تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۸۸ - ۰۸:۴۰  ، 
کد خبر : ۵۱۸۶۴

آقای رئیس‌جمهور! ما شنیدیم، شما چطور؟


مسیح علی‌نژاد
تصویر اول:
سخنگوی دولت، پیشانی خیس خویش که محصول گرمای تیرماه تب‌آلود تابستان یا فضای تبدار سیاست بود را به نرمی خشک کرد تا نه با همان نرمی بلکه با لحنی محکم به اهالی رسانه و خبر که دورش حلقه زده‌اند چنین بگوید: «به زودی رئیس جمهور به صورت شفاف و صریح مسائل پشت پرده گرانی را با مردم در میان می‌گذارد.»
تصویر دوم: 7 روز بعد از آنکه رسانه‌های همسو و غیرهمسو با دولت، حسابی جامعه را مهیای شنیدن افشاگری رئیس جمهور از پشت پرده‌گرانی ساختند، احمدی نژاد در همان تیرماه داغ در حلقه اعضای کابینه، اینچنین گرم افشاگری کرد: «متأسفانه به دلیل اشتباه یک فرد قیمت خرید شیر 30 تومان در هر لیتر افزایش پیدا کرد که این کار منجر به افزایش قیمت لبنیات شد... گرانی آهن و فولاد هم متأسفانه به دلیل افزایش قیمت جهانی فولاد بود... متأسفانه اجاره بهای مسکن هم بدون دلیل معتبر20 درصد افزایش یافت... حبوبات هم متأسفانه...»
تصویر سوم: همسر سخنگوی دولت نیز بر همه آنان که نسبت به افسارگسیختگی قیمت‌ها ابراز نگرانی کرده بودند به سبک و سیاق معروف و منسوخ خود تاخته بود تا همصدا با خویشاوند فکری و فامیلی خویش در دولت نهم (احمدی‌نژاد و الهام) چنین بگوید: «می‌گویم گرانی را چرا نباید با افشای پشت پرده‌ها دنبال کرد؟!»
به هر تقدیر، همسر سخنگوی دولت و دیگر ناصحان همراه و همدل رئیس دولت نهم گفتند و احمدی نژاد نیز عمل کرد و درست در 19 تیرماه بود که خبر افشای پشت پرده گرانی توسط رئیس جمهور ایران برصدر خبرهای خبرگزاری‌های ایران و چه بسا جهان این گونه نشست که پدیده‌گرانی به ماجرای بین یک خریدار شیر و شیرفروش ختم شد و این همه افسار گسیختگی قیمت‌ها که مجلس و دولت را به برگزاری چندین جلسه مشترک کشانده بود تنها پشت پرده‌اش همان یک خریدار شیر بود و شیرفروش! سه ماه گذشت و مشابه این تصاویر بار دیگر بر پرده پرطمطراق عرصه تصمیم‌گیری کشور نقش بست؛ یاران رئیس دولت او را تشویق به افشاگری کردند و نظرآباد کرج نیز مکانی شد تا رئیس جمهور بدان عمل کند:
«کسانی هستند که از بانک‌ها وام‌های کلان گرفته و بازنگردانده‌اند، 15 روز مهلت دارند که تسویه کنند، در غیر این صورت بنده به عنوان نماینده ملت، اسامی آنان را اعلام می‌کنم». 17 روز بعد از آنکه رسانه‌های همسو و غیر همسو با دولت، حسابی جامعه را مهیای شنیدن افشاگری رئیس جمهور از پشت پرده سنگ‌اندازی در راه اجرای عدالت ساخته‌اند، نام دو نفر از کسانی که وام‌های خود را با بانک‌ها تسویه نکرده‌اند اعلام می‌شود با تیتر و عنوانی در رسانه‌های همسو با دولت که ندا می‌داد: «رئیس‌جمهور به وعده‌اش عمل کرده است.»
ماجرا از این قرار است: خبرگزاری تحت نظارت دولت با کسی که هویت واقعی‌اش بر هیچ کس روشن نیست مصاحبه می‌کند و هویت کسانی که احمدی‌نژاد وعده داده بود خودش به عنوان نماینده ملت نامشان را اعلام کند را افشا می‌کند، رسانه‌های هوادار دولت نیز مشعوف از این عمل، جماعتی را مشغول چنین خبری می‌سازند: «یک منبع آگاه در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا اسامی دو وام‌گیرنده کلان از شبکه بانکی کشور را اعلام کرد. رستمی و العقیلی دو وام‌گیرنده کلان از شبکه بانکی هستند.»
و این می‌شود فرجام افشاگری‌های رئیس یک دولت که یک بار پس از آن همه تبلیغات و تحقیقات در نهایت خریدار شیر و شیرفروش بر صدر خبرهای افشاگرانه می‌نشینند و بار دیگر نام دو نفری افشا می‌شود که نه تنها خود رئیس‌جمهور بلکه هواداران اطراف و اکناف او نیز حاضر به گذاردن نام خود به جای «یک منبع مطلع» به عنوان ناقل این خبر افشاگرانه نیستند، تا حداقل اعتماد نه همه ملت بلکه همان مردم نظرآباد را نسبت به تحقق و توزیع عدالت وعده داده شده در همان روز مخدوش نسازند. این چگونه نمایندگی کردن از سوی ملت است که وعده‌اش را نظرآبادی‌ها محکم شنیدند اما عملش را چنین نیم بند دیده‌اند؟
اگر احمدی‌نژاد پس از آن همه انتقاد و اعتراض که جایگاه ریاست جمهوری را بالاتر از افشاگری برشمردند و او را به جای افشا به اجرا فراخوانده بودند، اینک به چنین نتیجه‌ای رسید که هرگز نباید نام رئیس‌جمهور ایران را هزینه افشای نام شیرفروش و خریدار شیر و یا وام‌بگیر و وام‌دهنده کرد، این گام نخست است و قابل تقدیر، چرا که بی‌اغراق دیگر هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرفت احمدی‌نژاد جمع دیگری را در استانی دیگر به گرد خود ببیند آنگاه انگشت اشاره به آسمان برد و با همان لحن همواره‌اش بگوید «العقیلی» و «رستمی» را افشا می‌کنم.
اما فراموش نشود پذیرفتن مسئولیت برگشتن نظر رئیس‌جمهوری از اینکه مجموعه تحت نظارت او به جای رئیس‌جمهور افشاگری کنند، گام بعدی است که رئیس دولت نهم نمی‌تواند از آن چشم بپوشد، بدان معنا که در افشاگری نه آن همه هیجان و فریاد آن هم از سوی شخص دوم کشور انتظار می‌رفت و نه این همه بی‌خیالی و خونسردی که یکی به نام «منبع مطلع» چیزی بگوید و دیگران نامش را بگذارد وفای به عهد رئیس‌جمهوری. لذا نمی‌شود آنگاه که خبرنگاران رئیس‌جمهور را در حلقه می‌گیرند تا سراغ مفسدانی را بگیرند که نمی‌گذارند دولت نهم در تحقق عدالت بدون سنگ‌اندازی پیش رود، احمدی‌نژاد نیز تنها به شانه بالا انداختن به نشان تعجب اکتفا کند و بگوید: «اسامی مفسدان دیروز اعلام شد، چطور نشنیدید؟»
ما شنیدیم آقای رئیس‌جمهور، اما آیا از این پس اگر ما هم در رسانه‌هایمان خبر یا دردی را که جرأت و جسارت گفتنش نیست به نقل از «یک منبع مطلع» نوشتیم شما هم آن را می‌شنوید؟

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات