گروه سیاسی- سید مهدی محسنی: حسین عبده تبریزی دبیرکل سابق بورس تهران در پاسخ به گزارش سیاست روز در خصوص «بزرگترین سوء استفاده مالی در بورس تهران» تأکید کرد: «آیا کسی که در تمام طول عمر خود، حجم معاملات خود و خانوادهاش به 200 میلیون تومان هم نمیرسد، میتواند 500 میلیارد تومان فساد داشته باشد؟»
سیاست روز چندی پیش گزارشی از افزایش غیرواقعی قیمت سهام چند شرکت و کسب منفعتهای ویژه در بورس تهران طی سالهای 82 تا 84 منتشر کرده بود اما برغم آنکه گزارش مذکور حتی در یک مورد هم نام هیچ فردی را به طور کامل مورد اشاره قرار نداده بود افرادی موضوع را به خود نسبت داده و مدام از تریبونهای مختلف درصدد خاموش کردن صدای بلند شده علیه فساد برآمدند.
حسین عبده تبریزی دبیر کل سابق بورس تهران و مدیر مسئول روزنامه سرمایه یکی از افرادی بود که خود را مخاطب گزارش سیاست روز یافته و پاسخی نه چندان اخلاقی به دفتر روزنامه ارسال داشت. سیاست روز در ابتدا قصد انتشار پاسخ سراسر توهین عبده را نداشت اما با درخواست دادستان محترم کل کشور جناب حجت الاسلام والمسلمین دری نجفآبادی مبنی بر انتشار پاسخ عبده و تنها به عنوان احترام به مقام دادستانی کل کشور اقدام به انتشار آن میکند.
متن کامل پاسخهای عبده تبریزی
آنچه در ادامه میآید متن کامل پاسخهای عبده تبریزی به گزارش سیاست روز میباشد؛
«در تاریخ شنبه 24 تیرماه 1385، در تیتر اول آن روزنامه به عنوان «کشف بزرگترین سوء استفاده مالی در بورس تهران» با اشاره به نام این جانب، مطالب سراپا کذبی را منتشر کردهاید. در این پاسخنامه، نکاتی را پاسخ میدهم که مربوط به این جانب است، و سایر افرادی که نام بردهاید نیز در صورت صوابدید خود، پاسخ لازم را ارسال خواهند کرد.
از سال 1353 تا امروز، در دورانی به درازای 32 سال که در این کشور تلاش میکنم، کسی این جانب را به فساد مالی متهم نکرده بود، چه رسد. به این که فساد مالی این جانب تیتر روزنامهای شود. که هدف شما از انعکاس چنین تیتر و خبر دروغی دقیقا چیست، خدا میداند. اما چند هزار دانشجو و همکاری که در طی این سالهای طولانی این جانب را از نزدیک میشناسند، اگر تا دیروز کوچکترین اعتمادی به مطالب منعکس در روزنامه سیاست روز داشتند، حتما امروز دیگر نخواهند داشت. روزنامهنگاری شغل شریف و انسان سازی است؛ افتخار دارم در دهه ششم زندگی خود آن را فرا میگیرم. کسی که خود را در این موقعیت قرار میدهد، باید حداقلهایی را باور داشتهباشد؛ با آبروی افراد بازی نکند، صحت مطالب را وارسی کند، و قبول کند که حداقل دانش و شعور برای این شغل لازم است، نه این که چیزی بنویسد که 4 سطر پایینتر خود آن را نقض کند. قطعا، روزنامههای زرد نیز در اتهام بستن به افراد، بیش از مقاله یاد شده، دقت به خرج میدهند.
با بررسی پارهای از نکات مقاله، میتوان حدس زد که هدف خاصی را دنبال میکنید. اما این که در پیگیری این هدف، از هر وسیلهای استفاده میکنید، البته توجیه پذیر نیست.
مقاله شما در مورد این جانب به سه موضوع اشاره میکند:
1- قبل از پذیرش شغل دبیر کل، سهام متعلق به خود را به اسم دیگران کردهام، و اکنون در حال پس گرفتن آن سهام میباشم.
2- هنگامی که در بورس بودهام، از سهام دو شرکت در آن منافعی داشتهام، حمایت کردهام.
3- با شرکت «استراتوس» رابطه مالی دارم و سهامدار آن میباشم.
این سه موضوع را سر هم کردهاید، و نتیجه گرفتهاید که «بزرگترین سوءاستفاده مالی در بورس تهران» کشف شده است. ظاهرا هم سیاست روز به این کشف بزرگ نائل شده است. پاسخهای این جانب به سه اتهام بالا به شرح زیر است:
در طول 30 سال تدریس موضع اوراق بهادار و سرمایهگذاری و مشاوره مالی، برای پرهیز از هر نوع ابهام و شائبه استفاده از اطلاعات درونی، خرید و فروش سهام برای خود یا خانوادهام نکردهام. به خاطر شما میآورم که بورس تهران در دهه 1340 افتتاح شده است. این جانب در دهه 1350 در رشته امور مالی و سهام مدرس دانشگاه بودهام.
آیا حتی قبل از انقلاب نیز در آرشیو بورس، در مورد خرید و فروش سهام این جانب با خانواده من، اطلاعاتی وجود دارد؟ آیا بعد از انقلاب تا امروز این جانب خرید و فروش سهام داشتهام؟ یا فکر میکنید آن قدرتر دست و زرنگ بودهام که 30 سال فعالیت مخفی خرید و فروش سهام داشته باشم؟ آیا 30 سال، سابقهای کافی نیست که اتهامی به این ناپاکی به کسی نبندید؟ آیا در جمهوری اسلامی ایران30 سال سابقه پاک و سالم مالی یک فرد، برای اثبات سلامت او کافی نیست که این گونه دروغ پردازی میکنید؟ کدام مدارک را دارید که مینویسید سهامداران شکایت کردهاند؟ حراست کل وزارت اقتصاد از آغاز انقلاب تا امروز هیچ صحبتی با بنده نکرده است، پس چگونه به دروغ مینویسید که «حراست کل وزارت اقتصاد، حسین.ع را در این باره مورد بازجویی قرار داد.» اگر هیچ جلسه و بحثی نبوده است، و نشستی و بازجوییای در کار نبود، چگونه نتیجه میگیرید که «این پرونده با اشاره محسن. ص، معاون کل وقت وزارت اقتصاد مختومه شد؟» از چه زمانی رسم بوده است که پرونده وزارت اطلاعات با اشاره معاون وزارت اقتصاد مختومه میشود؟ آیا این وهن وزارت اطلاعات نیست؟ آیا صدها نفر که در بورس فعالاند، و حساب و کتاب معاملات آن از دارند، به مقاله شما نخواهند خندید که از خرید و فروش گسترده سهام توسط این جانب صحبت کردهاید؟ آیا کسی که در تمام طول عمر خود، مستقیم یا غیرمستقیم، حجم معاملات خود و خانوادهاش به 200 میلیون تومان هم نمیرسد، میتواند 500 میلیارد تومان فساد داشته باشد؟ آیا در طی 2 و نیم سال عمر تصدی این جانب در بورس و با حضور مجموعه گستردهای از مقامات ناظر بورس، از مدیریت نظارت بورس، بازرسی، حراست، هیات نظارت، و شورای بورس گرفته تا مقامات ناظری چون بازرسی کل کشور، وزارت اطلاعات، بازرسی دفتر رهبری، ... کسی نبود که 500 میلیارد تومان فساد و باند «قدرت- ثروت» را کشف کند، و فقط نیاز به روزنامه سیاست روز بود.
تنها خرید سهام این جانب مربوط به سهام شرکت ساختمان است که در دوران سخت آن شرکت، قبل از ورود به بورس و در ایامی که سهام خریدار نداشت، به عنوان دستمزد (به جای وجه نقد) به این جانب داده شد. با انتقال این جانب به بانک، آن سهام را به سهام بانک (قبل از ورود بانک به بورس) تبدیل کردند. هرگز در دورانی که در آن دو شرکت بودم، خرید و فروشی روی سهام نکردم و قبل از پذیرش دبیر کلی بورس نیز کل سهام خود و خانواده خود را به 200 میلیون تومان فروختم، و خریداران سهام نیز با کد و نشان موجودند. هر چند که قیمت سهام پس از فروش این جانب چندین برابر شد، اما هرگز حتی به اندازه یک ذره هم افسوس نخوردهام که سهام خود را برای پذیرش کاری ملی، ارزان فروختهام.
جناب آقای یوسفپور! از جناب عالی میپرسم، چرا در حالی که آمار دقیق خرید و فروش این سهام وجود دارد و تاریخ معامله نیز در سامانه معاملات بورس وجود دارد، و خریداران آن سهام میدانند که هیچ ارتباطی با این جانب ندارند، مطلب کذبی به این وضوح را منتشر میکنید؟ بفرمایید چگونه ممکن است معامله 200 میلیون تومانی سهام، موضوع 500 میلیارد تومان سوء استفاده باشد؟
افترای دوم مقاله آن است که این جانب سهام را به نام دیگران انتقال دادم، و آن گاه که در بورس دبیر کل شدم، با دستکاری روی قیمت سهام، قیمت سهام خود را بالا بردم. البته، به روشنی میدانید که افزایش قیمت سهام در سال 82 و 83 محدود به سهام این دو شرکت نبوده است، و همه سهام افزایش قیمت یافته است. همه دستاندرکاران و کارشناسان بورس میدانند که دستکاری سهام خاصی، آن هم توسط دبیر کل، کذب محض است. دبیر کل اصولا ابزاری برای چنین کاری ندارد. همه همکاران بورس میدانند که چنین اقدامی نشده است. پس با بیان دروغی آشکار، چه هدفی را دنبال میکنید؟
بحث سوم سیاست روز آن است که بنده سهام خود را قبل از دبیر کلی به نام شرکت استراتوس کردهام. و امروز آن را پس میگیرم. این خبر کذب محض است. نوشتهاید، «گزارشهای دریافتی حاکی از آن بود که حسین.ع و برخی مقامات دیگر در یک جناح سیاسی خود سهامدار استراتوس هستند.» این گزارشها از کجا رسیده است؟ در چه تاریخی این حزب یا اعضای خانوادهام سهامدار استراتوس بودهاند؟ سیاست روز چگونه در دادگاه میخواهد این ادعا را ثابت کند، در حالی که در هیچ تاریخی این جانب یا اعضای خانواده اقارب درجه 1 و 2 و ... این جانب هم، سهامدار استراتوس نبودهاند؟ البته، از این ادعا نیز بگذریم که این جانب را به جناح سیاسی خاص منتسب کردهاید، در حالی که به خوبی میدانید هیچ رابطه حزبی و سیاسی ندارم.
نوشتهاید «در بازار سرمایه ارزش سهام متعلق به حسین. ع و یک جناح سیاسی به ناگاه تا دو هزار درصد افزایش یافته است.» سیاست روز چگونه درصد محاسبه میکند؟ زمانی که بنده اصلا سهامی نداشتهام، چگونه ممکن است سهام این جانب و افراد وابسته به این جانب تا 2000 درصد افزایش یافته باشد. امروز بعد از 10 سال، سرمایه شرکت ساختمان 88 میلیارد تومان و سرمایه بانک 100 میلیارد تومان و جمیع اینها 188 میلیارد تومان است، و قیمت بازار این دو سهم جمعا زیر 400 میلیارد تومان است. چگونه حتی اگر تمام این سهام به این جانب و افراد وابسته متعلق باشد (در حالی که صفر درصد آن متعلق بوده) میتوان از این میان 2000 درصد سود برد و 500 میلیارد تومان فساد داشت؟ نوشتهاید، «یک سال پس از پایان دوره مدیریت حسین.ع، صفدر. ح، محسن. ص و رجبعلی. م، بر بازار سرمایه، اطلاعیه رسمی در سازمان بورس اوراق بهادار منتشر شد که نشان میداد آقایان محسن.ص، و حسین.ع به عنوان سهامداران شرکت استراتوس ... به عضویت هیات مدیره ساختمان ایران درآمدهاند.»
اولا آشنایی این جانب با این دوستان محدود به یک سال فعالیت مشترک دوره مدیریت دکتر صفدر حسینی است. یعنی قبل از آن اصلا خدمت هیچ یک از این دوستان آشنایی نداشتهام، و پس از پایان دوره تصدی دکتر صفدر حسینی نیز حتی ایشان را برای یک ساعت ملاقات نکردهام؛ پس چگونه ممکن است سناریویی از هشت سال قبل از این آشنایی شروع شود و باند «قدرت- ثروت» خیالی شما تشکیل شود.
ثانیا، کدام اطلاعیه بورس میگوید که بنده سهامدار استراتوس شدهام؟ هر فرد آشنا با بورس میداند که عضویت در هیات مدیره توسط شخص حقوقی، به معنای سهامداران نیست. حتی یک سهم از استراتوس در گذشته یا امروز در مالکیت مستقیم یا غیرمسقیم این جانب یا خانواده من نبوده است؟ آیا پذیرش عضویت غیرموظف در یک شرکت به معنای فساد مالی است؟ چرا سیاست روز به وضوح چنین دروغ میگوید: سیاست روز به دروغ میگوید «حسین.ع بعد از مدتی اظهار داشت که سهام خود را به شرکتی، به نام «استراتوس» واگذار کرده است.» این جمله را از کدام منبع نقل میکنید؟ کجا و به چه کسی چنین جملهای گفته شده است. هر فرد آشنا با بورس میداند که در هنگام معامله سهام، فروشنده خریدار خود را انتخاب نمیکند؛ پس چرا چنین دروغ بزرگی میگویید؟ هیچ رابطه مالی و ریالی (حتی یک ریال) تا امروز با این شرکت نداشتهام، و هرگز هیچ سهمی که متعلق به این جانب باشد، به نام آن شرکت نکردهام. نوشته سیاست روز کذب محض است. هرگز و در هیچ زمان در گذشته و امروز سهام شرکت استراتوس را مستقیم و غیرمستقیم نداشتهام.
غیر از نکات یاد شده، نوشتهاید که «این در حالی است که جریانات یاد شده به غیر از بورس، در نفت، بانک مرکزی، ... نیز نفوذ شدید دارند.» بفرمایید که نفوذ شدید این جانب در نفت، بانک مرکزی ... به شکلی است؟ آیا این چنین آسمان و ریسمان بافتن و دروغ پرداختن آشکار در هیچ محکمه عدالتی پذیرفته نیست؟
این جانب از حق قانونی خود برای مراجعه به مراجع قانونی و شکایت از سیاست روز برای نشر گسترده اکاذیب، افترا، و دروغ پردازی استفاده خواهم کرد. در جمهوری اسلامی ایران چنین نیست که کسی مقالهای با چنین محتوای بیپایه و اساس، و چنین دروغپردازی گسترده بنویسد، و گرفتار نشود. بیخردی است فردی فکر کند میتواند مقالههایی با این محتوای تخریبی بنویسد و نظام قضایی جمهوری اسلامی از او بگذرد.
حسین عبده تبریزی»
فراموش کاری آقای عبده
در حالی که عبده تبریزی در جوابیه خود از موضع معلم اخلاق توصیه میکند: «حداقل دانش و شعور برای شغل روزنامهنگاری لازم است، نه اینکه چیزی بنویسد که چهار سطر پایینتر از آن را نقض کنید» و چند سطر بالاتر ابتدا مینویسد: «در طول 30 سال گذشته برای پرهیز از هر نوع ابهام و شائبه استفاده از اطلاعات درونی برای خود با خانوادهام سهام خرید و فروش نکردهام اما در ادامه بر خلاف توصیههای اخلاقی خود اعلام میکند: «آیا کسی که در تمام طول عمر خود مستقیم یا غیرمستقیم حجم معاملات سهام خود و خانوادهاش به 200 میلیون تومان هم نمیرسد میتواند فساد داشته باشد؟»
عبده تبریزی در جوابیه خود مینویسد: «آیا طی دو و نیم سال عمر تصدی اینجانب در بورس و با حضور مقامات نظارتی نظیر ناظر بازار، مدیریت نظارت بر بورس، بازرسی، هیات نظارت و شورای بورس کسی نبود این فساد را کشف کند؟» اتفاقا اصلیترین پرسش ما نیز در همین جا مطرح میشود، وقتی از سال 83 بورس تهران فاقد معاونت نظارت است و بیشتر مقامهای نظارتی بورس در سال 83 با اعطای مجوزهای کارگزارای از بورس به بیرون هدایت میشوند چگونه میتوان از نظارت سخن گفت؟
وی در ادامه تاکید میکند: «رشد قیمتها در سال 82 و 83 به سهام دو شرکت ساختمان ایران و بانک اقتصاد نوین محدود نبوده است» آری این حرف ایشان را کاملا درست میدانیم زیرا ظرف این دو سال شرکتهای دیگری نیز بودهاند که ارزش سهام آنها به شکلی معجزهآسا صعود کرده و در نهایت پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 84 به سوی اعماق هدایت شدهاند. بدون شک این سخن درست را باید جدی گرفت و حتما باید پرونده سایر سهامهای معجزهگر بورس را نیز گشود. سیاست روز نیز در گزارشهای بعدی حتما به این موارد خواهد پرداخت.