سهامالدین فراهانی
*آیا شما اخبار شکست هم در ابتدای جنگ منتشر میکردید؟
**بله، همیشه منتشر میکردیم، وقتی من تا چهاردهم، پانزدهم مهر در جبهه بودم، برایم خیلی روشن بود که خرمشهر سقوط می کند. به لحاظ اهمیت این موضوع و اینکه عراق مایل بود یک شهر مهم ایران را داشته باشد و نیروی بسیار سنگینی هم در آنجا متمرکز کرده بود. ما در مهر ماه که در اول جنگ بود هر شب عملیات ایذایی عراق تا نزدیکی گمرک و اداره کشتارگاه جلو می آمد و نیروهای بسیج آنها را به عقب میراندند. برایم روشن بود که این شهر سقوط می کند. بعد هم به دلیل اینکه چنین پیشبینی داشیم و نیروهایمان هم پراکنده بودند و سازماندهی شخصی نداشتند، به همین سبب گرفتن شهر کار چندان دشواری برای عراق محسوب نمیشد هر چند نگهداری آن بسیار مشکل بود.
ما خودمان را آماده اخبار منفی کرده بودیم، چون برای ما مشخص بود که توان مقابله جدی با عاق نداریم. عراق یک ارتش بسیار منسجم و جنگدیده و ورزیده داشت. و آنها مایل بودند به دلیل ضعفی که در جمهوری اسلامی ÷یش آمده بود قسمت نفت خیز خوزستان را از ایران جدا کنند. همانطور که بعدا تمایل پیدا کردند کویت را اشغال کنند. به هر حال، میدانستیم خرمشهر سقوط میکند، از طرف دیگر میدانستیم که نمیتوانیم در صورت سقوط خرمشهر خبر آن را به مردم نگوییم.
من یک مسافرت دو روزه به خرمشهر داشته و به آقای خرازی گفتم که خرمشهر قطعا سقوط میکند و باید آماده باشیم تا اختیار منفی را به مردم بدهیم.
ما فکر میکردیم اگر خبر سقوط خرمشهر را به مردم ندهیم و روزی که خرمشهر را فتح میکردیم و مطمئن بودیم که فتح میکنیم، آن زمان که بخواهیم خبر بازپسگیری را بدهیم دیگر دستاوردی نخواهیم داشت.
*خبر را چگونه اعلام کردید؟
**ما بر دفاع جانانه نیروهایمان در خرمشهر تاکید کردیم و زمینه آن را فراهم کردیم تا مردم متوجه شوند خرمشهر در حال سقوط است. اگر اخبار یک هفته قبل از سقوط را از رادیو تلویزیون ببینید میبینید که در تمام آنها چنین زمزمهای وجود دارد. روزی که خرمشهر سقوط کرد، خبر محله به محله تحویل دادن شهر به عراقیها را مخابره کردیم. وقتی خرمشهر سقوط کرد یادم که خبر را اینگونه اعلام کردیم: «امروز اذان از مسجد جامعه خرمشهر رخت بربست.»
آقای شهریار نیازی آن زمان شعری سرودند با این مطلع: گلدستههای مسجد جامع خرمشهر هرگز به زیر سایه ظلم مباد، خرمشهر تو را باز میستانیم. خانم ریاضی گوینده خبر نیز با لحن گیرایی آن را خواندند، شعر زیبایی بود. درست است که ما شکست خوردیم ولی شکستن حماسی بود. متن خبر هم به گونهای تنظیم شده بود که ما اینجا را پس میگیریم و گرفتیم. یا خبر دیگری که گفتیم خرمشهر خونین شهر شد که آقای بنیصدر خیلی مخالفت کردند که چرا چنین اسمی گذاشته اید ولی به واقع همینطور بود.
از دشمن چهرهای ساختیم که به واقع همانطور بود، یعنی دشمن آمده بود تا نابود کند. مثل مغول، خونریزی کند و کشور را بگیرد مثل اسکندر. وقتی اخبار را با این زمینههای تارخی به مردم اعلام میکردیم آنها هم خودشان در بعد تاریخی نگاه میکردند و راحتتر با قضیه برخورد میکردند و مطمئن میشدند که ما دوباره خرمشهر را پس میگیریم در هر حال ما از چنین ظرایف خبری هم بهره میبردیم.
نکته جالبی را مطرح کردید. اینکه شما در اخبار به تکرار و باز تولید تاریخ اشاره میکنید. به نظرم نکته مهمی است. دوم اینکه از نشانههای تاریخی استفاده میشده که شاید خیلیها خوششان نمیآمده به ایران دوره باستان اشاره شود و چنین مقایسههایی صورت گیرد.
قطعا ما میکوشیدیم از تاریخ خودمان استفاده کنیم شاید برخی را آن موقع خوش نمیآمد.
*جناب آقای هوشنگی طبعا در کنار شما در ستاد تبلیغات جنگ و خبرگزاری افرادی بودند که زحمات زیادی میکشیدند. مایلم که نامی هم از آنها به میان آورید. بعد از شما چه کسانی در ستاد مسؤلیت داشتند در کنار شما؟
**احمد بورقانی، حسین نصیری، بهروز مفید، مهندس مجید حداد عادل که بسیار به ما کمک میکرد، ایشان معاون استانداری کرمان بود. که خودش داوطلبانه به جبهه رفت و در گیلان غرب دیدهبان شد هر زمان که برای مرخصی به تهران میآمد حتی سری هم به ستاد میزد و آخرین نقطه نظراتش در مورد منطقه را به ما میگفت. میتوانم به آقایان مهندس حاجیخانی اشاره کنم. آقای عنایت اتحاد معاون اسبق صدا و سیما آلبوم عکس تلاشی در تصویر فرهنگ جبهه را ساماندهی کردند. مرحوم احمد عطاری، منصور غروی، خانم مریم بدری، خانم نیلوفر ظفر اردلان، مرحوم مسعود مشایخی، احمد خادم المله، حسن هانیزاده، رامین رفیع رسم، عیسی سحرخیز، مهدی هراتی، حسین حمزهلو، ناصر جهانگیر ثانی، نرخئن علی سنجری، ابوالقاسم وطندوست، غلامحسین اسلامی فرد، محسن شاندیز، علی فریدونی، محمود رجبیپور، محمود ایلخان، غلامرضا حسن آبادی، خسرو سلطانی، حمیدرضا مصلی، محمد تنکست، ابوالقاسم قاسمزاده، منصوره ارگانی، علی اکبر قاضی زاده و خیل کثیر خبرنگاران، دبیران، سردبیران و عکاسان خبرگزاری جمهوری اسلامی و نیز همکاران ستاد تبلیغات جنگ متاسفانه گذر ایام نامشان را فراموش کردهام پوزش میخواهم. هر یک از کسانی که نام بردم دنیایی اطلاعات و خاطره و مطالب شنیدنی درباره جنگ دارند و امیدوارم روزی این امکان فراهم شود که این عزیزان نیز سخن بگویند تا تاریخ جامعتر ثبت و ضبط شود.
و البته همین، ادای احترام میکنم به همه شهیدان حوزه خبر و مطبوعات بویژه همکاران خوبم از خبرگزاری جمهوری اسلامی ستاد تبلیغات جنگ.