حسین عبداللهیفر/ همصدایی از سوی جریانها و احزاب سیاسی مختلف در برابر برخی پدیدههای مهم به ویژه موضوعاتی که پای دشمنان انقلاب اسلامی در میان است، امری پسندیده و ضروری است؛ چراکه هم جلوی سوءاستفاده بیگانگان را میگیرد و هم تصمیمگیری قاطع و سریع را آسان میکند. اما آنچه در جریان خروج آمریکا از برجام رخ داد، نشان داد که مقصود برخی از همصدا شدن در برابر دیگران، تکصدایی و همراهی با مواضع آنان است. از منظر آنها همصدایی تأیید یا سکوت مطلق است. مؤید این ادعا برخورد و واکنشهای تندی بود که از سوی برخی از شخصیتهای سیاسی، دولتمردان و رسانههای وابسته به جریان حاکم نسبت به بیانیه رسمی خبرگان صورت گرفت. صرفنظر از جایگاه مجلس خبرگان رهبری و لزوم رعایت شأن آن و بدون توجه به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی به این مجلس در موضوع ضرورت مطالبهگری از مسئولان، شوربختانه باید گفت؛ اظهارنظرهایی مبنی بر تهدید خبرگان از سوی برخی دولتمردان، تنزل بیانیهای رسمی یک نهاد بلندپایه به مواضع شخصی یک نفر با برجستهسازی تیترهایی چون؛ «به کام جنتی، به نام خبرگان» و... نشاندهنده بیصبری یک جریان سیاسی به ویژه جریان حاکم در برابر حتی یک مورد نقد رسمی است.
با اینگونه برخوردها و مواضع تند در برابر بیانیه رسمی یک نهاد حاکمیتی، تکلیف دیگران برای هرگونه نقد و انتقاد روشن میشود و همگان مقصود از همصدایی را با همه مضامین و مفهوم آن درک میکنند. این در حالی است که همصدایی الزاماتی دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1ـ سعه صدر در برابر انتقاد
از ابتدای ورود دولت فعلی به پرونده هستهای و وعدههای بسیاری که نسبت به رفع تحریمها به مردم داده شد، برخی از احزاب و شخصیتهای سیاسی نگاه دیگری داشته و خوشبینی جریان حاکم را نداشتند، اما نه تنها انتقاد آنها مورد توجه قرار نگرفت؛ بلکه با عنوانهایی چون؛ بیسواد، بیشناسنامه و... مواجه شدند. با خروج آمریکا از برجام و اعتراف دولت به تأثیر نداشتن برجام بر اقتصاد کشور، باز هم این منتقدان بودند که باید طرد شوند. این در حالی است که اگر دولت صدای منتقدان را میشنید، یا حداقل با سعه صدر با آنها برخورد میکرد، همصدایی آنها نیز در اوضاع فعلی مورد انتظار بود.
2ـ رعایت انصاف در نقد و برخورد با آن
نقد منصفانه از سوی منتقدان امری ضروری برای استماع نقطهنظراتشان است، اما اگر در برابر انتقاد هم انصاف رعایت نشود و هر انتقادی با سرکوب مواجه شود، انتظار همصدایی در شرایط مقتضی هم بجا نخواهد بود. متأسفانه آنچه از سوی مدعیان نقدپذیری مشاهده میشود، نداشتن تحمل در برابر هرگونه نقد و انتقاد است و این امر به طور طبیعی مانع همراهی جریانهای مخالف و همصدایی رقبای سیاسی میشود.
3ـ پرهیز از خودمحوری و حق دانستن خود
یکی از آفتهای همصدایی و همراهی جریانهای مخالف و منتقد با دولت این است که جریان حاکم همه مواضع و رفتارهای خود را درست و خالی از اشکال دانسته و دچار خودمحوری شود. در شرایطی که دولت خود را حق و دیگران را باطل تصور کند بدیهی است که نظرات و انتقادات آنها را برنخواهد تابید. چنین دولتی نباید انتظار داشته باشد دیگر احزاب سیاسی با او همراه و همصدا باشند.
4ـ پذیرش اشتباه و عذرخواهی پیشدستانه
آنچه همصدایی همه جریانهای سیاسی را تسهیل میکند این است که جریان حاکم و دولتمردان اشتباهات و خطاهای محاسباتی خود را پذیرا باشند. وقتی دولتمردی بر اشتباه خود اعتراف میکند، نه تنها از ارزش کار و تلاش خود نمیکاهد و نه تنها موافقانش را آزردهخاطر نمیکند؛ بلکه منتقدانش را تأیید و آنها را ناگزیر به همراهی میکند.