تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۰:۲۹  ، 
کد خبر : ۸۰۶۳۵
آینده روابط ایران و مصر (مشروح)

ایده رابطه با مصر باید پخته شود


ماشاء‌الله شمس الواعظین، حجت‌الله جودکی، سید هادی خسروشاهی و حسن هانی زاده با شرکت در میزگرد بررسی آخرین تحولات مناسبات تهران - قاهره در خبرگزاری مهر به بررسی جدید ترین تحولات روابط دو جانبه دو کشور و چشم اندازهای پیش روی آن پرداختند.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الله جودکی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر با تاکید برنقش روشنفکران در روابط دو کشور دراین میزگرد بر لزوم شناخت هر چه بیشتر زوایای مختلف برقراری روابط با مصر تاکید کرد و افزود: به یاد داشته باشید که انجام چند ملاقات و دیدار رسمی به برقراری کامل مناسبات تهران - قاهره منجر نمی شود و همانگونه که می دانید تا به امروز دیدارهای بسیاری بین مقامات مختلف ایرانی و مصری در سطوح مختلف انجام گرفته که هیچ یک به از سرگیری مناسبات دو کشور منجر نشده است.

وی افزود: در واقع مسئله تمایل مصر به تعمیق مناسبات همه جانبه با ایران، موضوعی است که در کشور ما مفروض انگاشته شده و این در حالی است که اساسا اظهار علاقه طرف مصری نسبت به این مسئله فرضی غلط است.

نیم قرن قهر دیپلماتیک

جودکی روابط تهران - قاهره طی نیم قرن گذشته را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: با بررسی روابط ایران و مصر طی نیم قرن گذشته، می توان ادعا کرد که ماه عسل روابط سیاسی بین دو کشور تنها چند سال به طول انجامیده است؛ یعنی در فاصله سال های پس از مرگ جمال عبد الناصر و روی کار آمدن سادات تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران. به عبارت دیگر این روابط حدود نیم قرن با قهر مواجه بوده است!

این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: همانگونه که می دانید افسران آزاد پس از پیروزی و سرنگونی نظام سلطنتی در مصر، روابط نسبتا مستحکمی با بلوک شرق بر قرار کردند و از این رو تضاد آنان با کشورهای غربی و اسرائیل روز بروز بیشتر شد. در ایران نیز پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد علیه دولت ملی مصدق، روابط ویژه ای با غرب و به تبع آن با اسرائیل برقرار شد و به عبارت دیگر شاه هم پیمان بلوک غرب شد.

وی ادامه داد: با توجه به مقدمات مذکور دو کشور ایران و مصر نیز به اوج تضاد با یکدیگر رسیدند؛ با اوج گیری جنگ سرد میان دو نظام سیاسی ایران و مصر، گام های غیردوستانه ای علیه یکدیگر برداشته شد؛ عبد الناصر به حمایت از مخالفان سیاسی ایران برخاست و کار به جائی رسید که این مخالفان در مصر دوره های آموزش نظامی برای سرنگونی شاه دیدند. عبد الناصر رسما از شورشیان جدائی طلب عرب جنوب ایران حمایت کرد و آنها را مسلح نمود و نام خیلج فارس را هم به خلیج عربی تبدیل کرد.

جودکی همچنین گفت: علی رغم تیرگی روابط سیاسی ناصر و شاه، فعالیت های جمال عبد الناصر از سوی مردم ایران با نگاهی متفاوت ازحکومت شاه مورد ارزیابی قرارمی گرفت. روشنفکران ومبارزان ایران ازاقدامات ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی ناصر حمایت می کردند، البته نگاه انتقاد آمیزی هم نسبت به ناصر وجود داشت و در همان چارچوب انقلابیون مذهبی ایران که علیه شاه فعالیت می کردند، همواره اعدام سید قطب را خطای سیاسی ناصر قلمداد می نمودند.

وی در ادامه اظهار داشت: با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حاکم شدن گفتمان انترناسیونالیستی بر سیاست خارجی ایران ( در اینجا باید به بدفهمی معنای صدور انقلاب و استفاده غرب از این شعار برای ایجاد ترس در میان کشورهای عربی اسلامی اشاره کرد) و دگردیسی سادات به سمت بلوک غرب و روابط صمیمانه میان او و شاه ایران و سرانجام اتخاذ سیاست صلح با رژیم صهیونیستی، روایط دو کشور مصر و ایران به دستور امام خمینی(ره) قطع شد و از این تاریخ به بعد خصومت بر روابط دو کشور سایه افکند.

تحرک اهل فرهنگ در حاشیه تقابل اهل سیاست

این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: در تمام مدتی که اهل سیاست در دو کشور ایران و مصر به تقابل مشغول بودند، دغدغه اهل فرهنگ در ایران و مصر چیز دیگری بود. آنها بی سر و صدا و به دور از جنجال های سیاسی در جهت تحکیم روابط دو ملت قدم برمی داشتند؛ یکی ازیادگارهای خوب و ماندگار این دوران، «دار التقریب بین المذاهب الإسلامیة» است که تلاش فراوانی در جهت شناخت صحیح مذاهب اسلامی از یکدیگر به ویژه شیعه و سنی داشت.

وی اقدامات شیخ محمود شلتوت و محمد تقی قمی در این دوران را ستود و ادامه داد: در همین زمان مدرسه ای که ایشان تاسیس و اندیشمندانی که در دار التقریب تربیت و به جامعه تقدیم نمودند، به واقع قابل تحسین است؛ در آن مقطع قمی سمبل فرهنگ ایرانی است که پا به پای اندیشمندان الازهر فعالیت کرد. بر اثر فعالیت ایشان بسیاری از کدورت های میان شیعه و سنی و متعاقب آن در میان مردم ایران و مصر بر طرف شد.

جودکی تصریح کرد: شاید بتوان ادعا کرد که نویسندگان اسلامگرای مصری رتبه نخست را در تاثیر گذاری بر روشنفکران دینی ایران در دهه های پنجاه تا هفتاد میلادی داشته اند. به عنوان مثال خطیب قدرتمندی چون فلسفی در گفته هایش از منفلوطی شاهد مثال می آورد ونویسندگان پژوهشگر دینی ازفرید وجدی سخن می راندند و ازهمه مهمتر اکثر ایشان متاثر ازاندیشه های اتوپیائی سید قطب بودند. این تاثیرتا آن حد بود که ایشان نکات افتراق و تضاد اندیشه ای خود را با سید قطب فراموش می کردند و عاشقانه برخی از گفته های وهمی و خیالی او را تکرار می نمودند.

رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر همچنین گفت: همگان به خاطر دارند که سید قطب در یکی از کتاب هایش ادعا کرده بود که اگر تنها یک روستا را در اختیار داشتند، آن را به گونه ای اسلامی به عنوان شاهد صادق گفته های شان به عنوان مدل اسلامی ساخته و به دنیا عرضه می نمودند. این گفته چنان تاثیری بر ایرانیان داشت که برخی از ایشان ادعاهای مشابهی ارائه کردند و حتی گفتند که اگر فقط یک ساعت رادیو و تلویزیون را در اختیار داشتند، چنین و چنان می کردند!

وی در ادامه درباره تفاوت فرهنگی دوران ناصر و سادات اظهار داشت: جمال عبد الناصر در دوران حکومتش به مسئله ملی گرائی عربی یا پان عربیسم اهمیت زیادی می داد و همین مسئله باعث دوری و نزدیکی وی با برخی کشورهای عربی و اسلامی می شد، این سیاست باعث شده بود تا کشورهایی چون عربستان سعودی و شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس با وی رابطه خوبی نداشته باشند.

انفعال روشنفکران در سایه سیاست

جودکی همچنین نگرش متفاوت فرهنگیان وسیاستمداران را مورد اشاره قرار داد و افزود: حقیقت آن است که متاسفانه اهل سیاست طی نیم قرن گذشته همواره برطبل جدایی دوملت کوبیدند وبا اقدامات خود بردامنه سوء تفاهمات افزودند. درمقابل اگر چه روشنفکران تلاش کردند تا این خلا را پر کرده و موجبات شناخت دو ملت را از یکدیگر فراهم نمایند ولی متاسفانه آن ها از همه توان خود استفاده نکردند و در اکثر اوقات تابعی از متغیر سیاست بوده اند.

این کارشناس مسائل خاورمیانه تاکید کرد: به اعتقاد من امروز دو ملت ایران و مصر باید عینک سیاستمداران را به دور بیندازند و از دریچه فرهنگ و تمدن به یکدیگر بنگرند و فرصت ها را برای شناخت و پیوند با هم از دست ندهند. متاسفانه باید اذعان کرد که هنوز بسیاری از اندیشمندان ایرانی و مصری برای یکدیگر ناشناخته اند و مردم از ترجمه آثار آن ها بهره ای ندارند.

وی افزود: اقدامات روشنفکران دو کشور ممکن است نتایج عاجل در بر نداشته باشد اما به هر حال راه را برای تصحیح خطاهای اهل سیاست هموار می کند. اکنون این سئوال از سوی بسیاری از روشنفکران دو کشور مطرح می شود که چرا ایران و مصر نباید با یکدیگر رابطه سیاسی داشته باشند؛ در حالی که ایران با کشورهای غربی و عربی رابطه دارد و مصر نیز با آمریکا و اسرائل دارای روایط حسنه می باشد. آیا این بدان معناست که سیاستمداران دو کشور ترجیح می دهند به جای برقراری روابط سیاسی با یکدیگر، با دشمنان خود رابطه داشته باشند؟ آیا مسئولان سیاسی دو کشور به تالی فاسد این اقدامات اندیشیده اند؟

فقر اطلاعاتی دستگاه دیپلماسی نسبت به مصر

رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر با تاکید بر لزوم شناسایی صحیح و دقیق دو کشور از یکدیگر، ادامه داد: حقیقت آن است که تازمانی که این شناخت صحیح حاصل نشود؛ انتظار تحول و پیشرفت در روابط دو کشور محال است؛ متاسفانه باید اعتراف کرد که دستگاه دیپلماسی کشورمان برای شناخت کشور و ملت مصر تنها به گزارشاتی متکی است که اعضای دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره به مرکز ارسال می کنند.

جودکی همچنین گفت: ضعف دستگاه دیپلماسی ایران در این خصوص در حالی است که دستگاه دیپلماسی مصر علاوه بر اینکه از گزارشات مشابه بهره می برد، همانگونه که ذکر شد سال هاست که واحدی را در موسسه الاهرام تاسیس کرده و به مطالعه علمی مسائل ایران می پردازد. دراین واحد ایران شناسان مشغول مطالعه ابعاد مختلف مسائل ایران هستند وماهنامه ای را تحت عنوان  مختارات ایرانیة منتشر می کنند و لذا باید گفت که مصری ها از این لحاظ بر ما برتری دارند.

وی یادآور شد: ماهنامه مختارات ایرانیة البته در آغاز بیشتر به مطالعه مسائل سیاسی ایران می پرداخت اما اکنون به مدت دو سال است که مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران را هم بررسی می کند. درهر شماره ازاین مجله یک شخصیت مهم ایرانی در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی معرفی می شود؛ یعنی آنها تا کنون نزدیک به 90 شخصیت ایرانی را معرفی کرده اند. بدون شک در آینده مردم ایران، روشنفکران جامعه ایرانی را به دلیل این کم کاری مورد عتاب و سرزنش قرار خواهند داد که چرا برای شناخت مردم، جامعه و حکومت مصر هیچ قدم علمی برنداشته اند؟

این کارشناس مسائل خاورمیانه با ابراز تاسف از عدم بهره گیری دستگاه دیپلماسی کشور از منابع دست اول کارشناسی، افزود: به واقع باید دید کلیت دستگاه دیپلماسی کشور ما از چه منابعی برای دریافت و تحلیل مسائل بهره می گیرد؟ بدون شک دستگاه دیپلماسی غیر از گزارشات روزمره از توانی کارشناسی برای تحلیل مسائل برخوردار است اما اینکه چقدر از این توان استفاده می شود جای سئوال دارد.

به ایجاد «اتاق فکر» احتیاج داریم

رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر همچنین با اشاره به رویکرد تحلیلی - تحقیقاتی مصر در قبال تحولات ایران و مسائل خاص کشورمان، گفت: نابرابری معلوماتی نهایتا کار به دست افراد کم اطلاع خواهد داد و لذا هر چند که معتقدم برای برقراری مجدد روابط رسمی و دیپلماتیک با مصر خیلی دیر شده اما در عین حال بر این باورم که اولویت ما شناخت طرف مقابل مان است نه برقراری روابط با او.

وی تاکید کرد: به بیان دیگر ایده خام برقراری روابط با مصر باید پخته شود و در این زمینه از کلی گویی های اقناعی که به واسطه ضعف کارشناسی ابراز می شود، پرهیز گردد، چرا که ما محتاج شناخت دقیق و واقعی طرف مقابل خود هستیم و بدون شک در این مسیر به تشکیل "اتاق فکری» با حضور کارشناسان زبده احتیاج داریم تا در چنین مسائل مهمی از ایجاد نظریات ناقص الخلقه پیشگیری شود.

ماشاء الله شمس الواعظین، روزنامه نگار و کارشناس مسائل خاورمیانه نیز دراین میزگرد با تاکید بر لزوم تدوین چارچوب های نظری برای بررسی کارشناسی مسائل مختلف، اظهار داشت: درآغاز امر باید ببینیم که چه تحولاتی در منطقه رخ داده که چنین برداشتی ایجاد می گردد که مصرسیاست های ردگرایی گذشته خود برای ازسرگیری مناسبات با ایران را کنارگذاشته ومسیر از سرگیری  روابط با تهران را در پیش گرفته است.

 عواقب افول پرچم دار ناسیونالیسم عرب

وی با اشاره به تحولات استراتژیک مصر طی دهه های اخیر، افزود: همانگونه که می دانید دولت مصر با روی کار آمدن جریان ناصربا طرح شعار برقراری جمهوری متحد عربی، عملا پرچم داری ناسیونالیزم درجهان عرب را عهده دار شد و البته همزمان با این تحولات برخی دولتهای ضعیف منطقه وسران خاورمیانه از جمله اعراب حاشیه خلیج فارس در آستانه کسب استقلال بودند.

شمس الواعظین ادامه داد: درحالی که روند اتحاد اعراب حول پرچم ناسیونالیستی مصرروند نهادینه شدن را طی می کرد، تحولات 5 ژوئن درمصر ضربه جبران ناپذیری را بر موقعیت استراتژیک مصر وارد کرد و عمق این ضربه به حدی بود که تا به امروز مصر به بازیابی موقعیت گذشته خود در جهان عرب موفق نشده است.

این کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین گفت: در نتیجه جریانات پنجم ژوئن زعامت جهان عرب و اقتدار سیاسی مصر به شدت ضعیف شد و درنتیجه اعرابی که در دهه 60 تمایل داشتند به اردوگاه مصر بپیوندند، بر اساس موازنه جدیدی که میان قوای منطقه در حال شکل گیری بود، به تغییر آرایش خود پرداختند و از آن پس عملا روند ضعف تدریجی ایده دولت واحد عرب آغاز شد و درگیری های دیپلماتیک مصر، لیبی و سوریه در خصوص جمهوری متحد عربی نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است.

وی با اشاره به شرایط جاری در خاورمیانه اظهار داشت: با توجه به تحولاتی که نهایتا به از دست رفتن اقتدار و جایگاه سیاسی مصر در جهان اسلام و عرب منجر شد، آمریکا به عنوان پیروزجنگ جهانی دوم فروپاشی اقتدار واحد جهان عرب را به گونه ای دقیق در دستور کار خود قرار داد و بخشی از تلاش خود را بر جانشینی مصر به عنوان حامی اعراب متمرکز ساخت.

وی افزود: در فرآیند مذکور مصر از یک « کشور تاثیرگذار منطقه ای» به یک «بازیگر تاثیر پذیر بین المللی» مبدل شد و از آن پس شرایطی ایجاد شد که چنانچه در آن چارچوبی ساخته می شد که جریانی می توانست خود را به جای آمریکا در منطقه جا بزند و ضمن کاهش اقتدار ایالات متحده در در منطقه، حضور خود به عنوان یک «محور قدرتمند» در خاورمیانه تحمیل کند، بازیگران منطقه ای این آمادگی را خواهند داشت که جذب این محور اقتدار شوند.

این کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران امروز دارای این موقعیت استراتژیک حساس در منطقه به صورت بالقوه هست اما هنوز به دلایل مختلف این نیرو را به فعلیت در نیاورده  و به این دلیل و عدم تبدیل کامل ایران به منظومه قدرت منطقه، کشورهای عرب از جمله مصر از ایران به عنوان اهرمی جهت دور و نزدیک شدن به آمریکا بهره می گیرند.

پروسه «میان مدت» قاهره در رابطه با ایران

شمس الواعظین تاخیرهای ایجاد شده درروند ازسرگیری مناسبات ایران ومصرعلیرغم ملاقات های متعدد و سفرمقامات مختلف  ایرانی و مصر به کشورهای یکدیگر را در چارچوب تاکتیک قاهره برای دور و نزدیک شدن به آمریکا با بهره جویی از اهرم جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد و گفت: مصر درشرایط کنونی می خواهد ازماجرای ایران به عنوان «پروسه ای میان مدت» بهره گیرد؛ به این معنا که از سویی در مواجهه با ایالات متحده منافعی را کسب کند و  از دیگر سو با عنوان آماده سازی زمینه برای از سرگیری مناسبات با ایران، امتیازاتی را از تهران بگیرد.

وی با طرح این نکته که تعیین مرکز ثقل دیپلماتیک ایران همواره با مناقشاتی مواجه بوده ، گفت: مشخص نیست مرکز ثقل دیپلماتیک ایران کجاست، اروپاست یا خاورمیانه؟ این دعوا و مناقشه پس از انقلاب بعد نامعلومی به خود گرفت و هیچ جریانی هم حاضر به بحث در این خصوص نشده است.

وی افزود: تا دوره خاتمی مرکز ثقل دیپلماتیک کشور، اروپا بود اما دولت فعلی این مرکز ثقل را با اتکای به عمل شخص رئیس جمهور و شورای عالی امنیت ملی به خاورمیانه انتقال داد.؛اینکه این تصمیم ناشی از به بن بست رسیدن روابط ما با اروپا است یا خیر ارتباطی به بنده ندارد اما بحث من این است که مرکز ثقل دیپلماتیک ما در دولت نهم با شیب زیاد به سمت خاورمیانه حرکت کرده است و قطعا این امر مثبتی است.

شمس الواعظین با بیان اینکه انتقال مرکز ثقل دیپلماتیک کشورمان از اروپا به خاورمیانه با چالش جدی مواجه است، با طرح این سوال که باید دید چرا در ظاهر به نظر می رسد که نگاه و برداشت مصر نسبت به ایران در دوره کنونی تغییر کرده است؟ ادامه داد: اگر به جغرافیای ایران بیش از 600 هزار کیلومتر اضافه کنیم، وسعت آن به اندازه قاره اروپا می شود، بنابراین ایران خود به تنهایی یک شبه قاره محسوب می شود.

این روزنامه نگار تصریح کرد: بنابراین اگر این شبه قاره (ایران) مرکز ثقلش را به منطقه ای منتقل می کند خواه ناخواه آن منطقه دستخوش اتفاقات عظیمی می شود که حتی کشوری مانند مصر نیز نمی تواند آن را نادیده بگیرد. مصر به عنوان یک نیروی منطقه ای یا باید با این مرکز ثقل مبارزه کند که به اعتقاد بنده قادر به چنین کاری نیست و یا باید برای جلوگیری از گسترش نفوذ ایران به حوزه های سنتی خود در منطقه به تعامل و همگرایی منطقه ای با ایران بپردازد.

تامل مصر در تعامل با ایران

شمس الواعظین افزود: اینکه امروز می بینیم ایران نیز موضع خود را نسبت به مصر تغییر داده، مسئله ای است که مورد توجه مصری ها قرارگرفته است. البته مصربه این نکته خیلی خوب واقف است که پیمانهای مشترک جهان عرب با غرب در صورت  تعامل با ایران، دستخوش تغییراتی می شود و به همین خاطر نسبت به تعامل با ایران مقداری هم تأمل دارد.

وی در ادامه با بیان اینکه ارتباط و تعامل ایران و مصر از پوشاندن لباس جدیدی برای منطقه خاورمیانه جلوگیری می کند، گفت: این ارتباط علاوه بر اینکه ما را به بازار مصرف بزرگ و بی انتهایی متصل می کند، ما را قادرخواهد ساخت تا مناسبات خود با بیرون مرزهای خاورمیانه را نیزایمن سازی کنیم اما چرا تاکنون این عمل را انجام نداده ایم به خاطراین است که هنوز مرکز ثقل دیپلماتیک خود را نشناخته ایم.

این روزنامه نگار قطع ارتباط سیاسی و دیپلماتیک کشوری چون ایران با کشور دیگری چون مصر را مانند «قطع صله رحم» توصیف کرد و گفت: امروز بخش عظیمی از بودجه ما صرف پاسداری از مرزها و تقویت بنیه دفاعی می شود. در صورتی که اگر ما بتوانیم با سایر کشورهای منطقه به ویژه مصر ارتباط برقرار کنیم، علاوه بر اینکه ضریب ایمنی و ضریب خطرهای امنیتی خود را کاهش می دهیم خواهیم توانست بخش عظیمی از بودجه های نظامی خود را به بخش های اقتصادی سرازیر کنیم.

لزوم «اصلاح گفتمانی» در سیاست های منطقه ای

شمس الواعظین در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه قاهره قصد دارد از ماجرای ایران به عنوان یک پروسه میان مدت در راستای تامین منافع ملی خود بهره جوید، ادامه داد: در این میان ایران باید به نوعی «اصلاح گفتمانی» در منطقه بپردازد.

وی همچنین گفت: همانگونه که می دانید دریک فرآیند دیپلماتیک برای برقراری ارتباط با محیطی ناشناس سه اصل اجتناب ناپذیر دربرابر شما قراردارد؛ در این روند، شناخت محیطی که می خواهید در آن گام بگذارید بدون درگیری شدن با روحیات ایده آلیستی نخستین اصل است، در مرحله بعد شما باید پس از شناخت محیط، مرحله ای که در آن قرار دارید را معین و شناسایی نمائید و به ترسیم نقطه بعدی که قرار است به آن گام نهید بپردازید( که این بخش به عنوان راهبرد یا استراتژی معرفی می شود)، در مرحله آخر که از همه مهمتر است شما باید بدانید چه تدابیر و ساز و کارهایی برای انتقال از نقطه فعلی به نقطه هدف به کار گرفته خواهد شد.

این کارشناس مسائل خاورمیانه با تاکید بر لزوم به کارگیری  سیاست های بلندمدت در عرصه دیپلماسی، گفت: هرگز نباید از یاد برد که درعرصه سیاست بین المللی ومنطقه ای طرح های زودبازده که عموما درعرصه سیاست داخلی از سوی دولتمردان پیگیری می شود، نتیجه بخش نخواهد بود، در بسیاری موارد حتی نتیجه دهی یک سیاست در این عرصه بیش از یک ربع قرن به طول می انجامد.

خاورمیانه؛ در آستانه ولادت نظم نوین

شمس الواعظین همچنین با بیان اینکه خاورمیانه در آستانه ولادت نظمی نوین قرار گرفته، تاکید کرد: با توجه به تمرکز دقیق  ایالات متحده بر منطقه در شرایط کنونی، باید توجه داشت که هر گونه عقب ماندگی از این غافله صد در صد منافع ملی ما را تهدید خواهد کرد؛ ما باید این واقعیت را درک کنیم که لباس جدیدی برای منطقه درحال دوخته شدن است وبدنه ای اردوی معتدل در آن در حال قدرت گرفتن است.

به گزارش مهر، وی در ادامه اظهار داشت: در جریان رابطه با مصر دقیقا باید مراحل فوق طی شود و این مستلزم انجام کار کارشناسی دقیق و نگاه همه جانبه به «نقطه ثقل» کشور شماست؛ به اعتقاد من نوع رابطه ایران و سوریه برای الگو قرار گرفتن بسیار عالی است و می توان مدل حضور ایران در سوریه را در این خصوص الگو قرار دهیم.

این روزنامه نگار یادآور شد: البته نباید از یاد برد که در این میان حریفان کوچکی هم هستند که برقراری کامل این روابط با توجه به شرایط خاص منطقه را بر نمی تابند که قصد ذکر نام آن ها را نداریم اما حقیقت این است که این کشورها جایگاه ضعیف خود در معادلات منطقه ای را از دست رفته می بینند و لذا به تقویت بدبینی ها و بدانگاری ها دامن می زنند.

به گزارش مهر، حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی، سرپرست سابق دفتر حفاظت منافع ایران در مصر هم در این میزگرد ابراز تمایل رسمی مصر به برقراری مجدد روابط با ایران را تائید نکرد و یادآور شد: هر چند که در بدنه اجتماعی مصر و لایه های مردمی آن تمایلات گسترده و قطعی ای برای برقراری کامل روابط با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد اما حقیقت آن است که حاکمان مصر تمایلی به این موضوع نداشته و ندارند.

وی یکی از موانع اصلی بر سر راه برقراری روابط ایران و مصر را سازمان امنیت مصر دانست و گفت: این نهاد مصری که از اعتبار ویژه ای نیز نزد حسنی مبارک برخوردار است روابط با ایران را برنمی تابد و هر گاه هم برقراری روابط تا مرز انجام رسیده، با مخالفت های پنهان و آشکار این نهاد امنیتی به سرانجام نرسیده است.

 سرپرست سابق دفتر حفاظت منافع ایران در مصر تاکید کرد: شک نداشته باشید که مصری ها علاقه ای به برقراری روابط وسیع با جمهوری اسلامی ندارند و از پیشبرد مناسبات سیاسی با تهران در شرایط کنونی نیز در پی وارد کردن کامل ایران به میدان دیپلماتیک و پیگیری اهدافی خاص از این روند هستند و لذا اعلام مشتاقانه اینکه روابط با مصر در آخرین مراحل از سرگیری قرار گرفته، اصلا صحیح نیست و در واقع نباید به سوی مصر هروله کرد!

خسروشاهی تاکید طرف مصری بر مسائلی چون عنوان یک خیابان یا مواردی از این دست را صرفا بهانه هایی برای برقرار نشدن روابط همه جانبه بین تهران و قاهره دانست و یادآور شد: تاکید بیش از حد بر این مسائل بهانه جویی طرف مصری است؛ هر چند که اکنون نام خیابان خالد اسلامبولی به انتفاضه تغییر یافته اما همانگونه که می دانید جنب سفارت انگلیس در تهران نیز خیابانی به نام بابی سانس نامگذاری شده اما هیچ تاثیری در مناسبات تهران - لندن نداشته و نمی تواند داشته باشد.

وی عملکرد مصر در جریان کمپ دیوید را فاجعه بار دانست و گفت: به واقع آنچه که مصر در آن دوران کرد، فاجعه ای برای کشورهای مسلمان محسوب می شد و لذا قطع رابطه ای که در آن دوران از سوی امام خمینی(ره) در دستور کار سیاست خارجی کشور قرار گرفت، اقدامی کاملا به جا و دقیق بود اما بدون شک تاکتیکی که در آن دوران اجرایی شد، در همه زمان ها قابل اجرا نیست و همانگونه که می دانید، سیاست ایران در قبال عربستان نیز با گذشت زمان و بروز شرایط جدید، تغییر یافت.

سرپرست سابق دفتر حفاظت منافع ایران در مصر با انتقاد از عملکرد ضعیف فرهنگی طرف ایرانی در مواجهه با کشوری چون مصر، اظهار داشت: ما به واقع در مباحث فرهنگی از پتانسیل هایی که درجامعه اسلامی مصر وجود دارد، غافل مانده ایم و روابط ما در این زمینه عملا تعطیل است.

خسروشاهی تاکید کرد: من با برقراری روابط ایران و مصر صد در صد موافقم اما شکی نیست که نگاه دستگاه دیپلماسی ما ازنظرات کارشناسی در این مسیر قابل تامل است؛ در این خصوص بنده معتقدم که دستگاه دیپلماسی ما فعال نیست و این عدم بهره گیری ازکارشناسان صرفا به یک دوره خاص باز نمی گردد.

وی افزود: مصر باب آفریقا و ایران باب آسیا است و برقراری ارتباط دوستانه میان این دو کشور منافع بی شماری را عاید جهان اسلام و مناطق مختلف خواهد کرد؛ ضمن آنکه باید این نکته را نیز مدنظر داشت که در عرصه هایی چون اقتصاد و فرهنگ، پتانسیل های بسیاری در مصر وجود دارد که از سوی ایران همواره مورد غفلت واقع شده است.

حسن هانی زاده، کارشناس مسائل خاورمیانه نیز در این میزگرد با بیان اینکه سیاست خارجی مصر متأثر از سیاست های منطقه ای این کشوراست، اظهارداشت: حقیقت آن است که مصر درموضوع برقراری روابط سیاسی با ایران، نگاهی ابزاری به کشورمان دارد.

وی افزود: مصری ها اگر در برقراری این رابطه حسن نیت داشتند در دوران ریاست جمهوری خاتمی این حسن نیت خود را در عمل اثبات می کردند؛ آنها در آن زمان نه تنها تحت فشار از سوی آمریکایی ها نبودند بلکه قدرت بین المللی و منطقه ای قابل توجه تری نسبت به امروز داشتند.

این کارشناس مسائل جهان اسلام تصریح کرد: امروز مشاهده می کنیم که آمریکایی ها حمایت های مالی خود از مصر را کاهش داده و پارلمان اروپا هم اعلام کرده که حقوق بشر در مصر نقض می شود و از سوی دیگر اسرائیلی ها نیز با طرح این ادعا که  مصر سلاح در اختیار حماس قرار می دهد، با قاهره دچار مشکلاتی شده اند.

هانی زاده یادآور شد: مجموع مسائل مذکور باعث شده که مصری ها به دنبال هم پیمانی برای مقابله با این تهدیدات باشند؛ در این موقعیت و در حالی که نگاه آنها همچنان به کشورهای غربی و آمریکا دوخته شده، ابراز تمایل قاهره برای تماس بیشتر با ایران ولو به طور سطحی بیشتر به نگه داشتن یک پلاکارد شعاری شبیه است.

وی با بیان اینکه امروز مسابقه ای پنهانی بین مصر وعربستان برای زعامت جهان عرب شکل گرفته است، گفت: در این رقابت، مصری ها از فتح حمایت می کنند اما سعودی ها حماس را مورد حمایت قرار می دهند. ضمن اینکه عمروموسی که دبیر کلی اتحادیه عرب را نیز برعهده دارد حمایت مالی کشورش از فتح را برای قطع دست سعودی ها از منطقه ادامه می دهد، حال باید به بررسی نقش ایران در این میدان درگیری های دیپلماتیک پرداخت.

این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به اینکه مصر به دلیل اینکه ریاست اتحادیه عرب را برعهده دارد هر گاه نیاز باشد از این سازمان استفاده ابزاری می کند، تصریح کرد: با اینکه مصری ها بارها جنایت های اسرائیلی ها را در سرزمین های اشغالی محکوم کرده اند اما شعارهای آنها عملاً منتهی به حل مسئله فلسطین نشده و این نیز موضوعی است که قطعا نهادهای تحلیلی کشور به آن توجه داشته اند.

هانی زاده با بیان اینکه روابط ایران و مصر ازدوران طاغوت تحت تأثیرمتغیرهای خاصی بوده است، گفت: درزمان انور سادات روابط ایران و مصر تقویت شد اما با پیروزی انقلاب اسلامی این روابط به طور کامل قطع شد. حتی در دوران جنگ تحمیلی نیز شاهد بودیم که مصری ها توانمندی های نظامی خود را در اختیار رژیم بعث عراق قرار داد و از این طریق ضربات سنگینی را به کشورمان وارد ساختند.

وی با تأکید بر اینکه نباید از بروز علائمی مبنی بر اتصال روابط سیاسی ایران و مصر ذوق زده شویم، تصریح کرد: باید دقت داشته باشیم که مشکلات ما با مصری ها هم چنان پابرجاست و امروز مصری ها به دنبال چماقی برای مواجهه با تهدیدات آمریکا می گردند و لذا ما نباید به عنوان برگ برنده آنها در تقابل با آمریکا تبدیل شویم.

این کارشناس مسائل جهان اسلام در خصوص تأثیرات روابط ایران و مصر بر جهان اسلام نیز گفت: مصر از ظرفیت های انسانی بالایی برخوردار است و بعد فرهنگی این کشور بر ابعاد اقتصادی اش غلبه دارد. به هرحال مصر امروز سردمدار اتحادیه عرب است و ظرفیت های موجود در ایران می تواند در خدمت جهان عرب نیز قرار گیرد.

هانی زاده ادامه داد: نکته مهم در اینجاست که مصر هم اکنون جایگاه خود را در جهان اسلام از دست داده است. ضمن اینکه به لحاظ اقتصادی نیز بسیار وابسته به آمریکاست. کمک های اقتصادی آمریکایی ها به این کشور باعث شده تا حدودی و در مواردی خاص حتی به عنوان ژاندارم منطقه و حافظ امنیت اسرائیل عمل کند.

وی با اشاره به اینکه حرکت سیاسی نظام مصرمتأثر از غرب و آمریکا است و تصمیمات نهایی در موارد مهمی چون ارتباط  قطعی با ایران در قاهره اتخاذ نمی شود، اظهار کرد: مصری ها نسبت به ایران بسیار بدبین هستند و این بدبینی همچنان ادامه دارد و علیرغم تمایل گسترده رابطه با ایران در بدنه اجتماعی مصر، حتی نخبگان لائیک این کشور نیز نسبت به ایران بدبین هستند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات