نمی‎توانیم در صورت سقوط خرمشهر خبر آن را به مردم نگوییم.
من یک مسافرت دو روزه به خرمشهر داشته و به آقای خرازی گفتم که خرمشهر قطعا سقوط می‎کند و باید آماده باشیم تا اختیار منفی را به مردم بدهیم.
ما فکر می‎کردیم اگر خبر سقوط خرمشهر را به مردم ندهیم و روزی که خرمشهر را فتح می‎کردیم و مطمئن بودیم که فتح می‎کنیم، آن زمان که بخواهیم خبر بازپس‎گیری را بدهیم دیگر دستاوردی نخواهیم داشت.
*خبر را چگونه اعلام کردید؟
**ما بر دفاع جانانه نیروهایمان در خرمشهر تاکید کردیم و زمینه آن را فراهم کردیم تا مردم متوجه شوند خرمشهر در حال سقوط است. اگر اخبار یک هفته قبل از سقوط را از رادیو تلویزیون ببینید می‎بینید که در تمام آنها چنین زمزمه‎ای وجود دارد. روزی که خرمشهر سقوط کرد، خبر محله به محله تحویل دادن شهر به عراقی‎ها را مخابره کردیم. وقتی خرمشهر سقوط کرد یادم که خبر را اینگونه اعلام کردیم: «امروز اذان از مسجد جامعه خرمشهر رخت بربست.»
آقای شهریار نیازی آن زمان شعری سرودند با این مطلع: گلدسته‎های مسجد جامع خرمشهر هرگز به زیر سایه ظلم مباد، خرمشهر تو را باز می‎ستانیم. خانم ریاضی گوینده خبر نیز با لحن گیرایی آن را خواندند، شعر زیبایی بود. درست است که ما شکست خوردیم ولی شکستن حماسی بود. متن خبر هم به گونه‎ای تنظیم شده بود که ما اینجا را پس می‎گیریم و گرفتیم. یا خبر دیگری که گفتیم خرمشهر خونین شهر شد که آقای بنی‎صدر خیلی مخالفت کردند که چرا چنین اسمی گذاشته اید ولی به واقع همین‎طور بود.
از دشمن چهره‎ای ساختیم که به واقع همانطور بود، یعنی دشمن آمده بود تا نابود کند. مثل مغول، خونریزی کند و کشور را بگیرد مثل اسکندر. وقتی اخبار را با این زمینه‎های تارخی به مردم اعلام می‎کردیم آنها هم خودشان در بعد تاریخی نگاه می‎کردند و راحت‎تر با قضیه برخورد می‎کردند و مطمئن می‎شدند که ما دوباره خرمشهر را پس می‎گیریم در هر حال ما از چنین ظرایف خبری هم بهره می‎بردیم.
نکته جالبی را مطرح کردید. اینکه شما در اخبار به تکرار و باز تولید تاریخ اشاره می‎کنید. به نظرم نکته مهمی است. دوم اینکه از نشانه‎های تاریخی استفاده می‎شده که شاید خیلی‎ها خوششان نمی‎آمده به ایران دوره باستان اشاره شود و چنین مقایسه‎هایی صورت گیرد.
قطعا ما می‎کوشیدیم از تاریخ خودمان استفاده کنیم شاید برخی را آن موقع خوش نمی‎آمد.
*جناب آقای هوشنگی طبعا در کنار شما در ستاد تبلیغات جنگ و خبرگزاری افرادی بودند که زحمات زیادی می‎کشیدند. مایلم که نامی هم از آنها به میان آورید. بعد از شما چه کسانی در ستاد مسؤلیت داشتند در کنار شما؟
**احمد بورقانی، حسین نصیری، بهروز مفید، مهندس مجید حداد عادل که بسیار به ما کمک می‌کرد، ایشان معاون استانداری کرمان بود. که خودش داوطلبانه به جبهه رفت و در گیلان غرب دیده‌بان شد هر زمان که برای مرخصی به تهران می‌آمد حتی سری هم به ستاد می‎زد و آخرین نقطه نظراتش در مورد منطقه را به ما می‎گفت. می‎توانم به آقایان مهندس حاجی‎خانی اشاره کنم. آقای عنایت اتحاد معاون اسبق صدا و سیما آلبوم عکس تلاشی در تصویر فرهنگ جبهه را ساماندهی کردند. مرحوم احمد عطاری، منصور غروی، خانم مریم بدری، خانم نیلوفر ظفر اردلان، مرحوم مسعود مشایخی، احمد خادم المله، حسن هانی‎زاده، رامین رفیع رسم، عیسی سحرخیز، مهدی هراتی، حسین حمزه‎لو، ناصر جهانگیر ثانی، نرخئن علی سنجری، ابوالقاسم وطن‎دوست، غلامحسین اسلامی فرد، محسن شاندیز، علی فریدونی، محمود رجبی‎پور، محمود ایلخان، غلامرضا حسن آبادی، خسرو سلطانی، حمیدرضا مصلی، محمد تنکست، ابوالقاسم قاسم‎زاده، منصوره ارگانی، علی اکبر قاضی زاده و خیل کثیر خبرنگاران، دبیران، سردبیران و عکاسان خبرگزاری جمهوری اسلامی و نیز همکاران ستاد تبلیغات جنگ متاسفانه گذر ایام نامشان را فراموش کرده‌ام پوزش می‎خواهم. هر یک از کسانی که نام بردم دنیایی اطلاعات و خاطره و مطالب شنیدنی درباره جنگ دارند و امیدوارم روزی این امکان فراهم شود که این عزیزان نیز سخن بگویند تا تاریخ جامع‎تر ثبت و ضبط شود.
و البته همین، ادای احترام می‎کنم به همه شهیدان حوزه خبر و مطبوعات بویژه همکاران خوبم از خبرگزاری جمهوری اسلامی ستاد تبلیغات جنگ.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات