تجلی امدادهای غیبی الهی

پنجم اردیبهشت سالروز شکست نظامی آمریکا در صحرای طبس است . دراین حمله نظامی شیطان بزرگ به ایران اسلامی با مفتضحانه ترین وضعی به شکست انجامید. شیطان بزرگ در پنجم اردیبهشت ماه سال 59 با تعدادی از هواپیمای نظامی و بیست هلیکوپتر که در داخل آنها تجهیزات نظامی و ادوات نظامی تهاجمی وجودداشت , جهت آزادسازی گروگانهای جاسوس آمریکائی به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. لکن دست نصرت حق تعالی از غیب در وجود طوفانها و شنهای طبس تجلی یافت و گروه شیاطین دچار غضب الهی شده و با سقوط هواپیماهایشان شکست فضاحت باری نصیبشان گردید.
این شکست مفتضحانه زمانی رخ داد که امریکا در صدد برآمده بود تا سرافکندگی و افتضاح ناشی از تسخیر لانه جاسوسی در تهران را با ربودن جاسوسان از لانه جاسوسی جبران کند.
پس از فتح لانه جاسوسی آمریکا بدست توانای فرزندان قهرمان ملت مسلمان ایران , بزرگترین پیروزی در بةعد جهانی نصیب جمهوری نوپای اسلامی ایران شد. این عمل انقلابی باعث شد که افسانه شکست ناپذیری آمریکا به پوچی گراید و ملل مستضعف جهان که تا پیش از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران جرات هیچگونه حرکت مخالف علیه آمال و اهداف شیطان بزرگ را نداشتند , ترس و وحشت را به کنار نهند و با پیروی از ملت مسلمان ایران زبان به اعتراض بگشایند و برای آزادی خویش از بندهای اسارت تلاش نمایند.
فتح لانه جاسوسی آمریکا قدرت و ابهت آمریکا را در جهان شکست و جمهوری اسلامی ایران و انقلاب شکوهمند اسلامی را الگوی همه حرکتهای رهائی بخش ساخت.
حضرت امام خمینی با عباراتی کوتاه ارزش فتح لانه جاسوسی و پیروزی بزرگ انقلاب را در بةعد جهانی اینگونه بیان فرمودند:
« ارزش این عمل این است که شکسته شد آن بت بزرگی که برای ملتها تراشیده بودند. »
شیطان بزرگ پس از این شکست بزرگ در صدد تلافی برآمد و ابتدا تصمیم به « محاصره اقتصادی » ایران گرفت . محاصره اقتصادی ایران که توسط آمریکا و کشورهای هم پیمانش انجام پذیرفت , نتوانست کوچکترین خللی در اراده پولادین ملت قهرمان ایران بوجود آورد و وقتی آمریکا این ترفندش را شکست خورده یافت , در صدد اجرای طرحی دیگر برآمد و آن « حمله نظامی » به ایران برای آزادسازی گروگانهای آمریکائی بود.
شیطان بزرگ در پنجم اردیبهشت سال 59 با تعدادی هواپیمای نظامی و بیست هلیکوپتر حمله خویش را به ایران آغاز کرد. این هواپیماها و هلیکوپترها که حامل موتورسیکلت ها و جیپ های نظامی و نارنجک و توپ و مسلسل بودند در صحرای طبس فرود آمد تا از آن مکان عملیات آزادسازی گروگانها را آغاز نمایند. آنها قصد داشتند ابتدا با سلاحهای شیمیایی پاسداران جاسوسخانه را از پای درآورده و زمینه ورود هلیکوپترها را به جاسوسخانه آماده سازند و پس از ورود هلیکوپترها , کماندوها بطور ضربتی گروگانها را آزاد کرده و بداخل هلیکوپتر منتقل ساخته و سپس راهی پایگاهی که هواپیماهای حمل و نقل سی 130 مستقر بودند , بشوند . کماندوهای آمریکا برای اینکه بتوانند عملیات آزادسازی گروگانها را به نحو احسن انجام داده و نتایج مطلوب را بدست آورند , مدت ها قبل از عملیات به منطقه آریزونا اعزام شده و در شرایط سخت آنجا که شبیه به شرایط صحرای طبس میباشد , تمرین های لازم را انجام دادند تا به محض ورود در طبس آمادگی لازم را جهت اجرای طرح داشته باشند.
با وجود مراقبت های لازم و پیش بینی های انجام شده و وجود امکانات و تجهیزات کامل , شیطان بزرگ در اوج ناباوری و تحیر و سرگردانی توسط شن های بیابان طبس که ماموران الهی بودند به شکستی سخت و عظیم تن در داد. ماجرای دردناک و غم انگیز شکست متجاوزین آمریکائی را از زبان خود آنان می‌شنویم .
سردبیر « نیویورک تایمز » ماجرا را اینگونه شرح میدهد :
« داستان شکست ماموریت نجات گروگانها بسیار کوتاه وناراحت کننده است . در شب 24 آوریل 1980 هشت هلیکوپتر نیروی دریائی از نوع آر , هاش , 53 از عرشه ناو هواپیمابر پرواز کرده و از فضای خلیج فارس در سواحل (جنوبی ) ایران عبور کردند و از آنجا به جانب صحرای شماره یک که حدود 5 ساعت پرواز است حرکت کردند . تقریبا در همان زمان شش هواپیمای هرکولس سی 130 نیروی دریائی مخصوص انتقالات تاکتیکی هوایی که از یکی از آنها بعنوان تانکر بنزین استفاده میشد , از یک پایگاه فاش نشده برخاستند تا باهلیکوپترها ملاقات کنند...
بعد از اینکه هلیکوپترها حدود هشتاد مایل در فضای هوایی ایران بطرف صحرای شماره یک پرواز کردند یکی از هلیکوپترها به علت نقص فنی در تیغه های پروانه اش مجبور به فرود اضطراری در محلی فاش نشده در بیابان گردید و خدمه هلیکوپتر قبل از اینکه هلیکوپترهای دیگر آنها را همراه خود ببرند تمام کتب رمز و اسناد محرمانه را از هلیکوپتری که می باید بجا گذارند , خارج کردند , پس از بجا گذاشتن یک هلیکوپتر , هفت هلیکوپتر دیگر به راه خود ادامه دادند , ولی هنوز بیش از نیمی از راه باقی مانده بود که هفت هلیکوپتر وارد یک توده ابر شنی شدند که به هیچ وجه انتظار آن رانداشتند و هواشناسان و جوشناسان نظامی نیز قبلا فکر آنرا نکرده بودند , اگر چه این ابرها و طوفانها در آن فصل از سال در آن بخش از ایران بسیار رایج و جریان دارد.
هلیکوپترها بدون برخورد با مشکل بزرگ از آن توده ابر خارج شدند , ولی طولی نکشید که وارد دومین جریان طوفان که از اولی نیز بزرگتر بود , شدند. بطوری که گفته شده است طوفان دوم به عرض 200 مایل و بلندی حدود 6000 فوت بوده است .
همچنانکه هلیکوپترها به زحمت راه خود را از میان ابرها می گشودند (آنها مجبور بودند بخاطر صرفه جویی در مقدار سوخت محدود خود از میان همین ابرها بگذرند) وسایل پرواز و هوانوردی یکی از هلیکوپترها از کار افتاد...
شش هلیکوپتر باقی مانده با حدود 50 تا 85 دقیقه تاخیر از برنامه زمان بندی شده به صحرای شماره یک رسیدند. در آنجا آنها شش هواپیمای سی 130 را که در راه با مشکلی برخورد نکرده بودند , منتظر یافتند.
در این اثنا هلیکوپتر سوم که در طی پرواز با مشکلات هیدرولیکی برخورد کرده بود نیز برای ادامه پرواز نامطمئن خوانده شد و فرمانده واحد هلیکوپترها کلنل نیروی هوائی جیمز کابل این هلیکوپتر را از گردونه خارج ساخت و این باعث شد که تعداد هلیکوپترها به پنج واحد کاهش یابد.
هنگامی که یکی از هلیکوپترها جای خود را تغییر میداد تا هلیکوپتر بعدی برای بازگشت به نیمیتس سوختگیری نماید با یکی از هواپیماهای سی 130 تصادم کرد و ناگهان هر دو هواپیما در میان شعله ها ناپدید شدند. پوکه های فشنگ و گلوله و مهمات مشتعل شده داخل سی 130 بطرف سایر هلیکوپترها پرتاب میشد . »
« ژوزف جی بی یزر » سرهنگ نیروی هوایی امریکا که دراین عملیات شرکت داشته وجان سالم بدر برده است در این باره چنین می گوید : « در آنجا گرد و خاک زیادی در اطراف پراکنده بود... خلبان هلیکوپتر دید کافی نداشت , لذا او به خیال اینکه از ما دور میشود دور زد (در حالی که به ما نزدیک میشد) و این همان زمانی بود که با ما تصادم نمود... »
شکست شیطان بزرگ دراین عملیات , حمله فیلداران ابرهه به خانه کعبه و سرکوبی آنان توسط مرغان ابابیل که لشگر غیبی حضرت حق بودند را در ذهنها زنده میکند. لشگریان ابرهه همچون نیروهای متجاوز امریکائی از شدت قدرت و شوکت تصور نمی کردند که کسی بتواند مانع حمله آنان به خانه کعبه شود , لیکن آن هنگام که بسوی کعبه هجوم آغاز کردند , به فرمان خداوند متعال پرندگانی در آسمان ظاهر شده و سنگهائی که درمنقارهایشان داشتند بر سر فیل سواران ابرهه فرود آوردند و بدین وسیله کافران یکی پس از دیگری به هلاکت رسیدند.
آمریکای جنایتکار که در شرایط آماده ای که آشوبهای گروههای چپ و منافقین بوجود آورده بودند , به ایران اسلامی تجاوز کرده بود , دراثر معجزه الهی در طبس شکست خورد واین شکست آنقدر عظیم بود که گوئی نیروهای شیطانی نیز به یاری و مساعدت نیروئی ماورا طبیعت دراین واقعه اعتراف داشتند. بطوری که وقتی از « هارولد براون » وزیر دفاع وقت آمریکا چگونگی این شکست را جویا میشوند چنین پاسخ میدهد : « آیت الله خمینی در بالکن مقر سکونت خود حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد. »
یکی از خبرنگاران روزنامه آمریکائی « نیویورک تایمز » اینگونه به شکست ذلت بار آمریکا در این عملیات اعتراف میکند :
« داغ شکستی که آمریکائیان در ایران خوردند تا مدتها آنها را رها نخواهد کرد , مخصوصا بدین خاطر که این شکست ضربه دوباره ای به احساس غرور و اعتماد به نفس آنان بود. برای جامعه ای که شدیدا به تکنولوژی معتقد است و به آن ایمان دارد از کار افتادن سه هلیکوپتر در میان بادهای شنی بیابان , ضربه بسیار بزرگ و دردناکی بوده است . ایران توانست نشان دهد که آمریکا تا چه اندازه مورد نفرت دنیای خارج است و همین مساله باعث خواهد شد که در آینده آمریکا در معامله با دنیای سوم دچار اشکالاتی گردد , بخصوص از لحاظ عاطفی »
سالروز شکست نظامی آمریکا در طبس بدست نیروهای غیبی خداوند و تداوم شکستهای مفتضحانه امریکا در جبهه‌های مختلف را گرامی میداریم .