صهیونیسم نوعی حرکت استعماری است که از طرف کشورهای استعماری در سرزمین فلسطین اجرا شد و با دیگر حرکت‌های استعماری متفاوت است. استعمارگران اروپایی در مستعمره‌های خود تلاش می‌کردند ثروت‌هاي كشورهاي مستعمره را به غارت ببرند و مردم را به طبقه‌ای استعمار شده در جامعه استمعاری نوین تبدیل کنند؛ اما منابع فلسطین چنان ارزشمند نبود که صهیونیسم در درجه اول به چپاول آن طمع ورزد، بلکه به منظور برپایی کشوری نو و تشکیل طبقه‌های اجتماعی ویژه خود، به سراسر فلسطین چشم طمع دوخته بود؛ به همین دلیل به هدفش یعنی استثمار فلسطین بسنده نکرده و اخراج نهایی مردم این دیار را هدف غایی خود قرار داده بود.

در سال 1922 مجموع جمعیت ساکن در فلسطین 757/182 هزار نفر بود، جمعیت اعراب 590000 نفر (78 درصد)، جمعیت یهودی 83794 (12 درصد) و مابقی جمعیت را مسیحیان و دیگر اقوام تشکیل می‌دادند. در همین ایام، دولت‌های پیروز جنگ جهانی اول مشغول تقسیم اراضی امپراطوری عثمانی بودند و فلسطین تحت الحمایه انگستان قرار گرفت. این روزها فلسطین شاهد آغاز صحنه‌های برخورد اعراب و یهودیان است. صهیونیست‌ها به لطف کمک‌های نقدی هنگفت ثروتمندان یهودیان جهان، به ویژه هم‌کیشان آمریکایی خود و همچنین بحران‌های ناشی از پایان جنگ بین‌الملل اول در اروپا، با تشکیل آژانس یهود سیل مهاجرت یهودیان را متوجه سرزمین فلسطین کردند؛ به گونه‌ای که در سال 1947 جمعیت یهودیان به 630/000 نفر (32 درصد) در برابر 1/181/000 نفر عرب (60 درصد) از کل جمعیت 1/970/000 نفری ساکن در آن سرزمین رسید.

در همین ایام، صهیونیست‌ها دو سازمان تروریستی به نام «اشترن» و «ایرگون» را تأسیس می‌کنند که با اقدامات تروریستی که اغلب با انفجار در هتل‌های بزرگ و مراکز حساس فلسطین انجام می‌شود دو هدف عمده را پی می‌گیرند. اول، ایجاد رعب و وحشت در میان ساکنان غیر یهودی، به ویژه اعراب برای تسریع در تخلیه اراضی فلسطین و دوم اجرای طرح از پیش طراحی شده نمایش ناتوانی انگلیس در اداره این سرزمین.

البته انگلستان در 30 سال قیمومیت خود بر فلسطین و گماردن فرمانداران یهودی، مسیر تشکیل دولت صهیونیسم را هموار کرد.

سرانجام در سال 1947 انگلستان ناتوانی خود را در اداره فلسطین به سازمان ملل اعلام کرد. در ماه نوامبر همان سال مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامه 181 و مأمور کردن شورای امنیت به اجرای طرح تقسیم فلسطین رأی داد. برابر این قطعنامه این سرزمین به یک دولت عرب با 11500 کیلومتر مربع و یک دولت یهود با 14100 کیلومتر مربع تقسیم و اداره شهر بیت‌المقدس به یک سازمان جهانی واگذر شد. در 14 مه سال 1948 به محض خروج نیروهای انگلیسی از فلسطین، «دیوید بن گوریون» با قرائت اعلامیه‌ای در «تل‌آویو» تأسیس دولت جعلی اسرائیل را اعلام کرد و خود نیز به عنوان اولین نخست‌وزیر این رژیم برگزیده شد. بلافاصله این دولت غاصب از سوی آمریکا و شوروی به رسمیت شناخته شد.

در واقع صهیونیست‌ها بر اساس مجموعه عوامل فکری، عقیدتی، سیاسی و امنیتی در کنار یکدیگر به صورت قطعات یک جورچین، در نهایت توانستند در بازه زمانی 52 ساله (1896‌ـ1948) دولت رژیم صهیونیستی را در اراضی فلسطین تشکیل دهند؛ سرزمینی که بعدها به اراضی اشغالی 1948 مشهور شد.

محسن طاهری

«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان گفت: «متأسفانه شاهد اقدام مؤثری از سوی اروپا برای جبران خروج آمریکا از برجام نبودیم. اروپا نشان داد در اجرای تعهداتش ناتوان است؛ از این رو صبر راهبردی ایران به پایان رسید و دقیقاً براساس مفاد برجام اجرای بخشی از تعهدات خود را در سه گام به صورت کاملاً قانونی متوقف کرد. در صورت بازنگشتن توازن به اجرای تعهدات از سوی طرف‌ها، سایر اقدامات لازم در گام‌های بعدی نیز محقق خواهد شد؛ این در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی ناتوانی اروپاییان را از یک سال پیش گوشزد کرده بودند.»

در حالی که این روزها اقتصاد ایران بر اثر مقاومت ستودنی مردم در مقابل تحریم‌های کاخ سفید رو به بهبودی است، ترامپ مدعی شده است: «ایران به دردسر افتاده و اقتصاد آنها دچار مشکلات جدی شده است. ما با ایران گفت‌وگو خواهیم کرد. آنها می‌خواهند گفت‌وگو کنند. تحریم‌های اقتصادی و تعرفه‌هایی که بر ایران و کشورهایی که با ایران تجارت می‌کنند، به خوبی کار کرده است. ایران نمونه جالبی است. خواهیم دید که گفت‌وگو خواهند کرد یا نه. اگر گفت‌وگو کنند خوب است و اگر گفت‌وگو نکنند هم مشکلی نیست.»

«جک استراو» وزیر خارجه اسبق انگلیس گفت: «ایرانی‌ها تا تحریم‌ها برداشته نشود، گفت‌وگو نخواهند کرد. بنابراین باید برداشته شدن تحریم‌ها در طول مذاکرات پشت پرده «کارگردانی» شود. برجام فقط ازسوی دستور مستقیم اوباما و نه تصویب کنگره امضا شد و به عنوان یک پیمان شناخته نمی‌شد. هر رئیس‌جمهوری می‌توانست فرمان اوباما را لغو کند و این کاری بود که ترامپ کرد. نمی‌توان از ایرانی‌ها توقع داشت برنامه موشکی خود را متوقف کنند، چون آنها به خوبی به خاطر می‌آورند که صدام با موشک‌های فرانسوی خود چه کار با آنها کرد.»