تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۸۷ - ۱۰:۵۸  ، 
کد خبر : ۵۵۵۶۵
فیدل کاسترو

مردی که تاریخ او را فراموش نخواهد کرد

مقدمه: فیدل کاسترو پس از گذشت نزدیک به 50 سال از سمت ریاست ‌جمهوری و فرماندهی کل نیروهای مسلح کوبا، استعفا کرد. کاسترو که از 31 ژوئیه سال گذشته تاکنون به دلیل بیماری و عمل جراحی در میان مردم دیده نشد، قدرت را به رائول کاسترو، برادرش واگذار کرد و به این ترتیب نیم‌‌قرن ایستادگی در برابر نفوذ واشنگتن در آمریکای لاتین را به پایان رساند.

«در سال 1997، 2 مرد در کنار یکدیگر در هاوانا بر سر میز شام حاضر شدند. یکی از آنها پسر ارشد جان‌اف کندی، رییس‌جمهور ترور شده آمریکا و دیگری، فیدل کاسترو ملقب به "Jefe Maximo EI" (رییس تمام‌عیار) بود، اما این نشست به چه معنا بود؟

کاسترو و پدر مهمانش، مردی که در سال 1962 بحران موشکی کوبا را خلق کرد، بیش از هر زمان دیگر به یکدیگر نزدیک شده بودند تا اختلافات را حل کنند.

به گفته اینگو توماس، دوست کندی که در این ضیافت شام حضور داشت، گفتگو سراسر، درباره گذشته بود و بخش اعظم آن درخواست یک سری از سخنرانی‌های کاسترو در خصوص جان اف کندی.

کندی به کاسترو یک نسخه از نوارهای پدرش را هدیه داد و کاسترو نیز اظهار داشت: کتاب‌های وینستون چرچیل و استفان زویگ را خوانده و از کندی خواست که نظرش را درباره ریچارد نیکسون بگوید. کندی نیز در پاسخ دیپلماتیک اظهار داشت: نیکسون فردی خانواده‌دوست بود!

دو سال بعد کندی جوان مرد و یک دهه بعد پیرترین رهبر جهان به رهبری خود خاتمه داد.»

«در حالی که کاسترو در بیمارستان سیرا مائسترا برای زنده ماندن تلاش می‌کرد، هوگو چاوز، رییس‌جمهور ونزوئلا و دوست نزدیک وی گفت: آرزو دارم کاسترو 80 سال دیگر زندگی کند، اما فیدل از جمله مردانی است که هرگز نخواهد مرد.

کوبا همواره در خصوص وضعیت سلامت فیدل کاسترو، رهبر انقلاب خود اسرارآمیز و محافظه‌کار رفتار کرده است، اما گزارش‌ها طی هفته‌های گذشته حاکی از آن بود که وی طی این مدت تحت سه عمل جراحی بسیار جدی قرار گرفته که هیچ‌کدام موفقیت‌آمیز نبوده است.»

«اگرچه دوران جنگ سرد به پایان رسیده، اما عرصه‌ای که توسط رهبر پیر کوبا در آن ضیافت شام گشوده شد، فصلی بسته نیست.

بسیاری از مردم در سراسر آمریکای لاتین به رهبر کوبا به عنوان الهام‌بخش و یک رهبر مردمی نگاه می‌کنند. جوان‌ها به خصوص کسانی که مخالف آمریکا هستند از وی به عنوان الهام‌بخش خود در مبارزه با آمریکا یاد می‌کنند.

فیدل آلخاندرو کاسترو روس، مردی که 10 رییس‌جمهور آمریکا را به چالش کشیده و اکثر آنها را از میدان به در کرده، مردی است که هدایت یک انقلاب غیرممکن را بر عهده گرفت و این انقلاب را حتی بیش از آنچه که تصور می‌شد، روی پا نگه داشت.

فیدل که در یک مزرعه چغندر متعلق به پدرش به دنیا آمد، از خدمتگزاری در خانه‌ها شروع کرد. رشد یافت با این تفکر که می‌دانست امتیازاتی دارد و چیزهایی وی را از جامعه آن‌ روز کوبا جدا می‌ساخت و وی هرگز به آن وقعی ننهاد. زمانی که وی دانشجوی حقوق در سال 1940 بود روحیات انقلابی را در خود کشف کرد.

وی ایده‌آل‌هایش را برای آزادی و مبارز آزادی‌ بودن به رشته تحریر در می‌آورد. خود را تکمیل‌کننده انقلاب خوزه‌ مارتی می‌دانست. به همین دلیل به حزب ارتودکس ملحق شد؛ اما پس از کودتای فوگنسیو باتیستا در سال 1952 از مشارکت در رقابت‌های انتخاباتی صر‌ف‌نظر نکرد.

پس از حمله مسلحانه به پادگان مانکاداگا در سانتایگو در جولای 1953، فیدل دستگیر شد و در جلسه محاکمه‌اش سخنرانی کرد و خود را به مردم کشورش شناساند. وی خطاب به قضات و دادستان‌ها گفت: تاریخ، مرا تبرئه خواهد کرد.

حرکات مارکسیستی

کاسترو پس از آزادی غیرمنتظره با مارکسیست‌ها پیوست و با ارنستو چه‌ گوارا آشنا شد و طرح سرنگونی حکومت‌ نظامی باتیستا را به اجرا در آورد. حدود 82 شبه‌نظامی در جریان این مبارزه به کاسترو پیوستند که نیمی از آنها دستگیر یا کشته شدند باتیستا گریخت و کاسترو در یک رژه پیروزی در ژانویه 1959 وارد هاوانا شد.

به باور چه‌ گوارا، انقلاب کاسترو در ابتدا یک انقلاب کمونیستی نبود. در واقع حرکت کاسترو مورد انتقاد حزب کمونیست قرار گرفت و کاسترو برای جلب حمایت آمریکا راهی این کشور شد و این امر تا زمانی که مارجای خلیج‌ خوک‌ها و حمله سیاه به این منطقه افشا نشد، ادامه داشت. در آن زمان کاسترو خود را یک مارکسیست لنینیست نامید و به روسیه روی آورد.

بحران موشکی یک پیامد بود. خروشچف، نخست‌وزیر وقت شوروی سابق معتقد بود که استقرار موشک‌ها می‌تواند از حملات بعدی کوبا بکاهد و به نفوذ شوروی کمک کند. این در حالی بود که ساخت و ساز پایگاه‌های موشکی توسط سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا رصد می‌شد.

خروشچف با بیش‌بینی پیامدهای یک جنگ، کاسترو را به حاشیه راند و به کندی پیشنهاد عقب‌نشینی در اقبال تضمین عدم حمله به کوبا و عقب‌نشینی سریع آمریکا از سایت‌های موشکی‌اش در ترکیه را پیشنهاد کرد. از آن زمان آمریکا، کوبا را تحریم تجاری کرد و مردم این کشور را برای 40 سال مورد تنبیه قرارداد و کاسترو را تبدیل به یکی از مشتریان پر و پا قرص اتحاد جماهیر شوروی ساخت.

کاسترو و با نفرت مردمی از واشنگتن و سخنان انقلابی‌اش توانست قدرت خود را در داخل، به شدت افزایش دهد و همزمان صدور انقلاب را به خارج آغاز کند. در سال 1994 کاسترو فصل جدید تاریخ کوبا را آغاز کرد. دستور صدور پزشک به سراسر آمریکای لاتین را صدر کرد و موسیقی توجه وی را به خود جلب کرد. همه اینها در حالیست که مردم این کشور هنوز چیز زیادی از زندگی خصوصی رهبرشان نمی‌دانند. مردی که قرن بیستم را پشت سر گذاشت و سال گذشته 80 ساله شد. مردم هنوز مطمئن نیستند که آیا رهبرشان ازدواج کرده است یا خیر؟ با این حال برخی گزارش‌ها از ازدواج سری وی با دالیا سوتو دلوالی، مادر 5 یا 6 پسر وی حکایت دارد. اما آیا این نیز صحت دارد؟

زندگی خصوصی کاسترو در سال 2002 در تلویزیون فلوریدا به نمایش گذاشته شد و تصاویری از بازی وی با نوه‌هایش در کنار یک استخر نشان داده شد. مردی که به سادگی و بدون تجمل زندگی می‌کرد.

در سال 2004 بیوگرافی نویسان از وی به عنوان فردی یاد کردند که در میان رهبران جهان تنها کسی است که مردمش را مورد ارعاب قرار نداده است، هیچ حساب بانکی در سوییس ندارد و هیچ سرمایه شخصی برای خود جمع‌آوری نکرده است.

سفرهای کاسترو با 2 هواپیمای معمولی آن هم در صورت لزوم می‌گیرد و این برای سازمان سیا که سالهاست سعی می‌کند وی را ترور کند، به یک مشکل تبدیل شده است. این تلاش‌ها شامل مسموم کردن یک استودیوی تلویزیونی با ال‌سی‌دی و انفجار سیگار، ریختن پودرهای سمی در داخل چکمه‌های وی، مسموم کردن لباس‌ها و هدیه دادن آن به وی و ریختن قرص‌های خواب‌آور در داخل نوشیدنی مورد علاقه‌اش بوده است. حتی تمامی تلاش‌ها توسط تک تیراندازان و نارنجک اندازها برای کشتن کاسترو، بی‌نتیجه مانده است.»

در این گزارش آمده است: «هیچ‌کس پس از دیدار با کاسترو نتوانسته از این واقعیت چشم‌پوشی کند که تحت‌تاثیر تجربیات و رهبری وی قرار نگرفته است. هیچ‌کس به اندازه هوبر ماتوس که در 26 ژوئیه به جنبش کاسترو در سیرا مائسترا پیوست، به کاسترو نزدیک نبوده است. کسی که به سرعت فرماندهی جبهه اورینت را عهده‌دار شد. هوبر ماتوس از دولت انقلابی کناره‌گیری کرد و در اکتبر سال 1959 به اتهام خیانت به 20 سال حبس محکوم شد. وی اکنون در میامی آمریکا سکونت می‌کند. ماتوس می‌گوید: زمانی ه به سمت فرماندهی رسیدم جنگ سختی داشتیم اما اعتراف می‌کنم که کاسترو یک قدرت جادویی و افسانه‌ای دارد. او همیشه مستقیم در چشمانم نگاه می‌کرد و مرا برای انجام کاری که می‌خواست، متقاعد می‌نمود. او همیشه در فکر خدمت به مردم است.

کوبای کاسترو

کوبایی که در کاسترو بر جای می‌گذارد، بخشی از خلقیات خود اوست و بخشی از آن در نتیجه تحریم‌ها و مجازات‌های آمریکا.

کاسترو، دانشجوی حقوق، یک بازیکن بسیار فعال و برجسته بیس‌بال در سال 1949 از جانب تیم نیویورک با مبلغ 5 هزار دلار برای بازی در این تیم دعوت شد، اما امتناع وی از پیوستن به این تیم از جمله افتخارات وی در میان ملی‌گرایان محسوب می‌شود.» در قرن 21 دولت‌هایی به روی کار آمدند که نسبت به سلطه آمریکا در آمریکای لاتین نفرت داشتند؛ در برزیل، آرژانتین، شیلی، بولیوی، ونزوئلا، نیکاراگوئه و حتی مکزیک.

به نظر می‌رسد در تمامی این کشورها، روح فیدل کاسترو در موجی از ناآرامی‌ها و نفرت از سلطه آمریکا وجود دارد.

تاریخ به یقین وی را تبرئه خواهد ساخت و به طور قطع، هرگز وی را به ورطه فراموشی نمی‌سپارد. بسیاری از مدرم جهان با آلدوفو پرز اسکوئیول، برنده جایزه ادبی نوبل از آرژانتین که می‌گوید؛ کاسترو کسی است که بین آنچه می‌گوید و آنچه انجام می‌دهد، تعهد و هماهنگی دارد، هم‌عقیده هستند.

وی نوعی همبستگی با تمامی مردم آمریکای لاتین نسبت به مقاومت، استقلال و حاکمیت برای سرزمینشان ایجاد کرده است. یکی از دانشجویان علوم ‌اجتماعی دانشگاه ونزوئلا می‌گوید: برای من فیدل یکی از بزرگ‌ترین رهبران جهان و از اندیشمندان بزرگ جهان طی 100 سال گذشته است. او هر چه را که خواسته انجام داده است. برای دانشجویان آمریکای لاتین او هنوز یک الهام‌بخش است.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات