مسعود شفیعیکیا
با مرور روش مدیریتی امیرالمومنین (علیه السلام)- که تبلور آن را در نامه ایشان به مالک اشتر میتوان یافت- سازوکارهای کاملی در شیوه نظارت بر جامعه از ناحیه حکومت اسلامی به دست میآید. برای نمونه، علی(علیه السلام) در نامه خود به مالک اشتر، بهرهگیری از عیون (جاسوسان) را در حسابرسی از کارگزاران دولتی و به ویژه نزدیکان مدیران تجویز کرده و یا در مراقبت از دشمنان، بدبینی و هوشیاری را ملاک قرار دادهاند ولی تاکیدی در استفاده از عیون نسبت به توده مردم وجود ندارد. این در حالی است که امروزه در تمام حکومتهای غیراسلامی جهان و حتی لیبرال دموکرات که داعیه پاسداشت حقوق مدنی را دارند. نظارتهای جاسوسی و اعمال شنودهای تلفنی و اینترنتی و دیگر روشهای پلیسی کنترل مردم، بسیار رایج است.
اکنون این سوال طرح میشود که مدیر جامعه اسلامی چگونه باید بر افراد جامعه اسلامی که در طبقات مختلف پراکنده هستند، نظارت داشته باشد؟!
در نگاه اجمالی به این نامه شاید اشکال مزبور پیش آید، ولی با نظری دقیقتر در خواهیم یافت که حضرت علی (علیه السلام) با ارائه راهکاری شگرف با ایجاد اعتماد و وفاداری ملت و جلب مشارکت آنها، سنگینی این نظارت را به خود مردم واگذار کردهاند. ایشان به مالک اشتر میفرمایند:
بدان ای مالک! هیچ وسیلهای برای جلب اعتماد والی به رعیت بهتر از نیکوکاری و احسان به مردم، و تخفیف مالیات، و عدم اجبار مردم به کاری که دوست ندارند، نمیباشد؛ پس در این راه بکوش، آن قدر بکوش تا به وفاداری رعیت (مردم)، خوشبین شوی، که این خوشبین رنج طولانی مشکلات را از تو برمی دارد، پس به آنان که بیشتر احسان کردی بیشتر خوشبین باش. ... هرگز تخفیف دادن در مالیات تو را نگران نسازد؛ زیرا آن، اندوختهای است که در آبادانی شهرهای تو و آراستن ولایتهای تو نقش دارد، و رعیت تو را میستایند. و تو از گسترش عدالت میان مردم خوشنود خواهی شد، و به افزایش قوت آنان تکیه خواهی کرد، به آنچه در نزدشان اندوختی و به آنان بخشیدی، و با گسترش عدالت در بین مردم و مهرورزی نسبت به رعیت، به آنان اطمینان خواهی داشت، آنگاه اگر در آینده کاری پیش آید و به عهده شان بگذاری، با شادمانی خواهند پذیرفت؛ زیرا عمران و آبادی، قدرت تحمل مردم را زیاد میکند.1
امیرالمومنین علی(علیه السلام) بر خلاف روال بیشتر مدیران جهان، هیچ گاه بخشش و احسان حکومت را به عموم مردم، هزینه تلقی نمیکنند، بلکه آن را سرمایهای بیمانند میدانند: مشارکت عمومی در یاری زمامداران. و به طور کلی زمامداران را به تلاش پیگیر در حفظ سرمایه اعتماد مردم ترغیب میکنند، تا جایی که به مالک میفرمایند:
هر گاه مردم بر تو بدگمان شدند، عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار و با این کار از بدگمانی نجاتشان ده، که این کار ریاضتی برای خودسازی تو، و مهربانی کردن نسبت به مردم و این پوزش خواهی تو آنان را به حق وامیدارد.2
با دقت در روش حضرت امام خمینی (ره) پس از تشکیل حکومت اسلامی ایران اذعان خواهیم کرد که ایشان به حق میراثدار آن امام بزرگ در حکومتداری بودهاند؛ چرا که به تاسی از آن الگوی همیشه جاودان، رمز پیروزی و تداوم این نهضت را در کسب مشارکت و حفظ اعتماد مردم میدانند و با تصریح به این واقعیت در وصیت نامه الهی- سیاسیشان میفرمایند:
وصیت این جانب به وزراء مسوول حاضر در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آن که شماها و کارمندان وزارتخانهها بودجه(ای) که از آن ارتزاق میکنید مال ملت، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی میشود، همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید شماها کنار گذاشته میشوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشگانی پستها را اشغال مینمایند، بنا بر این حقیقت ملموس باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیراسلامی انسانی احتراز نمایید و در همین انگیزه به وزراء کشور در طول تاریخ آینده توصیه میکنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند اشخاص لایق، متدین، متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند تا آرامش در کشور هر چه بیشتر حکم فرما باشد. 3
و به مجلس و دولت و دستاندرکاران توصیه مینمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمت گزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیاء نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهآورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بیفرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید. 4
حضرت امام خمینی (ره) در روش خویش همواره به ایجاد پل عاطفی بین مسوولان و مردم تاکید میورزیدند و تا جایی پیشرفت کردند که خود نیز امیر دلها شدند و در این راستا بیشترین پافشاری را بر رسیدگی به محرومان و پابرهنگان داشتند و همان گونه که امیرالمومنین (علیهالسلام) به مالک اشتر فرمودند:
سپس خدا را! خدا را! در خصوص طبقات پایین و محروم که هیچ چارهای ندارند و عبارتند از زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان ... همواره در فکر مشکلات آنان باش، و از آنان روی بر مگردان، به ویژه امور کسانی را از آنان بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمیآیند و دیگران آنان را کوچک میشمارند و کمتر به تو دسترسی دارند. برای این گروه، از افراد مورد اطمینان خود که خدا ترس و فروتنند فردی را انتخاب کن، تا پیرامونشان تحقیق و مسائل آنان را به تو گزارش کنند، سپس در رفع مشکلاتشان به گونهای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی. ... 5
ایشان نیز خاطر نشان میکنند: خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسوولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیاء و امیرالمومنین و ائمه معصومین (علیه السلام)سازگار نیست. ... 6
مهمترین وجه تمایز مردم سالاری دینی با دیگر مردم سالاریها در همین معارف اصیل نهفته است که با پیروزی انقلاب کم و بیش در دولتهای اول انقلاب، تبلور یافت و نظام اسلامیمان را از مستحکمترین پشتوانههای مردم برخوردار کرد ولی متاسفانه از دوره سازندگی و با الگو برداری از طرحهای توسعه وارداتی و اعمال سیاستهایی چون تعدیل اقتصادی، رفته رفته این فرهنگ مترقی رنگ باخت و به رغم تاکیدهای مقام معظم رهبری، شکاف مسوولین و مردم روزافزون شد. در همان اوایل دولت سازندگی، رهبری هوشمند انقلاب درباره این خطر هشدار دادند و به زمامداران وقت فرمودند:
باید مردم را مورد محبت قرار داد، مورد احترام قرار داد، به آنها اعتنا کرد تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش باشند. ... مردم باید به ما، به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفات رفتیم. در خرج کردن بیتالمال هیچ حدی برای خودمان قائل نشدیم- مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند- هر چه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟ مگر مردم کورند؟ ... چه وجهی دارد که ماشین لوکس و مدل بالا سوار شویم. اگر مشکل امنیتی دارید، آقایان مسوول در شورای امنیت کشور بنشینند و حدود آن را معین کنند. ... اگر یکی از مخارج دولت این باشد که تعدادی ماشین جدید بیاوریم و بین دستگاهها تقسیم کنیم، حق نداریم این را جزء مخارج دولت حساب کنیم و به حساب او از سوبسید مردم بزنیم. ... مسوولان مملکت متکبرانه با مردم برخورد نکنند، ما نوکر مردم هستیم و فلسفه وجودی ما غیر از خدمت به مردم چیزی دیگری نیست. ... این اسمها و این سمتها برای کسی افتخاری ندارد. چه ارزشی دارد که بنده بگویم رهبرم، بنده رئیس جمهورم، بنده رئیس فلان قوهام، بنده وزیرم، ملاک خدمت به مردم است. ... نمیشود در زندگی مادی فرو برویم و بخواهیم مردم به شکل یک اسوه به ما نگاه کنند. ... اگر چنانچه مبلغی از مخارج دولت عبارت بشود از تغییر دکوراسیون و اتاق مدیر کل و معاون وزیر و وزیر و فلان مسوول قضایی و فلان مسوول دیگر، این جرم است. ... طبقه محروم جامعه باید مورد توجه خاص باشند؛ چرا که هم احتیاجاتشان بیشتر است و هم آنها بودند که همیشه از نظام حمایت کردند و در همه گرفتاریها در صف اول بودند. 7
این دغدغههای مقام معظم رهبری در بین جناحهای سیاسی گوناگون خریدار چندانی نداشت و به تبع آن فاصله مردم و مسوولان گسترش یافت و تا جایی پیش رفت که شخصیت نوظهوری چون خاتمی با تکیه بر شعارهای مردم گرایی، گوی سبقت در انتخابات را از دیگر رقیبان که جزو مسوولان شناخته شده نظام بودند، ربود ولی جمهوری خواهان دروغین نیز بر روند رفاه زندگی و رویه تکنوکراتهای دولت سازندگی شتاب بیشتری بخشیدند و خدا میداند که اگر زندگی صادقانه و اعتماد برانگیز مقام معظم رهبری و یارانش نبود، تاکنون چه بلایی بر سر همبستگی و مشارکت عمومی مردم میآمد. به هر ترتیب حال که به مدد الهی به تعبیر رهبر انقلاب بار دیگر رایحه خوش خدمت و ساده زیستی و مردمگرایی با انتخاب دکتر محمود احمدینژاد بر کشور انقلابی ما دمیده شده است و دولت تلاشگر و صداقت مدار ایشان در جدیترین گام عدالت محور خود در عملیاتی کردن شعارهای انقلاب اسلامی با ارائه برنامه بودجه سال 1385 عزم خویش را جزم کرده و چشم مردم هوشمند و امیدوارمان به همکاری نمایندگان مجلس با دولت دوخته شده، امید است بینش برنامهریزان محترم مجلس بر مبنای همان اصول اولیه انقلاب قرار گیرد و دیگر کسی افزایش بودجههای دولت اسلامی در جهت التیام بخشیدن به جراحات ناعادلانه پیش آمده از گذشته را، افزایش هزینه تلقی نکند و این فکر غلط را که افزایش درآمد نفتی را نباید مستقیم خرج مردم کرد و باید برای آینده سرمایهگذاری کرد، حداقل در این زمان که بخش قابل ملاحظهای از مردم کشورمان و جوانان آن با بحران بیکاری و معیشتی دست به گریبان هستند شاهد نباشیم و منطق علوی را فراموش نکنیم که احساس به مردم را اندوخته میداند و از یاد نبریم که هیچ گونه سرمایهگذاری سوددهتر از سرمایهگذاری در کسب اعتماد و مشارکت آنان نیست و حفظ منابع انسانی از مهمترین رویکردهای مدیریتی میباشد که اگر خدای نکرده مردم به دلیل فشارهای معیشتی، گرفتار حرام خواری و دیگر معضلات شوند، طبق آموزههای ناب دینی تا چند نسل این معضلات میتواند دامنگیر نسل پاک و هوشمند ما شوند و به خساراتی جبران ناپذیر بینجامید.