نفیسه زارع کهن
نزدیک به یک سال از آغاز به کار دولت جدید میگذرد و با گذشت این یک سال احزابی که سال گذشته سخن از پیروزی اصولگرایی بر زبان میراندند به طور عینیتر وارد عرصه عملگرایی سیاسی شدهاند. شاید بتوان گفت آنها آموختهاند که بازی در قد و قواره حزبی لازمه حضور در عرصه سیاست است و عمل سیاسی، آن هم به صورت هیاتی، در درازمدت و در جامعهای که به سوی مدرن شدن پیش میرود ، میسر نخواهد شد. منتقدان دولت و حامیان آن در مجلس معتقدند این طیف در چند انتخابات پیاپی شوراها ، مجلس و در نهایت ریاست جمهوری با وعدههای پوپولیستی وارد و به همین علت پیروز میدان شدند ، اما جناح ژیروز تلاش میکند این اتهام را از خود بزداید . کوشش دولت برای نشان داده چهرهای عملگرایانه از خود ، مهمترین کار برای دور شدن از اتهام پوپولیسم بوده است.
از سوی دیگر اصلاح طلبان عدم ائتلاف و اجماع روی کاندیدای مشترک را مهمترین دلیل شکست خود در عرصه انتخابات عنوان میکند و پس از سکوت چند ماهه ، وارد صحنه سیاست شدهاند هر چند از زاویهای دیگر و در نقد عملکرد دولت جدید.
اصلاحطلبان تصور میکنند باید در مشی و روش حزبی خود تغییر جدی بدهند و به جای توجه صرف به روشنفکران جامعه به تودهها و مطالبات آنان که پیش از این کمتر به آن توجه شده بود توجه کنند و از این طریق راه ارتباط با افکار عمومیرا بیابند.
بدین ترتیب پس از شوک سوم تیر 84 آنچه در میان کلیه احزاب ضرورت آن به چشم میخورد ، تغییر در عمل و اندیشه است ، تا بتواند در آینده بار دیگر خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند.
در همین زمینه با چند فعال سیاسی گفتوگویی ترتیب دادهایم که در پی میآید:
بازخوانی استراتژی
پس از مشخص شدن پشت پرده انتخابات
محمد عطریانفر ، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره تاثیری که انتخابات ریاست جمهوری بر حزب متبوعش داشته است میگوید: هر اتفاقی که در عرصه سیاست رخ میدهد و تحولی را نمایندگی میکند، به هر حال میتواند مورد بحث، نقد و بررسی قرار بگیرد. طبعا نقد و نقادی به ما کمک میکند که گذشته عملکردها را مرور کنیم و مورد بازخوانی قرار دهیم و اگر خطایی دیدیم تصحیح کنیم. با چنین مکانیزمی میتوانیم چشم انداز آینده را ترسیم و با تعریف اهداف و نقاط مطلوب برنامه خود را اجرایی کنیم. این موضوع هم در سطح سیاسی است و هم مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
عضو شورای مرکزی کارگزاران تصریح میکند تحول سوم تیر در تداوم مشی سیاسی گروهها و در استمرار رفتار منطقی و واکنشهای طبیعی سیاسی آنها نبوده و هنوز مسائلی درباره انتخابات سوم تیر باقی است که مکشوف نشده و احزاب شخصیتها و کسانی که از نزدیک با انتخابات درگیر بودند پاسخ را دریافت نکردند. پس بازخوانی ساده حادثه سوم تیر نمیتواند برای آینده راهگشا باشد.
به باور عطریانفر اگر بخواهیم از تجربه سوم تیر در آینده استفاده کنیم باید رفتار تبلیغاتی گروهها و دلایل پیروزی جریان حاکم به خوبی مکشوف شده و بازخوانی شود.
وی میافزاید : با اینکه نسبت به نتایج سوم نیز تمکین حقوقی را یک امر عقلانی میدانم و این تمکین در جهت تقویت انسجام ملی و حفظ وحدت عمومی و حرمت گذاشتن به نهادها و مرجعیت سیاسی نظام جزء ضروریتهای روزگار ماست، اما اگر بخواهیم آینده را در قالب برنامهریزی به اتکاء برآورد گذشته صورت بدهیم حتما باید به واقعیتهای پشت صحنه انتخابات دست پیدا کنیم و این امر میتواند ما را در اتخاذ واقعی با رویکرد واقعگرایانه کمک کند.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران میگوید: آنچه که احزاب در روند تبلیغاتی و برگزاری انتخابات دوره نهم دنبال کردند هم در برنامهریزی و هم در تبلیغات با توجه به تجاربی که از گذشته داشتند یک رفتار و مشی درست، منطقی و واقعبینانه بوده و مجموعه خروجی تحلیلهای گروهها دلالت بر پیروزی جریان حاکم نمیکرد. وی با بیان اینکه باور ندارد که با پیروزی اصولگرایان در انتخابات سوم تیر جریان اصلاحی کشور شکست خورده است، تصریح میکند تصور میکنم جریان اصلاحات در کشور زنده است و مردم هنوز چشم امیدشان برای اداره کشور به جریان اصلاحی کشور است.
عطریانفر تاکید میکند که حتی اگر جریان حاکم در مقام جذب مردم باشد و بخواهد حق مردم را استیفاء کند هیچ راهی ندارد مگر اینکه روشهای اصلاحی دولتهای گذشته را پیش گیرد برنامههای پوپولیستی، در دراز مدت نتیجه نمیدهند.
وی با اشاره به جمله ستارخان که «مردم دیگهای سنگی هستند که دیر گرم میشوند و دیر هم سرد میشوند» گوشزد میکند: مردم ممکن است در مقاطعی با پارهای شعارهای جذاب و فاقد پشتوانههای علمی و اجرایی همراهی نشان دهند اما برای همیشه منتظر تحقق وعدهها نمیمانند.
آنها بلافاصله پس از اشعار ، اصل موضوع را مطالبه میکنند و در طلب خود پایمردی نشان میدهند و اگر پاسخ درستی دریافت نکنند آن دیگ سنگی هم سرد میشود.. آنها ظرفیتهای همراهی خود را کاهش میدهند و مرزبندی پیدا میکنند. به هر حال ما به امید همراهی این مردم زندهایم و هر نیرو که به قدرت میرسد موظف است که صادقانه، بیشائبه و خارج از شعار و تبلیغات در خدمت مردم باشد.
عطریانفر درباره نتیجه پیگیریهای مسائل پشت پرده انتخابات گذشته میگوید : حداقل خاصیت این امر این است که سلامت انتخابات را برای آینده سیاسی کشور به صورت بایسته و شایسته تامین میکند. تضمین سلامت انتخابات یک مسوولیت ملی و قانونی است و هیچ گاه این وظیفه از دستور کار هیچ گروه سیاسی در هیج مقطعی نباید خارج شود و همیشه باید بر آن تاکید داشت.
موتلفه و ایجاد جبهه واحد اصولگرایی
محمد خرسند ، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه هم در گفتوگو با کارگزاران و با اشاره به انتخابات سوم تیر و تاثیر آن میگوید: سوم تیر یک حماسه دیگر و برگ زرینی در انتخابات کشور بود، البته به اصلاحطلبان اعتماد کردند ، اما آنها خواستههای واقعی مردم را فراموش کردند و به خواستههای دیگری پرداختند و حتی از برخی خطوط نظام گذر کردند و با طرح برخی موارد نظیر خروج از حاکمیت و تغییر قانون اساسی، دلسوزان دوم خرداد را هم ناراحت کردند.
خرسند ادامه میدهد: مردم که در شهرداری خدمات احمدینژاد را دیده بودند به وی اعتماد کردند. وی سپس درباره حزب متبوعش میگوید: موتلفه احمدی نژاد را برادر ارزشی خود میداند و از چند سال قبل هم برخی رهبران موتلفه میگفتند که کشور نیاز به رجایی گونهای دارد.
خرسند در ادامه در مورد استراتژی کنونی میگوید: استراتژی موتلفه همیشه حمایت از کلیت دولت بود و هم در زمان خاتمیاین مسئله را رعایت کرده است، اگر چه ما نسبت به دولت احمدینژاد تعلق خاص بیشتری داریم و حمایت میکنیم ، اما حمایت به معنای این نیست که انتقاداتی نداشته باشیم و در این مسیر اگر کمیبه دولت تذکر بدهیم ، اما به شدت از تضعیف دولت پرهیز میکنیم. خرسند تاکید میکند موتلفه خود را با احمدی نژاد و دولت او بیگانه نمیداند که خود را با آن وفق بدهد ، بلکه احمدی نژاد همان چیزی بود که ما دنبالش بودیم. گرچه در دور اول موتلفه نسبت به لاریجانی نظر داشت ، اما هر پنج کاندیدای ما به همراه هاشمیدر مبنای اصولگرایی مشترک بودند ، اما در برخی مسائل سیاسی و اقتصادی اختلاف نظر داشتند.
وی تصریح میکند: من معتقدم بعد از سخنان اخیر رهبری بعید است که آرایش جناحهای کشور به هم بخورد چون ایشان راههای جدیدی را ترسیم کردند که جریانات سیاسی در تنگ نظریها نسبت به کلمات برگردند یعنی هم اصلاحطلبان اصولگرایند هم اصولگرایان اصلاحطلب.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه خاطر نشان میکند که موتلفه حزبی است که در این چند سال اخیر رو به گسترش بوده و به فراخور زمان اگر بخواهد در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشد باید در برخی روشها تغییراتی ایجاد کند و ما در هر دوسال در این روشها بازبینی به عمل میآوریم. اولویت ما ایجاد جبهه واحد اصولگرایی است . مخصوصا در انتخابات خبرگان و شوراها و انتخابات آتی.
خرسند میگوید: ما به دنبال این هستیم که هماهنگی و یکپارچگی اصولگراها حفظ شود و اصولگرایی را بر اساس معیارهایی که رهبری گفتند تعیین کنیم.
مجمع، تغییر عمدهای در استراتژی نمیدهد
محمدعلی ابطحی، عضو شورای مرکزی مجمع روجانیون مبارز هم در این باره معتقد است که طبیعتا یک حزب خوب و پویا حزبی است که به تناسب شرایط مختلف بتواند تصمیمات مناسبی اتخاذ کند و اینکه همیشه استراتژی یک حزب یک چیز باشد نقطه مثبتی نیست .
رئیس دفتر خاتمیدر دوره ریاست جمهوری تاکید میکند که نقطه مثبت این است که با توجه به تغییراتی که در کشور صورت میگیرد تصمیمات گوناگون اتخاذ کند و من فکر میکنم مجمع روحانیون در مسائل مختلف دیدگاههای تاثیرگذار با شرایط کشور میگیرد.
ابطحی گوشزد میکند که پس از سوم تیر تغییر عمده ای در روشهای مجمع ایجاد نشده است.
به نظر وی اگر چه در انتخابات گذشته قدرت جا به جا شد ، اما تاثیر جدی در جامعه نداشت و جامعه تغییر نکرد.
ابطحی درباره علت ناکامیاصلاح طلبان در انتخابات گفت : جریانات اصلاح طلب دچار اختلاف شدند و اکثریتی که هنوز استراتژی آنها را نفهمیدهایم تحریم کردند و از سوی دیگر جریاناتی برای روزهای انتخابات سازماندهی و برنامهریزی کردند که در نهایت به پیروزی احمدینژاد انجامید.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون میافزاید : این مسائل به معنای تغییر در چارچوب فکری جامعه نبود و چارچوب فکری جامعه همان چارچوب فکری در مسیر اصلاحات بود، اما شیوههابه تغییر آراء منجر شد.
وی تصریح میکند تغییر استراتژیکی در کار مجمع نمیبینم و استراتژی همان است که بود ، لذا در انتخابات خبرگان هم شرکت خواهیم کرد.