تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۸  ، 
کد خبر : ۹۳۲۰۰

اپوزیسیون در قدرت (بخش دوم و پایانی)


حسین میرزایی
انحصارطلبی در قدرت (اقتدارگرایی)
شخصیت انحصارطلب، اقتدارگرا یا تمامیت خواه هیچ گاه تاب تحمل رقیب چه در مجموعه قدرت و چه خارج از آن را ندارد. لذا به مجرد دستیابی به قدرت، دو سیاست یا استراتژی اساسی را سرلوحه کار بعدی خود قرار می دهد که آن دو عبارت است از “پاکسازی” و “تخریب”. رویه اول مربوط به رقبای داخل قدرت است و دومی شامل رقبای خارج از قدرت می شود. در نظام سیاسی مردمسالار، مطلوب آن است که قدرت به گونه ای توزیع شود که باعث یکدست شدن و سلطه گروهی خاص بر تمام مردم نگردد. پس به طور طبیعی، در این گونه نظام ها، هر گروهی که به قدرت برسد، با یک یا چند گروه دیگر، مشارکت و همنشینی مسالمت آمیز دارد. از سوی دیگر، وقتی اپوزیسیونی از راه های قانونی به قدرت برسد؛ به طور طبیعی ،گروه یا گروه های دیگری خلااپوزیسیون قانونی را پر می کند. لیکن چنین وضعیتی برای افراد و گروه های انحصارطلب و اقتدارگرا تحمل پذیر نیست. آنان، وقتی بر قدرت سیاسی حاکم گشتند، از یک سو در صدد پاکسازی عرصه قدرت سیاسی از حضور سایر گروه ها بر می آیند و از سوی دیگر با تخریب موقعیت اپوزیسیون بیرون قدرت، راه ظهور و بروز گروه های مخالف قانونی را مسدود می کنند. به این ترتیب، آنان در درون و بیرون قدرت، یکه تاز سیاست ورزی و عقلانیت سیاسی می گردند. نکته مهم آن است که چگونه می توان با اقدامی واحد به هر دو مقصود دست یافت؟! شاید تاکتیک “اپوزیسیون در قدرت”، کارآمدترین اقدام باشد. زیرا با قدرت یافتن اپوزیسیون، دیگر حاشیه امن قانونی برای رقبای درون قدرت و بیرون از آن باقی نمی ماند. اپوزیسیون در قدرت می تواند با ژست اپوزیسیونی افکار عمومی را علیه رقبای درون قدرت بسیج کرده عرصه را بر آنها تنگ تر نماید. از طرف دیگر در بیرون از قدرت همچنان کرسی اپوزیسیونی را اشغال می کند تا مجال قانونی برای مخالفان او در بیرون از قدرت فراهم نگردد. بدین ترتیب، اپوزیسیون در قدرت، همه توقفگاههای سیاسی را در انحصار خود در می آورد.
درواقع، چنین تاکتیکی از سوی اپوزیسیون در قدرت، نوعی “خشونت بیابانی” یا “ریاکاری سیاسی” است. گروه حاکمی که در برابر افکار عمومی خود را مخالف و مظلوم نشان می دهد و در خفا از تمام ابزارهای قانونی بدست آمده علیه رقبای خود بهره برداری می کند؛ مرتکب خشونت پنهان یا بیابانی و ریاکاری سیاسی می شود.
تحریک های انحصارطلبانه اپوزیسیون در قدرت گوناگون است. تداوم استفاده از شعارها و واژه های پیش از تصاحب قدرت، راهی برای حفظ چهره اپوزیسیونی است. وقتی گروه مخالف به قدرت رسید و باز بر نقش مخالف بودن خود اصرار بورزد، روحیه قیم مآبانه پیدا می کند. آنان می کوشند از طریق وضع قوانین خاصی در جهت ایجاد حاشیه امن برای مخالفان، خود را حامی مخالفان نشان دهند. حال آن که قرائت آنان از مخالف سیاسی، شامل رقیبان قانونی شان نمی شود. تنها آن دسته از افراد و گروه ها، مخالف سیاسی شمرده می شوند که در تعارض با سیاست های کلان اپوزیسیون در قدرت قرار نگرفته باشند. لذا قوانینی که وضع می کنند، معطوف به حفظ قدرت آنان است. بدین ترتیب، اپوزیسیون در قدرت، رهبری مخالفان را بر عهده خود می داند و برای تثبیت رهبریت تحمیلی اش، فضای سیاسی را به سمت دو قطبی شدن سوق می دهد - فضایی که برای یک طرف آن، امکان فعالیت سیاسی وجود دارد و برای طرف دیگر، چنین امکانی نیست - مانند دو قطبی کردن فضای سیاسی به جبهه اصلاحات و ضد اصلاحات. اپوزیسیون در قدرت، با این گونه تعاریف و تقسیم بندی های سیاسی، بی آنکه در افکار عمومی مورد سرزنش قرار گیرد، امکان ژست آمرانه علیه رقبای خود را پیدا می کند. آنان از اینکه رقبای سیاسی شان در گروه اقلیت جامعه خیمه بزنند،وحشت دارند. زیرا همین اقلیت است که آنان را به قدرت رسانده است. لذا می کوشند تا گروه اقلیت به حاشیه امنی برای مخالفان واقعی تبدیل نشود و آمرانه از منتقدان دولت (اپوزیسیون در قدرت) می خواهند که پشت اقلیت و جامعه مخدوم، پنهان نشوند. البته، مخالفان دارنده قدرت در پاره ای از شرایط امکان ژست اپوزیسیونی را پیدا نمی کنند. از جمله این شرایط، انتخابات است. چهره واقعی این گروه از دارندگان قدرت، در شرایط انتخابات، تا حدود زیادی آشکار می گردد و لذا به طور علنی، اقدام به تخریب رقبای خود می کنند.
 حفظ ائتلاف تاکتیکی
گاه، به طور ضمنی یا مستقیم، میان گروه های مخالف همسو، ائتلافی برقرار می گردد. چنین ائتلافی تاکتیکی ست، نه استراتژیک. هر یک از آنها، به دلیل آنکه به تنهایی تاب ایستادگی در برابر گروه حاکم را ندارند؛ لذا برای تصاحب قدرت سیاسی و حفظ آن، به ائتلافی تاکتیکی رو میآورند. و هنگامی که یکی از آنها قدرت سیاسی را به دست میآورد، خود را مو ظف به حمایت از مخالفان همسو نیز می داند. لیکن، چنین حمایتی تا وقتی تداوم می یابد که دارندگان جدید قدرت از تثبیت موقعیت شان اطمینان پیدا نکرده باشند. حمایت از مخالفان همسو باعث قرار گرفتن حاکمان جدید در موقعیت اپوزیسیون در قدرت می گردد. طبیعی ست که مخالفان به قدرت نرسیده، در چنین شرایطی، بی آنکه خود را پاسخگو ببینند، بیشترین استفاده را می برند. البته، ممکن است تداوم حمایت حاکمان جدید از گروه های مخالف به دلیل وامدار دانستن خود نسبت به آنها نباشد، زیرا قدرت در تغییر و تحول انگیزه ائتلاف های سیاسی، نقش بسزایی دارد.
ممکن است حاکمان جدید به انگیزه سربازگیری و یا حداکثر بهره برداری از سرمایه های مادی و معنوی مخالفان همسو، بر تداوم چنین حمایتی اصرار بورزند. در این صورت، مخالفان همسو از ابزاری شدن توسط اپوزیسیون در قدرت، در امان نخواهند بود. مخالفانی که به عنصر ابزاری تبدیل شوند، تاریخ مصرف پیدا می کنند.
 براندازی
آخرین احتمالی که در رفتارشناسی اپوزیسیون در قدرت می توان داد، براندازی است، ممکن است گروهی که با اصل و اساس نظام سیاسی مخالف باشد، از راه های قانونی به قدرت دست یابد. لیکن در نظر آنان رسیدن به چنین موقعیتی، مرحله ای از “پروژه براندازی” است. نفوذ و سلطه همه جانبه در شبکه قدرت سیاسی نظام و در نهایت فاش کردن آن، اقدام های بعدی آنان خواهد بود. بنابراین، طبیعی ست که آنان، با وجود تصاحب قدرت سیاسی، بر موقعیت اپوزیسیونی خود اصرار بورزند.
از جمله حرکت های براندازانه اپوزیسیون در قدرت، می توان به دو مورد اشاره کرد:
1- آنان، همواره سعی دارند موفقیت های نظام سیاسی را به نام خود تمام کنند و ناکارآمدی ها را به حساب نظام بگذارند. حال آنکه آنان به دلیل سلطه سیاسی و اقتصادی شان، در وقوع ناکارآمدی ها سهیم هستند.
2- اپوزیسیون مخالف نظام، با تصاحب قدرت سیاسی، مجال فراخناکی برای برقراری ارتباط علنی و گفت وگو درباره آینده سیاسی کشور با مخالفان غیرقانونی پیدا می کند. آنان با به دستآوردن قدرت سیاسی، گمان می کنند مشروعیت هر گونه اقدام سیاسی را پیدا کرده اند. لذا جرات برقراری ارتباط با مخالفان غیرقانونی را پیدا می کنند. آنان از اشعار عوام فریبانه “تبدیل معاند به مخالف و مخالف به موافق” بیشترین بهره برداری را می کنند. چنین شعاری چه بسا، بسیاری از موافقین نظام را به مخالف و یا حتی معاند با نظام تبدیل کند. اگر تحقق چنین شعاری ممکن بود، بایستی ابتدا خود اپوزیسیون در قدرت را به "موافقان در قدرت" تبدیل می کرد. به هر حال، این گونه تحرکات سیاسی از سوی اپوزیسیون در قدرت، نشانه “نفاق سیاسی” و فاصله گرفتن از نظام سیاسی است.
با مرور مجدد احتمالهای شش گانه پیرامون رفتارشناسی سیاسی “اپوزیسیون در قدرت” معلوم می گردد که تمام این احتمالات بین دو برداشت خوشبینانه - بدبینانه در نوسان است. هر یک از این احتمال ها ، به گونه ای انفرادی یا جمعی، متحمل الوقوع است و مهم ترین بخش از کار پژوهشگر سیاسی در همین جاست. او باید از طریق جمع آوری اطلاعات میدانی، شواهد و قراین، معلوم نماید که کدام یک از احتمال های شش گانه نسبت به جامعه سیاسی مورد پژوهش، متحمل الوقوع تر است، تمام این احتمال ها، به نحو مانعه الخلو است نه مانعه الجمع؛ یعنی ممکن است در مورد خاصی از اپوزیسیون در قدرت، یک یا تمام احتمال ها را روا بدانیم. البته، اگر همه این احتمال ها را روا بداریم، ممکن است به دلیل طیف بودن اپوزیسیون در قدرت باشد. زیرا گروه های مخالفی که در یک طیف قرار دارند، لزوما به معنای یکدست بودن در فکر و عمل نیست. وزن هر یک از این احتمال ها نیز به یک اندازه نیست. زیرا هر یک از این احتمال ها، به طور یکسان، به ذهن خطور نمی کند. از میان آنها، احتمال چهارم، "انحصارطلبی اپوزیسیون" محتمل تر است و همین احتمال ممکن است سایر احتمال ها را پوشش دهد.
به این معنا که اپوزیسیون انحصارطلب، ممکن است پس از رسیدن به قدرت، از محدودیت در عمل و فراخناک نبودن قلمرو قدرتش، شکایت بورزد و در همان حال، به دلیل روحیه انحصارطلبی و استکباریش، از ایفای نقش پاسخگو بودن پرهیز نماید. و بالاخره ممکن است پس از اطمینان از تثبیت موقعیت خود، به فکر تاسیس نظام سیاسی مورد علاقه اش بیفتد. لذا در مراحل بعدی، فکر براندازی نظام سیاسی در ذهن اپوزیسیون در قدرت، تقویت می گردد. در این صورت، گام های سیاسی ای که برداشته می شود تماما در جهت مخالف سیاست های پیشین و اصول اولیه نظام خواهد بود. البته، بدیهی ست که نظام سیاسی ای که توسط اپوزیسیون انحصارطلب جایگزین می شود، چیزی غیر از نظام توتالیتر فاشیستی نخواهد بود. نکته آخر این که گاه ممکن است گروه یا افراد مخالف قانونی، بعد از رسیدن به قدرت، ناخواسته در موقعیت “اپوزیسیون قدرت” قرار گیرند. در این صورت، هر یک از احتمال های ششگانه ناظر به نتیجه عمل آنان است و از این طریق نمی توان انگیزه سیاسی آنان را کشف کرد. لیکن باید آنان را نسبت به نتیجه عمل ناخواسته شان هشدار داد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات