تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۲۸  ، 
کد خبر : ۷۱۲۶۴

آمریکا رسوائی بی‌پایان در عراق


جنگ عراق به یک رسوائی بی پایان برای آمریکا و بویژه نومحافظه کاران شرور تبدیل شده است . از یکطرف هیچ یک از اهداف و برنامه های بوش و دستیارانش از اشغال عراق به طور کامل محقق نشده و از سوی دیگر ماجراجوئی های واشنگتن فجایع و رسوائی های فراوانی را برای آمریکا به همراه داشته است .
شمار روزافزون قربانیان غیرنظامی در عراق نارضایتی عمومی از ناامنی ها و گلایه از سطوح نازل زندگی رقت بار کمترین دلگرمی و امیدی را نزد شهروندان عراقی هم از میان برده است . از سوی دیگر جنگ عراق حتی برای آمریکا هم نتایج و دستاوردهای مطلوبی را تثبیت نکرده و فقط برای طیف خاصی از مقامات ارشد و عموما فاسد اداری ـ نظامی و مقاطعه کاران دولتی سودهای بادآورده ای را به ارمغان آورده است .
بررسی هیئت های نظارت بازرسی و حسابرسی فدرال و همچنین تحقیقات میدانی انجام شده توسط کنگره و سایر نهادهای نظارتی منجر به تنظیم گزارش های هشداردهنده و نگران کننده ای شده که عموما توسط عوامل آشکار و نهان دولتی و امنیتی آمریکا در حاشیه قرار گرفته و کمتر رسانه ای شده است .
دقیقا به همین دلیل است که گزارشات رسمی و متنوع در این مقوله عموما بدون تاثیر عملی در توقف سواستفاده ها سو مدیریت ها و ریخت و پاشهای گسترده بایگانی شده و یا در پیچ و خم کاغذبازیهای اداری تعمدا به فراموشی سپرده شده است .
گزارش حسابرسی ها و نظارت نهادهای دولت فدرال از همان هفته های اولیه پس از اشغال عراق به موارد متعدد ریخت و پاش حساب سازی سند سازی و اختلاس در مقیاس میلیاردی اشاره دارد. مدارکی وجود دارد که نشانگر غارت اموال دولتی عراق و سپرده های بانکی در نخستین روزهای پس از اشغال عراق در دوره حاکمیت ژنرال « جی گارنر » است . اگرچه این گزارشات هم فقط به بخش کوچکی از موارد پرتعداد غارتهای بزرگ و کوچک اشاره دارد و لی تخمین ها درحدود 12 تا 17 میلیارد دلار اختلاس است . بعلاوه در دوره « پل برمر » این موارد اختلاس با آگاهی و اشراف بیشتری صورت گرفته و حتی به غارت درآمدهای نفتی عراق منجر شده است .
بطوریکه بین 5 تا 9 میلیارد دلار درآمدهای موردانتظار از محل صدور نفت عراق هرگز به حساب خزانه و حسابهای دولتی عراق وارد نشده و توسط کارگزاران مرتبط با « پل برمر » در حسابهای بانکی خارج از عراق عمل شده است و هیچگاه ردپائی از آن در دفاتر رسمی دولت و بانکهای عراق از جمله بانک مرکزی این کشور در این خصوص باقی نمانده است .
دلایل روشنی وجود دارند که نشان می دهند ناامنی به موضوع حیف و میل ها اختلاس ها و سندسازیهای اداری ـ نظامی آمریکا در عراق اشغالی ارتباط مستقیم و تنگاتنگی داشته و دارد. در واقع ناامنی در عراق همواره پوششی برای فرار از « مستندسازی » معاملات کوچک و بزرگ و مهمتر از آن راه گریز مناسبی نسبت به نظارت و حسابرسی بوده است . مقامات آمریکائی مستقر در عراق و همچنین پیمانکاران مرتبط با همین مقامات با خاطری آسوده به غارت ثروتهای عراق پرداخته اند و تقریبا همواره مطمئن بوده اند که در پرتو ناامنی های عمومی عراق هیچکس جرات سفر به عراق و نظارت بر عملکرد آنها را نخواهد داشت . در نتیجه پیمانکاران فرصت مناسبی در اختیار دارند تا « حساب سازی » و حتی « سندسازی » کنند و گزارشات مالی متعددی را برای کارهائی که هرگز انجام نشده تنظیم نمایند و به واشنگتن بفرستند.
خشم مقامات کنگره و نهادهای نظارتی از اینست که تقریبا بدون استثنا تمامی گروههای نظارتی اعزامی به عراق یا موارد متعددی از خطاهای رسمی در این تبیین موارد مواجه شده اند که اساس عملکرد ساختار نظامی ـ امنیتی آمریکا در عراق اشغالی را به کلی به زیر سئوال می برد. موضوع مهمتر اینکه بخش اعظم این موارد جدی به مقامات ارشد دولتی و نظامی و از جمله « دیک چنی » معاون رئیس جمهور مربوط می شود که زمینه های فعالیت شرکتهای « هالیبرتون » بکتیل بلک واتر را در عراق فراهم کرده اند.
ابعاد رسوائی در این موارد به قدری گسترده است که بسیاری از سفرهای دیک چنی به عراق با هدف دخالت مستقیم وی در حل و فصل این مسائل صورت گرفته تا وی بتواند با آگاهی بیشتر و به دور از چشم حسابرسان و نهادهای نظارتی با سو استفاده از پوشش های حکومتی مسائل را فیصله دهد. تصادفی نیست که دیک چنی و کاخ سفید هنوز هم در برابر درخواستهای کنگره برای ارائه بسیاری از اسناد و مدارک مربوط به عراق ایستادگی می کند و بخش اعظم این مکاتبات رسمی را بدون پاسخ گذاشته است .
با اینهمه در سالهای اخیر کنگره با حساسیت بیشتری وارد این ماجرا شده و با تحریک سایر نهادهای نظارتی و حسابرسان فدرال از آنها می خواهد که « تحولات مالی » در پرتو جنگ عراق را به دقت زیر ذره بین قرار دهند و موارد جدی اختلاس و حساب سازی را ردیابی و ریشه یابی کنند.
البته کنگره با این قبیل گزارشات رسمی بطور مستمر در ارتباط است ولی فقط در مقاطع مرتبط با انتخابات از این موارد به منظور افشاگری علیه رقبا استفاده می کند و در نتیجه در بسیاری از موارد انگیزه ای برای رسانه ای کردن خطای رقبا از خود نشان نمی دهد. مقامات کنگره بارها فاش کرده اند که شرکت بلک واتر در بیش از 260 مورد جنایات منجر به قتل در عراق نقش مستقیم و محرزی داشته است . بعلاوه ایجاد شبکه های امنیتی موازی حکومت عراق آموزش و تجهیز تروریستها واردات و توزیع اسلحه بویژه سلاحهای تمام اتوماتیک تهاجمی دوربین های دید در شب و جنگ افزارهای مورد نیاز جهت عملیات تخریبی پیشرفته جزو اتهامات قطعی شرکت « بلک واتر » بوده است و کنگره در این زمینه به یقین و قطعیت رسیده است .
با اینهمه موارد امنیتی از دیدگاه کنگره از اهمیت کمتری نسبت به سواستفاده های مالی قرار دارند و نزد افکار عمومی هم اختلاس ها سندسازیها و ریخت وپاشهای غیرموجه بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.
جدیدترین مورد از این مقوله به اسناد مربوط به « برنامه بازسازی عراق » ! مربوط می شود که از یک حیف و میل 100 میلیارد دلاری پرده برمی دارد که تقریبا تمامی مراکز نظارتی حسابرسی فدرال و نهادهای ناظر و کنگره از جزئیات آن اطلاع دارند و مشخصا اتهامات گروههای دولتی فعال آمریکا در عراق را در 4 محور فهرست می کند .
1 ـ ریخت و پاشهای غیرضرور و غیرموجه
2 ـ دستکاری در اسناد مالی و مدارک و مستندات توجیهی به منظور اثبات ضرورت انجام هزینه های جاری جنگ علیه تروریسم
3 ـ بزرگنمائی و ارائه اطلاعات انحرافی و فریبنده در مورد کارهای انجام شده
4 ـ سندسازی و ارائه اطلاعات نادرست در مورد کارهائی که اصولا انجام نشده و وجود خارجی ندارند .
برای مثال در فهرست اسامی کسانیکه به عراق اعزام شده اند اسامی کسانی وجود دارد که سالها قبل از اشغال عراق در گذشته اند و در یک مورد سن فرد اعزامی به عراق 96 سال بوده است ! وجود این موارد جعلی و ساختگی بودن فهرستهای تنظیمی را نشان می دهد .
ژنرال کالین پاول وزیرخارجه وقت آمریکا در آغاز اشغال عراق در این مورد بارها در صحت ادعاهای پنتاگون پیرامون اعزام نفرات نظامی و نیروهای لجستیکی اظهار تردید کرده و این سئوال را مطرح نموده که آیا واقعا پنتاگون در هر هفته 20 هزار نیروی تازه نفس را به عراق اعزام کرده است ژنرال پاول که خود فرمانده نیروهای آمریکائی در جنگ اول علیه عراق بوده به خوبی می داند که در آن جنگ هم آمریکا با اهداف جنگ روانی ادعا می کرد که 600 هزار نظامی خود را وارد منطقه کرده است ولی صاحبنظران در آن مقطع این ادعای واشنگتن را با توجه به محدودیت های زمانی و مسائل لجستیکی موجود یک « بلوف تبلیغاتی » ارزیابی می کردند.
اکنون پنتاگون برای آنکه همه باور کنند این ارقام ادعائی صحت دارد بخاطر تمامی نفرات اعزامی به عراق « صورتحساب » تنظیم کرده و وجوه ادعائی در مورد هزینه های مربوطه را از جیب مالیات دهندگان آمریکایی پرداخت نموده است . این مچ گیری ژنرال پاول از پنتاگون به قدری محرز بود که ژنرال « ریکاردوسانچز » فرمانده اسبق آمریکا در عراق و « پل برمر » حاکم آمریکائی عراق ناچار شدند آنرا بپذیرند و بر آن صحه بگذارند.
اکنون حاصل جمع این ریخت و پاشهای 5 ساله به ارقام نجومی و تکان دهنده ای رسیده و صحبت از 100 میلیارد دلار حیف و میل است که 50 میلیارد دلار آن از محل مالیاتها و 50 میلیارد دلار دیگر از درآمدهای نفتی عراق تامین شده است . بر همین مبنا ادعا شده که جمعا 117 میلیارد دلار بمنظور بازسازی و احیای زیرساختها و ظرفیتهای فنی ـ صنعتی عراق هزینه شده و حال آنکه مطابق ارزیابی ها ارزش واقعی کارهای انجام شده در بهترین حالت حدود 17 میلیارد دلار است و در واقع برای یکصد میلیارد دلار دیگر « حساب سازی » شده است .
بویژه آنکه بخش اعظم بازسازیهای ادعائی وجود خارجی ندارد و ویرانه های جنگ در بخش زیرساختها همچنان بصورت مخروبه باقی است . بعلاوه حتی همان موارد اجرا شده هم در حد « بازگشت به وضع سابق » صورت گرفته است .
این تصویر چندش آور است که بوش کوچک و دستیارانش از بازسازی عراق به نمایش گذاشته اند و نه تنها منابع و ثروتهای عراق را به غارت برده اند که حتی به جیب مالیات دهندگان آمریکائی هم دستبرد زده اند. این رسوائی بی پایان است که نه فقط به نام نومحافظه کارن شرور آمریکائی بلکه به نام آمریکا نیز در تاریخ معاصر به ثبت خواهد رسید.
گزارش حسابرسی های انجام شده در عراق نشاندهنده موارد متعدد اختلاس حساب سازی و سندسازی میلیاردی آمریکائیهاست
اسناد مربوط به برنامه بازسازی عراق از یک حیف و میل 100 میلیارد دلاری در عراق پرده برمی دارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات