تاریخ انتشار : ۰۴ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۷:۲۸  ، 
کد خبر : ۹۶۲۶۲

گرجستان و قدرت گرفتن مخالفان دولت (بخش اول)


شاید کمتر کسی گمان می‌کرد احزاب اپوزیسیون گرجستان چنان توفیقی در همراه کردن توده مردم با خود بیابند که بتوانند بزرگترین تجمع اعتراض‌آمیز را بعد از رویداد موسوم به «انقلاب گل سرخ» شکل دهند.

تجمعی که دوم نوامبر در مقابل پارلمان گرجستان روی داد و بنا به برآوردهای رسانه‌های مستقل بیش از هفتاد هزار تن از معترضین را به روبروی ساختمان پارلمان گرجستان کشاند. در حالی که از انقلاب آرام ساکاشویلی به عنوان تجربه‌ای موفق در بین انقلابات رنگین منطقه یاد می‌شود و توفیقات وی در انجام برخی اصلاحات ساختاری و عمیق به ویژه در مسائلی چون مبارزه با فساد اداری مورد تصدیق ناظران و تحلیلگران بی‌طرف منطقه است،‌ رشد و نضج روزافزون تحرکات اعتراض‌آمیز و موفقیت احزاب اپوزیسیون به گسترش دامنه طرفداران خود،‌ تحولات جاری در گرجستان را در مرکز توجه محققین،‌ تحلیلگران و علاقمندان مسائل این کشور و قفقاز جنوبی قرار داده است. به گزارش ایراس به منظور درک درست‌تر از وقایع جاری و چشم‌انداز آینده تحولات گرجستان،‌ ضمن مرور بر مجموعه به رویدادها و اتفاقاتی که به وقایع اخیر منجر شد، ‌سناریوهای محتمل در شکل‌گیری و تداوم این بحران به اجمال مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.

پیشینه اپوزیسیون در گرجستان پس از انقلاب گل سرخ میخائیل ساکاشویلی پس از  پیروزی جنبش ملی که با رهبری مثلث (ساکاشویلی، بورجانادزه و ژوانیا) محقق گردید،‌ در انتخابات ریاست‌ جمهوری سال 2004 با اکثریت مطلق،‌ به عنوان رئیس‌جمهور زمام امور کشوری را به دست گرفت که با مسائل و مشکلات عدیده‌ای مواجه بود. فساد اداری در اعلی درجه خود تاب و توان از مردم ستانده بود و فقر فراگیر،‌ ناکارآمدی سیستم دولتی و مصائب اقتصادی کلان از یک‌ سو و مسائلی که تمامیت ارضی کشور را تهدید می‌کرد (تحرکات جدایی‌طلبانه در آبخازیا،‌ اوستیای جنوبی و آجاریا) از سوی دیگر،‌ وضعیتی ویژه و بحرانی را پدیده آورده بود.

ساکاشویلی که در آغاز ظهور،‌ چهره محبوب گرجی‌ها بود و حتی او را به «جرج مقدس» نیز تشبیه می‌کردند، با وعده حل هر دو این دسته از مشکلات،‌ پا در سرای قدرت گرجستان نهاد. وعده‌هایی که آن روز هم برای آگاهان مسائل پیچیده گرجستان به سهولت قابل تحقق به نظر نمی‌رسید.

غلبه بر فساد اداری حاکم بر کشور و ایجاد اصلاحاتی چشمگیر در برخی نهادهای دولتی همچون پلیس و نیروهای انتظامی تک‌ خال ساکاشویلی در حل مسائل دسته اول و فرونشاندن مقتدرانه تمایلات استقلال‌طلبانه آباشیدزه در آجاریا در همان اوایل به قدرت رسیدن کامیابی مهم وی در دسته دوم مشکلات ذکر شده فوق بود.

این دو کامیابی هر چند به نوبه خود اهمیت زیادی داشتند و حتی موضوع برخورد یا پدیده فساد اداری در گرجستان موجبات خرسندی و تشویق نهادهای بین‌المللی درگیر در این مسأله را نیز فراهم آورد، اما مشکلات فراتر از این‌ها بود و دامنه وعده‌های رئیس‌جمهور جوان،‌ جسور و البته کمی نابالغ گرجستان گستره‌ای به مراتب پهناورتر را در برمی‌گرفت. بحران جدایی‌طلبی در قامت عدم تمکین جمهوری‌های خودخوانده آبخازیا و اوستیای جنوبی نمود و جلوه‌ای بیش از پیش یافته بود و حمایت پنهان و پیدای پدرخوانده دیروز گرجستان،‌ فدراسیون روسیه،‌ این تمایلات را تشدید می‌کرد.

ساکاشویلی علی‌رغم اتخاذ رویکردی مبارزه‌جویانه و قاطع در این بحران،‌ نه تنها توفیق عملی چندانی در آنچه خود آن را باز گرداندن یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور می‌خواند به دست نیاورد بلکه با تشدید این تمایلات و هم‌سویی و اتحاد رهبران مناطق جدایی‌طلب فوق نیز مواجه شد.

در عرصه مسائل داخلی و معضلات اقتصادی - اجتماعی مبتلا به توده مردم،‌ توفیق ساکاشویلی در مبارزه سالیان آغازین حکمرانی خود با فساد اداری گسترده که نتایج آن ملموس نیز بود، تکرار نشد و تداوم نیافت.

بروز جلوه‌هایی از مناسبات خویشاوندی و غلبه روابط بر ضوابط در فرآیند خصوصی‌سازی موسسات بزرگ اقتصادی از مصادیق مهم این ناکامی و یا به سخنی دیگر بازگشت نشانه‌هایی از فساد اداری و مالی گسترده پیش از انقلاب گل سرخ بود.

بخش بزرگی از اعتراضات اپوزیسیون گرجستان نیز معطوف به این پدیده و رویش دوباره فساد اداری و نابرابری در توزیع فرصت‌ها بود.

بر این مسأله، تورم چشمگیر و افزایش مستمر هزینه‌های زندگی را باید افزود که خود از تبعات گذار گرجستان از سیستمی با اقتصاد دولتی و بسته به نظام سرمایه‌داری - آن هم از نوع لجام گسیخته آن بود. افزون بر این‌ها خودکامگی و استبداد شخصی میخائیل ساکاشویلی جوان نیز هر رزو بیش از پیش مشهور می‌شد. او علی‌رغم تعلق خاطر خاص به ارزش‌های لیبرالی، این ویژگی را از فضای خودکامه حاکم در گرجستان شوروی به ارث برده بود.

خصلتی که همان اوان پیروزی جنبشی ملی که وی یکی از رهبران اصلی آن بود نیز بروز یافت و اولین جرقه‌های شکل‌گیری نهادها و جمع‌های مخالف خود را در بین متحدین دیروز خویش به‌ وجود آورد. شاید یکی از دلایل ریزش مستمر کادرها و اطرافیان ساکاشویلی در طی چهار سال اخیر به همین ویژگی شخصیتی وی مربوط است.

می‌دانیم مهم‌ترین مخالفان امروز رئیس‌جمهور گرجستان، متحدان و نزدیکان دیروز وی‌اند، کسانی چون وزیر دفاع سابق، وزیر کشور سابق و مهم‌تر و محبوب‌تر از همه وزیر خارجه سابق. مرگ نابهنگام زوراب ژوانیا یکی از اضلاع مثلث رهبری انقلاب گل رز در سوم فوریه 2005، ساکاشویلی را از وجود معمار اصلاحات اقتصادی کابینه خود محروم ساخت. رویدادی که البته همان زمان هم با اما و اگرهای بسیاری نیز همراه شد و حتی 2 سال و نیم بعد، یعنی در تحرکات همین روزهای اپوزیسیون گرجستان به عنوان علامت سؤالی مهم در برابر ساکاشویلی طرح شد.

می‌دانیم یکی از اتهامات اپوزیسیون متحد گرجستان در پی مصاحبه جنجالی وزیر دفاع سابق گرجستان ایراکلی اوکراشویلی، صدور دستور قتل ژوانیا از سوی میخائیل ساکاشویلی است. برکناری سالومه زورابیشویلی وزیر خارجه گرجستان در اواخر سال 2005 میلادی تحولی دیگر بود که نشان‌دهنده بروز اختلاف‌نظری اساسی در رویکرد سیاست خارجی گرجستان در بین هیأت حاکمه‌ی کشور بود.

زورابیشویلی که متولد فرانسه است به باور بسیاری آگاهان، نزدیک‌ترین شیوه سلوک و اندیشه را با طرف‌های اروپایی و غربی داشته و از محبوبیت ویژه‌ای در بین مردم به ویژه جوانان برخوردار است.

این بانوی جوان گرجی یکی از موثرترین چهره‌های فعال در اعتراضات اخیر اپوزیسیون گرجستان است. از حدود یک سال پیش، ‌اعتراضات احزاب اپوزیسیون گرجستان به نحوه اداره امور به ویژه در حوزه وزارت کشور،‌ وارد مرحله تازه‌ای شد. اعتراضاتی که به تحریم نشست پارلمان در ماه نوامبر سال گذشته انجامید. ورود رسمی ایراکلی اوکراشویلی 34 ساله وزیر سابق دفاع گرجستان به عرصه سیاست و اعلام تشکیل حزب «جنبش گرجستان متحد» در ماه سپتامبر سال جاری میلادی نقطه عطفی در مبارزات سیاسی داخلی گرجستان بود که نطفه‌ی مناقشات و تحولات اخیر این کشور را در خود پروراند.

اوکراشویلی که متحد سابق رئیس‌جمهور محسوب می‌شد و حتی در مناقشات اوستیای جنوبی و دستگیری جاسوسان روس، رویکردی به شدت افراطی و منازعه‌جویانه با کشور همسایه شمالی داشت این‌ بار با ادعاهایی عجیب و اتهاماتی غریب، ‌ساکاشویلی را آماج حملات خود قرار داد. وزیر دفاع سابق پرونده قتل زوراب ژوانیا را که پس از حدود سال کم‌کم به فراموشی سپرده شده بود دوباره گشود و از نقش رئیس‌جمهور در مرگ نابهنگام نخست‌وزیر سابق خبر داد.

وی مدعی شد ژوانیا در جایی دیگر به قتل رسیده و پیکرش به آپارتمان مسکونی وی منتقل شده و تمامی ادعاهای بعدی مبنی بر مسمومیت ناشی از بخاری گازی صحنه‌سازی‌های تیم ساکاشویلی است. علاوه بر این اتهام،‌ اوکراشویلی برنامه‌ریزی و دستور قتل بادری پارتاکاتسیشویلی میلیاردر معروف گرجی و صاحب تلویزیون ایمدی این کشور را هم یکی دیگر از اتهامات رئیس‌جمهور دانست.

هنوز یک ‌روز از این مواضع جنجالی وزیر دفاع سابق نگذشته بود که نیروهای امنیتی گرجستان ایراکلی اوکراشویلی را به اتهام ارتکاب جرائم مختلف مالی از قبیل پول‌شویی، سوءاستفاده از مقام و موقعیت دولتی و غیره دستگیر کردند. از این به بعد تحولات در گرجستان با سرعتی بیش از انتظار گسترش یافت و با ائتلاف احزاب ده‌گانه به تجمع بزرگ دوم نوامبر در خیابان روستاولی انجامید. رویدادی که ناظران و تحلیلگران منطقه را شگفت‌زده کرد. تمام شواهد از بروز جنبشی ملی و حرکتی وسیع که با پشتیبانی شمار زیادی از مردم کشور نیز همراه شده است، حکایت می‌کرد. و این تحرکات تا هفتم نوامبر چنان اوج و عمقی یافت که رئیس‌جمهور جوان کشور را به اعلام وضعیت فوق‌العاده 15 روزه در گرجستان واداشت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات