سرویس اقتصادی ـ سازمان بینالمللی انرژی در گزارش اخیر خود با ارائه توصیههایی در زمینه اصلاح نظام پرداخت یارانهها تاکید کرد این اقدام باید به طور تدریجی و گام به گام انجام شود تا فشار مالی ناشی از کاهش یارانهها نارضایتی اقشار کم درآمد را به دنبال نیاورد.
سازمان بینالمللی انرژی در گزارش اخیر خود به نام «اصلاح یارانههای انرژی» ضمن تاکید بر لزوم اصلاح نظام کنونی پرداخت یارانههای انرژی در کشورهای در حال توسعه راهکارهایی را برای انجام صحیح این کار ارائه کرده است.
رویکرد حمایتی
براساس این گزارش در برخی موارد سیستم بازار آزاد در بخش خدمات انرژی به درستی کار نمیکند و دولتها مجبورند برای دستیابی به اهداف اجتماعی و زیست محیطی در بازار دخالت کنند. پرداخت یارانه انرژی از لحاظ تئوری تنها زمانی منطقی و مورد قبول است که موجب افزایش سطح رفاه اجتماعی، ارتقای کیفیت محیط زیست و کاهش هزینههای اقتصادی شود. دولتها باید با دخالت در بازار انرژی، از افزایش تولید گازهای آلاینده هوا که به ضرر محیط زیست است جلوگیری کنند. افزایش مالیات و عوارض بر صنایع آلاینده محیط زیست یکی از بهترین راهکارها برای مبارزه با آلودگی هوا و تولید گازهای گلخانهای است. مالیات کربن که امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و صنعتی وجود دارد، مثال روشنی از این مساله است. کاهش یارانهها یا پرداخت یارانه به صنایع پاک و سبز نیز میتواند راهکار موثری باشد.
این گزارش میافزاید: یکی از مهمترین اهداف پرداخت یارانه انرژی حمایت از اقشار فقیر است. سیستم بازار آزاد توانایی حمایت از اقشار فقیر و آسیبپذیر را در برابر افزایش قیمت انرژی ندارد. اکثر دولتها از مکانیسم یارانه انرژی برای تامین انرژی مورد نیاز اقشار کم درآمد استفاده میکنند، گرچه ممکن است این مکانیسم در عمل موفقیت کافی را به همراه نداشته باشد.
پرداخت یارانه به انرژیهای مدرن
این گزارش میافزاید: علاوه براین دولتها میتوانند با پرداخت یارانه به انرژیهای جدید، زمینه لازم برای سرمایه گذاری بخش خصوصی برای تولید این نوع انرژیها را فراهم کنند. سرمایه گذاری در بخش تولید انرژی خورشیدی و استفاده از نیروی باد، نیازمند حمایتهای دولت است و دولتها میتوانند با پرداخت یارانه زمینه تولید انرژیهای جدید و تجدید پذیر موجب کاهش وابستگی کشورهای مختلف به انرژیهای فسیلی خواهد شد. تولید انرژیهای جدید از سویی نیز موجب حفاظت از محیط زیست و کاهش آلایندهها خواهد شد.
یکی از بهترین راهکارها و مثالها تولید انرژی از محصولات کشاورزی است که میتوان از آن جمله به اتانول، متانول و اتیل اشاره کرد. آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی، یارانههای زیادی را برای تولید این گونه انرژیها و حمایت از کشاورزان اختصاص میدهند.
سازمان بینالمللی انرژی در ادامه گزارش خود پرداخت یارانه در بخش انرژی هستهای را جایگزین مناسبی برای پرداخت یارانه به انرژیهای فسیلی میداند. بر اساس این گزارش یارانه برای تولید انرژی هستهای در بسیاری از کشورها از توجیه منطقی برخوردار است. به عبارت بهتر دولتها میتوانند با پرداخت یارانه، زمینه لازم برای دستیابی به منابع مدرن انرژی را فراهم آوردند و این مساله موجب ارتقای سطح زندگی اقشار فقیر خواهد شد.
این بحث در خصوص انرژی برق اهمیت مضاعفی دارد چراکه انرژی برق نقش مهمی در رشد و توسعه پایدار اقتصادی ایفا میکند. بنابراین پیشبینی میشود یارانهها طی سالهای آینده نیز بخش مهمی از سیاستهای انرژی در کشورهای در حال توسعه برای حمایت از اقشار فقیر به شمار رود.
پرداختهای روشمند
براساس این گزارش افزایش یارانه مصرف انرژی طی سالهای اخیر موجب رشد فزاینده مصرف انرژیهای فسیلی، وارد آمدن خسارتها و زیانهای جبران ناپذیری به محیط زیست و افزایش چشمگیر هزینههای اقتصادی شده است. هدف اصلی از اصلاح سیستم یارانهها، کاهش یا حذف کامل آن است. حذف کامل یارانهها یک سیاست برد ـ برد است.
کلیه یارانههای مربوط به انرژیهای فسیلی باید کاهش یابد. البته در اکثر موارد دولتها با تضاد و تناقض بین آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی حذف یارانهها روبرو میشوند. یارانه خوب یارانهای است که زمینه دستیابی به انرژیهای مدرن را فراهم کند، تاثیر مثبتی بر محیط زیست داشته باشد و موجب افزایش بهرهوری مصرف انرژی شود. برای اصلاح سیستم یارانهها یک رویکرد و مدل خاص وجود ندارد و هر کشوری باید براساس منافع و شرایط محلی و اولویتهای خود اقدام به اصلاح این سیستم نماید.
تجربه نشان میدهد، برنامه یارانهها باید دارای شاخصهای زیر باشد: هدفمند باشد، به این معنی که یارانه تنها به اقشار نیازمند و کم درآمد اختصاص یابد موثر باشد، به این معنی که یارانهها نباید انگیزههای تولید یا مصرف یک کالا یا یک خدمت را از بین ببرد. یارانهها باید براساس تحلیلها و کارشناسیهای علمی دقیق، منطقی باشد شفاف باشد به این معنی که اطلاعات مربوط به هزینههای دولت در زمینه یارانهها مشخص باشد و گروههای مختلف دریافت کننده یارانهها به خوبی تعریف شده باشند. به علاوه تردیجی باشد به این معنا که باید تغییر نظام یارانهها به طور تدریجی و غیر شتاب زده باشد.
هدفمندی یارانهها باید به گونهای باشد که منافع یارانهها تنها به اقشار فقیر و نیازمند محدود شود. گروههای هدف معمولاً شامل تولید کنندگان یا بخش خاصی از مصرف کنندگان خواهند بود. هدفمندی یارانهها موجب کاهش شدید بار مالی و هزینههای اقتصادی بر دولتها خواهد شد. به عنوان مثال خانوارهای با درآمد بالا از دستیابی کمتری به برق ارزان قیمت داشته باشند و یارانه مصرف برق به اقشار کم درآمد و نیازمند اختصاص داده شود.
نکته دیگر اینکه، پرداخت یارانه باید به گونهای باشد که انگیزههای تولید و عرضه یک محصول یا یک خدمت را از بین نبرد. مساله مهم در یارانه تولید این است که این یارانه باید موجب افزایش ظرفیت یا تولید شود. به عنوان مثال، پرداخت یارانه برای نیروگاههای خورشیدی موجب افزایش تولید برق در اتریش، دانمارک، آلمان، ژاپن و سوئد شده است.
به طور کلی یارانه تولید باید براساس هر واحد تولید محاسبه و پرداخت شود. مهمترین بخش اصلاح سیستم یارانهها، تشخیص دقیق گروههای هدف است. تقلب و ارائه اطلاعات نادرست و غلط معضل بزرگی در اجرای برنامه یارانه است. به عنوان مثال، پرداخت نقدی یارانه انرژی در اکوادور و هند به گروههای تقلبی هدف، موجب ایجاد مشکلات زیادی در این دو کشور شده است. نکته دیگر اینکه کلیه هزینههای مالی و یارانههای پرداختی به گروههای هدف باید کاملا شفاف باشد. دولت و سازمانهای دولتی نیز باید نظارت قاطع و کاملی را بر سیستم پرداخت نقدی یارانهها داشته باشند.
اجرای تدریجی و گام به گام
سازمان بینالمللی انرژی در ادامه گزارش خود به مقاومت برخی گروهها با اصلاح نظام پرداخت یارانهها اشاره میکند و میافزاید: این طرح معمولا با مقاومت گروههایی روبرو میشود که پیش از این به صورت ناعادلانه از مزایای یارانهها بهرهمند میشدند. بیشک یارانه انرژی بار مالی سنگینی را بر دولتها وارد میکند و گروههای هدف بهره چندانی را از یارانه انرژی نخواهند برد. تجربه نشان داده که کاهش یارانهها با مقاومتهای شدیدی در کشورهای مختلف روبرو شده است. به عنوان مثال طرح افزایش قیمت برق در هند طی سال 2000 با تظاهرات گسترده وسیع مردم همراه بود.
هدفمند کردن یارانهها نه تنها موجب کاهش فشار و بار مالی بر دولت میشود بلکه بخش بیشتری از اقشار فقیر و کم درآمد تخت پوشش یارانهها قرار خواهند گرفت. حذف یارانه انرژی در عمل نیازمند عزم سیاسی قوی برای تصمیمگیری است. این مساله به نفع کل افراد جامعه خواهد بود.
توصیههای زیر برای غلبه بر مقاومتها در برابر کاهش یارانهها به سیاستگذاران ارائه میشود: اصلاحات باید تدریجی باشد تا فشار مالی ناشی از کاهش یارانهها موجب نارضایتی اقشار کمدرآمد نشود. به عنوان مثال کاهش حمایت مالی از بخش معدن فرانسه طی برنامه بیست ساله از سال 1986 میلادی آغاز شد.
اگر اصلاح یارانه انرژی موجب کاهش قدرت خرید اقشار خاصی میشود، دولت باید با استفاده از ابزارهای مختلف از این اقشار حمایت به عمل آورد. سیاستمداران باید با برقراری ارتباط با مردم و افزایش آگاهی مردم در خصوص آثار مثبت اصلاح نظام یارانهها، زمینه همراهی مردم با دولت را فراهم آورند. در بسیاری از کشورها مردم به خوبی از آثار مثبت مصرف انرژیهای جایگزین و لزوم کاهش مصرف انرژیهای فسیلی آگاه هستند. اصلاح نظام یارانهها باید بخشی از روند اصلاحات اجتماعی و اقتصادی باشد. اصلاحات اقتصادی نیز باید با هدف اصلاح زیرساختهای بخش انرژی و به طور کلی زیرساختهای اقتصادی همراه باشد. دولت باید با حمایت از بخش خصوصی، زمینه افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی را فراهم آورد.