تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۹:۱۸  ، 
کد خبر : ۵۱۳۸۶
به بهانه چاپ کاریکاتورهای اهانت‌آمیز به ساحت پیامبر اسلام

برخورد دوگانه غرب با آزادی بیان!


 فرانک کیمیایی
موج اعتراضات در جهان اسلام علیه چاپ کاریکاتورهای توهین‌آمیز به ساحت پیامبر گرامی اسلام در یک روزنامه دانمارکی و تجدید چاپ آنها در روزنامه‌های اروپا، آمریکا و برخی کشورها، جهان را فراگرفت. سفارتخانه‌های دانمارک در کشورهای لبنان، سوریه و برخی نقاط دیگر آماج اعتراضات واقع شدند و تلاش رسانه‌های غربی در نشان دادن وحدت تحت لوای دفاع از آزادی بیان و تجدید چاپ این کاریکاتورها، گوشه دیگری از کج فهمی و رویارویی طلبی فرهنگ غربی در مقابل فرهنگ اسلامی را به نمایش گذاشتند.
بسیاری در غرب با مشاهده واکنش‌های اعتراضی کشورهای مسلمان و تظاهرکنندگان عصبانی، این پرسش را به شکلی مظلوم نمایانه مطرح کردند که مگر چه اتفاقی افتاده است و این که آیا آنان حق ندارند در اعمال حق آزادی بیان، آثار طنز خود را به چاپ برسانند؟
پاسخ به این پرسش منفی است. چنین حقی برای روزنامه‌های غرب و رسانه‌های غیرمسلمان دنیا وجود ندارد که به مقدسات مسلمانان اهانت کنند. این که یک کاریکاتوریست، پایه‌گذار دین اسلام را در قالبی موهن و حامل بمب و تروریست به تصویر بکشد، ربطی به آزادی بیان ندارد. جالب است بدانیم که همان روزنامه دانمارکی که جرقه این ماجرا را زد، سه سال قبل از آن، از چاپ کاریکاتور حضرت مسیح خودداری کرده بود. اکنون مشخص شده است که آن روزنامه پس از دریافت کاریکاتورهایی از حضرت مسیح، آنها را به دلیل توهین‌آمیز بودن به زیر چاپ نفرستاده بود! پس چرا این کار در مورد پیامبر اسلام صورت گرفت؟
در پاسخ به پرسش فوق فرضیات متعددی مطرح شده است. روزنامه گاردین چاپ لندن، که از مخالفان جاپ کاریکاتورها در روزنامه‌های اروپایی و دیگر رسانه‌ها بود و آنها را تحریک و توهین‌آمیز می‌داند، ضمن افشای سیاست دوگانه روزنامه پوستن دانمارک، به یک فرضیه در زمینه علت چاپ کاریکاتورهای موهن ضداسلامی اشاره کرد، مبنی بر این که سردبیر روزنامه دانمارکی با اینکار خود می‌خواست، فضای "خودسانسوری" حاکم بر روزنامه‌های دانمارک در زمینه مطالب‌ دارای محتوای اسلامی را بشکند.
این نکته قابل تاملی است. گفته می‌شود که در فضای فرهنگی حاکم بر کشور دانمارک نوعی جدال درونی بر سر مهاجران و غیرمسیحیان وجود دارد. نگاهی که اغلب، ‌در مورد مسلمانان دارای روح خصمانه است و این نگاه معتقد است که "خارجی‌ها" یا باید به اصول حاکم در این کشور گردن نهند یا به کشور خود بازگردند. این نگاه در تضاد مستقیم با اصول تبلیغ شده غرب قرار دارد که خود را دارای روحیه تساهل می‌خواند و برای همزیستی فرهنگی و وجود خرده فرهنگ‌های متفاوت، ارزش وجودی قایل است.
این روحیه مسلمان ستیزی در برخی کشورهای غربی غیرقابل انکار است. در فضای ایجاد شده در عرصه بین‌المللی که به اصطلاح جنگ علیه تروریسم به رهبری آمریکا در جریان است، ظاهرا تندروهای اسلامگرای ضد آمریکایی هدف هستند، اما این جریان تاثیرات خود را در سطوح اجتماعی و فرهنگی در لابلای سطور رسانه‌ها و عرصه حیات اجتماعی غرب برجای گذاشته و خواه‌ناخواه اقلیت مسلمانان در این کشورها را در حالت تدافعی قرار داده است.
به عنوان مثال، تئو ونگوگ، فیلمساز هلندی توسط یک مسلمان عصبانی به ضرب چندین گلوله و سپس ضربات چاقو از پای درآمد. ونگوگ مسلمانان را اغلب با واژه"جمعی که با بز رابطه جنسی برقرار می‌کنند."مورد خطاب قرار می‌داد و فیلمی نیز ساخت که در آن زنی مسلمان به نمایش گذاشته شده بود که پشتش پوشیده از آیه‌های قرآن بود. آیا این فیلمساز نیز می‌خواست خودسانسوری را بشکند یا این که با مسلمانان و فرهنگ آنان سرعناد گذاشته بود؟
در قضیه کاریکاتورهای موهن به ساحت پیامبر اسلام، دو عامل باعث به راه افتادن موج شدید اعتراضات همراه با تحریم کالاهای دانمارکی و آتش زدن سفارتخانه‌های این کشور در بیروت و سایر نقاط شد. نخستین عامل آن بود که راسموسن، نخست‌وزیر دانمارک ابتدا حاضر نشد با هیاتی از رهبران گروه‌های اسلامی دانمارک ملاقات کند و حرف آنها را در اعتراض به چاپ این کاریکاتورها بشنود. این عین حماقت بود، چرا که همین مقام ارشد دانمارکی پس از بالا گرفتن اعتراض مسلمانان، به کرات اعلام کرد که از بابت چاپ این کاریکاتورها و اهانت صورت گرفته متاسف است. حماقت دوم زمانی صورت گرفت که روزنامه‌های دانمارک و برخی روزنامه‌های دیگر در اروپا، به ویژه در کشور فرانسه، برای نشان دادن وحدت و همبستگی خود با همتایان دانمارکی، اقدام به تجدید چاپ کاریکاتورهایی نمودند که حتی جورج بوش نیز آنها را توهین‌آمیز توصیف کرد و گفت، که این اقدام سوءاستفاده از اصل آزادی بیان بوده و این آزادی به معنای داشتن حق توهین به ارزشهای دینی مسلمانان نبوده است.
اینکه جورج بوش در فضای کنونی جهانی و استقرار نیروهای آمریکایی در کشورهای اسلامی و سردمداری کشورش در سوءاستفاده‌های فراوان، تحت لوای مبارزه با تروریسم چنین موضعی گرفته باشد، چندان جای تعجبی ندارد و به معنای پاکیزه‌گی ذهن او نیست، بلکه نکته در اینجاست که آمریکا از یک سو نگران تبعات افزایش احساسات ضدآمریکایی و ضدغربی در بین مسلمانان است و از سوی دیگر نگران است که این احساسات به منافع آمریکا و غرب صدمات بیشتری وارد کند.
با در نظر گرفتن آنچه تاکنون در عرصه بین‌المللی بر سر چاپ کاریکاتورهای اهانت‌آمیز اتفاق افتاده، کشورهای غربی تلاش دارند تا ضمن کاهش دامنه آسیب‌های احتمالی، رفته رفته از حالت تدافعی خارج شده و خود را در موضع بهره‌برداری از این ماجرا قرار دهند. با اظهارات مقامات واشنگتن که ایران و سوریه را خط‌دهنده و تشویق‌کننده تحرکات خشونت‌آمیز و اعتراضات مسلمانان معرفی کرده‌اند عامل فرصت‌طلبی سیاسی خود را نشان دادند.
البته هنوز عامل سردرگمی در موضعگیریهای دانمارکی‌ها و دیگران به چشم می‌خورد. از یک سو سردبیر روزنامه خاطی دانمارکی در اقدامی برای تظاهر به بی‌طرفی گفت که روزنامه‌اش حاضر است کاریکاتورهای یک روزنامه ایرانی در مورد هولوکاست (کشتار یهودیان در جنگ دوم جهانی) را به چاپ برساند. اما هنوز مرکب این حرف در مصاحبه این سردبیر با سی.ان.ان اصطلاحاً‌ خشک نشده بود که این حرف پس گرفته شد و اعلام گردید که این روزنامه هرگز کاریکاتورهای هولوکاست را چاپ نخواهد کرد.
وضعیت، به شدت فضای سردرگمی را نشان می‌دهد. ظاهرا‌ ً‌در غرب این نکته هنوز درک نشده است که چرا مسلمانان چنین یک دست و خشم‌آلود به اهانت‌های صورت گرفته پاسخ می‌دهند. علت این هماهنگی این نیست که دولت‌هایی توانسته‌اند این جریان را سازماندهی و هدایت کنند. این عامل حتی اگر وجود داشته باشد، آن قدر نمی‌تواند قوی و موثر باشد که از غرب تا شرق جهان را در موج خود بگیرد. نکته در جای دیگری است.
استیون سایمون از مقامات ارشد تشکیلات امنیت ملی آمریکا در دوران بیل کلینتون، در کتاب "جهانی شدن جهاد: جمله بعدی" چنین آورده که مهم‌ترین پدیده‌ای که در بین مسلمانان به چشم می‌خورد آن است که که آنان دیگر مرزها و وابستگی‌های سنتی را کنار گذاشته و هر جا که باشند خود را متعلق به یک جهان احد اسلامی می‌شمارند.
وی در مثالی آورده بود که در سفر یک هیات دیپلماتیک اندونزی به آمریکا مهم ترین و اولین مساله‌ای که این گروه مطرح کرد،- البته بسیار تعجب‌آور از نطر طرف آمریکایی- مساله فلسطین بود که هیات اندونزیایی نسبت به تحرکات اسراییل در آن زمان اعتراض داشت. در نظرسنجی‌هایی که در میان مسلمانان شده است- حال در بریتانیا باشند یا در سایر کشورهای اروپایی و غیراروپایی- مهم‌ترین وجه مشترک آن است که آنان هرگونه تعرض به مسلمانان در هر نقطه دنیا را با حساسیت تعقیب می‌کنند.
دقیقاً نکته همین است. مسلمانان که فلسطین، عراق و افغانستان را زیر چکمه می‌بینند و تصاویر زندان ابوغریب، گونتانامو و دیگر فجایع ضدانسانی را می‌بینند، خود را در موضع دفاعی و حملات بی‌امان نظامی و رسانه‌ای غرب احساس می‌کنند. از همین روست که واکنش‌ها آن طور که غربی‌ها می‌پسندند نیست و به سرعت از دایره اعتراض کلامی به آتش و گلوله منتهی می‌شود.
دوگانگی در سیاست‌های غربی نیز تمامی ندارد. وقتی دولت بریتانیا یک چهره جنجالی به نام ابوحمزه را به دلیل تبلیغ خشونت و تشویق به قتل، به هفت سال زندان محکوم کرد، هفته‌نامه شناخته شده اکونومیست چاپ لندن روی جلد خود را به عکسی از ابوحمزه و این تیتر اختصاص داد: "محدودیت‌های آزادی بیان"!! بدین معنا که آزادی بیان محدودیت‌هایی هم دارد! پس چگونه است که در مورد کاریکاتورهای موهن ضداسلامی این محدودیت به رسمیت شناخته نمی‌شود و مسببین آن به دادگاه کشیده نمی‌شوند؟ این دقیقاً ‌مشکل دوگانگی در سیاست‌ها و اصول غربی را نشان می‌دهد.
سیاستمداران و رسانه‌های غربی جنجال براه انداخته‌اند که چرا معترضین به آرامی خواست خود را مطرح نکرده‌اند؟ پاسخ آنان را می‌توان با گوشه دیگری از سیاست یک بام و دو هوای خودشان داد. وقتی چند گروه اسلامی در فرانسه تلاش کردند تا با مراجعه به دادگاه و تشکیلات قضایی این کشور جلوی چاپ یک ویژه‌نامه کاریکاتور در یک نشریه فرانسوی را بگیرند، پاسخ دادگاه رد شکایت مسلمانان بود و چنین اعلام شد که شکایت به روش فنی و حقوقی درستی تنظیم نشده و قابل رسیدگی نیست!
نشریه فرانسوی در حالی مبادرت به چاپ کاریکاتورها کرد که نوعی دهن کجی آشکار به احساسات مسلمانان را با غرور تمام به نمایش می‌گذاشت، چرا که پس از گذشت دو هفته از اعتراضایت جهانی مسلمانان، ضمن چاپ مجدد کامل کاریکاتورهای دانمارکی، چند کاریکاتور موهن نیز به سفارش خودش چاپ کرد.ا ز همین روست که یک مقام ارشد دینی در عربستان سعودی در موضع‌گیری خود اعلام کرده است که، کار از عذرخواهی گذشته است و مسببین این اهانت‌ها باید به دادگاه کشیده شوند.
همان‌طور که گفته شد جهان غرب به دنبال آن است تا ورق را به سود خود برگرداند و در این راه ضمن ایجاد انحراف از توهینی که صورت گرفت، نوک پیکان ماجرا را به سمت ایران و سوریه نشانه رفته تا برای سیاست‌های بعدی خود از این سیلاب ماهی مطلوب صید کند. این هشداری است که باید بدان توجه جدی داشت و گام‌های بعدی را با توجه بدان تنظیم نمود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات