تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۱۲:۰۳  ، 
کد خبر : ۹۲۳۹۶

از بیابان‌زایی تا بیابان‌زدایی

اشاره: امروز "روز جهانی بیابان‌زدایی" نام دارد. روزی جهانی برای زمین و زمینیان که عمری چند میلیون ساله دارد. زمین را مادر انسان نامیده‌اند و انسان چگونه می‌تواند هوای مادر خویش را نداشته باشد؟ چگونه می‌تواند به دست روی دست بگذارد و شاهد از بین رفتن روزافزون هکتارها مرتع و جنگل باشد؟ چگونه می‌تواند دل نسوزاند بر رنگ "سبز" که نماد زندگی و جاودانگی است و سیاه و خاکستری را بر آن ترجیح دهد؟ امروز روز جهانی بیابان‌زدایی است. در ایران نیز همچنین، بیابان‌زدایی مسئله‌ای جهانی است و تنها به یکسری مناطق جغرافیایی خاص محدود نمی‌شود. به همین دلیل ایران نیز همواره فعالانه با کشورهای تحت تاثیر این پدیده همکاری می‌کند.

"کوفی انان"، دبیر کل سازمان ملل متحد، سال جاری میلادی را به عنوان سال بیابان‌زدایی در سطح جهان اعلام کرده است. انان در پیامی اظهار داشت: در صورت عدم اقدام مؤثر به منظور جلوگیری از گسترش کویرها در جهان تا سال 2020 تقریباً 135 میلیون نفر در معرض خطر آوارگی قرار خواهند گرفت. انجمن ملل متحد در قطعنامه‌ای از کشورهای عضو، از جمله ایران خواسته است که در راه ارتقای هرچه بیشتر آگاهی عمومی و حمایت از تنوع بیولوژی بیابان‌ها و علوم سنتی جوامع مبتلا به مصائب بیابان‌زایی تلاش بیشتری صرف کنند.
از این رو 27 خرداد ماه هر سال در کشور ما روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی نام گرفته است. در آمارهای سازمان ملل متحد آمده است که حدود 41 درصد از سطح زمین را زمین‌های خشک در برگرفته که بین 10 تا 20 درصد از این زمین‌ها تخریب شده و یا غیرمولد هستند.
از سوی دیگر کنوانسیون مبارزه با بیابان‌زایی مرکب از 191 کشور تلاش دارند با اقدام‌های موثر از ریسک تنش‌های اجتماعی و اقتصادی پیشروی بیابان‌ها بکاهند و دامنه خسارت‌های سالانه 42 میلیارد دلاری پدیده‌های خشکسالی و بیابان‌زایی را محدود سازند.
شایان ذکر است، در پی برگزاری اجلاس سران کشورهای جهان در سال 1992، سه کنوانسیون بیابان‌زدایی، کنوانسیون تغیرات آب و هوایی و کنوانسیون تنوع زیستی تشکیل شد که جمهوری اسلام ایران در هر سه آنها عضو است. بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلام، مسئولیت کنوانسیون‌های تغییرات اقلیمی و تنوع زیستی بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست و مسئولیت کنوانسیون بیابان‌زدایی بر عهده وزارت جهاد کشاورزی قرار دارد.
انتخاب امسال به عنوان سال بین‌المللی بیابان و بیابان‌زدایی، موضوع با اهمیتی است که نیازمند توجه بیش از پیش سیاستگذاران و مسئولان است.
تعریف بیابان و خشکسالی
بیابان را پهنه‌ای خشک و نیمه خشک تعریف کرده‌اند که میزان تبخیر و تعرق در آن سالانه دو برابر بارندگی است.
در تعریف دیگر گفته‌اند: منطقه‌ای است که دارای پوشش گیاهی پراکنده یا فاقد پوشش گیاهی است و به طور مستقیم دستخوش نیروهای جوی و فیزیکی قرار دارد.
"دکتر غلامرضا براتی" استادیار اقلیم شنایی دانشگاه رازی کرمانشاه می‌گوید: آیا به راستی بیابان، سیل، و ده‌ها پدیده دیگر از این قبیل "اهریمنی" هستند و به زبان علمی برای روند توسعه یک کشور "تنگنا" به شمار می‌آیند؟
وی خود در پاسخ به این پرسش می‌گوید: گاه بشر میان بیابانی که مجموعه "بومسامانه" ما به عنوان دست حکمت خداوند پدید آورده و و آن بخش‌هایی که عملکرد نادرست انسان آن را به بیابان تبدیل کرده است، تمایز و تفاوت قائل نیست.
"حمزه زارع‌زاده" طی مقاله‌ای درباره خشکسالی دو نوع تعریف برای آن قائل است.
1- تعریف مفهومی خشکسالی:
تعاریف مفهومی که در قالب اصلاحاتی کلی بیان می‌شوند، به افراد کمک می‌کند تا مفهوم خشکسالی را درک نمایند. مثلاً در یک تعریف " خشکسالی عبارت است از یک دوره طولانی کمبود بارش که موجب آسیب رسیدن به محصولات زراعی و کاهش عملکرد می‌شود."
2- تعریف عملی خشکسالی:
تعاریف عملی به افراد کمک می‌کند تا شروع، پایان و درجه شدت خشکسالی را تشخیص دهند. برای تعیین شروع خشکسالی تعاریف عملی، میزان انحراف میانگین بارش یا دیگر متغیرهای اقلیمی در طول یک دوره زمانی را مشخص می‌کند. این امر معمولاً با مقایسه وضعیت فعلی نسبت به متوسط‌های گذشته که غالبا مبتنی بر دوره آماری 30 ساله است انجام می‌شود.
حد آستانه تعیین شده به عنوان شروع یک خشکسالی (مثلاً 70 درصد بارش متوسط در طول یک دوره زمانی مشخص) معمولاً بیشتر به صورت قراردادی انتخاب می‌شود تا بر مبنای رابطه دقیق تاثیرات خاص آن بر محیط، تعاریفی مانند این مورد را می‌توان در ارزیابی عملی شدت و پیامدهای خشکسالی بر اساس متغیرهای هواشناسی، رطوبت خاک و شرایط گیاه در طول فصل رشد مورد استفاده قرار داد و تأثیر بالقوه آن شرایط را بر عملکرد نهایی ارزیابی کرد.
زارع‌زاده در ادامه می‌گوید: البته در بیشتر تعاریفی که در مورد خشکسالی ارائه می‌شود، قابلیت انطباق زراعت با شرایطی اقلیمی مورد نظر است. مثلاً بارندگی در منطقه‌ای به صورت نرمال حدود هزار میلی‌تر در سال است. مرتعدار در این منطقه با آسودگی خاطر، گوسفند خود را به چرا می‌برد. در صورتی که بارندگی در این مرتع در یک سال به 750 میلیمتر کاهش یابد، با وجود اینکه سال قبل نرمال بوده، برای مرتع‌دار، سال خشک محسوب می‌شود.
برای مرتعدار دیگری که در یک ناحیه نیمه خشک کار می‌کند و در آن منطقه سالیانه به طور میانگین 300 میلیمتر بارندگی دارد، بارش 750میلیمتر در سال یک رکود سال مرطوب و پرباران‌ در نظر گرفته می‌شود و مرتعدار در این ناحیه با توجه به به باران اضافی که مشکلاتی مانند غرقاب شدن مرتع و خیس بودن خاک، تهیه محل سرپوشیده برای دام و انبار کردن محصول، گل آلود بودن جاد و مشکلات شخم و نیز برداشت محصول زیر باران بوجود می‌آورد از بارش اضافی خشنود نخواهد بود.
بطور کلی در مناطق خشک و نیمه خشک با توجه به وضعیت اقلیمی، تطابق کشاورزی سنتی با آب و خاک و متوسط اقلیمی صورت گرفته و تجارب شخصی روستائیان و سنتهای قدیمی به آنها می‌آموزد چگونه با تغییرت جزئی شرایط جوی از خطرات خشکسالی پرهیز کنند.
چرا بیابان‌زایی؟
بیابان‌زایی در اثر سوء مدیریت‌ها در سراسر دنیا به بزرگترین مانع تحقق سیاست‌های توسعۀ پایدار در جهان تبدیل شده است. تهدیدی که آشکارا می‌تواند دورنمای حیات و امنیت زیست را برای نسل‌های آیندۀ بشری به خطر اندازد. محمد درویش، کارشناس ارشد مدیریت محیط زیست می‌گوید: در حقیقت بیابان‌زایی، فرایندی است که پیش از آنکه بتوان از ریشه‌های طبیعی آن یاد کرده و با شناسایی آنها، به مهارشان اقدام کرد، باید در اندیشۀ شناخت ریشه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی‌اش برآمده و با عزمی برآمده از اراده‌ای متکی‌ به دانش و قدرت، با هماهنگی بسیاری از نهادهای تصمیم‌گیری در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و محیط زیست کشور، به مهار یا ریشه‌کنی آن اقدام کرد.
درویش می‌گوید: بیابان‌زایی مانند آتشی سوزنده و مهار ناشدنی به جان آبادبوم‌های ما افتاده است و برای مبارزه با آن اراده‌ای ملی و حمایتی حکومتی لازم است.
حقیقتاً مهم‌ترین دلیل گسترش فزایندۀ بیابان‌زایی در ایران چیست؟ ضعف نظام آموزش عالی، ساختار غلط تشکیلاتی، ضعف مدیریت، کمبود اعتبار، کمبود افراد متخصص، و یا اقلیم نامساعد؟ کدام یک از این موارد به شعله‌ورتر شدن این آتش در کشور همیشه سبز ایران دامن زده است؟ آیا می‌توان دورنمای روزی را به تصویر کشید که در آن سرزمین ایران از آسیب فرآیندهای کاهندۀ کارآیی، رهایی یافته و به توسعه‌ای واقعاً پایدار دست یافته باشد؟
به گفتۀ رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، ایران تقریباً 2315 میلیون هکتار بیابان دارد. کشور ایران 2/1 از خشکی‌های و 4/2 از بیابان‌های جهان را داراست که نسبت به دیگر کشورها سهم 2 برابری را در جهان به خود اختصاص داده است.
به گفتۀ «مهندس خداکوم جلالی» از 100 میلیون هکتار دشت در معرض بیابان‌زایی در ایران 75 میلیون هکتار در معرض فرسایش آبی، 20 میلیون هکتار در معرض فرسایش بادی و نزدیک به 5 میلیون هکتار در معرض تخریب‌های شیمیایی و فیزیکی قرار دارند.
مهندس جلالی، برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی را از عوامل گسترش بیابان‌زایی در کشور می‌داند و می‌گوید: سالانه 6 میلیارد مترمکعب به صورت اضافه از سفره‌های زیرزمین برداشت می‌شود که همین امر بسیاری از دشت‌های حاصلخیز را در معرض خشکی و نابودی قرار می‌دهد.
به گفتۀ کارشناسان محیط زیست، وزش بادهای گرم و سوزان، موانع کوهستانی، استقرار کم فشار حرارتی، عدم صعود و جابه‌جایی شدید هوا، استفادۀ نامناسب انسان از محیط زیست و... نیز از مهم‌ترین عوامل وقوع خشکسالی و پدیدۀ بیابان‌زایی به شمار می‌روند.
برخی از آنها معتقدند که باد و آب به عنوان دو عامل اقلیمی که دارای تغییرات و نوسانات بسیار زیادی هستند، در شکل‌گیری مناطق خشک و بیابانی نقش بسزایی دارند.
«دکتر براتی» استاد دانشگاه رازی، مهمترین عامل بیابان‌زایی را چرای بی‌رویۀ دام در عرصه مراتع، به ویژه مراتع فقیر ایران می‌داند.
وی می‌گوید: جمعیت کنونی دام ایران سه برابر گنجایش مراتع کشور است. در نظر بگیرید که همین عامل با چه سرعتی می‌تواند مراتع فقیر ایران را به بیابان‌های واقعی تبدیل کند و آنها را در برابر عوامل جوی به خصوص باد، بی‌دفاع سازد.
به گفتۀ دکتر براتی، فشار بر مراتع، خود متأثر از «تقاضای روزافزون گوشت قرمز» است.
گوشت قرمز یکی از مهمترین منابع تأمین پروتئین برای انسان است؛ اما آیا می‌توان با کاهش میزان این تقاضا از فشاری که بر مراتع وارد می‌شود، کاست؟
به عقیدۀ این استاد دانشگاه با ایجاد تحولی شگرف در صنعت شیلات ایران می‌توان در به ثمر رسیدن تلاش‌ها و زحمت‌های دست‌اندکاران منابع طبیعی کشور در مساءله بیابان‌زدایی امیدوار بود.
‌ مدیریت بیابان و مهار بیابان‌زدایی
هندی‌ها علاقه خاصی به طبیعت دارند و تمامی مظاهر طبیعت مانند خورشید، زمین، ماه، آب، درخت و گیاه برای آنان قابل پرستش است و توجه به این نعمت‌های خدادادی در فرهنگ آنان قابل مشاهده است.
این عشق و علاقه هندی‌ها به طبیعت در قانون اساسی هند نیز منعکس شده، به طوری که ماده 48 این قانون، دولت و ماده 51 آن، مردم هند را به حفاظت از محیط زیست و مظاهر طبیعت از قبیل دریاها، جنگل‌ها و حیات وحش موظف می‌کند.
به گزارش «ایرانا» یکی از کارشناسان برجسته امور غذایی هند طی سخنان در یکی گردهمایی عنوان داشت: «زمین‌های خشک بیش از 70 درصد از زمین‌های تحت کشت هند را تشکیل می‌دهند.»
وی در ادامه افزوده است: «زمین‌های بایر، مسکونی نبوده و تحت فشارهای گوناگون قرار دارند. این فشارها موجب گسترش بیشتر بیابان‌های می‌شود و بنابراین زمین‌های خشک، در صورت چشم‌پوشی از انها، به تدریج به بیابان تبدیل می‌شوند.»
این کارشناس هندی با معرفی انواع زمین‌های خشک و شرح دلایل بروز آنها معتقد است:‌ «ابداع روش‌های مؤثر برای حفظ رطوبت خاک، مهم‌ترین اقدام در جهت بهبود کیفیت زمین‌های خشک است.
به گفته وی این روش‌ها شامل تدارک تالاب‌های متعدد، تغییر شکل زمین و ایجاد خاک‌ریزهایی به منظور حفظ آب باران و حفر مخازن زیرزمین می‌شود.
این کارشناس، استفاده مؤثر از آب باران را نیز موجب مهار سایش خاک، افزایش حجم آب‌های زیرزمینی و در نتیجه تضمین تاءمین مداوم آب آشامیدنی عنوان کرد.
این کارشناس امور غذایی هند، در ادامه به نقش انسان در پیدایش زمین‌های خشک و بایر اشاره کرده و احیای این نوع زمین‌ها را با استفاده از روش‌های کشاورزی و فناوری‌های مناسب برای حفظ محیط زیست ضروری خوانده است. وی خاطرنشان می‌کند: «مناطق مرتفع تپه‌ای در بخش اعظم اروپا همانند زمین‌های خشک هستند، اما کشاورزان از این مناطق در دامپروری استفاده می‌کنند.»
این کارشناس برجسته امور غذایی هند، همکاری دولت و شرکت‌های بخش خصوصی را در اجرای این طرح‌ها بسیار مهم توصیف کرده می‌گوید که این همکاری می‌تواند نقش مهمی در مهار و احیای زمین‌های بایر ایفا کند.
ایران نیز همواره به عنوان کشوری موفق در مهار بیابان‌زایی و تثبیت شن‌های روان به شمار می‌رود. این امر مرهون تلاش و پشتکار محققان، کارشناسان و دست‌اندرکارانی است که در دورافتاده‌ترین نقاط بیابانی نیز رنج گرما و سرما را با گوشت و پوست و استخوان چشیده‌اند.
اما برخلاف تلاش‌های صورت گرفته، متاسفانه راهکارهای تحقیقاتی و اجرایی و نتایج ارزشمند آن برای استفاده و ارائه به عنوان یک فناوری در بسیاری از موارد به صورت مدون دیده نمی‌شود. کشورهای دیگر مثل چین که با مشکل بیابان و بیابان‌زایی مواجه هستند و کارهای خوبی نیز در این زمینه انجام داده‌اند، به دلیل ارائه همین راهکارها به صورت مدون و علمی خود را به عنوان کشوری صاحب فناوری در زمینه مدیریت بیابان و مهار بیابان‌زایی به جهانیان شناسانده‌اند.
به گفتۀ‌ کارشناسان چین در دهه‌های اخیر توسعه اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی یافته است. گرچه به نظر می‌رسد که این پیشرفت‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها بیشتر در بخش‌های صنعتی کشور صورت گرفته و بخش‌های کشاورزی خدماتی چنین وضعیتی را نداشته‌اند، ولی در حال حاضر کشور چین در زمینه تولیدات کشاورزی با جمعیت عظیم 3/1 میلیاردی به خودکفایی مورد نیاز رسیده است. در این زمینه نباید این نکته را از یاد برد که چینی‌ها عمدتا مردمی پرکار، سخت کوش و کم توقع بوده و فرهنگ تجملگرایی (هنوز) در زندگی آنها رسوخ نکرده است و دیگر اینکه چینی‌ها معتقدند «آنچه را عامه مردم به ان می‌اندیشند، ناظم آسمان نیز به آن می‌اندیشد.» از این جهت تلاش می‌کنند تا بدانند عامه مردم به چه می‌اندیشند و دانستن این که عامه مردم واقعاً به چه می‌اندیشند راهی جز تحقیق و پژوهش علمی و عینی ندارد.
رابطه محیط زیست با بیابان‌زایی
بیش از دوسوم خاک ایران به لحاظ شرایط طبیعی و اقلیمی آب و هوای خشک، بیابانی است یا به سرعت روند بیابان شدن را طی می‌کند. شاید تغییرات زمین‌شناسی، آب و هوایی، جمعیتی و هزاران عوامل دیگر در این موضوع نقش داشته باشند که نقش آفرینی در هر عرصه متفاوت است.
متاسفانه پدیده بیابانی شدن یا بیابانی بودن، مشکل کشورهای جهان سوم است. بیابانی بخش از زیست بومهای کره زمین است که عوامل دخیل در آن از انسان، گیاه، آب و خاک پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند و رشته این پیوندها به طور پیچیده‌ای درهم تنیده است.
رفتارها انسانها به طور عمده بقا و دوام زیست بومها یانیستی آنها را سبب می‌شود و امروز بسیاری از این زیست بوم‌ها در معرض تهدید و تخریب قرار گرفته است.
این تهدیدها در مناطق خشک موجب بیابان‌‌زایی شده و امروزه این پدیده پا را از اقلیم‌های خشک و نیمه خشک فراتر نهاده و در مناطق خشک نیمه مرطوب در حال چهره نمایی است.
وحشت و نگرانی دولت‌ها از به خطر افتادن حیات و در نتیجه بیابان‌زایی، در سال 1992 سران کشورها را به این امر واداشت که به سوی تنظیم و تصویب کنوانسیونی قدم بردارند که اگر نمی‌توانند این پدیده را به طور کامل متوقف کنند، حداقل روند آن را کند سازند.
تهیه، تنظیم و تصویب کنوانسیون در یک فرصت زمانی بسیار کم اتفاق افتاد و اکنون اعضای متعهد، موظف به اجرای آن شده‌اند، زیرا تخریب سرزمین و کاهش توان حاصلخیزی خاک برای تامین نیازهای مختلف موجودات کره زمین از جمله انسان، از نگرانی‌های عمده به شمار می‌رود.
ایجاد بیش از 2 میلیون هکتار جنگل‌های بیابانی در دهه‌های اخیر به منظور ایجاد تعادل زیست بوم‌ها و حفظ منابع پایه یکی از افتخارات ایران است. این امر مناطق بحرانی واقع در نقاط زیستی و اقتصادی اولویت‌دار را از حالت بحرانی خارج کرده، بنابراین حجم و سطح کار به گونه‌ای است که نیاز به حفظ جمعیت، اشتغال، رونق تجارت و تولید و حفظ منابع پایه بیشتر دارد.
ایران در منطقه کمربند خشک قرار دارد که همین امر موجب شده از نظر تامین آب و استفاده از منافع طبیعی با مشکل روبرو شویم. بیابان پدیده فرامنطقه‌ای است و باید به تمام اصول بهره‌برداری در زمینه‌های کشاورزی و غیرکشاورزی توجه داشت تا بتوان استفاده صحیحی از آب، خاک و منافع به عمل ارود. اهمیت «محیط زیست» و «بیابان‌زدایی» در یک دهه گذشته در مجامع بین‌المللی مورد توجه بسیار قرار گرفته است.
رویکرد و اقبال به این مهم به طور حتم و یقین هیچ گاه در طول تاریخ حیات بشری، تا حد امروز نبوده است.
از این رو بیابان‌زدایی باید یک امر حکومتی تلقی شود تا بتوان برای مقابله استفاده کرد.
از آنجا که ایران در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد، چنانچه دولت به این موضوع توجه لازم را نداشته باشد، با مناطق خشک یا سیلاب‌های ویران کننده بیشتری روبه‌رو خواهیم شد.
طبق گزارش سازمان ملل در مورد وضعیت گسترش اراضی بیابان، در حال حاضر 110 کشور با خطر گسترش فزاینده بیابان در اراضی خود روبرو هستد که این امر سالانه 42 میلیارد دلار خسارت در سراسر جهان در بردارد.
بر این اساس، پیشروی مناطق صحرایی اکنون منابع غذایی بیش از یک میلیارد نفر (یک پنجم جمعیت جهان) را مورد تهدید قرار داده و کشورهای منطقه غرب آسیا با کمترین نزولات جوی در خطر کمربند بیابانی، واقع شده‌اند.
از آنجا که عوامل متعددی می‌تواند بر جریان‌ بیابانی‌زدایی تاثیر داشته باشد، بنابراین انجام اقدامات پیشگیرانه متنوع ضروری به نظر می‌رسد.
استفاده بی‌رویه از زمین، موجب شوری و فرسایش خاک، گسترش بیابان‌ها، تخریب پوشش گیاهی و جنگل‌ها خواهد شد و بیابا‌ن‌زایی توسعه خواهد یافت.
با توجه به اینکه ایران با 37 میلیون هکتار مناطق کویری و بیابانی در کمربند خشک دنیا واقع است، باید تصمیمات مهمی درباره بیابان‌زدایی در کشور گرفته شود. بروز مشکلات اقتصادی همچون فقر از تبعات منفی گسترش بیابان‌ها است و آمارهای مقایسه‌ای نشان می‌دهد که فرسایش خاک در عرصه‌های بیابانی کشور روند صعودی داشته است.
راهکارهای بیابان‌زدایی
هر چند اقدامات انجام شده در مورد بیابان‌زدایی در ایران چشمگیر و دارای ارزش‌ فراوانی است، اما در مقابل گستردگی و وسعت عرصه‌های بیابانی کشور، ناچیز است و حمایت و همکاری نهادها و سازمان‌ها و اقشار مختلف جامعه را می‌طلبد.
با اجرای طرح‌های بیابان‌زدایی علاوه بر تثبیت شن‌های روان، مراکز صنعتی، اقتصادی، استراتژیک و نیز سکونتگاه‌ها از خطرات بیابان رهایی یافته و بستر مناسبی برای فعالیت‌های اقتصادی و عمرانی ایجاد می‌شود.
اگر بخواهیم کویر و مناطق بیابانی کشور را آباد کنیم، باید به نیروی انسانی و سرمایه‌های آب و خاک در کشور توجه داشته‌ باشیم.
برای این کار باید امکانات لازم از جمله زمین، تسهیلات بانکی و امکانات موجود برای احیای کویر و بیابان در اختیار متقاضیان قرار بگیرد و از آنان حمایت جدی به عمل آید.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات