تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۹:۵۴  ، 
کد خبر : ۸۹۶۷۷
بررسی علل ناکامی در اجرای برنامه‌ها و وعده‌ها:

رویاپردازی در برنامه‌ریزی‌ها

محمد کریمی اشاره: «... مدیرکل امور بازرگانی وزارت جهادکشاورزی گفت که 300میلیارد ریال اعتبار برای ذخیره سازی میوه شب عید در سال جاری اختصاص می یابد.» «شهردار تهران در حاشیه افتتاح مرکز میوه و تره بار سهروردی درباره ساماندهی وضع میادین میوه و تره بار و دسترسی آسان تر شهروندان به مواد لبنی و پروتئینی وعده هایی داد.» «وزارت کار و امور اجتماعی و مرکز ملی فرش ایران، 300 هزار فرصت شغلی ایجاد می کنند.» «با توجه به اقدامات صورت گرفته در پیش از فرارسیدن پاییز، هیچ مشکلی در تامین سوخت مورد نیاز در زمستان امسال نخواهیم داشت.»

روزانه ده ها خبر از طرح ها و برنامه های آینده مراکز مختلف اجرایی برروی خروجی خبرگزاری ها و به تازگی سایت های اینترنتی قرار می گیرد.
بی تردید شما نیز روزانه اخباری از وعده و وعیدهای مسئولان امور مختلف می شنوید یا می خوانید اما سؤال اساسی این است که چند درصد این گونه وعده ها به منصه ظهور می رسند؟ در پایان هر برنامه وعده داده شده تا چه میزان از دامنه مشکلات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی کاسته می شود؟ و اصولا چند درصد از برنامه ها و طرح ها- بخوانید وعده ها و وعیدها- مطالعه شده بود و کار کارشناسی درباره تحقق آن ها صورت گرفته است؟
فصلی از قصه پرغصه برنامه‌ریزی
مروری بر وعده و وعیدها و چگونگی اجرای برخی از برنامه ها نشان می دهد که افکار عمومی و اقشار مختلف جامعه از نحوه اجرای برنامه ها و همچنین نتایج آن ها راضی نیستند.
این عدم رضایتمندی و ناخشنودی نیز به هر نحو ممکن ابراز شده است اما متأسفانه کمتر به آن توجه می شود. در حالی که یکی از ویژگی های مدیریت کارآمد، دقت نظر و تامل در ارزیابی تصمیمات گرفته شده است.
از سوی دیگر نمی توان از کنار این واقعیت به سادگی گذشت که اعلام برنامه ها و دستورالعمل هایی که از متن تصمیمات و مصوبات جلسات مدیران بر می خیزند تاثیراتی غیرقابل انکار بر سطح افکار عمومی بر جای می گذارد که بی توجهی یا کم توجهی به آن ها اثرات بسیار منفی را به همراه دارد.
دکتر بهمن آرمان یکی از صاحب نظران اقتصادی معتقد است که باید یک گروه از کارشناسان خبره و مستقل تفاوت های اجرای برنامه ها را در جهان و ایران به عنوان کشور در حال رشد بررسی کنند. وی می گوید: «در ایران نقش دولت در اقتصاد بسیار زیاد است. براساس آمارهای غیررسمی که از سوی برخی اقتصاددانان منتشر می شود این سهم تا 80 درصد می رسد. آماری نیز که چند ماه پیش از سوی یک موسسه معتبر انتشار یافت ایران را از نظر دخالت دولت در اقتصاد که طبعا شامل برنامه ریزی ها نیز می شود، در رده دوم جهان معرفی می کند!»
آرمان بر این باور است که در کشورهای پیشرفته اصولا دولت ها اقتصاد را مبتنی بر برنامه ریزی اداره نمی کنند. وی می گوید: «در حال حاضر در هیچ کشور صنعتی تشکیلاتی مانند سازمان مدیریت و برنامه ریزی با حجمی بالغ بر 100 هزار نفر پرسنل که در همه استان ها و حتی شهرستان ها دارای شعبه باشند، وجود خارجی ندارد. در کشور ایران نیز سیستم برنامه ریزی از ابتدا شاید درست بود ولی بدون شک ادامه آن به صورتی که از سال 1327 یعنی آغاز نخستین برنامه 7ساله توسعه ای بنا گذاشته شد، نه سودمند و نه اجرایی است.»
این صاحب نظر اقتصادی بر این باور است که اگر عملکرد برنامه های سه گانه توسعه ای اجرا شده پس از پیروزی انقلاب اسلامی را مورد مطالعه قرار دهیم، هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی دستاوردهای چندان قابل توجهی ندارند. این نکته ای است که از سوی کارشناسان اقتصادی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
وی معتقد است: «برنامه ریزی از سوی دولت باید صرفا به ارائه خطوط کلی محدود شود و نقش دولت در فعالیت های اجرایی تا حد ممکن کاهش یابد.»
اگر چه گفته می شود که در علم مدیریت «چگونگی برنامه ریزی» مورد توجه قرار دارد و کارشناسان و صاحب نظران نیز در تعریف لغوی این کلمه از «تصمیمات منظم» برای رسیدن به یک یا چند هدف سخن می گویند اما واقعیت این است که با مروری بر عملکردهای صورت گرفته در برخی از بخش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی به جرأت می توان نوشت که آن چه اعلام می شود و آن چه اتفاق می افتد فاقد برنامه ریزی هدفمندی بوده است!
برنامه‌ریزی زیر نور سیاست
سعید هاشمی دانشجوی سال سوم مدیریت صنعتی است که هم اکنون درباره علل عدم تحقق برخی از اهداف برنامه ها یک پروژه تحقیقاتی را دنبال می کند. وی می گوید: «برنامه ریزی در کشور ما به صورت علمی و اصولی صورت نمی گیرد. زیرا نگاه غالب بر آنها رنگ و بوی سیاسی دارد.»
وی ادامه می دهد: «هنوز خاطره تلخ افزایش قیمت ها در شب عید سال 84 را به خاطر داریم اما از علت بروز این اتفاق و برخورد احتمالی با مسببان ایجاد ناامنی روحی و روانی در جامعه خبری منتشر نشد. چرا؟ پاسخ آن ساده است. زیرا در دهه های اخیر رفتار سیاسی، برنامه ریزی ها را تحت الشعاع خود قرار داده است. هر یک از گروه ها و جناح ها وقتی از رقیبان خود پیشی می گیرند نسبت به امور مختلف جامعه برنامه هایی را ارائه می دهند که این سر آغاز مشکلاتی دیگر است. زیرا باید برنامه های اجرایی گذشته را یا رها کرد یا همسو با دیدگاه های جدید تغییر داد که در هردو حالت از موضوع اصلی خود یعنی رفع و رجوع بخشی از مشکلات و نیازهای مردم فاصله می گیرد.»
برنامه‌نویسی را رها کرده‌ایم؟!
مهدی آذر برزین که خود را یکی از کارشناسان امور فرهنگی معرفی می کند از منظر دیگری به سوژه گزارش کیهان می نگرد. وی معتقد است اگراکنون از ضعف ها در برنامه ها و شیوه های اجرایی آن ها و در نهایت مشکلات برنامه ریزی می نویسیم به این دلیل است که کمتر به برنامه نویسی در ایران توجه شده است.
وی می گوید: «برنامه نویسی و برنامه ریزی بسیار به هم نزدیکند. اما برخی تفاوت این دو را نمی دانند. معمولاً ما از برنامه نویسی غفلت کرده ایم و صرفاً به ورطه شعار، وعده و وعید افتاده ایم.»
وی برنامه ریزی را حاصل یک تلاش و همفکری جمعی برای تحقق آن چه در برنامه نویسی به آن اشاره شده است، می داند و می گوید: «برنامه ریزی کار یک فرد نیست. از این رو هر سیستم مدیریتی برای خود واحد یا بخشی را ویژه برنامه ریزی تعریف می کند تا بتواند آن چه را که پیش بینی شده، هدایت کند.»
آذر برزین بر این باور است که اگر عملکرد های گذشته را مورد بازبینی و بازنگری قرار دهیم، مشخص خواهد شد که برخی از مسئولان و مدیران یک برنامه ریزی مشخص در کار خود نداشته اند.
وی می گوید: «برنامه ریزی مانند یک دستگاه است که نباید به آن اطلاعات غلطی داد. البته این دستگاه ممکن است در داده پردازی یا امور درخواستی اشتباه کند اما این اشتباه با برنامه نویسی غلط برای دستگاه تفاوت اساسی دارد. اکنون در برخی از مدیریت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی درمی یابیم که برنامه نویسی ها غلط بوده و بعضاً نمی توان آن ها را به اجرا گذارد.»
سلیقه‌ها آفت برنامه‌ها
یکه تازی قیمت ها در بهار سال 83 را به خاطر آورید. افزایش قیمت خدمات عمومی و برخی از کالاهای اساسی در سال 83 بخش دیگری از داستان بی برنامگی هاست. آیا به خاطر دارید که افسار گسیختگی قیمت ها و نرخ خدمات عمومی تا به آن جا پیش رفت که هشدارهای مقام معظم رهبری را برانگیخت و پس از آن دیوان عدالت اداری افزایش نرخ برخی از خدمات عمومی و کالاهای اساسی را غیرقانونی دانست؟
وقتی مراحل تنظیم و تدوین یک برنامه به پایان رسید، در یک نشست مطبوعاتی یا گفت و گوی تلویزیونی- که البته برخی از مدیران و مسئولان بخش دوم را می پسندند- زمان اجرای آن اعلام می شود. همین و بس! دیگر کسی از چگونگی اجرای برنامه، میزان رضایتمندی افکار عمومی از نحوه اجرا و به اصطلاح بازخوردهای احتمالی آن سراغی نمی گیرد.
خانواده کمالی به بوستان گفت وگو آمده اند تا ساعاتی پس از افطار را در هوای پاک بوستان سپری کنند. رضا کمالی مرد خانواده به تازگی به جمع بازنشستگان پیوسته و فاطمه مرادی همسر وی معلم یکی از دبیرستان های مناطق جنوبی تهران است.
کمالی با جمله «مدیران و مسئولان انتقادپذیر نیستند» به سؤالمان درباره برنامه ریزی در کشور پاسخ می دهد. وی می گوید: «اگر برخی از مسئولان اجرایی برنامه ها کمی به خود زحمت بدهندو کارنامه کاری خود را مرور کنند، به نظرم بخشی از مشکلات برنامه ریزی - یعنی مرور اولیه بر آن ها- حل می شود. این بررسی ضعف ها و قوت ها را نشان می دهد. به خوبی می توان دریافت که چرا و به چه علت برخی کارها آن طور که وعده کرده بودند، پیش نرفت؟»
وی با اشاره به این که در طول خدمت خود در یک مرکز اقتصادی، رفت و آمد تعدادی از مدیران را شاهد بوده است، می گوید: «من مجری برخی از دستورالعمل ها و مصوبات جلسات اداره بودم. باور کنید یک مصوبه بارها تغییر می کرد خوب این تغییرات رابه صورت کلان تر نگاه کنیم، در یک مدیریت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تصمیمات بسیاری گرفته می شود. بی انصافی است که همه را بی هدف بخوانیم اما مدت اعتبار آن ها تنها تا زمان حضور مسئول یا مدیریتی است که خود در این تصمیم گیری دخالت داشته و به محض تغییر یا جابه جایی او، مصوبه بر زمین می ماند.»
وی با اشاره به بازنشستگی خود می گوید: «انصاف دهید، چقدر درباره طرح و برنامه برای به اصطلاح بهبود وضعیت معیشتی و حتی آسایش و امنیت روحی و روانی بازنشستگان خبر نوشتید، اما چه نتیجه ای برای ما داشته است؟ هنوز برای دریافت حقوق بازنشستگی برنامه ای مستمر و منظم طراحی نکرده اند. باید ساعت ها در صف بنشینیم یا بایستیم.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات