تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۳۸۸ - ۰۸:۱۳  ، 
کد خبر : ۷۹۸۹۹
مستنداتى درباره حمایت غرب از تندروها

به چه دلیل اصلاح‌طلبان آمریکایی؟

سیدابراهیم موسوی‌فرد اشاره: چندین ماه است که فضای دانشگاه تهران با نشریه دانشجویی «اصلاحاتیان» و نام «سید ابراهیم موسوی فرد» به عنوان مدیر مسئول آن آشناست. این نشریه دانشجویی در اغلب شمارگان خود به تجزیه و تحلیل ابعاد گوناگونی از عملکرد اصلاح طلبان در زمان حاکمیت هشت ساله آنان می پردازد. متن پیش رو نیز درصدد آن است تا مستنداتی را در این باره ارائه دهد که چرا اصلاح طلبان غرب گرا، مورد تأیید و بلکه حمایت آمریکا بوده و هستند. نقل قول های مقامات ارشد جاسوسی و سیاسی دولت آمریکا در حمایت صریح از اصلاح طلبان،که برخی از آن ها در این متن آمده است تکان دهنده و در عین حال عبرت آموز است، مطالعه این نوشتار خالی از فایده نیست.

پس از سخنان رهبر معظم انقلاب (یک هفته پس از سخنان بوش که گفته بود از اصلاح طلبان در داخل ایران حمایت می کنم) در 19 دی ماه سال قبل درباره «ننگ» بودن حمایت آمریکا برای برخی گروه های داخلی، بچه های نشریه به جد به دنبال ضمیر مستتر حقیقی در سخنان رهبری بودند که آیا واقعا منظور اصلاح طلبان هستند یا نه. بعد از مطالعات و جست و جوهای فراوان به مسائلی پی بردیم که ما را وادار به تغییر لوگو نشریه به شکل کنونی کرد صد البته علی رغم میل بعضی افرادی که در کمیته ناظر بر نشریات بودند و هستند و به خیال خام خود از به اصطلاح اصلاح طلبان دانشجو به حساب می آیند، نیز همچنین علی رغم فشارهای آنان از سوی کمیته ناظر. (خدا ان شاءالله عاقبت همه رو ختم بخیر کنه!).
اما اولین چیزی که توجهمان را جلب کرد حرف های جالب برخی افراد به اصطلاح اصلاح طلب بود گروه های به اصطلاح اصلاح طلب که خود را ضمیر مورد اشاره رهبری یافتند، در مقابل این حمایت بوش از آنان لب به سخن گشودند.
آنان ابتدا کوشیدند با فرافکنی، حمایت دشمن را متوجه سایر گروه ها کنند اگر چه بوش به صراحت از اصلاح طلبان نام برده بود.
شکوری راد در جواب سؤالی درخصوص اینکه نظری در مورد حمایت آمریکا از بعضی افراد و گروه های داخلی چیست؟ گفت: بنده منظور معظم له را در این رابطه نفهمیدم!!!
رجبعلی مزروعی نیز گفت: اگر آمریکا از گروهی داخلی حمایت کرد باید رفت و یقه آمریکا را گرفت!!! محمد اشرفی اصفهانی نیز گفت: هیچ کس نمی تواند بگوید که مخاطب سخنان رهبری اصلاح طلبان هستند!!! (البته به غیر از بوش)
زیدآبادی: این حمایت بوش از اصلاح طلبان ناشی از خوش نامی آنان است ای کاش بوس اسامی اصلاح طلبان را نیز به زبان می آورد!
اما ما برای اطمینان بیشتر کمی به عقب برگشتیم و با نگاهی به سخنان سال 79 رهبری در نمازجمعه تهران درباره اصلاحات آمریکایی، اهداف اصلاح طلبان آمریکایی بیش از پیش برایمان نمایان شد. و ما را به این نکته بیشتر متوجه کرد که هشدارهای رهبری در مقاطع خاص را باید به دقت پیگیری و محوریابی کرد تا خط نفاق داخلی به درستی شناسانده شود.
مقام معظم رهبری در 23اردیبهشت سال 79 در بخشی از خطبه های نمازجمعه تهران فرمودند:
«اگر کسانی بیایند با عدم اعتقاد به اساس ارزش ها، دم از تحول بزنند؛ معلوم است که تحول مورد نظر آنها چیست! تحول مورد نظر آنها، یعنی تحول نظام اسلامی به نظام غیراسلامی! تحول مورد نظر آنها، یعنی حذف نام اسلام، حذف حقیقت اسلام و حذف فقه اسلامی! اتفاقا ما بعضی از اینها را هم می شناسیم.
حالا بعضی که از تفاله ها و پس مانده های رژیم گذشته اند که در آن رژیم خوردند و چریدند و گوشت حرام بالا آوردند؛ بعد هم توانستند خودشان را در لابه لای جماعت مردم جا بزنند و حالا بتوانند نفسی تازه کنند و سربلند کنند و ادعای آزادی و مردم سالاری و دموکراسی کنند.
این اصلاحات معنایش چیست؟! این اصلاحات، یعنی همان اصلاحات آمریکایی! یعنی حالا که شما ملت ایران دست آمریکا را قطع کردید، بیایید برگردید و روشتان را اصلاح کنید؛ اجازه بدهید اربابان آمریکایی به داخل تشریف بیاورند و باز هم زمام اقتصاد و فرهنگ و اداره امور کشور را به دست گیرند!
یک عده هم کسانی هستند که مال آن رژیم نیستند؛ اما از اول انقلاب، بلکه بعضی پیش از انقلاب، نشان دادند که به اداره کشور بر طبق احکام اسلام از بن دندان عقیده ای ندارند. آنها اسم اسلام را می خواهند و اسم اسلام را دوست می دارند. دشمن اسلام به آن معنا هم نیستند؛ اما مطلقا اعتقادی به فقه اسلامی، به احکام اسلامی و به حاکمیت اسلامی ندارند. معتقد به همان روشهای فردی اند.
اوایل انقلاب هم یک عده از همین ها توانستند امور را قبضه کنند و در دست گیرند. اگر امام به داد این انقلاب نمی رسید، همین آقایان، خشک خشک انقلاب و کشور را به دامن آمریکا بر می گرداندند! اینها هم دم از اصلاح می زنند؛ گاهی دم از اسلام هم می زنند؛ اما در کنار کسانی قرار می گیرند که صریحا علیه اسلام شعار می دهند و با آنها اظهار همبستگی می کنند!
گاهی دم از اسلام می زنند، اما در کنار کسانی قرار می گیرند که شعار ضدیت با حکومت اسلامی، شعار سکولاریزم و حکومت منهای دین و حکومت غیردینی و حکومت ضددینی و لائیسم را می دهند! پیداست که اینها نفوذیند. اینها جزو آن دسته ای نیستند که ارزش ها را قبول دارند و معتقد به تحولند؛ نه. این ها نفوذیند؛ این ها بیگانه و غریبه اند.
بنده چند ماه قبل از این در همین منبر نمازجمعه بحث «خودی» و «غیرخودی» را مطرح کردم؛ اما فریاد بعضی ها بلند شد که چرا می گویید «خودی» و «غیرخودی»! بله، اینها غیرخودی اند؛ اینها انقلاب و اسلام و ارزش ها را قبول ندارند؛ جناح های خودی باید حواسشان را جمع کنند.»
چرایی حمایت آمریکا از اصلاح‌طلبان
درخصوص حمایت آمریکا از اصلاح طلبان یک علامت سؤال بزرگ در ذهن ایجاد می شود که آخر چرا این حمایت ها از طرف آمریکا صورت می گیرد؟ باید در این خصوص تأمل کرد و دید کدام نقص در این گروه ها و اشخاص وجود داشته که دشمن قسم خورده انقلاب اسلامی حمایت خود را از آنان اعلام می کند؟ از این منظر، بررسی رفتار و عملکرد این گروههای سیاسی نشان دهنده علت این حمایت خواهد بود آیا عملکرد کسانی که حل مشکلات اقتصادی مردم را منوط به توسعه سیاسی نمودند و این توسعه را در تغییر قانون اساسی می دانستند، دشمن را به طمع نینداخته است؟
آیا نامه نگاری هتاکانه به رهبری و پیشنهاد نوشیدن جام زهر جهت برقراری رابطه با آمریکا یک نقص در کارنامه فراکسیون مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به حساب نمی آید؟ و یا طرح حاکمیت دوگانه، رفراندوم، خروج از حاکمیت یا استعفای دسته جمعی، استعفاء و تحصن در مجلس، افشاگری علیه نهادهای نظام و... نقص در عملکرد اصلاح طلبان مجلس ششم محسوب نمی گردد؟
آیا این بی انصافی نیست که آمریکا از کسانی که صراحتاً از تریبون مجلس ششم کعبه آمال خود را ایالات متحده توصیف کرده و گفتند از سوی خانواده خویش برای رها کردن مجلس جهت عزیمت به آمریکا تحت فشار هستند، حمایت نکند؟ به نظر می رسد عدم حمایت آمریکا از کسانی که در اوج فشارهای غرب، رسماً اعلام کردند در موضوع هسته ای به جهان دروغ گفته و اساساً نیازی به انرژی هسته ای نداریم، حماقت است.
اما آیا واقعا این اندک شعور در مجموعه سیاست سازان کاخ سفید وجود نداشت که اگر از افرادی که می گفتند باید مجلسی بسازیم که در مقابل همه فشارهای دنیا تسلیم باشد و چنانچه همه دنیا جمع شوند و بگویند با ایران دعوا داریم مجلس بگوید با کسی دعوا نداریم، (حسین مرعشی، سرمقاله روزنامه همبستگی) حمایت نکنند، چه وقت می خواهند این حماقت خود را جبران کنند؟
قطعاً حمایت آمریکا از کسانی که بدلیل ضعف اعتقادی، قدرت آمریکا را قدرت لایزال و بی منتها می دانند و نه تنها در بحث هسته ای قائل به عقب نشینی بودند و هستند بلکه از روی هراس طرح سه فوریتی جهت اجرای پروتکل الحاقی تهیه می کردند و حتی در سرمقاله های خود می نوشتند: «حتی اگر بحث هسته ای را حل کنیم آمریکا مشکل دیگری برایمان درست می کند لذا برای زندگی در دهکده جهانی راهی جز دیدن کدخدا نداریم.» (ابراهیم یزدی، سرمقاله روزنامه شرق) و در مواضع اعتقادی نیز قائل به جدایی نهاد دین از سیاست بودند و هستند و نیز در مواضع آشکار خود چهره ای کاملاً سکولار از خود به نمایش گذاشته اند.امری بدیهی به شمار می رود.
چگونگی حمایت آمریکا از اصلاح‌طلبان
حمایت آمریکا از اصلاح طلبان به چند طریق صورت می گیرد:
الف) حمایت آشکار
حمایت علنی و آشکار آمریکا از اصلاح طلبان به دو شیوه حمایت های مالی و تبلیغی صورت می پذیرد همانند حمایت های مالی آمریکایی صهیونیستی دیدبان حقوق بشر از امثال سروش ها و کدیورها و گنجی ها و باقی ها و مجرمان 18 تیر همچون احمد باطنی و منوچهر محمدی و... اما علت این آشکارسازی بر مبنای این تحلیل غلط و قدیمی مربوط به سه دهه قبل انجام می شود که حمایت آمریکا از گروهها و اشخاص در ایران برای آنها یک امتیاز محسوب می گردید. و این در حالیست که رهبر معظم انقلاب در خصوص حمایت های آمریکا اصلاح طلبان می فرمایند:«بوش رئیس جمهور آمریکا گفت ما از فلان دسته در ایران حمایت می کنیم. این ننگ است برای هر کسی که آمریکا بخواهد او را تحت الحمایه خود بگیرد.»
در سال 2005 کنگره ایالات متحده آمریکا به صورت رسمی مبلغ 3 میلیون دلار بودجه برای دموکراتیزه کردن ایران تعیین کرد، در پانزدهم فوریه 2006، دولت بوش بودجه پیشبرد دموکراسی در ایران را به 85 میلیون دلار افزایش داد.
جرج بوش شنبه 5 ژانویه 2008 قبل از تدارک برای سفر خاورمیانه ای با محور اعلام شده «مهار نفوذ ایران» در نطق رادیویی با حمایت از اصلاح طلبان از بیروت تا تهران: «صبح بخیر، سه شنبه من سوار بر هواپیمای ریاست جمهوری عازم سفری به خاورمیانه هستم... در این سفر با شرکای خود درباره نبرد علیه تروریست ها و تندروها مشورت خواهم کرد. آنها سپرشان را زمین نمی گذارند پس ما هم نباید بگذاریم. این تنها یک نبرد نظامی نیست، مذهبی هم هست! سپس آمریکا باز هم در این منطقه حضور خواهد داشت. ما از دموکرات ها و اصلاح طلبان از بیروت و بغداد تا دمشق و تهران حمایت خواهیم کرد و در کنار آنها خواهیم ایستاد».
ب) زیر سوال بردن سلامت انتخابات
از دیگر شیوه های حمایت آمریکا، زیر سوال کردن نتیجه انتخابات پیش از برگزاری آن می باشد که با دو هدف صورت می پذیرد:
1- مقدمه‌سازی برای طرح نظارت بین‌المللی
2- توجیه شکست نیروهای متمایل به خود
در این شیوه هماهنگی و همسویی گروههای داخلی غرب گرا ضروری است. لذا از مدتها پیش از هر انتخاباتی در کشور، اصلاح طلبان با طرح علامت سؤال در برابرسلامت انتخابات و رقابت و شورای نگهبان و... اقدام به تشویش اذهان عمومی نموده، و به این مقصود دشمن مدد می رسانند و دشمن نیز الحق که برایشان سنگ تمام می گذارد و حسابی از این طریق، نوعی از حمایت های خود را از آنان عملی می سازد. این رفتار اصلاح طلبان و حامیان آنها در هر انتخاباتی درکشورمان اظهر من الشمس است فقط کافیست سری به آرشیو روزنامه های اصلاحاتی زد و نگاهی به اخبار و سرمقاله های آنها درایام انتخاباتی نظیر انتخابات مجالس ششم و هفتم و قبل از آنها و همچنین انتخابات ریاست جمهوری نهم انداخت، البته اگر حوصله این جستجو را ندارید. هیچ غمتان نباشد، چون انتخابات ریاست جمهوری آینده زیاد دور نیست می توانید این مطلب را به وضوح با چشمان خودتان ببینید (کاری که عوض داره، گله نداره).
مقام معظم رهبری با طرح این موضوع میفرمایند: «من می بینم متاسفانه دراظهارات بعضی ها- حالا انشاءالله که از روی غرض ورزی نیست- مرتب تکیه می کنند: آقا! تقلب نشود. آقا! دستبرد نشوند. چه تقلبی؟! قریب سی سال است که دستگاههای مجری این مملکت دارند انتخابات را انجام می دهند.»
ج) تعطیلی انتخابات
طرح تعطیلی انتخابات در کشور نیز از جمله شیوه های حمایت آمریکا از نیروهای داخلی است تا به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دشمنان بتوانند بهانه لازم را برای دخالت و مانور تبلیغی برای زیرسؤال بردن مردم سالاری در کشور پیدا کنند. از این رو معظم له می فرمایند: «سعی شد دراین کشور باب انتخابات بسته شود تا دشمنان بتوانند بگویند نظام جمهوری اسلامی نظام مردمی نیست، خدای متعال نگذاشت، اراده الهی بر اراده بدخواهان فائق آمد.»
صدالبته که در این شیوه نیز نقش گروههای همسو با آمریکا زمینه ساز و لازم است همانند آنچه قبل از انتخابات مجلس هفتم اصلاح طلبان با تحصن نمایشی و استعفا به دنبال آن بودند و به صراحت اعلام کردند که باید برای تعطیل کردن انتخابات مجلس هفتم اقدام کرد و عده زیادی از استانداران اعلام کردند که درغیر این صورت استعفا خواهند داد و مملکت را از پا خواهند انداخت و به دنبال آن تحکیم وحدت انتخابات را تحریم کرد.
ه) هوچیگری بین‌المللی
هیاهو و جنجال روانی- تبلیغاتی هم از دیگر شیوه های حمایت آمریکا و غرب از اصلاح طلبان است که در پرتو آن عده ای از مرعوبین و گروههای منفعل دچار تزلزل گردیده و با عقب نشینی در برابر دشمن، میدان را برای عوامل و عناصر ضعیف در برابر اراده قدرتها خالی کنند و عده ای نیز بتوانند به مجلس یا دیگر مناصب مدیریتی کشور نفوذ کنند.
اما رئیس جمهور آمریکا پیش از این نیز در اوج جنجالهای سیاسی داخلی، در بیانیه ای رسمی (12 جولای 2001) از اصلاحاتیان حمایت کرده بود. اوایل سال 81 پس از سخنان هتاکانه هاشم آغاجری در همدان که اسلام را دینی سیاه و عتیقه و تقلید را کار میمون ها! دانسته بود بوش برای تقویت اصلاح طلبان سکولار بیانیه ای در حمایت از اصلاح طلبان و دانشجویان آشوب گر صادر کرد.
بوش در این بیانیه رسمی با حمایت از اصلاحات در ایران، مقامات به اصطلاح غیرانتخابی ایران را مورد حمایت قرار داد، از دانشجویان و روزنامه نگاران و نمایندگان مجلس که مورد تهدید واقع می شوند، دفاع نمود. بوش در این بیانیه بدنبال حمایت کامل از اصلاحات در ایران برآمد.
و اما در آخر:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نمازجمعه تهران 24/11/1382 فرمودند: «انسان متاسف می شود که می بیند بعضی کسان دوست می دارند کاری کنند که درآن سوی مرزها دشمنان این ملت برای آنها کف بزنند! این ننگ است. اگر دیدید دشمن برای شما کف می زند، نگاه کنید اشکال کارتان کجاست.»
گری سیک (معاون سابق وزارت خارجه آمریکا): «من در ایران روشنفکرانی را دیدم که اشاره های ما را دنبال می کنند. آنها شش لولی را بالا برده اند تا هرکس و هرچه را که با ما ناسازگار است، هدف قرار دهند مثلا حتی ولایت فقیه را که تکنولوژی برتر ما را درطبس در اراده برتر خود دفن کرد.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نمازجمعه تهران:
«امام فرمودند وای از آن روزی که دشمن از ما تعریف کند! خوب دشمن چه موقع از انسان تعریف می کند، خیلی از نقاط تحسین برانگیز در ملت و کشور و امام ما بود و هست که دشمنان ما در دلشان تصدیق می کنند، اما نمی خواهند به زبان بیاورند.»
سام گجنسون نماینده کنتاکی در کنگره آمریکا:
«ما همه از انتخاب آقای خاتمی خوشحال شدیم.»
رهبر معظم انقلاب:
«آن جایی که دشمن برای کسی کف می زند و هورا می کشد و او را تشویق می کند، باید انسان بفهمد که اشتباه می کند. کسانی که بر طبل تعطیلی انتخابات می کوبیدند- البته به فضل پروردگار در متن ملت نیستند، منزوی اند- الان هم در گوشه و کنار کسانی پیدا می شوند که بگویند نباید شرکت کنید، یا ما شرکت نمی کنیم. این غلط است، راه درستی نیست. ملت باید با وحدت و اتحاد کلمه آنچه را که مصلحت اوست، انجام دهد. این را هم بنده به هیچ وجه موافق نیستم که یک عده بگویند اگر فلان طور نباشد، اسلام از بین خواهد رفت، یک عده هم بگویند اگر فلان طور نباشد، جمهوریت از بین خواهد رفت، نه آقا، این حرف ها نیست.»
ریچارد کلمن سیاست مدار کهنه کار آمریکا:
«ظاهرا روزهای تلخ سردرگمی ما با روی کار آمدن اصلاح طلبان سپری می شود. ما از این پس باید شاهد فرو ریختن ستون های این نظام سرکش و مهارنشدنی باشیم. من به همه مردم دنیا می گویم: ما به ایران بازخواهیم گشت.»
رهبر معظم انقلاب:
«در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است. جمهوریت ما از اسلام گرفته شده و اسلام ما اجازه نمی دهد در این کشور مردم سالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم. اسلام این را به ما تعلیم داد و املاء کرد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند و خدای متعال این توفیق را داده است که مردم این راه را طی کنند.»
استانلی روم، معاون رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا (اردیبهشت 1380):
«آنچه تا به حال همه تحرکات ما را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران با ناکامی مواجه کرده است، اعتماد مردم ایران به ولایت فقیه است، چرا که ولایت فقیه برای ما و برای گنجینه های اطلاعاتی ما یک واژه بی تعریف است ولایت فقیه به طوری که ما به هیچ وجه نمی توانیم محل حضور و ظهور و حتی میزان برد احکام ولی فقیه را پیش بینی کنیم. ما ناامید نیستیم، خوشبختانه احزاب و آدم های تازه نفس در ایران، در یک حرکت جمعی با ظرافت و وسواس دارند این خار را از چشم ما بیرون می کشند.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات