اوباما نمی‌تواند آمریکا را نجات دهد

* اظهارات خصمانه اوباما در خصوص انتقاد از برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
** ادبیات به کارگرفته شده توسط اوباما همان ادبیاتی است که از سوی موسسات راهبردی و سیاستگذاری آمریکا به وی دیکته می شود.از این حیث این ادبیات جدیدی نیست.در این خصوص کارشناسان اعلام نموده اند که اظهارات اوباما استعاره و تقلیدی از همان اظهارات بوش علیه ایران است.در جریان مبارزات انتخاباتی آمریکا،اوباما با طرح مسائل مربوط به گفتگو با ایران و سوریه آرای زیادی را به سمت و سوی خود جلب نمود.در هر صورت اوباما سعی دارد افرادی که به لحاظ مشی سیاسی با او همراه نیستند راضی نگاه دارد .
در خصوص مسائل مربوط به انرژی هسته ای ایران نیز نکاتی وجود دارد .اینکه همه نسبت به صلح آمیز بودن انرژی هسته ای ایران و اینکه تهران انرژی هسته ای را جهت استفاده در علم پزشکی و علوم کاربردی می خواهد واقف هستند.اما رژیم صهیونیستی و حامیان آن سعی دارند به هر نحو ممکن از پیشرفت جمهوری اسلامی ایران ممانعت به عمل آورند.بوش پسر نیز در این راستا سیاستهای نادرستی را اعمال نمود.سیاستهایی که منجر به اشغال عراق و افغانستان و وقوع بحرانهای مالی گردید.حال اوباما باید نسبت به این موارد آگاه باشد و همان راه خطای رفته بوش را تکرار نکند.دولت جدید دموکرات آمریکا باید از مواجهه با ایران،سوریه و حزب الله بپرهیزد چون این موارد باعث اضافه شدن بحرانهای پیش روی کاخ سفید خواهد شد.
* آیا به نظر شما اوباما می تواند بحرانهای ساخته شده توسط بوش پسر را متوقف یا محدود سازد؟
** بحرانهایی که توسط بوش پسر ساخته شده است بحرانهایی سنگین هستند و مهار آنها در گروی هشیاری اوباما و مشاورانش است.اوباما باید بهترین مشاوران را برای مهار بحرانهای پیش روی ایالات متحده انتخاب نماید.اما در حال حاضر شاهد حضور همان اشخاص زمان بیل کلینتون در کاخ سفید هستیم.این در حالیست که بسیاری از افراد خبره در آمریکا حاضر بودند تا در کابینه اوباما مشغول به فعالیت شوند.همان گونه که اشاره کردم اوباما باید از شکست بوش درس بگیرد و رفتارهای متکبرانه وی را تکرار نکنداگرنه اوباما نیز به سرنوشت بوش دچار خواهد شد و میان این دو تفاوتی وجود نخواهد داشت.
اگرچه ممکن است اوباما از لحاظ فرهنگی و اجتماعی اختلافاتی با بوش داشته باشد اما این رفتار وی است که برای وجهه آمریکا در جهان تعیین کننده است.در هر صورت اوباما با فرض اینکه که قوی و منطقی باشد نمی تواند آمریکا را از بحرانهای پیش رو نجات دهد.دامنه بحرانهای پیش روی اوباما بسیار گسترده بوده و کمر ایالات متحده را شکسته است.
اوباما در اظهارات اخیر خود علیه ایران از فشارهای رژیم صهیونیستی تاثیر پذیرفته است.در هر صورت تامین منافع رژیم صهیونیستی از اصلی ترین اهداف دموکراتها و جمهوریخواهان ایالات متحده آمریکا محسوب می شود.در هر صورت همان گونه که اشاره کردم با ادامه سیاستهای بوش توسط اوباما شاهد وقوع بحرانهایی جدید در سیاست داخلی و خارجی آمریکا خواهیم بود.
* به بحران مالی آمریکا اشاره کردید.لطفا کمی در این خصوص توضیح دهید؟
** آنچه مسلم است اینکه اوباما با شعار و استناد به روشهای سحر آمیز نمی تواند بحران مالی ایالات متحده آمریکا راحل و فصل نماید و تنها راه چاره پیش روی وی استفاده از کارشناسان و مشاوران خبره اقتصادی است.اوباما تنها باید از طریق عقل و منطق با بحران اقتصادی و دیگر بحرانهای پیش روی آمریکا برخورد نماید.مسلم است که اوباما در این راه ناچار است فشارهای زیادی را تحمل نماید ،همان گونه که در مبارزات انتخاباتی خود نیز این مسئله را اذعان نموده بود.اما اوباما اگر می خواهد به صورت منطقی با مشکلات پیش روی خود برخورد نماید،نباید بازیچه دست صهیونیستها و لابیهای قدرت در آمرکیا باشد.اوباما باید در خصوص ایران،لبنان،عراق،افغانستان،سوریه و حزب الله درست بیندیشد و باب مذاکره با تهران و دمشق را باز نماید.اهمچنین اوباما باید خروج آمریکا از خاورمیانه را در دستور کار خود قرار دهد.
* پس از وقوع بحران مالی اخیر در آمریکا،رئیس جمهور فرانسه اعلام نمود ایالات متحده از قوی ترین کشور به کشوری قوی تبدیل شده و در ردیف کشورهای انگلستان و فرانسه قرار گرفته است.نظر شما در این خصوص چیست؟
** باید پذیرفت که قدرت ایالات متحده آمریکا بسیار کاهش یافته و این کشور مانند اتحاد جماهیر شوروی رو به سقوط پیش می رود و اوباما و هیچ فرد دیگری نمی تواند آمریکا را به دوران ابرقدرتی خود بازگرداند.اما نکته مهم دیگری که می خواهم به آن اشاره نمایم رد خصوص شورای امنیت سازمان ملل متحد است.هم اکنون دو کشور مهم و تاثیرگذار در معادلات جهانی،یعنی ایران و هند در میان اعضای دائم شورای امنیت حضور ندارند و همین مسئله باعث از بین رفتن توازن جهانی و بین المللی شده است.
* متاسفانه شاهد بودیم که قبلابرخی کشورهای اسلامی و عربی دست خود را به سوی غرب دراز می کردند تا از غرب یاری بجویند اما هم اکنون در رسانه های غربی منتشر شده است که سران کشورهای غربی دست خود را به سوی کشورهای اسلامی و عربی جهت بهره گیری مالی از آنها دراز نموده اند.در حقیقت باید اذعان نمود که نوعی جریان معکوس در مناسبات خاورمیانه و غرب شکل گرفته است.این جریان را چگونه تجزیه و تحلیل می کنید؟
** این مسئله را برخی نشریات انگلیسی نیز ذکر کرده اند.این صحیح است که در حال حاضر کشورهای غربی دست کمک طلبیدن خود را به سوی کشورهای عربی و اسلامی دراز نموده اند تا از ظرفیتها و اموال آنها به سود خود استفاده نمایند.در هر صورت بهره گیری ایالات متحده آمریکا و اروپاییان از ثروتهای مستتر و آشکار در کشورهای اسلامی و عربی واقعا شرم آور بوده و هیچ گونه توجیهی ندارد.این مسئله در رفتار برخی کشورهای عربی نیز قابل مشاهده است.این کشورها در مقابل جنایاتی که علیه مردم عراق و فلسطین می شود در قبال معامله ای پشت پرده با غرب سکوت می کنند .متاسفانه درهمین اواخر برخی کشورهای عربی همکاریهای مخفیانه ای را با سرویسهای جاسوسی غرب داشته اند و سعی دارند معادلات خاورمیانه را به سود غرب هدایت نمایند.واقعیت امر این است که جهت مقابله با استکبار آمریکایی و غرب لازم است همه کشورهای اسلامی با یکدیگر متحد شوند.
* با تشکر از شما که در این گفتگو شرکت کردید.
** من هم از شما متشکرم.