گروه جهان: رییسجمهوری چین برای دیداری رسمیوارد کوبا شدهاست. روز گذشته 18 نوامبر (28 آبان)، هو جین تائو، رییسجمهوری چین، همراه با هیاتی از مقامات ارشد این کشور برای دیداری دو روزه وارد هاوانا پایتخت کوبا شد و مورد استقبال رائول کاسترو رییسجمهوری این کشور قرار گرفت. دیدار از کوبا بخشی از سفر آقای هو به کشورهای آمریکای لاتین است که در جریان آن، رییسجمهوری چین در اجلاس سران کشورهای حوزه آسیا و اقیانوس آرام در پرو شرکت خواهد کرد.
انتظار میرود در جریان این سفر، کمکهای اقتصادی چین به کوبا مورد بررسی قرار گیرد و با توجه به دشواریهای ساختار اقتصادی کوبا، احتمال دارد استفاده از تجربه چین در اصلاحات اقتصادی مورد گفتگو قرار گیرد.
هر دو کشور کوبا و چین دارای نظامهای حکومتی کمونیستی هستند، در حالی که اصلاحات اقتصادی چین در خلال دو دهه اخیر به رشد اقتصادی سریع این کشور منجر شده، کوبا با مشکلات گستردهای دست به گریبان است. تا پیش از فروپاشی شوروی سابق، کوبا به عنوان مهمترین متحد آن کشور در نزدیک مرزهای آمریکا، از حمایت و کمکهای اقتصادی سخاوتمندانه شوروی برخوردار بود.
با سقوط اتحاد شوروی در سال 1991، اقتصاد کوبا نیز از مهمترین منبع درآمد خود محروم ماند و تحریم طولانی آمریکا علیه این کشور مشکلات موجود را شدت بخشیده است. هنوز معلوم نیست که آیا آقای هو در جریان دیدار ازهاوانا با فیدل کاسترو رییسجمهوری سابق کوبا هم دیدار میکند یا نه.
فیدل کاسترو در ماه ژوئیه سال 2006 به دلیل بیماری اختیارات خود در مقام رییس شورای دولتی (رییسجمهوری)، رییس شورای وزیران (نخستوزیر)، دبیر اول حزب کمونیست و فرمانده کل نیروهای مسلح را به طور موقت به برادرش رائول کاسترو تفویض کرد. در ماه فوریه سال جاری، رائول کاسترو رسماً به عنوان جانشین فیدل کاسترو رهبری کوبا را در دست گرفت.
از زمان کنارهگیری از قدرت، فیدل کاسترو همچنان میزبان برخی از مقامات ارشد خارجی دیدارکننده از کوبا بوده و با انتشار نظرات خود، بر اداره امور کشور تاثیر گذاشته است. پس از برگزاری اجلاس واشنگتن که در آن رهبران بیست کشور عمده جهان از جمله چین، به بررسی بحران اقتصادی کنونی پرداختند، فیدل کاسترو در مقالهای آنان را به شدت مورد انتقاد قرار داد و متهم کرد به خواستهای آمریکاییان گردن نهاده اند. با این همه، انتظار میرود مهمترین موضوعی که در جریان سفر رییسجمهوری چین به کوبا مطرح شود، دریافت کمک برای مقابله با مشکلات اقتصادی این کشور باشد که با بروز رکود جهانی و کاهش برخی منابع درآمدی، مانند توریسم، احتمالا سختتر هم خواهد شد. اگرچه رائول کاسترو کم و بیش همان سیاستهای کلی برادر خود را ادامه میدهد و نشانه فاحشی از تغییرات اقتصادی و سیاسی در این کشور به چشم نمیخورد، اما دولت جدید درصدد جلب سرمایهگذاری "کشورهای دوست" در کوبا بوده است.
در ماههای اخیر، رائول کاسترو از سرمایهگذاران خارجی برای اکتشاف معادن طلا، نقره، روی و مس در این کشور دعوت کرده و همچنین درصدد توسعه صنعت جهانگردی بوده است. هو برای آخرین بار در سال 2004 به کوبا سفر کرد و نتیجه آن سفر یک رشته توافقهای مربوط به گسترش مبادلات تجاری و سرمایهگذاری در کوبا بود.
چین در حال حاضر در زمینه استخراج معادن نیکل در کوبا فعالیت دارد و در بخش کوچک استخراج نفت و گاز این کشور نیز سرمایهگذاری کرده است. جمهوری خلق چین، که در جریان توسعه صنعتی خود به یکی از مصرفکنندگان عمده مواد اولیه و یکی از صادرکنندگان اقلام صنعتی در جهان تبدیل شده است، میکوشد روابط اقتصادی خود با سایر مناطق آمریکای لاتین را نیز گسترش دهد.
در 9 ماهه اول سال جاری، صادرات چین به کشورهای این منطقه بیش از 50 درصد رشد کرد و به حدود 112 میلیارد دلار رسیده در حالی که این کشور یکی از واردکنندگان عمده مواد خام از آمریکای لاتین از جمله نفت ونزوئلا محسوب میشود. اگرچه سفر اخیر آقای هو به هاوانا قطعا به گسترش روابط اقتصادی دو طرف منجر خواهد شد، اما نشانهای از تمایل کوبا به اجرای سریع اصلاحات اقتصادی، حتی از نوع چینی آن به چشم نمیخورد و احتمال بیشتر این است که سیاستهای مبتنی بر ایدئولوژی فیدل کاسترو فعلا در این کشور ادامه یابد. در آستانه سفر آقای هو، گرانما نشریه رسمی حزب کمونیست کوبا، در مقالهای به ستایش از الگوی توسعه صنعتی در چین پرداخت اما افزود این دستاورد با "بروز نابرابری در توزیع ثروت در کشور، تفاوت بین شهر و روستا و تخریب محیط زیست همراه بوده است".
از آغاز سال 1979 حزب کمونیست چین سیاستهای اصلاحات و درهای باز را که "دنگ شیائوپنگ" مطرح کرد، به اجرا گذارد. پس از اجرای سیاستهای اصلاحات و درهای باز به این طرف، توسعه اقتصاد ملی و اجتماعی چین به دستآوردهای فوقالعادهای نایل آمد و چهره کشور دستخوش تغییراتی سترگ شد. این دوران از لحاظ وضع، بهترین زمان پس از تاسیس جمهوری خلق و بهترین دوره برای مردم به لحاظ تامین منافع آنان به شمار میرود.
هدف سیاست اصلاحات خروج چین از سد و بند اقتصاد اداری است. نمونه تاریخی آن را میتوان با سیاست نپ در دهه ۲۰ شوروی مقایسه کرد، اما به لحاظ طولانی بودن، روند تجربی آن و مشخص نبودن چشمانداز نهایی آن از سیاست نپ متمایز میشود.
چین برای بسیاری از کشورهای عقبمانده الگوی مناسب و راه آن راهی نسبتا هموار است. الگوی چین از آن جهت قابل بررسی است که بکار گرفتن آن موجب نارضایتی صاحبان ثروت نمیشود. برعکس ثروتمندان همه کشورهای جهان از این الگو با رضایت کامل استقبال میکنند و سرمایه خود را در چین بکار میگیرند.
بدین وسیله هر دو طرف از این کار سود میبرند. چین راه رشد اقتصادی خاص خود را پیمود. راهی را در پیش گرفت که، در هیچ جای دنیا تجربه نشده بود. بدین سبب هم در سطح کشور، هم در سطح رهبری حزبی و دولتی، با مشکلات تئوریک مواجه گردید. چنانکه حل این مشکلات با اعمال قهر امکانپذیر شد.
اما مرگ «مائو تسه تونگ» امکان داد «تنگ شیائوپنگ» یکی از رهبران مغضوب دوران حاکمیت مائو به حاکمیت برگردد و با تغییر رادیکال مسیر سیستم اقتصادی و سیاسی را عوض کند.
رفرم نه تنها اقتصاد کشاورزی، بلکه، کارگاهها و کارخانههای تولیدات صنعتی را در برگرفت. سرمایه خصوصی (داخلی، بویژه خارجی) امکان پیدا کرد با استفاده از کار ارزان، مواد خام ارزان، بازار وسیع داخلی تولیدات صنعتی، بویژه در تولیدات محصولات مصرفی دراز مدت، به شکل بیسابقهای افزایش یابد و بازار جهانی را تسخیر کند.
سیاست جدید اقتصادی تنگ شیائوپنگ، صحت نظریه همگرایی گالبرایت اقتصاددان سرشناس آمریکایی را به اثبات رساند. همگرایی دو سیستم اقتصادی سرمایهداری و سوسیالیستی را با هدایت واحد دولتی متکی به اقتصاد بازار، رشد جهش وار و اعجازآمیز اقتصاد چین را تامین نمود اما همزمان مورد انتقاد شدید اندیشمندان و رهبران کمونیست جهان قرار گرفت. چین متهم شد علیرغم حمل نام کمونیست به آرمانهای این اندیشه خیانت کرده و به نحوی گام در راه سیستم سرمایهداری نهاده است.
با این حال چین همزمان انتقادات کمونیست و لیبرالها را تحمل کرد و تلاش کرد که به سوی هیچ کدام از این دو گرایش بیش از حد متمایل نشود. حال به نظر میرسد تجربه موفق چین میتواند برنامه مناسبی برای آینده کوبا در اختیار رهبران این کشور قرار دارد. کوبای که اکنون فیدل کاسترو را در رهبری خود نمیبیند میتواند قدم در راه چینی بگذارد که با مرگ مائو دوباره متولد شد.