تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۳:۱۹  ، 
کد خبر : ۸۲۵۹۲

آن روز که مرد بزرگ آمد


محمد ایمانی
«رحیم وایزمن» یک نظامی بازنشسته است که از سال 1982 تا 2002 میلادی مقارن با اشغال جنوب لبنان در ارتش اسرائیل فعالیت کرده است. او در واقع یک صهیونیست آمریکایی الاصل است که در سال 1978 به فلسطین اشغالی مهاجرت کرد و به همین دلیل کتاب خاطراتی هم تحت عنوان «زندگی یک آمریکایی به عنوان یک سرباز و شهروند در اسرائیل» نوشته است. روزنامه آمریکایی واشنگتن پست به تازگی مقاله ای به قلم این افسر با سابقه و کهنه کار منتشر کرد. وایزمن در این مقاله با اشاره به خاطرات خود از اشغال لبنان می نویسد «اسرائیل سربازان خود را باید از لبنان عقب بکشد و داستان گذشته را تکرار نکند... ما لبنان را اشغال کرده بودیم اما در حقیقت این لبنان بود که ما را در خود گرفتار ساخته بود. اوایل سال 1982 که برگه فراخوان به خدمت در ارتش به دستم رسید، آریل شارون وزیر دفاع بود و گمان می کرد می توان با یک حمله گسترده و روی کار آوردن دولت حامی اسرائیل، مشکل لبنان را حل کرد اما طرح بزرگ او شکست خورد. ما به جای ایجاد تغییرات در لبنان، خود را در باتلاق این کشور فرو رفته یافتیم درست همان طور که آمریکا اکنون در عراق گرفتار شده است. عقب نشینی از جنوب لبنان بسیار دردناک بود . حزب الله تلفات بسیاری بر ما وارد کرد. من هم از حملات حزب الله عصبانی ام اما این عصبانیت نباید باعث شود دولت اولمرت دست به کارهای احمقانه بزند. او نباید دچار همان خیالپردازی هایی شود که امثال من را به لبنان فرستاد. آن روزگار من با عملیات هانیبال نجات یافتم اما در صورت گرفتار آمدن دوباره ما در باتلاق لبنان، دیگر هیچ عملیات هانیبالی کارساز نخواهد بود».
در حالی که جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان دومین هفته خود را پشت سرمی گذارد، صهیونیست ها مدعی اند که خیلی هنر به خرج داده اند و در حال نفوذ زمینی در خاک لبنان در مناطق مرزی نظیر بنت جبیل و مارون الرأس هستند. اما واقعیت چیز دیگری است. به گزارش آسوشیتدپرس، دیروز «کیم هاولز» یک مقام ارشد وزارت خارجه انگلیس که در حیفا با برخی مقامات اسرائیلی نشستی را برگزار کرده بود، آنها را درباره پیامدهای خطرناک حمله زمینی علیه لبنان آگاه کرد و از این اقدام برحذر داشت. آسوشیتدپرس در تکمیل گزارش خود می نویسد: «برخلاف ادعای اسرائیل، میزان حملات موشکی به شمال اسرائیل اصلاً کاهش نیافته و بنابراین این جنبش اصلاً رو به سقوط نیست. حزب الله برای اینکه خود را نزد اعراب پیروز نشان دهد، کافی است استقامت نماید نه اینکه حمله کند. انهدام ناوچه، بالگردها و تانک های مرکاوای اسرائیلی و حمله به شهرهایی نظیر حیفا، تابوهای زیادی را شکسته و اسرائیل و جهان را شگفت زده کرده است. نیروهای حزب الله بسیار زبده و با انعطاف پذیری عملیاتی بالا هستند. اسرائیل از گیر افتادن در باتلاقی طولانی مدت و تلفات سنگین در هراس است و نمی خواهد به حمله گسترده زمینی دامن بزند.»
بله این روزها خیانت های بسیاری علیه حزب الله و کل امت اسلام در جریان است. از قول و قرارهای برخی مقامات وهابی با فرستادگان آمریکا برای فشار و حمایت در جهت خلع سلاح حزب الله تا رفتارهای مشابه دولت های نامشروع حسنی مبارک در مصر و ملک عبدالله دوم در اردن. از طرح 7 ماده ای برخی از این کشورها برای خنجر زدن به حزب الله از پشت تا تحرکات برخی سرمایه داران وابسته به آمریکا و غرب در درون لبنان. اما همه اینها در سطح است و به مثابه کف آب. در عمق اقیانوس متلاطم خاورمیانه اتفاقات دیگری در جریان است. نشان به آن نشان که دیروز حتی عمرو موسی دبیر کل مصری تبار اتحادیه عرب در حاشیه نشست فوق العاده بین المجالس اتحادیه عرب بیانیه مشترکی را با رئیس مجلس لبنان منتشر کرد که در آن با کلماتی بی سابقه تصریح شده بود «تردید و دو دلی دولت های عرب در اتخاذ یک موضع قاطع در مقابل جنایات اسرائیل سؤال برانگیز است. آنها ضمن تغافل، هراس دارند از اینکه حتی انگشت کوچکشان را به روی وقایع تأسف بار لبنان و فلسطین نشانه روند در حالی که به خوبی می دانند مقاومت مردم لبنان و فلسطین به عنوان تنها جبهه مقاومت در برابر اسرائیل، به تنهایی از حاکمیت ملی همه کشورهای عرب و حرمت ما دفاع می‌کند.»
آیا امثال حسنی مبارک در کشور خود نیز تنها مانده و متهم به کوتاهی اند؟ آیا برای سخنان امثال مبارک و ملک عبدالله که کوشیدند در راستای منافع آمریکا به شیعه هراسی در خاورمیانه اسلامی دامن بزنند، خریداری هم مانده است؟ امروز این مهدی عاکف دبیرکل سنی مذهب اخوان المسلمین مصر- حزبی که در انتخابات چندی پیش توفیق چشمگیری کسب کرد- است که ضمن اعلام ارادت قلبی و روحی خود به دبیرکل حزب الله می گوید: «اکثر مسلمانان به ویژه اهل تسنن حامی مقاومت و شخص سیدحسن نصرالله هستند. او قلب امت عربی و اسلامی است. طرح مقاومت نزد حزب الله، اخوان المسلمین و حماس، طرحی واحد است». و این مشابه همان جملات محبت آمیزی است که طی ماه های اخیر در جای جای خاورمیانه احیا شده اسلامی - از اردن و فلسطین تا عربستان و مالزی و اندونزی- نثار رئیس جمهور ایران شد. و این یعنی ترجمان همان سخنان فرد هالیدی دیپلمات و تحلیل گر انگلیسی که دو سه سال پیش گفته بود، «خمینی که آمد سنی ها هم گفتند مرد بزرگ آمد. جهاد در دین اسلام وجود دارد و این یعنی اینکه اسرائیل به آخر خط رسیده است.»سابقه ندارد که در یک درگیری کوتاه مدت نظامی مانند آنچه طی یکی دو روز اخیر در مارون الرأس و بنت جبیل رخ داد، 40 نظامی صهیونیست یکجا به هلاکت برسند و چندین تانک و بالگرد پیشرفته یکجا منهدم شود. شاید خیلی ها بگویند که اسرائیل پس از دو هفته تقلا و به آب و آتش زدن درست در همان نقطه ای است که آغاز کرد و کوچکترین پیشرفتی نداشته است. اما درست تر این است که اسرائیل در این دو هفته کوتاه فرسنگ ها از قدرت و جبروت و اعتماد به نفس و امنیت نیم بند پیشین پرت افتاده است.
همین 2 روز پیش روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحرونوت در گزارشی به قلم آلکس فیشمن- یک تحلیلگر نظامی صهیونیست- فاش کرد «تداوم شوک های ناشی از حملات حزب الله و افزایش تلفات اسرائیل، سبب انتقاد برخی سیاستمداران تل آویو از بی کفایتی در فرماندهی ارتش شده است. میزان اطلاعات ارتش از توان حزب الله بسیار کم و اهانت آمیز است. ما از 6 سال پیش که از جنوب لبنان خارج شدیم، کاملاً از توان حزب الله غافل مانده بودیم. به نظر نمی رسد سیاستمداران و شخصیت های اسرائیل که اینک انتظاراتشان را از حمله اندک اندک تعدیل می کنند، از شکست اهانت آمیز اخیر به سادگی بگذرند... بین رهبری سیاسی و فرماندهی نظامی دو دستگی افتاده چرا که بررسی بازتاب های منفی جنگ و تلفات آن آغاز شده است. یک وزیر نزدیک به اولمرت نخست وزیر معتقد است اهداف ما غیرواقعی بود چرا که همین چند روز جنگ، کمر اسرائیل را در داخل خم کرده و این افزون بر تلفات سنگین نفوذ محدود ما به خاک لبنان است... جنگ نمی تواند به درازا بکشد، ارتش ما که شکست ناپذیر تلقی می شد اکنون کشته ها و مجروحان را به دنبال می‌کشد.»
روزنامه ها آرتص در 28 آبان سال 82 (سال 2003 میلادی) هشدار می داد «اسرائیلی هایی که به خارج سفر کرده اند دیگر بازنمی گردند. بنابر گزارش وزارت مهاجرت به پارلمان، 760 هزار اسرائیلی در خارج ماندگار شده اند و در خارج هم سعی می کنند برخلاف گذشته هویت اسرائیلی و یهودی خود را پنهان سازند.» و این مقارن با آدم کشی های شارون بود. همان روزنامه امروز گزارش می دهد که «در پی جنگ اخیر، دست کم نیم میلیون اسرائیلی از بیم حملات موشکی لبنان به خارج گریخته اند و 30 تا 50درصد جمعیت شهرهایی مثل حیفا، کارمیال، نهاریا و کریات شمونا هم ترجیح داده اند شهرهای خود را ترک کنند.» خبرگزاری فرانسه رقم متواریان را «60 درصد ساکنان شهرک های صهیونیست» عنوان کرده است.
جهان دوباره- این بار در مرز کوچک لبنان و فلسطین اشغالی- دچار انفجار اطلاعات شده است. به قول رابرت فیسک خبرنگار معروف انگلیسی که در جنوب لبنان به سر می برد «حمایت آمریکا از تجاوزهای اسرائیل، باعث شد خشم و نفرت علیه تل آویو و واشنگتن در خاورمیانه به اوج برسد. خاورمیانه در 30 سال گذشته هرگز چنین ملتهب نبوده است. اسرائیل قادر به شکست حزب الله نیست. آیا نفوذ 40 تا 70 متری در خاک لبنان که بیشتر به نوک پا گذاشتن شبیه است را می توان، نفوذ نظامی نامید؟!» و به تعبیر روزنامه تایمز «بی هیچ شک، آمریکا در پس حمله اسرائیل است اما کافی است حزب الله ایستادگی کند که کرده است، آنگاه پیروز میدان است. برگ برنده در پایان جنگ در دستان حزب الله است.» دست انگلیس و آمریکا و صهیونیسم در خاورمیانه اسلامی هرگز مثل امروز بسته نبوده است. امروز ظرفیت های بزرگی برای رهایی و عزت و آقایی جهان اسلام فراهم آمده و ما این ظرفیت های بزرگ را مرهون مجاهدت های بزرگانی چون امام موسی صدر، شهید مصطفی چمران، حاج احمد متوسلیان و... هستیم که در این 30 تا 40 سال گذشته بتدریج نهال جهاد فرهنگی وسیاسی کاشته شده از سوی آنها ثمر داده و سخن این است که ما امروز برای آینده، کدام بسترها و ظرفیت های تازه را فراهم می کنیم. تمام جبهه کفر و خیانت در برابر جبهه امت مظلوم اسلامی صف آراسته است. بخواهیم یا نخواهیم رویارویی بزرگ در راه است. برای آن روز ناگریز باید از همین حالا تدارک کرد. فرهنگ «حزب الله» باید فراگیر شود همچنان که در لبنان و عراق و فلسطین شد و نتیجه داد. با ضعف و تعارف و التماس و کنفرانس و «محکوم می کنیم»، نمی توان حقی را از مستکبران بازستاند. باید قوی تر شد که تازه اول معرکه است. جنگ، جنگ احزاب است؛ جنگ اراده ها و اعتقادها و ایمان ها. باید ظرفیت و میدان مانور را توسعه داد؛ مجاهدت و سربازی راستین یعنی این. ختم کلام اینکه؛
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست

ما در جای جای خاورمیانه اسلامی طرف حساب آمریکا و اسرائیل هستیم که حتی اگر هم چنین نخواهیم آنها با ما کار دارند و ما را به حال خود وانمی گذارند. آنها طاغی و مستکبرند و ما نمی خواهیم ستم پذیر باشیم. صورت مسئله خیلی روشن است؛ به روشنی رویارویی موسی با فرعون و... بازی بزرگ در راه است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات