فلسطین پاره تن اسلام است که جنایتکاران صهیونیسم، سالهاست پاره پارهاش کردهاند و جماعت مسلمینگویی به شنیدن خبر روزانه شهادت فرزندان و برادرانشان در قدس عادت کردهاند! سالهاست که اکثر سران کشورهای اسلامی همسفره ابلیس شدهاند و هر بار سعی میکنند تا از جوهر خون ملت فلسطین قرار داد صلحی بنویسند و صلح همان جنایتی است که امروز در غزه و... میبینیم. غزه در محاصره است، برق و آب آن قطع میشود، کودک 6 ماهه فلسطین در دروازه غزه از شدت ضعف و بیماری به شهادت میرسد، بیش از 30 بیمار اعم از زن و کودک به علت مشکلات بهداشتی کشته میشوند و روزانه دهها تن از جوانان مجاهد فلسطینی ترور میشوند، اما سران عرب هنوز سرخوش از پیمان آناپولیس و مسافحه با شیطان بزرگاند و اکثر ملتهای مسلمان که اسیر مصلحت پرستی و دنیازدگی سران خود شدهاند، گویی به قتل روزانه برادرانشان عادت کردهاند، در حالی که در سرزمین مقاومت، کودکان غزه، آن هنگام که صهیونیستها برق شهر را قطع میکنند، با شمعهای کوچکشان در گوشهای کر شده دنیا فریاد میزنند که «غزه را با شمعهایمان روشن نگه میداریم»
اما براستی ملتهای مسلمان در برابر این همه ظلم و ستم چه وظیفهای دارند؟ آیا باید تنها به راهپیمایی سالانه روز قدس اکتفا نمود؟! آیا برای مبارزه با صهیونیستها و حمایت از ملت فلسطین راهکارهای دیگری وجود ندارد؟ آیا خداوند متعال ما را به خاطر این همه سکوت و انفعال در برابر فریاد مظلومیت مسلمین خواهد بخشید؟
مگر نشنیدهایم که «هرکس ندای یاللمسلمین، برادر مظلوماش را بشنود و به کمک او نشتابد مسلمان نیست» و مگر رسول خدا(ص) نفرمود: « هر کس شب را صبح کند، در حالی که نسبت به امور مسلمین دغدغه و اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست.»
متاسفانه در دو دهه اخیر سعی شده است تا در افکار عمومی ملت مسلمان ایران موضوع قدس، فلسطین، لبنان و به طور کلی مبارزه عملی با صهیونیسم کمرنگ شود و این مبارزه به روزمرگی بیانجامد. در حالیکه حمایت از آرمان فلسطین، همواره جزء اصول اساسی انقلاب اسلامی بوده و حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر حمایت بیدریغ از ملت و مبارزان و مجاهدان فلسطینی تاکید کردهاند، اما عدهای سعی نمودهاند با ایجاد شبهات و مغلطههایی همچون: «منافع ملی» مهمتر از موضوع فلسطین است! و یا با تکرار یک ضربالمثل در افکار عمومی مبنی بر اینکه «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است»! موضوع حمایت عملی از ملتهای مستضعف جهان اعم از فلسطین، لبنان و... را زیر سئوال ببرند.
با توجه به وجود طبقات محروم و مستضعف در مناطق مختلف ایران، شبهه «چراغی که به منزل ...» به شدت توسط برخی مصلحتپرستان رفاه زده در افکار عمومی ملت ایران رواج یافت و... البته این فضاسازیها در بخشهایی نیز موثر افتاد. جالب آنکه اینگونه شبههها و مغلطهها عموما از سوی کسانی مطرح و رواج یافت، که نه تنها ذرهای از طعم فقر و استضعاف ملت ایران را نچشیدهاند، بلکه خود از کاخنشینان و مرفهان بیدرد جامعه بودهاند.این «سرمایهداران زالوصفت» و «مصلحتپرستان بیدین» با سوءاستفاده از وضعیت شکاف فقر و غنا در جامعه ـ که خود آنها هم از مسببین آن بودند ـ سعی نمودند که جامعه انقلابی ایران را از آرمانهای جهانی آن که بر مبنای حمایت از مستضعفان جهان استوار بود کم کم جدا سازند.
اما آیا براستی وجود فقر و محرومیت در بخشهایی از جامعه ما، به خاطر آرمانهای جهانی جمهوری اسلامی است و یا این نقایص از بیتدبیری و رفاهزدگی برخی مدیران ناشی شده است. برنامه اقتصادی «رشدمحور» و ترجمه شده از غرب، مدیریت تکنوکراتهای غربگرا، جدایی از نگاه انسانی و عدالتخواه احکام اقتصادی اسلام در برنامهریزیها و عدم توجه به مستضعفین و محرومین که به تعبیر امام(ره) صاحبان اصلی انقلاب بودند و... از مواردی است که به ایجاد بیعدالتی، فقر و تبعیض در جامعه ما انجامید و راهحل آن بازگشت به مبانی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اسلام است و نه فرار از مسئولیتها و آرمانهای جهانی انقلاب اسلامی.
براستی چرا هر زمان سخن از کمک مالی و... دولت و مردم به ملت فلسطین میشود، برخی روزنامههای تنگنظر سخن از فقر و محرومیت ملت ایران میرانند و «چراغی که به منزل رواست را به مسجد روا نمیبینند! اما همین رسانهها و همین دسته از مسئولین، آن زمانی که رانتخواریها و مفاسد اقتصادی و... همحزبیهایشان اعلام میشود و یا در برجها و کاخهای شیشه ایشان مینشینند چراغ خانه ملت را به کاخهای سبز خود روا میدانند؟!
جالب است که هرگاه بستری برای حمایت و کمک به ملت و مبارزان فلسطینی و لبنانی و... فراهم شده، همین قشر محروم و مستضعف پیشگام بودهاند و کمترین امکانات خود را به میدان نبرد با دشمن غاصب صهیونیسم فرستادهاند و در عین محرومیت و استضعاف، عزت نفس و انسانیت خود را نشان دادهاند، اما سیاسیون مصلحتپرستی که از شدت رفاهزدگی، با راه و رسم مبارزه بیگانه شدهاند، همچنان حمایت عملی، مالی و... از ملت مظلوم فلسطین را به صلاح طبقات محروم ایران ندانستهاند!! و البته بعضا تنها به حمایت زبانی از فلسطین اکتفا کردهاند.
اما به راستی آیا جز این است که در منطق اسلام، همه مسلمین یک امتاند و مگر نه اینکه حمایت از امت واحد اسلامی در اصل یازدهم قانون اساسی تاکید شده است؟ آیا آنها که از «منافع ملی» سخن میگویند و به دنبال ایدئولوژیزدایی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی هستند، اصل یکصد و پنجاه و چهارم قانون اساسی را که میثاق ملت ایران است، نخواندهاند که «جمهوری اسلامی از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند.»
آنها که مذهب و تکالیف دینی خود را در چارچوب مرزها محصور کردهاند و همچنان ادعای پیروی از حضرت امام(ره) را دارند، آیا فراموش کردهاند که حضرت روحالله بارها میفرمود: «جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان جهان اسلام را به راه اندازیم و «بر هر مسلمان واجب است که خود را علیه اسرائیل مجهز کند» و... آیا تعریف «منافع ملی» در جمهوری اسلامی تنها مفهومی مادی است و یا برگرفته از مفاهیم عمیق انسانی و اسلامی؟
متاسفانه در دو دهه اخیر، موضوع آرمان فلسطین و مبارزه با صهیونیسم، دچار روزمرگی، تکرار و دولتی شدن گشته و مردم و نهادهای اجتماعی، دانشجویی در این مبارزه سهم بزرگی نداشتهاند در سالهای اخیر علیرغم تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر مردمی شدن این مبارزه که حتی به راهکار و پیشنهاد عملی برخی بزرگان در خصوص (ماهانه هزار تومان از سوی هر ایرانی) انجامید، شکل عملی نیافته است. در این خصوص به نظر میرسد دولت و خصوصا رسانه ملی باید راهکارهای گسترش مبارزه مردمی با صهیونیسم را بررسی کند. همچنین جنبش دانشجویی نیز میتواند روح مبارزه را به لایههای مختلف جامعه ودانشگاه تسری دهد و حتی دانشجویان و ملتهای جهان اسلام را در این خصوص آگاه و منسجم سازد.
در این خصوص ایجاد صندوق مردمی و دانشجویی مبارزه با رژیم صهیونیستی و حمایت از مبارزان فلسطینی (با تبلیغات صدا و سیما) میتواند به عنوان اولین گام شناخته شود.
ضمن آنکه عملی شدن تحریم کالاهای صهیونیستی که متاسفانه سالهاست بازار ایران و برخی کشورهای اسلامی را تصاحب کردهاند، گام دیگری است که میتواند روح مبارزه را در میان ملتها زنده نگه دارد و همین احساس مبارزه نتایج گهرباری برای ملت اسلامی خواهد داشت همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «باید با برنامهریزی صحیح، زمینهای فراهم شود تا همه مسلمانان بتوانند با کمکهای خود در این مساله مهم جهان اسلام شریک شوند... این کمک داوطلبانه ضمن ایجاد ارتباط روحی میان مسلمانان با مساله فلسطین، تاثیر بزرگی در جهان خواهد داشت.»
اما دولت جمهوریاسلامی نیز باید، بدون تعارف و خجالت، بعنوان مهمترین اولویت سیاست خارجی موضوع فلسطین را پیگیری کند و حتی از حمایت عملی از مبارزان و رزمندگان فلسطینی دریغ نکند چرا که حضرت امام همواره تاکید میفرمود: «به صراحت من میگویم ما درصدد خشکاندن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در سرتاسر جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ همه نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام اسلام رسولالله(ص) را در جهان استکبار ترویج کنیم و دیر یا زود ملتهای در بند شاهد پیروزیهای ما خواهند بود.» (پیام قبول قطعنامه 29 تیر 67)