تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۸۹ - ۰۹:۰۳  ، 
کد خبر : ۵۲۷۷۴

چهارشنبه پر سروصدا یا شب پر دلهره


عنصر آتش همواره در نزد ایرانیان احترام به سزایى داشته است و براى آنها مظهر روشنى، پاکى، طراوت، سازندگى، زندگى، سلامت و تندرستى و در نهایت بارزترین تجلى خداوند در روى زمین بوده است. همچنین این عنصر را نماینده فروغ یزدانى می‌دانند و آن را «آذر ایزد» می‌خوانند. از این رو ایرانیان قبل از آغاز جشن‌هاى نوروز به آتشگاه‌ها رفته و مراسم نیایش به پا می‌داشتند، اما در خصوص روز به پاداشتن این آئین، عقاید متفاوتى وجود دارد. برخى بر این باورند که این آئین در شب آغاز همسپتمدم (آخرین گاهنبار سالانه) یعنى روز بیست و ششم اسفند ماه برگزار می‌شد. گویا از این رو بوده است که فرورها از دیدن دود و آتش، جایگاه دوده و به اصطلاح دودمان خویش را باز شناختند و بدان سوى پرواز کردند رسم آتش‌افروزى بر روى بام خانه‌ها نیز از همین مسأله نشأت می‌گیرد. زیرا ایرانیان معتقد بودند که آتش در خانواده، فرورها را به سوى دودمانش هدایت می‌کند و از این طریق براى خاندان خود برکت و نیک‌روزى می‌آوردند.
این روز با نام روز گاسانیک یا «پنجه وه» نیز شناخته می‌شود. این مسأله در بعضى از روایات چنین آمده است: چون شب چهارشنبه آخر سال نحس و بدیمن است، آتش که نماینده فروغ یزدانى و پاک‌کننده هر پلیدى است را می‌افروزند تا تمام نحوست و پلیدى‌ها را از میان برده و پاک گرداند. اما در خصوص نام این شب گفتنى است؛ واژه «سورى» فارسى و صفت از واژه پهلوى سوریک Surik است. ایک (ik) پسوند نسبت و سور (Sur) به معنى سرخ است و در زبان فارسى گل سورى به معنى گل سرخ از همین ریشه اخذ شده است. این روز را از آن رو سورى گفته‌اند که در آن آتش سرخ افروخته می‌شد. اما در باب مراسم این شب آمده است، افروختن هفت کوپه آتش که نشانى از صفت «امشاسپند» است و یا سه کوپه آتش که نشانگر اعتقاد به گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک است مرسوم بوده است. تعداد کثیرى بر این باورند که سنت پریدن از روى آتش و خواندن ترانه‌هایى همچون «سرخى تو از من، زردى من از تو...» از افزودنى‌ها و تحریفات آئینى است. زیرا در گذشته جستن از روى آتش بى‌حرمتى به آن محسوب می‌شد، خصوصاً اینکه با پریدن از روى آن نحسى‌ها و پلیدى‌هاى انسان نیز به آتش مقدس راه می‌یافت.
از میان رسوم دیگرى که رایج بوده، می‌توان به آب پاشى، خوردن آجیل مشکل‌گشا، شال‌اندازى، شیرسنگى، فال گوش ایستادن و قاشق‌زنى اشاره کرد که شرح برخى از آنها خالى از لطف نیست؛ فال کوزه: در این شب در بسیارى از خانواده‌هاى روستایى سنتى رایج است که اساس آن مروا (فال) است و بر اسطوره فرورها که ذکر آن رفته استوار است. زیرا مروااندیشان (فالگیران) در واقع از این میهمانان آسمانى که تازه از راه رسیده‌اند و از آینده انسان آگاهند، حال و خبر می‌گیرند. در این‌گونه مراسم هرکس چیزى از خویشتن درون کوزه‌اى آب ندیده که براى نوروز خریدارى می‌شود، می‌اندازد و این کوزه را شب هنگام درون اجاق خانواده می‌گذارد، زیرا نخستین گذرگاه و نخستین مرکز فرود آمدن فرورهاى آسمانى همان اجاق و آتش خانواده است که به ویژه در روزهاى نورزوى باید فروزان باشد. فرورها نشانه‌هاى ویژه کسان خانواده را که در کوزه است با آگاهى از آینده بارور می‌سازند.
به هنگام بامداد روز دیگر دخترى نابالغ هر یک از اشیا درون کوزه را به نوبت بیرون می‌آورد و دیگرى شعرى از دیوان حافظ می‌خواند که با حال و نیت و اندیشه مرواگرى، که نشانه‌اش در دست کودک است، برابر افتد و آن را به فال نیک می‌گیرند. در نهایت می‌توان گفت این آئینى دلپذیر براى در کنار هم بودن و شاد زیستن است. اما سال‌هاست این شب شاد جاى خود را به اضطراب و دلهره داده است و چه تأسف‌بار است وقتى شادى جاى خود را به غم و اندوه از دست دادن عضوى از اعضاى خانواده یا رخ دادن مصیبتى داده باشد. بگذاریم شادیمان بى‌سروصدا، قسمت شود و دلهره و اضطراب را با هم قسمت نکنیم. امروز نیاز به آتش‌افروزى نیست آتش دلمان را افروخته‌تر سازیم و با دلگرمی ‌و امید به آینده، سال نو را آغاز کنیم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات