تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۱  ، 
کد خبر : ۵۳۷۴۵

ماندگاری ما و درماندگی غرب


محمدجعفر بهداد
دهها نهاد مطالعاتی اروپا و آمریکا -که دولت های متبوع خود را در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های راهبردی یاری می دهند- پیش از هرگونه اعلام نظر درباره ایران، ابتدا باید علل وجود این همه استعداد در ملت ایران برای ایستادگی در برابر تهدیدات و ناملایمات را کشف و به مقامات خود گزارش کنند.
اکنون که در فرایند رسیدگی به مسئله هسته ای ایران، غربی ها تصور می کنند زمان دوباره آزمایی تاکتیک های تهدید و تحریم علیه جمهوری اسلامی فرا رسیده، باید از آنها بخواهیم قبل از هر تصمیم گیری کودکانه به این پرسش پاسخ دهند؛ 27 سال تهدید سیاسی، تحریم اقتصادی، تحمیل جنگ و عملیات تبلیغاتی علیه ملت ایران چه نتایجی را عاید اروپا و آمریکا کرده است؟ آیا جز آنکه ایران اسلامی در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت جهانی قرار گرفته، طرفی هم بسته اند؟
اگرچه بازگشت سلطه گران به روش های آزموده شده و ناکارامد در مواجهه با ایران اسلامی نشانه سردرگمی و بحران تصمیم گیری در مدیریت جهان غرب است، اما چنانچه آنها راز و رمز اقتدار ایرانی ها را درک می کردند، حتی در وضعیت بلاتکلیفی نیز به سراغ حربه های لورفته و نخ نماشده نمی رفتند.
خبرنگاران، گزارشگران و تصویربرداران شبکه های تلویزیونی آمریکا و اروپا، هنگامی که به ایران سفر می کنند تا وقایع ملی مان را منعکس سازند، بیش از هر چیز دیگر در همبستگی ایرانی ها به ویژه در حوزه مسایل اعتقادی و آرمانی در می مانند. نگارنده به مناسبت اشتغال به حرفه خبرنگاری بارها با همکاران غربی ام در ایران روبه رو شده ام که در حاشیه راهپیمایی 22 بهمن، روز قدس و امثال اینها نسبت به حضور به هم فشرده و حماسی هموطنان ما در این آیین ها ابراز تعجب می کنند.
ملت ما، دقیقاً هنگامی وارد صحنه دفاع از کشور، دین و نظام می شود که برآورد قبلی نهادهای مطالعاتی غرب این بوده که ایرانی ها در این زمان باید از تهدیدات زورگویان بین المللی می ترسیدند و خود را در خانه هایشان حبس می کردند.
این روزها که نظریه پردازان و تصمیم سازان دولت های غربی، تصور می کنند ایرانی ها در برابر فشارهای سیاسی و تبلیغاتی آنها، دولتمردان خود را مجبور خواهند کرد تا از ادامه تلاش علمی دانشمندان کشور برای دستیابی به فناوری چرخه تولید سوخت هسته ای جلوگیری نمایند، اما گویا مردم ایران حتی از مقامات کشورشان طلبکارند که چرا در 2 سال گذشته به نام اعتمادسازی، فرصت ها را برای پیشرفت در عرصه فناوری هسته ای از دست داده اند.
از نگاه کارشناسان سیاسی و دیپلمات های باتجربه اروپا و آمریکا، اگر هر ملت دیگری با این حجم از جنگ روانی و فشار سیاسی و تهدیدات گوناگون مواجه می شد، تاکنون در چند نوبت از تمام آرمان ها و مطالبات ملی خود دست می کشید، اما ملت ایران -با سلایق و علایق متفاوت- به آسانی همه معادلات غرب را به هم می زنند و انگار نه انگار که آن همه دولت توسعه یافته و قدرتمند غربی خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی و وابستگی ایرانیان به خود هستند.
27 سال از پیروزی ملت انقلابی ایران در نبرد با حکومت دست نشانده آمریکا در کشورمان می گذرد. اگر فهرست توطئه ها و تحرکاتی را که استکبار در طول این مدت علیه جمهوری اسلامی داشته مرور کنیم، آنوقت عظمت مردم ایران و علت حیرت شیطان های جهانی و شیطانک های داخلی را درمی یابیم. واقعاً اگر هر کشور و ملت دیگری غیر از ایران و ایرانی بودند، تاکنون صدبار حمایت های بیدریغ خود را از نظام دینمدار و مردم سالار حاکم بر این سرزمین قطع می کردند.
به یقین هیچ یک از دولتمردان غربی تاکنون علل وجود ظرفیت مقاومت در ایرانی ها را کشف و درک نکرده است، وگرنه هرکس از این واقعیت رمزگشایی کند، دیگر به خودش جرأت نمی دهد با ملت اسطوره ای ایران بستیزد.
شاید صدها اندیشمند سیاسی بخواهند و مایل باشند این موضوع راهبردی را با بهره گیری از متدهای نوین مطالعات و تحقیق و با زبان آکادمیک واکاوی و اعلام نظر کنند، اما سال ها پیش، یک پیرمرد تیزهوش و روشن ضمیر به نام سیدروح الله موسوی خمینی، با زبانی ساده به جهانیان اعلام کرد با نهضت حسینی و ملت عاشورایی ایران درنیفتید.
ماجرا این است که الگوهای حماسی و شورآفرین ایرانی ها برخلاف اساطیر غربی، موجوداتی ذهنی و هالیوودی نیستند، بلکه واقعیات بزرگ تاریخ بشری اند. فعالان رسانه ای غربی، وقتی از صحنه های عزاداری و سوگواری مردم ایران در آیین های بزرگداشت واقعه خونین عاشورا گزارش و تصویر می کنند، با این سؤال بهت آور روبرو می شوند: آیا این مردم برای رنج دیدگانی که 1360 سال پیش زندگی می کردند، این گونه بر سر و سینه می زنند و می گریند؟
بسیارند از سیاستمداران دنیای اومانیستی و مادیگرای غرب که منبع اصلی پمپاژ روحیه مقاومت در ایرانی ها را می دانند، اما واقعیت آن است که در طول دو دهه اخیر انتظار کشیدند تا مردم ایران در اثر تحولات ناشی از حاکمیت باورهای توسعه محور و تکنوکراتیک، دگرگون شوند و از منبع تغذیه «عاشورا» فاصله بگیرند.
حماقت دشمنان اسلام و انقلاب و ایران این است که تصور می کنند می توانند ارزش های نهضت اباعبدالله الحسین(ع) را در نزد ایرانی ها کمرنگ جلوه داده یا مفاهیمی همچون جهاد، مقاومت و ایثارگری را به بهانه تضاد آنها با صلح طلبی و توسعه یافتگی، از دایره دلبستگی ها و علایق این ملت خارج کنند.
اینک ملت های آزاده دنیا، با الهام از الگوی ایرانی ها، بیش از هر زمان دیگری به برهم زدن معادلات نظام سلطه جهانی در محل زندگی خود تمایل نشان می دهند.
دکتر ابراهیم کارخانه ای نماینده مردم همدان، اخیراً پس از بازگشت از یک ماموریت 15 روزه خارجی می گفت؛ مردم و بسیاری از مقامات بلندپایه الجزایر، لیبی، مصر، سودان، مغرب و تونس در اظهارات و مذاکرات رسمی یا غیررسمی خود با افتخار از ایران نام می بردند و کسانی مثل زین العابدین بن علی رئیس جمهور تونس یا عمرالبشیر رئیس جمهور سودان ضمن اتخاذ مواضع شدید ضد آمریکایی، تصریح می کردند مشکل غرب با ایران، جنگ آنها با اسلام است. به گفته وی مردم این کشورها -از کارگر هتل گرفته تا استاد دانشگاه -رئیس جمهور کشورمان را از محبوب ترین چهره های جهان اسلام می دانند.
به نظر می رسد غربی ها چون فهمیده اند جهانیان تحت تاثیر روحیه انقلابی و فرهنگ سازش ناپذیری ایرانی ها، بیدار شده و به تدریج در حال تبدیل شدن به معضل جدیدی برای استکبار و استثمار بین المللی هستند، تمام تلاش خود را برای خاموش کردن نور ایران در صحنه بین المللی به کار بسته اند، غافل از اینکه ماه جمهوری اسلامی ایران از خورشید تابناک اسلام انقلابی سیدالشهدا(ع) نور می گیرد و این شعله ها را با فوت کردن، نمی توان سرد و خاموش ساخت.
این روزها که خاطرات شورانگیز انقلاب شکوهمندمان را در یادها زنده کرده و جان مان را با مرور جانفشانی حسین(ع) و فرزندانش صفا داده ایم، یک بار دیگر می خواهند غیرت و وفاداری ما را بیازمایند. این بار نیز نقش تازه ای بر کتاب ایستادگی هایمان خواهیم زد تا دنیا برای الگوگرفتن از ایرانی های مؤمن، خوش غیرت و خستگی ناپذیر، بهانه بیشتری داشته باشد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات