تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۸:۵۷  ، 
کد خبر : ۷۰۷۱۷

چینامریکا


 فرید زکریا*
ترجمه: کاوه شجاعی
انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا به پایان رسیده اما مردم جهان هنوز مشتاقانه اخباری را که از این گوشه جهان می رسد دنبال می کنند تا ببینند باراک اوباما چه کسانی را وارد کابینه اش می کند. بدون شک آنچه بیش از همه برای مردم آمریکا - و جهان - اهمیت دارد انتخاب های اوباما برای وزارتخانه های خارجه، خزانه داری و دادگستری است.با این همه یکی از مهم ترین پست ها در دولت بعدی ایالات متحده، آن طور که باید، مورد توجه رسانه ها قرار نگرفته است و البته احتمالاقرار نیست اوباما تا چند ماه آینده برای آن تصمیمی بگیرد؛ منظورم سفیر آمریکا در چین است.
نمی خواهم حرف های تکراری بزنم. همه می دانیم که چین یک قدرت بزرگ در دنیای کنونی است و نماینده ما در این کشور وظیفه سنگینی را برعهده دارد.
اما در حال حاضر ایالات متحده آمریکا به چین نیاز دارد، آن هم نه مثل گذشته. چین کلید فرار آمریکا از بحران اقتصادی کنونی است. (بحرانی که روزبه روز گسترده تر می شود.) پس سفیر آمریکا در چین - منظورم همه کسانی است که رابطه با چین را سازمان می دهند - باید مطمئن شود که پکن منافعش با ایالات متحده را در یک راستا می بیند.
دو طرف باید به این نتیجه برسند که منافع مشترکی دارند و در غیر این صورت اوضاع بد می شود، خیلی بد.
همه موافقیم که واشنگتن واقعا نیاز دارد خود را از بحران کنونی اقتصادی خلاص کند تا کساد نسبی به رکود کامل منجر نشود. اقتصاددانان چپ و راست نیز هم رای هستند که ما برای خروج از بحران نیازمند محرک های عظیم مالی هستیم و فعلانمی توانیم نگران کسری بودجه باشیم. اما به هر حال باید بدانیم که به زودی کسری بودجه ایالات متحده آمریکا به یک تا 5/1 تریلیون دلار خواهد رسید 88 تا 11 درصد تولید ناخالص داخلی) و بالاخره کسی باید قرض های دولت آمریکا را پرداخت کند. تنها کشوری که این میزان پول را در اختیار دارد چین است.
در ماه سپتامبر چین ژاپن را پشت سر گذاشت و به بزرگ ترین وام دهنده به دولت آمریکا - یا طلبکار واشنگتن - مبدل شد. آمار دقیقی در کار نیست اما در واقع 10 درصد بدهی های آمریکا مربوط به جمهوری خلق چین است. چین بانکدار آمریکا است.
اما آیا چینی ها این نقش خود را ادامه می دهند؟ آنها بدون شک ابزار این کار را دارند. ذخیره ارزی چین در حال حاضر 2 تریلیون دلار است. (مقایسه کنید با ذخیره ارزی 73 میلیارد دلاری آمریکا.)
اما دولت چین نگران این است که اقتصاد خودش هم شدیدا کند شود، چرا که آمریکایی ها و اروپایی ها به خاطر اوضاع بد مالی واردات از چین را تقریبا متوقف کرده اند. پکن امیدوار است بتواند میزان رشد اقتصادش را به کمک محرک های مالی بین 6 تا 7 درصد نگاه دارد. (سال پیش این رقم 12 درصد بود.)
حجم محرک های اقتصادی که دولت پکن هفته های پیش خبر آن را داد به 600 میلیارد دلار می رسد. (حدود 15 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور) آنها بر این مساله تمرکز کرده اند که در دوران بحران اقتصادی کسی از کار بیکار نشود تا مجبور نشوند با اعتصاب یا اعتراض دست و پنجه نرم کنند. پکن آماده است برای جلوگیری از شدت گرفتن بحران ده ها میلیارد دیگر به اقتصاد خود تزریق کند.
در این میان ایالات متحده واقعا به پول دولت چین نیاز دارد. پکن در حال حاضر باید دو اقتصاد عظیم دنیا را نجات دهد؛ اقتصاد آمریکا و اقتصاد چین. این ممکن است به مذاق چینی ها خوش نیاید اما بهبود اوضاع اقتصادی آمریکا به نفع چین هم است. البته طبیعتا اولویت اول پکن نجات اقتصاد خودشان است.
جوزف استیگلیتز، برنده نوبل اقتصاد در سال 2001 می گوید: <مردم همیشه می گویند که چین و آمریکا به یک نسبت به هم وابسته اند.
اما این دیگر درست نیست. چین از دو راه می تواند به رشد اقتصادی اش ادامه دهد. اولی سرمایه گذاری بر بازار آمریکا است، و راه دیگر سرمایه گذاری بر بازار خودش است. مردم چین حالابیشتر از گذشته جنس می خرند. ما این گزینه ها را نداریم. پس ما به چین وابسته ایم.>
نیل فرگوسن در کتاب اخیرش <صعود پول> تولد یک کشور جدید را پس از جنگ سرد شرح می دهد. او آن را <چینامریکا> می خواند. چینامریکا حدود 10 درصد خشکی های زمین را در اختیار دارد، یک چهارم جمعیت جهان در چینامریکا زندگی می کنند و نیمی از رشد اقتصادی جهانی در طول هشت سال گذشته در اختیار آنها بوده است.
او می نویسد: <اول به نظر می رسید طرفین این ازدواج کاملاراضی هستند. چینامریکای شرقی پس انداز می کرد و چینامریکای غربی خرج می کرد. چینامریکای شرقی رشد کرد و چینامریکای غربی تورمش را در حد پایینی نگاه داشت.>
فرگوسن هم مثل استیگلیتز معتقد است چینی ها دو گزینه پیش رو دارند: <آنها تلاش خواهند کرد که بازار آمریکا را برای خود شکوفا نگاه دارند اما وقتی ببینند این جواب نمی دهد مجبورند نقشه دوم را اجرا کنند. نقشه دوم تمرکز بر بازارهای خود چین است.>
فرگوسن ادامه می دهد: <سوال اصلی این است که آیا بحران کنونی اجازه می دهد چینامریکا زنده بماند یا این کشور از هم خواهد پاشید. اگر چینامریکا نابود شود، باید با جهانی شدن خداحافظی کنید.>
در طول سال های اخیر مهم ترین سفارتخانه ایالات متحده در بغداد بود. اما در طول دهه بعدی بدون شک سفارت ایالات متحده در پکن مهم ترین سفارتخانه آمریکا خواهد بود. تردید نکنید.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات