افراطیون و منطق رسیدن به قدرت

عباس خسروانی
افراطیون دوم خردادی در انتخابات مجلس هشتم به تخطئه و تخریب آقای هاشمی پرداختند و از او عبوری همراه با بی تقوایی سیاسی و بداخلاقی انتخاباتی کردند. اما امروز به او نزدیک شده اند و ایشان را ناجی خود می دانند و او را یک اصلاح طلب معرفی می نمایند. آنان در دوره اصلاحات طرح عبور از خاتمی را مطرح کردند و گفتند وی توان ادامه کار را ندارد. اما تا چند ماه اخیر تلاش فراوان کردند تا او را متقاعد کنند کاندیدای آنان در انتخابات شود. اصلاح طلبانی که روزی طرح عبور از خاتمی را مطرح کردند و در انتخابات مجلس هشتم آقای هاشمی رفسنجانی را تخریب و درانتخابات نهم ریاست جمهوری از او حمایت کردند ممکن است برای بازگشت به قدرت با میرحسین موسوی نیز بازی کنند. اگرچه بین دیدگاه های میرحسین موسوی و گروه های افراطی دوم خردادی قرابتی وجود ندارد اما آنان می خواهند با قرار گرفتن در پشت سر یک چهره انقلابی به عرصه قدرت بازگردند و سپس در فرصت مناسب از وی نیز عبور کنند. در شرایط فعلی هدف اصلی آنان بازگشت به قدرت است و اگر به جای خاتمی، میرحسین موسوی توان انجام این کار را داشته باشد قطعا از میرحسین موسوی حمایت خواهند کرد و خاتمی را به باد فراموشی خواهند سپرد. اصلاح طلبانی از این دست وقتی دیدند آقای خاتمی توان یا اراده پیاده کردن برنامه های آنان را ندارد بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند. همین دسته از دوم خردادی ها بودند که در مجلس ششم هر اقدامی را که ممکن بود علیه آقای هاشمی انجام دادند تا او به مجلس راه پیدا نکند اما همین افراد در انتخابات ریاست جمهوری وقتی آقای هاشمی به دور دوم راه یافت پشت سر او ایستادند و از او حمایت کردند و امروز نیز تلاش دارند تا ایشان را یک اصلاح طلب معرفی کنند تا یک فرد اصولگرا. به هر حال منطق این افراد رسیدن به قدرت به هر وسیله ممکن است. این وسیله می توان یک شخصیت انقلابی و یا یک شخصیت مخالف انقلاب و آرمان های آن باشد. وسیله ای که این دسته از افراد انتخاب می کنند جهت استفاده در یک مقطع خاص است و هر وقت که توانستند از این پل بگذرند و تشخیص دادند آن پل را لازم ندارند در تخریب آن هیچ تردیدی به خود راه نخواهند داد. کارنامه عملکرد این افراد که در دوران موسوم به اصلاحات به اوج خود رسید آن قدر روشن و شفاف است که مروری بر آن هر فرد علاقه مند به امام (ره) و انقلاب را به هویت و هدف آنان آگاه می سازد. افراطیون دوم خردادی طی 4 سال گذشته که مردم فرصت انتخاب مجدد پیدا کردند از سوی مردم طرد شده اند. قطعا نزدیکی این احزاب و اعضای افراطی آن به یک کاندیدا کاهش آرای آن کاندیدا را به دنبال خواهد داشت.
این موضوع را مهدی کروبی به خوبی درک کرد و راه خود را از آنان جدا کرد.امید است کسان دیگری که قصد کاندیداتوری در انتخابات آتی را دارند مرز خود را با آنان روشن سازند. از آنجا که تا به حال دو کاندیدا را می توان به جبهه اصلاحات منسوب کرد بعد از آقای کروبی آقای موسوی فرد دوم است. آقای موسوی تا به حال سعی کرده از خود فردی میانه رو که نه متعلق به جبهه اصلاحات است و نه متعلق به جبهه اصولگرا معرفی کند و در عین حال خود را یک اصلاح طلب پایبند به اصول معرفی نماید. اما با توجه به سابقه کار سیاسی ایشان و دیدگاه هایی که دارند می توان وی را بیشتر متمایل به جبهه اصلاحات دانست.البته افراطیون او را یک اصلاح طلب صددرصد نمی دانند اما با توجه به وضعیت موجود بنا را بر حمایت از وی گذاشته اند و در حال نزدیکی به وی هستند. هر چندکه این کار را از روی ناچاری انجام می دهند اما رایزنی هایی با مهندس موسوی داشته اند. این دیدار و رایزنی با افراطیون و حتی استفاده از آنان در ستاد انتخاباتی خود موجبات نگرانی دوستان انقلابی او را برانگیخته است. آقای مهندس موسوی علی رغم ادعای پایبندی به اصول و ارزش ها در حال نزدیکی به مشارکت و بخصوص سازمان مجاهدین است. این نزدیکی در حالی رخ می دهد که مهندس موسوی از کارنامه و عملکرد آنان آگاه است و تجربه قرابت پرهزینه آقای خانمی با گروه های افراطی را پیش رو دارد. لذا از مهندس موسوی انتظار می رود بر مرزبندی خود با افراطیون دوم خردادی که قصد نفوذ به ستادهای او را دارند تاکید کند. چرا که در صورت پیروزی مهندس موسوی این افراد برای وی دردسر ساز خواهند بود. همان طور که او در این دوره با اعلام کاندیداتوری و عدم انصراف به نفع آقای خاتمی دردسر بزرگ آنان شد و آنان را از خود رنجاند و برنامه هایشان را به هم ریخت.مهندس موسوی در خصوص رابطه با احزاب افراطی جبهه اصلاحات نمی بایست قدم در راهی بگذارد که آقای خاتمی گذاشت. وی نمی تواند با نزدیک شدن به آنان بر آرای خود بیفزاید بلکه برعکس آن بیشتر قابلیت تحقق دارد.
از سوی دیگر امکان همکاری این احزاب با مهندس موسوی جای ابهام دارد. اگر این همکاری صورت بگیرد یا مشارکتی ها و سازمان مجاهدین از اهداف ساختار شکنانه خود دست برداشته اند یا میرحسین موسوی در افکار و عقاید خود تغییرات اساسی به وجود آورده است. ویژگی های فکری آقای موسوی قرابت چندانی با حلقه اصلی حامیان آقای خاتمی ندارد و این موضوع ائتلاف آنان با وی را با ابهام مواجه می کند. حسن یوسفی اشکوری از جمله این نیروهای افراطی است که از جمله سخنرانان کنفرانس برلین نیز بوده او در خصوص آقای موسوی می گوید او یک اصلاح طلب نیست و از عملکرد وی در زمان نخست وزیری انتقاد کرده و کارنامه او را در خصوص دفاع از آزادی و دموکراسی و قانون روشن نمی داند.